آرشیف

2014-12-28

حسن شاه فروغ

افـســـــــــوس

بر دردو غمِ مردمِ ما داد رَسی نیست
دربینِ همه سَفسَطه گویان کسی نیست

افسوس که هرسونگرم خار بباغ است
درسایه ای گل بلبلِ شوریده بسی نیست

درچنگ ونَی و تارو رُباب،ساز نمانده
درنغمه ودرسازِ وطندار،جَرسی نیست

چندیست که گرگان زده شبخون بَدیارم
چوپانِ وطن خفته و مردِ مَرسی نیست

بسمل شده ای دستِ اجانب همه جا بین
برمُرغکِ بیبال و پَرم جُز قفسی نیست

صیادِ اجَل گشته ای جان ازهمه گیری
ما را بجُز آن خالقِ فریاد رَسی نیست

سی سالِ درازماهمه درجنگ بِسوزیم
از دودو غُبار بهرِ تنفُس نَفَسی نیست

ازجنگ وجدایی همگی دیده ضررها
آنانکه بَرد بهره بجُزخاروخسی نیست

بَر صلح و سَلم دست نیافتیم سَر انجام
اندردلِ بیچاره فروغ جُزهوسی نیست

15/1/2014
باتقدیم احترام فروغ ازلندن