آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

سکوت را بشکــن

با شکستن سکوت وبر داشتن مهر خاموشی از لب ها بدون شگفتی وتحیر از واقعیت های غور سخن بگو. چون آنچه در ولایت غور میگذرد مایه نگرانی است ولایت آرام غور آهسته آهسته به طرف آشوب وفتنه سوق داده میشود ودارد به کام دشمنی ها ونا امنی ها فرو می رود.جنایات مکرر وسرقت های پیهم دشنه بر قلب صلح وپیکر امنیت می زند و ومیوه هائی نیمرس درخت صلح وامنیت با سنگ جفائی تبهکاران بد اندیش وشیطان صفت بر زمین ذلت فرو میریزد وتخم نفاق وشقاق را دوباره بر سر زمین قلبها میکارد..در چنین شرائط سکوت وخاموشی زیبنده نیست. نگذارید با فرارسیدن سال نو وفصل بهار نهال عقده وکینه از جائی خون های ریخته شدۀ سال پارسرزند. 

میدانید پر بها ترین نعمت برای افغانستان وبخصوص غور مظلوم واسیر پنجۀ مکر وشیطنت امنیت است؛ مگر نمیخواهید آزاد زنده گی کنید؟ مگر نمیخواهید فرزندان شما با فضائی آرام چون بلبلان شاد نغمه سرائی باغ معارف باشند؟مگر نمیخواهید مردم شما به زنده گی عادی خود بدون خوف وواهمه ادامه دهند وبه کسب وتجارت به پردازند وسر مال وآبرو وعزت شان در امن باشد؟ مگر نمیخواهید ولایت شما هم مانند سائر نقاط کشور گاهی شاهد پروژه های انکشافی باشد ومردم شما از ابتدائی ترین حقوق زندگی بر خوردار گردد وبرادروار با محبت وصمیمیت کنار هم عمر شرین خودرا به سر برند؟.این خواستنها بدون ثبات وامنیت در سرزمینیکه زنده گی میکنید میسر نیست .

 چرا سر زمینت بعد از آرامش دوباره اسیر پنجه نا امنی ها شد؟ مگر میدانید بی إعتنائی وعدم دلسوزی اولیائی اموربه مردم مظلوم وپابرهنۀ غور وگاه روابط نزدیک با عاملین این جنایات پاسخ درست این چراها است؟

بعد از سقوط طالبان سال جاری بد ترین سال در غور بود سالیکه شیرازۀ امنیت درهم پاشید؛ تشکیل گروپ های مسلح در گوشه وکنار شکل گرفت؛ امنیت همه راه های مواصلاتی بخطر افتاد، هیبت وترس حکومت از دل جنایتکاران بیرون رفت.وبه اعتبار سر زمین من وتو در بین ولایات همجوار از لحاظ امنیت صدمه جدی واردنمود؟برخی از جنایات سال جاری را میتوانبشرح ذیل نام برد.

قتل ولسوال شهرک وهمراهانش در مسیر راه اوشان

قتل کارمندان مؤسسات صحی وپروژه های انکشافی

قتل عبدالملک در چهلگزی وقتل های متعاقب آن

قتل های کوتل غوک وغارت اموال مسافرین وتجار محیط

قتل های فراه رود وعلی غوری واختطاف افراد که در غورسابقه نداشته

قتل سید علم ویک نفر دیگر در کیلگو و بند بور

قتل های منطقۀ کده رو در ولسوالی تولک وچپاول اموال تجار ومسافرین در مسیر راه فارسی وتولک

سرقت اموال مسافرین در مسیر راه چارسده وچغچران وبه آتش کشیدن موتر انجیران انکشاف دهات در کاسی در فاصلۀ یک کیلومتری مرکز ولایت؛ وبه آتش کشیدن خیمه های مکاتب ومعارف وسائر قتل هائیکه در نقاط دور دست ولسوالی پسابند و جاهای دیگر صورت گرفته که من وتو تا هنوز نمیدانیم. ادامه این جنایات بدون کوچکترین توجه وپیگیری چه نتائیج را ببار میآورد؟.نتیجه آن مسلما جسارت وجرئت متهورانۀ جنایتکاران است که در روز روشن به قتل حاجی گل یکی از متنفذین ولسوالی شهرک در منطقۀ ناسفنج آن ولسوالی انجامید..که امنیت وثبات را در غور در هالۀ از ابهام فروبرد.وبه تشویش ها واضطراب ها بیشتر از پیش دامن زد. که این وضعیت مردم را به شورش وإعتراض واداشت .شورش که آخرین مهلت رابخاطر دستگیری قاتلین به مقامات دولتی در ولایت غورداد تا اینکه در اثر  فشار مردم ولسوالی شهرک وحامیان حاجی گل. ملا مصطفی بحیث متهم وعامل اصلی قضیه قتل حاجی گل دستگیر وبه زندان ریاست امنیت ملی ولایت غور انداخته شد.

جائی تعجب وشگفتی نخواهد بود که گفته شود ملا مصطفی عامل تمام قضایائی سال گذشته وجاری ولسوالی شهرک بوده است واما اینکه چرا حالا دستگیر شد دلیل آن این است که این بار قتل در منطقۀ زیر حاکمیت ملا مصطفی صورت گرفت که إعتراض شدید مردم ولسوالی شهرک را بدنبال داشت. ملا مصطفی که به نیروهای امنیتی  دولت به ساحه ومنطقۀ تحت کنترول خود اجازه گشت زنی نمیداد مجبور است قاتل را پیداکند.البته درین ساحه سارق و قاتل فرد نیست بلکه گروپ است که دررأس شان ملا مصطفی قرار دارد.پس لازم می افتد ملا مصطفی را هم بخوانندگان معرفی نما ئیم.

