آرشیف

2016-1-9

عبدالحمید شریفی

کـشـتـی شـکـسـتــــــــه

وطن دچار غم و درد و صد بلا شده است
اسیر پنجـه خـونــریـز مــافــیا شـــده است

فساد ریــشه ایـن آب و خــاک داده به بــاد
به نام عدل و عدالت چه ظلم ها شده است

خـــدا خـراب کــند مجــریـان بــی قـانــون
چو غده سرطانی به جان ما شده است

چه خوش لمیده به کرسی پارلمان وطن
به این قبیله تاریک پیشوا شده است

تجارت اش همه تریاک و پول های سیاه
و زین تجارت شوم کاخها بنا شده است

درون خانه ملت نه , جای دلالی است
ولی دریغ چو( بنگاه رهنما) شده است

پیام وحدت ملی , شعاری بیش نبود
کنون قبیله گرایان چه بیصدا شده است

ستون پنجم همسایه میدهد فرمان
و بر منافع همسایه جان فدا شده است

کنون که لشکر پنجاب حکم میراند
بس جنایت و هم ظلم ناروا شده است

سراب صلح نبود غیرطرح همسایه
وسالهاست که این نقشه بر ملا شده است

هزار لانه وحشت درون خانه اوست
جهان به خانه همسایه آشنا شده است

شکسته کشتی این ملت همیشه شهید
کنون که رهبرکشتی دو( ناخدا )شده است

چه سالهاست که جغرافیای وحشت و خون
"شریفی" در دل این خاک جابجا شده است

* ناخدا به معنی  کشتیبان     

الحاج عبدالحمید شریفی
 14/10/1394