آرشیف

2015-1-29

دید بان کنار جاده

مظاهرات پی هـــــم مــــــــــــردم چغچران

 

از روز سه شنبه تاریخ 24/ 11/ 1391 بدینسو باشنده گان شهر چغچران که یک جمعیت بیش از 30000 نفر را تشکیل میدهند پیوسته دست به تظاهرات زده اند. این تظاهرات بخاطر خواسته های معقول این مردم است که بطور دوامدار از دولت مرکزی خواهان آن بوده اند.
علل این تظاهرات: علل اساسی این تظاهرات را خواست معقول وبرحق این مردم تشکیل میدهد که جریان آن ازینقراراست:
مردم چغچران به بزرگترین مشکل سوخت بمنظور تسخین منازل وپخت وپز سردچاراند. چون دراین ولایت شش ماه مکمل هوا سرد ومردم مجبوراند تا اطاق ها وخانه های نشیمن خویش را به اندازۀ لازم گرم نگاه دارند تااطفال، زنان وکهن سالان آنان از اثر سرما از بین نروند. تادرین سال های اخیر هیزم وگیاهان کوهی چاره سازی اینان ارامی نمود اما حالا بدلایل زیادی نفوس، کثرت مواشی وچرای مفرط خاشاک از کوه ها ودامنه هایش نابود گردیده واین لطف خداوندی که تاحال شامل حال ایشان بود، نیز از بین رفته است. اکنون این معضله چنان بشدت خود افزوده است که هر خانواده مشکلی ازاین حادتررا سراغ ندارد زیرا ازیکطرف گیاهان از کوه ها نابود گردیده واز سوی دیگر چوب سوخت که ازکابل ودیگر ولایات وارد میشود، فی سیر کابل به 150 افغانی وگاهی بیشتر ازآن بالا میرود ودیزل وگاز نیز فی کیلو به هشتاد – نود افغانی میرسد که اگر بادرنظر داشت این قیمت ها مصرف زمستانۀ کوچکترین خانواده را محاسبه کنیم درطول مدت شش ماه حداقل باید 50000 افغانی بخاطر سوخت وپخت وپز مصرف نماید درحالیکه درشش ماه دیگرکه برای کار مساعد میباشد، مزد یک نفر طور اوسط 250 افغانی میباشد بناء هیچ فرد ویا خانواده یی توانمندی اینرا ندارد که دراین مدت کم مبلغی پس انداز نماید که برای سوخت زمستانش کافی باشد. اگر به ایران ویا جاهای دیگر بخاطر کاریابی مسافر شوند ، موضوع از این هم بدتر میشود زیرا دست مزد حاصلۀ آنان صرف رفت وآمد آنان را کفایت نموده وچیزی بدست نمی آید که به ایشان پس انداز شود. 
درمرکز چغچران یک پایه جنراتور دیزلی از دوران حضور نیروهای نظامی اتحاد شوروی فعالیت دارد که ازطرف شب بعض قسمت های شهررا تنویر میسازد ولی مصرف آن بحدیست که اکثر قریب به کل جرئت استفاده ازان را ندارند زیرا برای منازل فی کیلووات 45 افغانی وبرای کسبه کاران وادارات وموسسات از طرف روز فی کیلووات 65 افغانی مصرف چارج میشود که این یک فشار کمر شکن دیگر برای مردم این شهر است.
این وضع نه تنها درچغچران بلکه تمام قرا وقصبات وولسوالی های غوررا تحت الشعاع قرار داده است ومیتوان گفت که این معضله ولایت شمول گردیده است. ده نشینان از زمان رویکار آمدن دولت انتقالی تاالحال به چغچران مرکز غور سرازیر شده میروند تا به امید اینکه دولت باایجاد وتاسیس بندهای برق بالای دریاهای پرآب وخروشان غور چون هریرود، مرغاب وخاشرود این مشکل را برطرف ساخته وایشان از انرژی آبی مستفید گردند وازاین بدبختی وفشار کمرشکن اقتصادی جان بدر برند. سالها بهمین آرزو سختی هارا متحمل گردیده وبه امید برق نشستند تااینکه درتصویب بودجه انکشافی سال 1392 نیز خبری از تاسیس بند برق درغور ومردمش بگوش کس نرسید.
بناچار مردم درجاده ها وکوچه های شهر چغچران فروریخته ودست به مظاهره زده اند تا ازاینطریق بگوش دولتمردان مرکز برسانند که یا برای ایشان برق تهیه نماید ویا موترهای بار از تکه های سفید کفنی به غور بفرستد تاازآن تکه ها بجان خود پیچیده راهی گور گردند زیرا دیگر راهی برای زنده ماندن در ولایت غور وجود ندارد. بهمین خواطر درروز اول یک مظاهره چی درجواب یکی از رسانه ها گفت که مردم غور تنها ازجناب کرزی کفن میخواهند ودرروز سوم اطفال دریای هریرودرا به سنگ میزدند تا نفرت خودرا ازآن بخاطر این که این دریا فقط خاک های غوررا شسته به مرزهای کشور می برد وبس ودیگر فایده ئی به این مردم بدبخت ندارد، ابراز بدارند.
