آرشیف

2014-12-23

دوکتور نصیر ندا

شیوه های باز دارنده رشد اجتماعی واقتصادی در شرائط کنونی

 

افغانستان از مدت طولانی به این طرف کشور وابسته وتحت تأثیر یکی از قدرت های بزرگ جهانی ویا منطقه بوده است.جنگ های طولانی برای بدست آوردن آن صورت گرفته وپی آمد های ویران کننده ناشی از ان چنان بوده که جنگ نه تنها باعث سقوط یکی از طرفین شده بلکه شیرازه های زندگی اقتصادی واجتماعی این جامعه را از هم گسیخته ومجال آنرا نداده که راه رشد وتکامل خودرا به پیماید همه زمینه های رشد جامعه را از دست داده است.

قدرت های مسلط نیز خواهان آن نبوده اند که در جامعه پیشرفت رونما گردد وصاحب استقلال اقتصادی واجتماعی گردد وهمیشه تلاش آنها بر آن بوده که کشور را وابسته بخود نگهدارند.درین میدان نبرد وزور آزمائی خسارات هنگفت را نیز متحمل شده اند،چنانچه از عساکر انگلیسی تنها داکتر برایدن بر میگردد.روسها با از دست دادن 15 هزار سر باز ومصرف بیش از150 ملیارد دالر مجبور به ترک صحنه میشوند،خسارات مخالفین در جنگ یعنی غربی ها نیز درین راستا کم نبوده.اگر روسها با چنین مصرف بزرگ مجبور به ترک میدان مبارزه شدند آمریکائیها وطرفداران که همین اکنون داخل جنگ اند مصرف کمتری نخواهند داشت،هنوز برنده وبازنده معلوم نیست دوام وپایان آن قابل پیش بینی نمی باشد.

این تصادم های بزرگ خونین در کشوریکه صورت گرفته ومردم ان افزار جنگ بوده اند خسارات بمراتب بیشتر بوده است.ما چندین برابر این خسارات ارزش های مادی ومعنوی خودرا از دست داده ایم.عده ملیونی از فرزندان سر زمین مابدیار نابودی سپرده شده اند.نتائج عملکرد این پیشروان عقب نگهدارنده برای مردم وکشور ما قرار ذیل است.

* ما همه داشته های اقتصادی وفرهنگی خودرا از دست داده ایم اکثریت مطلق از مردم ما از سواد بی بهره اند.

* زمانیکه ما مصروف جنگ ها بوده ایم زمان جوشش رشد سریع تمدن جامعه بشری بوده وما بر خلاف به عقب بر گشته ایم وده ها سال کاروان تمدن از ما بجلو رفته است.

* بر اثر جنگ ها بافت های اجتماعی واقتصادی ما از هم پاشیده مدت های طولانی برای احیائی مجدد آن ضرورت است.

* ما جداوابسته به نیروهای *** در ساحات اقتصادی،سیاسی شده ایم مبارزات جدی طولانی بکار است تا استقلال نسبی را حاصل نمائیم.

* تکرار حوادث تاریخی در قرن 20 واوائل قرن 21 در کشور ما چند بار صورت گرفته است.عدۀ از هموطنان ما که مسن تر اند ناظر زنده این رویداد های تاریخی بوده اند.این تکرار ها که در اول تراژیدی بوده در حال حاضر بشکل مضحک آن است. زیر نام دموکراسی ما از دستی بدستی دیگری افتاده ایم فقط نحوۀ سوء استفاده از هم فرق میکند ورنه{ همان آش است وهمان کاسه}ما نحوۀ عقب نگهداشتن جامعه ما در مرحله کنونی به بر رسی میگیریم.

 

کمک ها ونحوۀ توزیع آن.