ملا مصطفی کیست؟

ملا مصطفی فرزند حاجی عبدالعزیز باشندۀ حصارک شهرک میباشد که دربیست کیلومتری شمال شهرک موقعیت دارد.موصوف یکی از سر گروپ های طالبان در غوربود. که بعد از سقوط طالبان بخاطر اختلاف که با حاجی گل ولسوال وقت شهرک داشت به امیر اسماعیل خان تسلیم شد. واز افراد مطمئن امیر در غور بود.. از ینکه ملامصطفی بخاطر مسائل قومی بالائی مناطق ناسفج؛ وجه؛ دهن حصار؛  وحصارک حاکمیت داشت وبمرز ولایت هرات نزدیک بود علاوه ازینکه خلع سلاح نشد سلاح ومهمات بیشتر از جانب امیر اسماعیل خان والی وقت هرات بدسترس آن قرار گرفت.

حینیکه ابراهیم ملکزاده والی سابق غور- امان الله شیندند- خواجه عیسی هرات -همزه مهربان غوریان وخلیفه سیدگل چشت  علیه اسماعیل خان جنگ را شروع کردند ملا مصطفی جانب اسماعیل خان را گرفت.حالا هم هربار که اسماعیل خان از کابل به هرات میآمد ملا مصطفی جهت اخذ هدایت وپول بدیدار وی میرفت چنانچه یک هفته قبل از واقعۀ قتل حاجی در هرات با امیر دیدار ومشوره نموده بود.

ملا مصطفی در زمستان 1383عازم کابل شدو به جمع کسان پیوست که خواهان تقرر شخصی  بحیث والی ولایت غور بودند که خارج از آنولایت باشد؛ که تلاش های ایشان باعث تقرر والی فعلی ولایت غور جناب شاه عبدالأحد افضلی گردید.ا وبا این کار وفعالیت روابط نزدیک با والی فعلی نیز بر قرار نمود.ازآنجائیکه موصوف از حامیان وطرفداران مقام ولایت بحساب میآمد.از خود سری های آن در منطقه تا حدی چشم پوشی میشد واو با جرئت همیشه به ولایت میآمد و بدین ترتیب برائت خودرا ثابت مینمود…تا اینکه حادثۀ اخیر رخداد..حادثۀ که پرده از جنایات ملا مصطفی بر داشت…

تردیدها.

تا هنوز در مورد تحقیق درست از ملا مصطفی ومحاکمۀ آن تردید های زیاد وجود دارد. چون با بر رسی وتحقیق عادلانه احتمالا زوایائی تاریک قتل ارباب محمد ولسوال ومولوی نسیم قاضی محکمه شهرک نیز روشن خواهد شد..ولسوالیکه از مخالفین شدید جناب افضلی بود…واگر مقامات از ملا مصطفی حمایت نکنند افشاگری ملا مصطفی من وتورا بیشتر حیران وسر گیچ خواهد ساخت.دلائل فوق وإعمال نفوذ اسماعیل خان این تردید هارا تقویت می بخشد که ملا مصطفی دوباره ازین جال بیرون آید وملامتی را بدوش کسی بیاندازد که به اشاره وی از مرز های افغانستان خارج شده باشد.

واقعیت این است که امنیت غور در گرو محاکمه وخلع سلاح تمام گروپ های است که در سال جاری مرتکب جنایات چون سرقت وقتل در ولایت غور شده اند وگرفتاری ملا مصطفی وهمراهانش روزنه امید را برای تحکیم ثبات وامنیت در منطقه بحساب میآید..واگر بملاحظه روابط گذشته مجرمین دوباره رها گردند بازهم مایه تحیر وشگفتی نخواهد بود چون در ولایت غور کار های سر چپۀ زیاد صورت میگیرد وانسان به راز وسر إجراءات اولیائی امور دیر پی میبرد. تا اینکه یکباره گیچ و حیران میشود.

مثلا موتر های حامل مواد مخدر از ولایات شمال کشور وارد ولایت غور میگردد واز طرف افراد معتمد مقامات محصول واز مرز فاریاب تا دره های مرغاب وبلندی های دولتیار تا زربلی وعقب بند باین رهنمائی میشوند واما دگروال ستار کوهی مدیر مبارزه با مواد مخدر در ولایت غور به ولسوالی پسابند توظیف و إعزام میگردد تا قاچاق مواد مخدر را کنترول کند مثل اینکه مواد مخدر از هلمند وارد غور میگردد. نه خیر مواد مخدر از مرز فاریاب داخل غور میشود؛ اگر در مناطق چهارسده مرغاب دولتیار جلوگیری نشود..در ولسوالی پسابند که اکثر مناطق آن از طرف گروپ های مسلح اداره وکنترول میگردد قطعا قابل کنترول وجلوگیری نیست که این نوع تقسیم وظایف کاملا گیچ کننده وتعجب آور است…امید مبارزه با جنایت  کاران وقطاع الطریق ها معکوس نباشد