آرشیف

2015-1-29

دید بان کنار جاده

مفهوم امروزی دموکراسی غـــــــربی

 

 عوام گویند : صدای دهل از دور خوش است . براساس همین گفته ، آواز ه وشهرت دموکراسی غربی که درسابق از ما دور بود بسیار خوش بگوش ها جلوه می نمود وهرکس اگر میدانیست ویا نمیدانیست اگر می نشست هم دموکراسی میگفت واگر برمیخاست هم . بهمین خواطر درگذشته کلیمه دموکراسی غرب را بسیار باطمطراق وپر شکوه جلوه میدادند وازآن به اصطلاح ببرعظیمی میساختند  اما امروزدرعمل ازآن چیزی دیگری ساخته شده است که عقل وتفکر انسان را مغشوش وهرجل میسازد.
این تنها دموکراسی نیست که با این وصف درآمده است بلکه بسیاری کلمات واصطلاحاتی وجود دارند که از چنین خصلت برخوردار گردیده اند. اینکه چرا وچنین میشود وابسته میباشد به نوع وطرز استفاده وبهره برداری از آنها. از این جمله اند اصطلاحات : خدمت با مردم ، انتخابات ، شفافیت ، انکشاف متوازن ، عدالت اجتماعی، سپردن کار به اهلش ومانند اینها.
دراینجا بحث ما روی کلیمۀ دموکراسی ولب ولباب آن است :
دموکراسی درگذشته بگونه دیگری بازتاب داده می شد ولی امروز درعمل دیده شده است که ازآن چیز دیگری ساخته شده است. به اثر کاربرد امروزی ، دموکراسی از دو کلیمه گرفته شده است که یکی دمو از زبان یونانی ودیگری  crossاز کلیمه انگلیسی . کلیمه اول بمعنی مردم وکلیمه دوم بمعنی قطع کردن میباشد.
مردم در این کلیمه عبارت از همان گروه های ضعیف ،عاجز وناتوان جامعه میباشند که عبارتند از دهاقین، کارگران روز مزد، یتیمان وصغیران ، مردان کاهل ومعیوبین، بیوه زنان وامثال اینها. اما گروه های زورمند ومتمول شامل این مردم نمی شوند زیراآنها درفوقیت قراردارند وخودرا از دیگران برتر ومتمایزتر میدانند.
کراسی از Cross انگلیسی گرفته شده که معنای حقیقی اش کشتن ، بریدن ، دریدن ، نابود ساختن، انفجار دادن  وبخون آغشته کردن است.
ماهیت اصلی دموکراسی امروز اینست که زورمندان حق دارند کمزوران ومستضعفان را بهر طور که میل شان است بکشند ، چور وچپاول نمایند ونابود سازند و برای اینکه زورمند وقدرتمند شوند باید از هرشیوۀ  ممکنه کار بگیرند یعنی از شیوه های ماکیاولیستی گرفته تا انتحاری های استخوان آردکن حالیه.
 دموکراسی میگوید:
 

  1. بخاطر پولدار شدن از هرنوع سوء استفاده ها ، غارت گری ها ، چپاولگریها ، رهزنی ها ، دزدی هاورشوه ستانی ها که از دست شخص می برآید ، کارگرفته شود تا وی صاحب زر گردد.

  2. بخاطر زوردارشدن از هرنوع قتل وکشتار که یک آدم میتواند دریغ نکند تا مردم از وی بترسند ومطیع اوشوند واز هر قسم جعل کاری استفاده کند تا درمیدان انتخابات برنده شود. منتهی هدف در روی کاغذ باید با بسیار دقت جمله بندی شود. هرگاه نوشتن مرام درروی کاغذ درست وعاقلانه باشد ، عمل هرچند پلید ، زشت وبد کار باشد نزد دموکراسی محترم ومورد تائید است.