کمک های جامعه جهانی از دو طریق برای مردم افغانستان داده میشود اولی از مجرای دولت جمهوری اسلامی ودومی از طریق انجو ها ومؤسسات خصوصی مستقیما به مردم جهت باز سازی توزیع میگردد.هردو شکل کمک آنطور پلان شده که خود کشور ها وسازمانها خصوصی کمک دهنده خود نوع ومقدار وجای استفاده از آنرا تعین مینمایند.این کمک ها برای کشوریکه جنگ فرسایشی طولانی را پشت سر کرده وهنوز در گیر جنگ است ایجاب مصارف وپول زیاد را جهت تأمین امنیت وباز سازی اقتصادی واجتماعی می نماید دارای ارزش زیاد است،مقدار قابل ملاحظه ازین کمک های وعده داده شده جامعه جهانی به افغانستان سرازیر گردیده این سر مایه ها باید در راه های معقول سازنده وزیر بنائی  استفاده میشد تا پایه های برای اقتصاد کشور ایجاد میگردید ولی با اشتباهات وخیانت هائیکه تا کنون صورت گرفته این سر مایه ها ی مردمی به اشکال گوناگون غارت شده ویا بیجا بکار رفته ودر حقیقت ما زمان وامکانات پر ارزش را از دست داده ایم بکار برد غلط این سر مایه ها جامعه مارا به یک جامعه مصرفی وطفیلی تبدیل کرده ، تولیدات داخلی بی حد نا چیز است که در هیچ عرصه بی نیاز از کشور های دیگر نیستیم،هر گاه سر حدات کشور ما به عواملی سیاسی ونظامی بسته شود ما شاهد فاجعه های بشری در کشور خواهیم بود که همین اکنون شاهد آنیم که تحولات پاکستان ویا اخراج اجباری مهاجرین از ایران دولت را با چه چالش ها ومشکلات مواجه ساخته است. وضعیت کنونی آگا هانه ایجاد شده تا آسیب پذیر ووابستگی کشور به نیروهای پشت پرده زیاد تر باشد، حال آنکه افغانستان از نگاه داشتن منابع طبیعی کشور غنی است که با استفاده وکار برد این منابع جهت تأمین رشد اقتصادی میتوان بطور أعظمی کار گرفت، بگفته منابع آمریکائی در سروی ها ئیکه صورت گرفته در افغانستان به ارزش 500 ترلیون دالر مواد منرالی وجود دارد، وظیفه دولت است تا ازین منابع بهره برداری نماید از ذخائر معادن آهن حاجی گک، مس لوگر، ذخائر نفت وگاز شمال، لاجورد لعل بدخشان، منابع یورانیوم کابل وهلمند به شیوه های معاصر به نفع کشور استفاده وبهره برداری صورت گیرد.این تنها مردم افغانستان است که در شکم گرسنه وتن برهنه به سری گنج های عظیمی از منابع طبیعی حیات بسر می برند.

دریای آمو،هلمند،هریرود، مرغاب دریای کنر وکابل ازین جا سر چشمه میگیرد وسر زمین های پهناوری قابل استفاده در کنار این رود خانه ها وجود داردکه با مصارف نه چندان بزرگ میتوان آب این دریا هارا قابل بهره برداری نمود.از طرف دیگر در افغانستان دریا ها از نشیب های بلند در جریان اند که در ساختن بند های برق مساعد ترین شرائط را دارند.درین رابطه تا کنون بسیار کم ویا هیچ ازین ودیعه طبیعت استفاده نشده.کشور های همجوار که سخت محتاج این سر مایه های بزرگ اند همیشه در صدد آن بوده اند که افغانستان در گیر پرابلم های باشد تا امکان پیشرفت برای آن مساعد نگردد وزمینه های استفاده از منابع حیاتی را نداشته باشند چراکه با هر قدم پیشرفت مردم افغانستان میتوانند امکان بهره برداری را حاصل نمایند وبه وضع ناگوار عقب ماندگی پایان دهند.

* درین رابطه سوال پیش می اید که درین مدتی که گذشته وزارت های زراعت ،انرژی وآب،معادن وصنایع با این سر مایه هائیکه بدسترس آنها قرار گرفته چه کار های انجام داده اند؟.آنچه ما شاهد هستیم این است که بعوض إعمار بند برق با قرارداد های تورید برق از کشور های همسایه ویا در عوض ساختن بند های آبیاری مصروف وارد کردن مواد غذائی از کشور های دیگر اند.این شیوه کار ضد منافع ملی بوده وتحت تأثیر قدرت های بیرونی صورت میگیرد که باعث عقب ماندگی ماشده.

