2014-12-15
ابراهیم ساغری
خداوندا چو باران بهاران
بريزانم بقلب کوهساران
غبارم کن به اين دشت مشوش
غروبم کن به افق بيابان
بياويزم بگوش لالهٔ عشق
حبا بم کن بدريای خروشان
به آتش الم خاکسترم کن
بپاشانم به گنگای شهيدان
غزالی بی پناهم اندرين دشت
چو آهو در پناهی مرغزاران
منم چو مکتبی محتاج تعليم
سيرابم کن بنور پاک عرفان
چو حد حد حاتف پيغام رسانم
ز هری تا به ری ملک خراسان
شدم پروانهٔ شبهای غربت
بسوزانم بشمع هجر جانان
بعشق ساغری بی باده مستم
نصيبم کن بساط ميفروشان
بگير دستم خدايا بی پناهم
قرينم کن بدلهای پريشان
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بـــــــــــــــاران بهاران