آرشیف

2015-6-19

رهگذر .

در قندهار صد، در زابل سـه، در غور، بامیان و ارزگان هیچ

محترم حنیف اتمر وزیر معارف که سابق در مؤسسات غیر دولتی کار کرده ٍدر پلان سازی وبر نامه ریزی وجذب ومصرف پول شهرت کافی دارد. او خودش با ساختن بر نامه های کاغذی وپروژه های غیر مفید پول را از دونر ها میگیرد وصلاحیت وامتیاز مصرف کردن را هم خودش دارد .به یک ولایت  در یک قلم صد باب مکتب إعمار میکند ودر ولایت دیگر سه باب. وبرای برخی هیچ؟؟! برای این کار دلیل خودرا دارد که دونر های کانادائی وآمریکائی را قناعت میدهد دولت حق ندارد ازوی پرسان کند پول را بکجا مصرف کرده.او میگوید خودش پول بگیر آورده خودش مصرف کرده وخودش ارباب نعمت یا به اصطلاح امروزی دونر ها را قناعت داده ومیدهد . هر چند این رسم در نظام های سیاسی افغانستان تاریخ کهن دارد اما از آنجائیکه آقای اتمر  با ذکر تفصیل وجزئیات برنامه ها خودرا همیشه حق به جانب وفعال نشان میدهد این موضوع رایاد آور شدم که وزیر یکه از کفایت صحبت میکند متأسفانه از عدالت بی بهره است. برخی وزراء بی عدالت وبرخی ظالم اند وعدۀ هم بی کفایت اند.

معیار های پروژه های وزارت معارف:

وزیر معارف به ولایت قندها صد مکتب میسازد در زابل سه ودر غور بامیان وارزگان وزابل هیچ پلان ندارد.کس نیست پرسان کند وزیر صاحب تخصیص پروژه های شما بر کدام معیار استوار است.

1 محرومیت ونبود تعمیر مکتب.

2- تعداد نفوس

3 – وضعیت امنیتی

4- نا امنی چه؟

اگر محرومیت معیار باشد بازهم ولایات بامیان ارزگان وغور ودایکندی مستحق تر اند .اگر نفوس معیار باشد باز هم تفاوت را که جناب وزیر صاحب در نظر گرفته خیلی ها غیر عادلانه ودور از انصاف است.

اگر معیار وضعیت امنیتی باشد درانصورت امنیت غور وبامیان به مراتب از قندهار بهتر است وامنیت زابل وارزگان بیشتر از قندهار بد نیست.که درین صورت هم امتیاز جناب وزیر ترجیح بلا دلیل است.

واگر منظور جناب وزیر دادن امتیاز به ولایات نا امن باشد. بازهم دونقطه ضعف دران ملاحظه میشود اول اینکه باید به ارزگان وزابل هم به تناسب نا امنی های شان توجه شود ومردم ناراض با گرفتن امتیاز به دولت جذب شوند. ونقص دوم اینکه این امتیاز دهی باعث میشود تا ولایات دیگرهم بخاطر گرفتن امتیاز دست به شورش وخشونت علیه دولت بزنند تا دولت مردان متوجه شوند والا دولت نسبت برعیت خود نظر واحد ندارد. یکی را گوسپندی میگوید یکی را زیرک دیگری را ما جرا جو .به همین تر تیب شب وروز خودرا تیر میکند. هر کس به دربار راه داشت مستحق امتیاز است وبس. چنانچه دولت در عرصه باز سازی با ولایت غور به بازی نشسته.

بنگاه های خبری دولتی وغیر دولتی بخاطر إعمار چهارده باب مکتب در غور چهارده مرتبه دروغ گفته اند. تا یک هفته قبل مسئله إعمار این مکاتب خبر داغ بود.