* زمانیکه روسها در افغانستان بودند جاپانی ها میخواستند که با ارزش ده ملیون دالر سهم افغانستان را از دریای آمو قابل استفاده نمایند حا ل آنکه امروز ده ها ملیارد دالر به افغانستان داده شده،جاپانی ها که جزء فعال کشور های کمک دهنده اند چرا این کار را نمیکنند.؟این بدان معنی است بین کشور هائیکه تحت نام کمک وارد افغانستان شده اند بگونه موافقه شده تا در عقب نگهداشتن وغارت سر مایه های داده شده دست اندر کار باشند.

* افغانستان بهترین وکوتاه ترین راه مواصلاتی بین کشور های آسیای میانه وآسیا جنوب وجنوب شرقی است.کشور های پاکستان و هند علاقمندان جدی روابط اقتصادی با کشور های اسیای میانه اند تنها از طریق افغانستان میتوانند به أهداف خود نائل شوند.

* انتقال گاز توسط پاپ لاین ها ویاإعمار خط آهن وشاهراه ها ی تجارتی برای وصل ساختن دوطرف باید سر مایه گذاری های زیر بنائی صورت میگرفت که این کار از یکطرف برای فعال ساختن تجارت منطقوی واز طرف دیگر برای وصل ساختن مناطق مختلف کشور ما امر حیاتی بحساب میرود.در امر ایجاد این نوع پروژه های حیاتی اقتصادی هیچنوع عمل قابل ملاحظۀ صورت نگرفته همه در سطح تبلیغ باقی مانده اند.پیش از اشغال افغانستان در مطبوعات جهان انتقال گاز از تر کمنستان به هند وپاکستان انعکاس وسیع داشت ولی بعد از آن سر وصدا ها بخاموشی رفت .پیش قراولان این معاملات تبلیغاتی سکوت را اختیار نمودند عامل این سکوت وعملکرد باز هم نیروهای مؤثر وتأثیر گذار در سیاست اقتصادی ما میباشند.ما این وضع ضد منافع ملی مارادر شیوه های باز سازی دست اندر کاران سیاسی واقتصادی به بحث میگیریم.

 

دشمنی با متخصصین سابقه:

جامعه که از نگاه داشتن کدر تخصصی نهایت فقیر است واکثریت مطلق افراد جامعه بیسواد اند باید درین  راستا کار های ارزنده صورت میگرفت تا سطح آگاهی در رشته های مختلف اقتصادی بلند می رفت تا در راستای باز سازی از نیروهای داخلی استفاده میشد. نه تنها این کار بطور لازم آن  صورت نگرفته بلکه دوشمنی آشکار با داشته های کوچک افراد متخصص که در جامعه وجود داشت صورت گرفته است. عدۀ از کدر ها در رشته های مختلف که برای آنها سرمایه های گزاف ملی به مصرف رسیده است بجای گماشتن آنها در ادارۀاقتصاد سیاسی ونظامی از سیستم بیرون رانده شده اند با گذشت زمان با کهنه شدن داشته های شان ویا بیرون رفتن از کشور ویا مشغول شدن بکار های غیر تخصصی بخاطر تأمین معیشت به نیستی سوق داده شده اند.ما ارقام در دست داریم که سالانه به چه مقدار پول برای استخدام کدر های خارجی بمصرف می رسد حال آنکه تا حد امکان میتوان از کدر های داخلی استفاده نمود ویا چه مقدار پیسه از بودجه دولت برای افرادیکه در داخل وخارج از کشور تربیه می شوند بمصرف می رسد.