چون نقل قول معروف است که مبارزه بخاطر بقا( تلاش بخاطر زیستن)،لذا روند حیات ومشکل تهدید آمیز سوخت مردم غوررا وادار ساخت تا دست به این مظاهره بزنند وهمگی اعم از پیر، جوان، زن، طفل وناتوان وتوانا دراین مظاهره سهیم شوند. حال انتخاب به مافیای قدرت ودرراس آقای کرزی است که چه جوابی به این مردم میدهد؟!کفن به این مردم یا احداث بند برق !.
راستی قابل یادآوری است که وعده های رئیس جمهور افغانستان باردیگر تکرار گردد. او ازهمان ابتدا سخنش این بود که بمردم غور سرک پخته میسازد وانرژی آبی تهیه مینماید. مگر تاالحال این وعده به غالب حرف باقیمانده ودست آوردی جز دروغ آشکار آقای رئیس جمهور نداشته است. آخر به شان یک رئیس دولت می زیبد که چنین دروغ های بی پرده وبرملا بمردم بگوید؟! گمان نکنم تاریخ تابحال چنین دروغ گوئی را بمردم شناختانده باشد.
بیائید تا بیشتر روی وعده های رئیس جمهور به مردم غور عمیق شویم: معلوم نیست که منظور رئیس جمهور ازاین وعده های سراپا دروغین چیست؟ بعضی ها به این باوراند که رئیس جمهور مردم غوررا بسیار ساده وابله پنداشته ازینرو ایشان را بدروغ گوئی خوشحال نگهمیدارد. تعدادی به این نظراند که رئیس جمهور بحافظه اش نمیماند که چه وقت وچرا بمردم خود دروغ میگوید بخاطری که او بفکر چاپلوسی نزد باداران خارجی خود واجنتان انگریز میباشد نه به قصۀ دروغ گفتن وفریب دادن. عدۀ کثیری را عقیده براینست که دردماغ آقای رئیس جمهور مفکورۀ فاشیستی پشتونیت حاکم است ازینرو این فکر ویرا موقع نمیدهد که حاضر بخدمت درمردم غور شود چونکه درغور جمعیتی که پشتون باشند، به ان حدی که رئیس جمهور انتظار دارد، نمی باشند.
اهل خبره درغور به این باوراند که پشتونیزم درغور بهیچ وجه خواهان خدمت نمی باشد مگر پشتونهای فاشیست نهاد باید بدانند که اگر غوررا از نظر خدمت گذاری نادیده میگیرند ودرتهیه انرژی اساسی زندگی یا برق و احداث سرک های پخته به این مردم التفات وتوجهی نمیکنند، اینرا باید بدانند که از این نیت بد اول خود ایشان قربانی میدهند بخاطری که دریاهای مهم اقتصادی کشور مثل هریرودوخاشرود که هرات را سیراب وحاصلخیز میسازد ودریای هلمند که ولایت هلمند وقندهاررا سرسبز وآباد دارد، از کوه هایی سرچشمه میگیرند که دردامنه هایش مردم غیر پشتون( غیر فاشیست) زندگی دارند. درصورتیکه انرژی آبی مورد نیاز مردم تدارک دیده نشود اینها مجبوراند تمام گیاهان را ازروی خاک تا رسیدن بنوک مرتفع ترین قله های کوه های پامیر وکوه بابا نابودسازند که درآنصورت رمه های بیشمار پشتونهای کوچی ولایات بادغیس، قندهار، هلمند، فراه وشیندند درکجا بچرند تا تامین معیشت اینهمه پشتون را بتوانند. از سویی با محو پوشش گیاهی دیگر قطره آب برف ویابارانی درداخل خاک فرو نخواهد رفت تاآب مورد نیاز این مردم را تهیه کرده بتواند هکذا سیلاب های بی موقع ومدهش از اثر محو پوشش گیاهی نه تنها زمین های مردم غوررا نابود خواهد ساخت بلکه اراضی پر درآمد دزدان ورهزنان ولسوالی پشتون زرغون وولسوالیهای گذره،انجیل ، زنده جان و غوریان ولایت هرات و یکتعداد ولسوالی های پشتون نشین ولایت بادغیس را نیز تخریب واز کار خواهد انداخت ازانجاست که ضرب المثل نیت بد قضای سر متوجه حال خود ایشان خواهد شد. پس بهتر آنست تا مافیای قدرت پشتونیت کاری بکنند که نه سیخ بسوزد ونه کباب.

دیده بان کنار جاده
چغچران
دلو 1391