دوستانیکه در  خارج ولایت غور زندگی میکنند  باید بدانند که وقت کار و آغاز پروژه از لحاظ فصل در غور تقریبا به پایان رسیده وتا هنوز یکی از مکاتب چهارده گانه که بار ها إعلان شده  إعمار نگردیده است. کار ساخت وإعمار مکاتب بسیار مجهول است نه نوعیت مکاتب تثبیت شده ونه هم محل إعمار شان .هیئت های وزارت خانه ها در تابستان پروژه های غور را بر رسی میکنند وتیر ماه سال دوباره به کابل بر میگردند.باز سال آینده میگویند نرخ اجناس ومواد ساختمانی بلند رفته دوباره باید سروی وبر رسی صورت گرد وپروپوزل جدید ساخته شود. باز همان درامه سال گذشته تکرار میشود وهمین تکرار وتسلسل بیکاری نصیب غور شده  خداوند خودش رحم کند .

دولت هم نیست که از اجرأت مأمورین خود پرسان کند.سه مرتبه میشود انجینر ها از کشور های مختلف بند پوزه لچ را در شرق چغچران سروی وبر رسی میکنند  آغاز کار را به بهار وعده میدهند باز که بر گشتند نه از سروی شان اثر است نه از شروع کار خبری. بار دیگر تیرماه آینده میآیند دوباره سروی میکنند.یک مرتبه انجینر ایتالیائی سروی کرده یک مرتبه هندی وکانادائی ویک مرتبه هم انجینر های افغانی اما از آغاز کار این پروژه هیچ خبری نیست.

 آنچه برای ولایت غور حیاتی است ساختن بند بزرگ بخاطر سر سبز ساختن مر کز ولایت وتولید برق. 80% سر بند های وزارت احیاء وانکشاف دهات را سیل برده و وتقریبا چاه های آب آشامیدنی که پول زیاد را هزینه کرده بیکاره اند ویا دوباره کور شده است. باز هم مشاورین وانجنر ها وقت خودرا صرف پروژه های میکنند که بیشتر نفع آن بخود شان میرسد.

آنچه برای غور اولویت دارد.

 تمدید سرک پخته از هرات تا کابل ویا کابل هرات   که فعلا روی دلائل نا معلوم کار سرک از طرف میدان شهر متوقف است. دوسال میشود رئیس جمهور کار سرک را از مسدان شار افتتاح کرده اما از جریان کار نمی پرسد که چه شد وچرا این کار ادامه پیدا نمیکند؟

 بستن بند آب برای تولید برق برای غور مفید است نه سر بند هائیکه جیب ارباب ومشاور را پر میکند وبه درد مردم نمیخورد.کاشکی سر بند بودی که آب را ذخیره کردی ودر بهار چپه نشدی.

 إعمار مکاتب وشفاخانه ها شفاخانه هائیکه داکتر داشته باشد بسیار حیاتی است اما متأسفانه نه مر کز صحی درست وجود دارد ونه داکتر کافی. از خارج غور کسی نمیآید وفرزندان غور هم چانس ورود به مؤسسات تحصیلی عالی را ندارند این است عدالت.

مردم غور باید بخاطر حفظ تعادل وتناسب در توزیع امتیازات دولتی در کابل وولایات شان دست به تظاهرات بزنند.در یک ولایت ملیارد ها مصرف میشود ودر ولایت دیگر هیچ. این سکوت مر گبار است باید  به دولت فهماند که مردم  ولایات عقب مانده گوسپندی نیستند از اخلاق مردم با فر هنگ وآزاده ولایات عقب مانده دولت های مزدور ومستبد همیشه استفاده کرده است.

پیشنهاد أخیر.

نمایندگان ولایات بادغیس –غور بامیان . دایکندی. ارزگان وزابل باید د ر پارلمان جلسات مشترک تشکیل دهند وخواستار توازن، تعادل وتناسب شوند .هم برای خود شان خوب است هم برای مردم شان وهم برای آیندۀ شان.خواستار عدالت در همه عرصه در عرصه سیاسی اقتصادی اجتماعی کلتوری وغیره.من باور دارم وقتی وزیر معارف از سفر فرانسه بر گردد بازهم دست آورد خودرا صرف ولایات میکنند که وضعیت بهتر دارند وولایات عقب مانده چون دردولت کسی را ندارند همچنان فراموش شده میمانند.