رشد اقتصاد ادارۀ کشور و انکشاف فرهنگ هر کشور مربوط ومنوط به کدر های آن است که در یک سیستم دولتی جمع گردیده جامعه را بسوی رشد وتکامل رهبری مینمایند.شیوۀ عملکرد دولت درین رابطه به نفع جامعه نبوده بدینگونه سر مایه های معنوی کشور نا بود میشود.افراد متعهد وصادق در امر اداره رهبری کشور جمع نشده اندکه چرخ های اقتصادی جامعه را به نفع مملکت رهبری نمایند.چنانچه ما عملا این وضع را در سیستم های دولتی مشاهده مینمائیم.در اثر ایجاد چنان ارگانهای غیر مسئول رشوت، اختلاس،غصب دارائی های دولت وغیره چالش های بزرگ است که در مقابل جامعه افغانی عرض وجود نموده وکمک های خارجی ایکه بدولت داده میشودبیش از نصف آن توسط افراد غارتگر داخل سیستم دولتی غارت گردیده ویا بیجا مصرف شده است.این اعمال اگر چه بظاهر روند عادی دارد ولی در پشت پرده قبلا سازمان داده شده تا جامعه را به آن راستائیکه میخواهند سوق دهند هرگاه چنین نمیبود دوام جنگ در مقابل گروه کوچک وشناخته شده ای فرهنگ ستیز چه معنی دارد؟ که بیشتر از 70% مردم افغانستان مخالف آنها بوده واتحاد بزرگ جهانی با عصری ترین جنگ افزار ها وآگاه ترین نظامیان با بیشترین سر مایه ها در جنگ مؤفق نمیشوند.

 

دشمنی با پروژه های قبلی:

برای آنکه اقتصاد جامعه افغانی بنابودی سوق گردد پروژه های قبلا طرح ریزی شده که در زمان رژیم های پیشین در حال إعمار بودند روند تکمیلی آنهارا قطع بدین گونه مخالفت خودرا به حکومت های قبلی که مطابق به سلیقه آنها نیست نشان میدهند. انها در حقیقت آشکارا خلاف منافع ملی وکشور عمل مینمایند که عمده ترین این مثال در شهر کابل پروژه خانه سازی مکروریانهاست که پروسه اعمار آن دوامدار بوده وملیون ها دالر دولت بخاطر تکمیل آنها تخصیص داده شده بود.در ادامه کار آنها بلاک های رهایشی نیمه کاره در حال اعمار وجود داشت که باید تکمیل میگردید.بر علاوه مواد ساختمانی وتجهیزات کرنهای بزرگ در اعمار هریکی ازین بلک ها استفاده میشد که به قیمت های بلند از کشور های سوسیالستی آن وقت خریداری گردیده بود.این وسائل عمده کار آمد در پروژه های ساختمانی به عوض اینکه ترمیم وقابل استفاده گردد پرزه جات کار آمد آن غارت شده تاکنون آن کرنها در پهلوی خانه های نیمه کار یک ویا دو منزله استاده است. بدین قسم تعمیر اتاق های تجارت بین المللی، بلاک های هوائی وغیره از 15 سال به اینطرف بدینگونه در حال از بین رفتن اند.در هیچ جای از دنیا خیانت های آشکار در حق مردم یک کشور دیده نشده که به این صورت پروژه های عام المنفعه از بین برده شده باشد..

این چه توجیح میتواند داشته باشد، مخالفت با رژیم یا به منافع مردم کشور اینها هم سر مایه های مردم اند باید شیوۀ درست استفاده از آنها جستجو شد.اگر مخالفت با رژیم سوسیالستی بوده حال همه کشور های آن وقت شوروی کشور های دارائی رژیم های سر مایه داری اند وبا جامعه جهانی در إعمار مجدد افغانستان فعالانه سهم دارند نمی شد که اقتصادی تر این پروژه ها باز سازی گردد.

مردم ما در حقیقت زندگی اجتماعی ندیده وهمیشه در پدیده های روبنائی تبلیغی فریب خورده اند در اعمار وطن جهت سعادت خود وفرزندان شان عمل نکرده اند.میگویند{عمل ملاک حقیقت است} باید در عملکرد دولت ها دیده وبه آنها رأئی داد تا در تعین سر نوشت جامعه آنچه را که لازم وحیاتی است عمل نمایند وجامعه را از بحران اجتماعی واقتصادی بیرون کنند.در شرائط کنونی باید از کمک های جامعه جهانی استفاده لازم صورت گیرد تا پایه های اقتصادی جامعه بطور لازم اساس گذاری شود بقول معروف{ از انداختن آب  به چاه چاهی آب جور نمیشود}به این حالت تا چه وقت میتواند که کشور متکی به بکمک های خارجی باشد، در صورت عدم کمک ها کشور  30 ملیونی بدون زیر بنائی اقتصادی محکم وهمیشه باردوش جامعه جهانی باقی خواهد ماند.

