آرشیف

2016-9-15

قاضی مستمند غوری

عـیـــد سـوخـتــــــــــه دلان

عید آمد طرب از خامۀ دل تنگ مپرس
شادمــانی مطلب بـــادۀ گلرنگ مـپرس

نـغـمــۀ شادیم ای یــار، فـــرامــوش شده
جز نوای غم ازین مرغ شباهنگ مپرس

از ربــاب دل مـــن نالـۀ غـم بـــار شنو
ساز فرحت دگر از زمزمۀ چنگ مپرس

مردم سوخته دل را ز خوشی هیچ مگوی
داغداران وطن را بجز از جنگ مپرس

گفت آواره به آوارۀ دیگـــر کای دوســـت
موج این بحر نکو بنگر و فرسنگ مپرس

گــم شـده در وطــن مـا ره و رفتار درست
شیــوۀ راست روی از قَــدمِ لـــنگ مـپــرس

ظالمان را سخن از ضابطۀ مِهر مگـوی
خــایـــنان را دگــر از قاعدۀ ننگ مپرس

ملک داری ز فرومایۀ ناباب مجوی
شهریاری ز خراباتی و الدنگ مپرس

مستمند تو که این چامۀ جان سوز سرود
سوز دل بشنو و موزونی آهنگ مپرس

 
22/6/1395 مصادف به عید سعید