آرشیف

انتخابات فيلم بود سريال گشت
برسر آراي ما جنجال گشت

قلب صندوق از شمارش خسته شد 
قفل هايش بار ها بشكسته شد

ملت ماگرچه جانبازي نمود
رهبران با راي شان بازي نمود

ملت ما آفريد حماسه ها
رهبران درفكر آش كاسه ها

رهبران هرروز قهر وآشتي
كاش دردل فكر ملت داشتي

گرچه دم از راي مردم ميزنند
قاتلان راي هر مرد وزن اند

اعتمادي نيست بر پيمان شان
آفرين بردين شان ايمان شان

دشمنان اندر لباس رنگ رنگ
گاه به نام راي مردم گاه به جنگ

انتظار مردمان از حد گذشت
بيشتر ازهرزمان بيچاره گشت

اختلافات نان مردم را گرفت
انتحاري جان مردم را گرفت

(جان كري) هم ازسفردلگير گشت
رفت وآمد آنقدر تا پير گشت

هم (اوباما)خيلي كوشش هانمود
ليك نتوانست گرهي راگشود

آرزوها سر به سر باد رفت
وعده كمپاين ها ازياد رفت

وادي گرگها شده اين سرزمين
رهبران چون گرگها اندركمين

كاش ميشدماهم همچون ديگران
سرفراز آييم ازاين امتحان

درسكوت مرگ ما وامانده ايم
سالها ازكاروان جا مانده ايم

آتش ماسرد وخاكستر شده
اي (شريفي) راه بي رهبر شده