کشور های ذیدخل در مسئله افغانستان هیچ گاهی خواهان إعمار مجدد افغانستان نیستند ما میتوانیم نیات آنهارا در باز سازی افغانستان بدانیم بطور خلاصه در چند مورد از پروژه های إعمار مجدد افغانستان به بحث می پردازیم.این شیوه های کار خود گواه آن است که هدف کشور های که در افغانستان حضور دارند در پشت پرده چه میباشد وخود درسی است برای مردم افغانستان که خود آنها باید متوجه آباد کردن کشور خود باشند.هیچ کس بمرگ افغان گریه نمیکند ، صاحبان آن وطن اند که میتوانند تصمیم در إعمار وطن خود بگیرند.

 

راه سازی.

ازینکه جامعه افغانی نهایت عقب مانده ودر فقر گرفتار است هرنوع کمک را ولو توهین آمیز باشد قبول میکند.ساز مانهای خصوصی ودولت ها زیر نام کمک برای مردم افغانستان یک سلسله کار های نمایشی را براه انداخته اند تا از  یکطرف مردم را تطمیع نموده واز طرف دیگر زمینه های سوء استفاده را مساعد سازند.در قرار داد هائیکه با دولت افغانستان عقد میگردد حسب معمول مطابق به معیار های بین المللی است چون این کمپنی ها از طرف دولت ها کمک دهنده است تعمیر این پروژه ها به قیمت دلخواه از طرف انها پیشنهاد وقرار داد صورت میگیرد از طرف دیگر این کمپنی ها محدودیت های تخنیکی وامنیتی دارند قرار داد را به کمپنی داخلی قرارداد مینمایند این قرار داد ها چند بار صورت میگیرد.در پروژه های راه سازی وقتیکه آخرین کمپنی در إعمار سرک می پردازد بنا بر عدم مواد ساختمانی با کیفیت وبه کار برد علمی آن بزود ترین وقت سرک تخریب میگردد. بهترین نمونه آن یک قسمتی از اعمار سرک بین کابل وجلال آباد است که بعد از شش ما تخریب وقابل إعمار مجدد شد.ازینکه این پروژه ها پر مصرف است قرار داد های بزرگ در کار است لهذا سوء استفاده آن نیز بیشتر از پروژه های دیگر صورت میگیرد.کمپنی های ساختمانی راه ها بیشترین پول را از کمک های داده شده بخود گرفته وبی کیفیت ترین کار هارا انجام داده اند که در بین مردم قیر ریزی آنها بنام {قیر مال} مشهور است.ازینکه کار های نا درست را انجام داده اند ضربات بزرگ به اقتصاد ورشد اقتصادی کشور ما وارد شده است.

 

چاه سازی:

ساختن چا های آب اشامیدنی که غالبا از طرف مؤسسات ساخته شده در اکثر قراء وقصبات وشهر ها صورت گرفته. این چا ها در حقیقت چا های است که بر سر راه پیشرفت کنده شده تا هیچگاه برفاه اجتماعی نرسند.هر گاه این کار در جای صورت میگرفت که حد اقل نفوس در آنجا ها سکونت دارند منطقی بود ولی این کار در مناطق پر نفوس وشهر ها حتی در داخل شهر کابل انجام یافته، در شرائط معاصربا موجودیت امکاناتیکه در دست است این عمل ضربه بزرگ اقتصادی در کشور است.مردم در حقیقت از تأمین آب صحی در دراز مدت محروم میشوند چراکه چاه ها بعد از گذشت یکسال به اثر بلند رفتن ویا پا ئین آمدن سطح آب تخریب وغیر قابل استفاده میشود، بجای اینکه ذخائر آبی ساخته شده آب توسط نل توزیع گردد که از یکطرف تضمین صحی داشته در دراز مدت باز سازی آن ممکن وتحت مراقبت باشد واز طرف دیگر اقتصادی تر است.، اما اینکار طبق پلان قبلا تصویب شده ادامه دارد.کندن این چا ها هم نظر به نفوذ افراد، رشوت، واسطه به نفع مردم با نفوذ صورت میگیرد.چا ها در جا های کنده شده که نفوذ آب های غیر صحی بزودی ممکن است وهم از طرفی کم توجه بودن استفاده کنندگان وخراب شدن انها بزودی صورت میگیرد.به مردم اینگونه تفهیم شده که با خراب شدن آن مؤسسات دوباره کمک میکند تا تر میم شود، این شیوۀ اشکار تر عقب نگهداشتن مردم است که در ساختن راه ،پل ها ،بند ها وجوی ها نیز بدین گونه در پسیف ساختن مردم وکم علاقه ساختن در إعمار وطن تشویق میگردند.

