آرشیف

2015-1-8

محمد حسین نبی زاده

مدیریت ابتکـاری، انـدر بـاب مـعارف

 

ولایتی بودی اندر قلب افغانستان که سابقه تاریخی داشتی، این ولایت در تقسیمات نابرابر اداری، دارای 10 واحد اداری بودی. یکی از ولسوالی های این ولایت که در قدیم الایام به آن دایزنگی گفتندی، مردمانی داشتی به نهایت معارف دوستی و علم پروری ؛ چنانچه در امتحان کانکور سالِ پار، یک چهارم اشتراک کنندگان را تنها شاگردان همین ولسوالی تشکیل دادندی و تعداد اشتراک کنندگان دختر در امتحان کانکور از تمام ولایت هم بیشتر بودندی.
اما همین ولسوالی مسئولانِ معارفِ داشتی که هر روز در راه معارف باهمدیگر مبارزه کردندی، نه تنها مبارزه معنوی بل مبارزه فزیکی هم شامل بودندی. گاهی مبارزه به خشونت کشیدندی و مسئولین باهم درگیر شدندی، فحش و ناسزا به همدیگر گفتندی، زن و فرزند کردندی و حتی پیر و پیرو را هم از ناسزا بی نصیب نگذاشتندی، یخن پاره کردندی، اسلحه کشیدندی و کار به ولسوالی و جنایی رسیدندی اما حل نشدندی که نشدندی. اما مدیر خود این نوع مدیریت را مدیریت ابتکاری و نوین خوانندی و به آن افتخار کردندی.
ریاست معارف هم در مرکز مداخله نتوانستندی، به گفته مردمان قدیم شوله خودرا خوردندی و پرده کردندی، چراکه این مدیر معارف در مرکز (کابل) وکیلی واسطه داشتندی و با کوچکترین مداخله، نه فقط وکیل به تنهایی، بل با گروه پارلمانی خود یخنگیر وزیر و معین شدندی و اوقات وزیر را تلخ کردندی و وزیر هم سردرد شدندی و گرفتار وکیل شدندی و در مسابقه فوتبال در نیپال هم شرکت نتوانستندی، طبیعی بودی که سردردی وزیر برای رئیس معارف ولایت هم دردِ سر شدندی و با این حال نظام معارف برهم خوردندی.
پس بهتر کاری به کار معارف این ولسوالی نداشتندی و معارف را به حال خودش رها کردندی تا آنچه خدا خواستی آن شدندی.

21/6/1392
شهر فیروز کوه – غور