بنابراین خصلت ونحوۀ عملکرد ، دموکراسی حکم مینماید که نخست زورمند وزرمند شدن بسیار مهم میباشد وثانیا بااستفاده از این دو، کشتن وویرانی کردن دوامدار وفعال نگهداشتن ورشددادن ماشین جنگی وغارتگری خیلی مهم وسازنده میباشد. به نظر دمو کراسی ، گروه های مستضعف وعاجز درد سری اند برای صاحبان زور وزر. چون هر چیزی که دردسرآفرین باشد یگانه راه حلش نابود ساختن است ازینرو این گروه ها فقط برای کشتن هستند وبس واگر رحمی بحال شان شود دنیا به وحشت روبرو میگردد. ازینجاست که ماهیت دموکراسی حکم میکند تا افراد نهایت قسی القلب پیداشوند ، تربیه گردند ، با سلاح آراسته شده وبعد بجان آدم های کمزور توش داده شوند  مثل شخصی که درکابل بانک جلال آباد توظیف شد.
راه دیگر اینست که افراد جلاد وتشنه به پول شناسائی شوند وبا تربیه غیر انسانی آموزش به بینند تا یک آدم بی نهایت بی رحم وجانی به بارآمده که درروز لازم از هیچ چیز هراس واز هرکار بد رو گردان نباشد ( به محتوای نوشته خبری آقای محمدحسن حکیمی ، پژواک، روزیکشنبه 7حمل 1390 تحت عنوان: باشندگان شهرک غور از یک قوماندان محلی شاکی اند ، عطف توجه نمائید ونیز نوشته خبری جام غور ، سه شنبه 9 حمل 1390 را تحت نام : افزایش ناامنی وتنش های قومی درغور مرور فرمائید). اینگونه اشخاص فوق العاده بحال دموکراسی عصر حالیه مفید اند.
طریق دیگر استفاده از جملات وکلیمات درد ناک وهیجان آور واحساساتی است که علم برداران آن یک تعداد مردمان متعصب ، حسود ، جاهل ، دگم وکورذهن میباشند. این گونه اشخاص با استعمال جملات آلوده به دشنام های فاحش و تحریک کننده ، احساسات جوانان ساده لوح را بجوش آورده وآنان را تحت نام فدائیان حاضر به ترور وانتحار مستضعفین میسازند.
خرید وفروش سلاح های مخوف وکشنده وگرم داشتن بازار آنها زمینه دیگری است که زنده ساز خان خانی واستبدادی میباشد. دردموکراسی بکار برد سلاح وکشتار ازطریق آنها جرم دانسته نمی شود بلکه عدم استفاده از آنها گناه بزرگ بحساب می آید. درپرتو دموکراسی اگر شخصی از سلاح کار نمیگیرد محکوم بمرگ است مثل شخص غریبی که بتازه گی در الله یار کشته شد وبرخلاف آنانی که از اینها کار میگیرند سخت مورد احترام وعزت میباشند تاآنجاکه جای آنها درپارلمان ویا مشاوریت نیروهای مسلح ومقام جمهوری میباشد.
آنتعداد اشخاصی که دست از کشتار کشیدند ودیگر رغبتی به این کار نکردند ، دموکراسی خیلی زود آنهارا از صحنۀ روزگار نابود کرد وبه دیار نیستی سپرد اما برخلاف آنانیکه با این کارادامه میدهند وسخت شایق این پروسه اند درجایگاه های خود ثابت وپا برجا میباشند.
دموکراسی پشتیبان قوی جهانی آیدیولوجیکی دارد که آن عبارت از نهاد فریب کاری تحت نام " حقوق بشر" میباشد. از نظر این نهاد فقط انسانان زوروزر ارزش انسانی دارند نه بینوایان چنانچه شخصی که بیش از 40 نفر بیگناه را دربانک جلال آباد کشت حق داشت ولی کشته شده گان ارزش اینرانداشتند که بحال شان تاسف خورده می شد . بعقیده این منبع اگر غربا مورد ظلم واستبداد قرارگیرند عیبی ندارد ولی زورگویان وزرداران نباید شکنجه ویا عذاب شوند ولو اگر هرکار خلاف انسانی هم کرده باشند.
ماهیت وسرشت این ارگان حکم میکند که زن را اگر شوهرش بنا به سرکشی از امرش زیرقهر قراردهد خشونت نابخشودنی را انجام داده ولی اگر دختر باکره ئی بدون شوهر ، طفل بدنیا آورده باشد هیچ کار بدی را مرتکب نشده است. بناء تمام این همه عوامل دست بهم داده وروح وروان دموکراسی را ساخته اند که بالای مردم ضعیف وناتوان این کشور تطبیق میشود.
اگر بپرسیم که خدایا زور نداری که دموکراسی را نیز بحلقۀ دار آویزان کنی ؟ بعض ملاهای کوتاه نظر ، حسود وبهانه طلب میگویند که این آدم کافر است وبخدا شرک آورده باید بمحکمه احضار واعدام شود. ورنه پرسیدن عیب نیست ولی ندانستن عیب میباشد.
 
والسلام
چغچران
حمل 1390 برابر با مارچ 2011.
تندخو