 

تشناب سازی:

باز سازی جالب که از همه باز سازی های دگر بچشم میخورد ودر تمام نقاط افغانستان صورت گرفته تشناب های گلی است.این تشناب هارا میتوان یگانه پروژه دانست که در تمام کشور تعمیم یافته است وبزرگترین دست آورد این دوره میباشد.اگر از ساختمان، دوام وبکار برد آن سنجش بعمل آید، نظر به مقدار مصرف ،عدم رعایت معماری، با کیفیت پائین دوام کمتری بر خوردار است.إعمار این تشناب ها توسط مردم محل صورت میگیرد بدون وسائل مهندسی از شیوه معماری معمولی که در ساختن خانه های گلی خود میسازنداستفاده میکنند.در بعضی موارد این تشناب هااز خانه های آنها منظم تر است در آنها هیچنوع موازین صحت در نظر گرفته نشده اجرای این کار شاید بخاطر بوده که از کود انسانی بشکل منظم تر استفاده شود.به عقیده من ا ول نان داشتنف خانه داشتن، کار داشتن، مواد مکتب داشتن، راه داشتن ضروری تر میباشد.جالب این است که در شهر ها ولسوالی ها این کار شده وبد ترین وضع را دارا هستند.در ولسوالی ها  هیچ نقشه شهری وجود ندارد درین محلات تجمع مردم تشناب هائیکه دارند خود باعث انتشار مکروب وانواع مریضی ها میگردد.من در ولسوالی اوبه هرات ناظر تشناب بودم که در داخل یک چهار دیوالی بنام تشناب در یک قطار 5 سوراخ برای رفع حاجت ساخته شده بود بدون دیوار ویا پرده متحیر شدم که چگونه این مردم که خیلی متدین هم میباشند عورت خودرا از یکدیگر پنهان مینمایند،مثال های بد تری ازان هم وجود دارد.این است پلان انکشاف دهات وباز سازی سر مایه داری؟

 

هوتل سازی:

پدیدۀ جالبتر ومدرن تر برای غارت سرمایه در شهر ها که بیشتر تجمع سر مایه صورت گرفته هوتل های مجلل است که با تعداد بیشتر از ساختمانهای مسکونی عصری توجه هر ناظر را بخود جلب میکند وسر مایه هائیکه درین بخش استفاده شده از هر بخش دیگر اقتصادی سر مایه برده است.چه معنی دارد در کشوریکه بیش از90% آن تحت خط فقر زندگی میکنند ونان شباروزی خودرا ندارند استفاده از امکانات مدرن که هیچنوع تناسب وتشابه در زندگی آنها ندارد چگونه میسر خواهد بود.سر مایه داران بجای ساختن فابریکه برای تولیدات ضروری مواد صنعتی ویا در بخش های مختلفه زراعتی که برای کشور از همه عمده تر است به هوتل ساختن پرداخته اند.سود هائیکه ازین راه بدست میاید در داخل افغانستان استفاده نشده فرار سرمایه صورت میگیرد، از طرف دیگر هوتل ها باعث تشویق مردم گردیده تا بخش های مصرفی تجملی توسعه پیدا کند.عنعنات غیر پسندیده که با فرهنگ افغانی در تضاد است معمول گردد واین هم نشان دهندۀ مرز های شدیدوسرخ فقر وثروت اند.در هوتل هائیکه مردمان پولدارمصروف عیاشی اند در پیش روی آنها قطار گدایان بخاطر نفقه خود وفرزندان خود استاده اند.

