2014-12-28
محمد نعیم جوهر
کنون که ترکِ سر و دلبر و ستاره کنم
خوشم که این دلِ بشکسته را دوپاره کنم
ز بسکه هر در امُید بسته گشته مرا
بمرگ اگر نکنم تکیه،پس چه چاره کنم
بدستِ خود کفنم راببر کشم امشب
اگر ز دامنِ کویت دمی کناره کنم
دوچشمِ خودبکنم آشنای رُخسارت
بشرط آنکه ترا تا سحر نظاره کنم
گمان مبرکه جگرپاره انتظارت نیست
بیا که بر قدمت خون دل فواره کنم
به جُز تو کورشوددیده ام درین عالم
اگر به سوی بُتی غیر تو اشاره کنم
تمامِ دفتر و دیوانِ (جوهر) خود را
الهی کاش به پای توپاره پاره کنم
محمد نعیم جوهر
15,01,2012
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
جــگــــر پــــــــــــــاره