آرشیف

2015-1-29

دید بان کنار جاده

پیشرفــــــت در غــــــور

( طنز)

ولایت غور بعد از سقوط امپراطوری غوری ها برای همیش از اذهان تاریخ وتاریخ سازان پاک گردیدطوریکه دیگر سخنی از غور وغوری ها بزبان ها رانده نمی شد.
با آمدن نیروهای اتحاد شوروی سابق در افغانستان ، شوروی دوستان غور آواز سردادند که حالا دیگر غور از نو آباد میشود، پیشرفت مینماید و پا بعرصه تمدن میگذارد. اما نتیجه چنان شد که غیر از جنگ کفر ومسلمان دیگر چیزی بدست نیامد. مردم غورمثل دیگرمردم افغانستان شوریدند وگفتند که چیزی نمی خواهند جز اسلام در کشور. آنان یکجا بادیگر مردم این کشور آنقدر جنگیدند تا شوروی را ازصحنه دنیا نابود کردند. این حالت میدان را به امریکائی دوست ها هموار گرداند واین بار آنان همین را ادعا کردند که حالا وقت آنست تا غور از طریق امریکا وطرفدارانش آباد شود، چنان آبادی که تاریخ نظیر آنرا ندیده باشد.
امریکا دوست ها همیش میگفتند که امریکا حد اقل کتاب خو دارد درحالیکه شوروی ها هیچ کتاب ندارند واز گروه مردمانی اند که نام شان بیانگر خاصیت درونی آنها است یعنی کمونیست بمعنی اینکه خدا نیست درحالیکه امریکائیها کتاب دارند وخدادارند چونکه امپریالیست یعنی با کتاب زیست.
امریکا پسندان در جهاد علیه شوروی ها خیلی خوب درخشیدند وبسیار بی اندازه کسب جاه وجلال و عظمت نمودند ازجمله اسمعیل خان . خداوند بزرگ که زمین وآسمان وهمه چیز میان این دورا آفرید جمعا 99 نام به شان وی مانده شد درحالیکه اسمعیل خان صاحب 99 هزار نام وعبارت  شد. درهر آیت قرآن پاک طور اوسط 2  بار نام خداوند بزرگ ذکر گردیده است درحالیکه در هر جمله دری هراتی 6 بارنام های  اسمعیل خان به زبانها  رانده می شد.
دوستداران امریکا میگفتند که غور بجائی ترقی خواهد کردکه دیگر افتخارات گذشته غوری ها مثل منار جام ، مسجد جامع هرات وقطب منار دهلی  همچون دیگر حصار های جنگی غوری ها به زباله دانهائی مبدل خواهد شدکه ارزش یادآوری را نخواهند داشت چونکه در مقایسه با پیشرفت های جدید ، شایان این نیست تا ازآنها ذکری بعمل آید.
کارهای زیادی درغور شد چنانچه  سرک های خامه سیکل رو بهر قریه کشیده شد، آسیاب های آبی به آسیاب های برقی  عوض گردید، مکتب ها به محل اخذ بسکویت ومواد ارتزاقی مبدل شد، ارباب سالاری وقوماندان بازی موقفش را به شوراهای انکشافی واگذار گردید،کلاشنیکف های روسی دست داشته قوماندانان به پی.کا های مدرن ارتقاع یافت،  بیکاری وخیرات خواهی ورد زبان هر انسان گردید ، دروغ گوئی وفریب جای تمام اساسات صادقانه اسلام را گرفت،  هرکس به سیاست خوب آشنا شده و فردفرد این ولایت اکنون میدانندکه فقط حق دارند تا همه چیز را مفت بدست آورند و به مردم این عقیده پیدا  شد که درروغن دادن نعوذ بالله من ذالکه خداوند بزرگ به صلیب سرخ نمیرسد واز این قبیل کارهای دیگر.
اکنون غور بسیار آباد گردیده است . کارخانه برق دیزلی دارد، سرک بین چغچران- کابل وچغچران – هرات درطول سال باز میباشد، ادارات دولتی بی اندازه فعال اند، شهردار دارد، شورای ولایتی موجود است، رشوت ستانی که یک لطف واعطای کردگار است الحمد الله به نحو درست جریان دارد، مساجد سه گانه بروی خطبای کرام درروزهای جمعه باز است، پولیس بیدار، شرابخور وآدم کش دارد، بازار پر جمع وجوش موجود میباشد، بخصوص اینکه معروف ترین شرکت سرک سازی بنام کمپنی سرک سازی افغان – جرمن مصروف پخته کاری یکنیم کیلومتر جاده مرکزی شهر چغچران میباشد که اگر خدا بخواهد ونظر نشود بعد از پنج سال این جاده پخته کاری خواهد شد. موسسات متعدد مصروف کاراند وموسسه WV مصروف توزیع مواد مجانی بهمه دهات وقراء میباشد. قوماندان سالاری مطلقا حاکم است ، دزدی اموال وکشتار مردم ناتوان وبی گناه به راس تمام کارها قرار دارد،ازهمه مهم اینکه الحمد الله طالبان این ولایت نیز بیدار وفعال وجرارشده اند، ازاین قبیل هزارها کار وپروژه دیگر مصروف پیشبردن میباشند. پس از این چه بهتر که به اصطلاح زور زوراست وته زور درد سر.
اگر زور نمی بود اسلام ظهور نمیکرد واگر زور نمی بود افغانستان وجود نمی داشت واگر زور نمی بود شوروی از این کشور بیرون نمی شد وباالاخره اگر زور نمی بود انگلیس وامریکا دراینجا آمده نمیتوانستند.
پس همه چیز به زور ارتباط میگیرد ومردم عوام میگویند که زور غوندی هموار میکند. راست هم همینطور است.
زور است که مردم زار هستند وزوراست که مردم را به میدان نبرد میکشاند. پس باید زوررا پرستید وازآن مدد جست نه از کسی دیگرزیرا آنچه که زور گوید همان درست است.
 
با عرض حرمت.
دیدبان کنار جاده.
چغچران، سرطان 1389.