به علاوه این شیوه هائیکه در باز سازی دروغین بکار میروند،جنگ فرسایشی ویران کننده با گروه طالبان ادامه دارد، بگونه های مختلف چون دادن امتیازات مادی برای عده ای، سهم دادن بیشتر در قدرت برای گروهی ، ساختن فلم ها برای نفرت وانزجار اختلافات میان مردم را دامن میزنند. از سوی دیگر کوشش میگرددعنعنات مردمی ما که سمبول های وحدت ونمونه های های خاص ساختار جامعه ماست جای آنرا بفرهنگ های غیر معقول وارداتی بدهند .این ها عبارت است از ترویج اشیاء تجملی{مود های بیجا} آزادی های لجام گسیخته به شیوۀ غرب مانند شراب خوری از بین بردن مرز های اخلاقی ،فحشاء وغیره را به شکل عادی جلوه میدهند وکوشش میشود تا قشر فعال اقتصادی جامعه را از اندیشیدن در مسائل وطن وفعالیت های اقتصادی بدور نگهداشته پروسه رشد اجتماعی را کند تر بسازند.

رشوت ،اختلاس، غصب دارائیهای عامه در اینگونه نظام ها تعجب آور نیست اینها همه جزء خصلت سر مایه داری لجام گسیخته است که در آنجا ترویج میدهند وکوشش بعمل میاید تا راه های غیر مشروع جمع آوری پول را فرصت داده عدۀ محدود سر مایه داران با لایحه های فیودالی{ملاکان} بتوانند خودرا از غصب سر مایه های ملی، تجارت مواد مخدر، فروش سلاح،رشوت وغیره ثروتمند بسازند وزمینه های خروج سر مایه هارا بگونه های مختلف از کشور مساعد سازند.این قشر های طفیلی حال بجان جامعه افتادند تا از ثروت های سرازیر شده بمثابه زور مندان جنگل بدون تابعیت به هیچنوع قانونی با همد ستی باداران خارجی خویش صحنه های رنگین را از خون ملیونها مظلوم آن سر زمین در عشرتگا های خویش تصویر نمایند وانعکاس دروغین از ان برای جهانیان به تماشاه بگذارند.زیر نام پیشرفت فقر وعقب گرائی را نهادینه ساخته تا حکمروائی خودرا در تیرگی شبهای بی سوادی وفقر همیشگی بسازند.

بدین تر تیب با قرار دادن عناصر مادی گراوغیر متعهد در رأس هرم قدرت جامعه معنویت جامعه را تخریب ومتزلزل ساخته با از بین بردن فرهنگ ، اخلاق ، سنن وآداب جامعه را فاقد ارزش های معنوی میسازند.

در شرائط کنونی واژه های میهن پرستی ،غرور ملی، استقلال فکری، حاکمیت اخلاق ، حفظ منافع ملی،  حفظ عنعنات وحیثیت انسانی وغیره کم رنگ گردیده همه در مقابل پول قابل تبادله است.این شیوه برای آن صورت میگیرد که با بی تفاوت ساختن مردم زمینه های نفوذ خویش را مساعد سازند بدینوسیله پدیدۀ وطن پرستی، حق مادر وطن از ذهنیت ها گرفته شود وبحد پائین آن نازل نماید.جامعه را آنطوریکه میخواهند عقب زنند وبهره برداری کنند.

سازندگان شیوه های فوق الذکر ابر قدرت های جهان که دارای منافع استراتیزیک اند با همدستان منطقوی آنها با عمال داخلی آنها صورت میگیرد که با شناخت وافشای چنان پلانهای شوم وضد مردم ما میتوان راه های بیرون رفت از عقب ماندگی را جستجو نمود.

دکتور نصیر .ندا .اسن جرمنی