آرشیف

2014-12-31

محمد نصير توكلي

اصـول همزيستي از نـگــــاه ديـن مقدس اسلام

بسم الله الرحمن الرحيم
وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣ )
 
با مردم نيکو سخن بگوئيد
 
وَبِهِ نَستَعِينُ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلامُ عَلَي نَبينَا مُحَمُّدٍ وَعَلَي آلهِ وَصَحبِهِ أَجمعين.
 
مقــدمـه
حمدلامحدود مر معبود برحق را كه خلقت بشر را از خاك آغاز نموده وبه نعمت عقل وايمان برعرشيان برتري بخشيد. خداوند تبارك و تعالى بر تمامى بندگان خود دخول در دين مبين اسلام و تمسك و پايدارى به آئين آنرا واجب كرده است و از مخالفت با آن بر حـذر داشته است، پيامبرى بنام محمد(ص) براى دعوت مردم به اين ديـن مبين بسوى آنان مبعوث فرموده است، پس هر كس اطاعت اين پيامبر را بكند از هدايـت شـدگان است، و هـر كس معصيت و نافرمانى او را بكند از گمراهان است . از عجيبترين چيزها اينكه خدا را بشناسي ولي او را دوستنداشته باشي و ندايش را بشنوي سپس اجابت را به تاخير بياندازي و سود معامله با او را بداني ولي با ديگري معامله نمايي و مقدار خشمش را بداني و نافرمانيش كني و درد و وحشت گناه را چشيده باشي و قرب او را با فرمانبرداريش نخواهـي!
 
آغاز مطلب
اصول همزيستي ازنگاه دين مقدس اسلام
انسان درقبال بقيه افراد اجتماع ازقبيل،والدين ،زن وشوهر، همسايه وهمكا، دوست وهموطن وغيره وظايفي دارد. انجام آن وظايف باعث هم زيستي مسالمت آميزميگردد. دستوراتي را كه اين نوع وظايف را تعيين ميكند احكام همزيستي مينامند.
اسلام جهت بهتر زيستن در باره معاملات وهمزيستي احكام وقوانيني وضع نموده ، عمل به آن قوانين همچو ساير شعبات دين لازم وضروري و موجب ثواب وخوشنودي خداوندج است.
اسلام چنين حكم ميكند كه همهء انسانها در جوهري بنام انسانيت باهم شريك اند ودر اين راستا همه ازيك پدر ومادر آفريده شده اند.پدر شان آدم ازخاك آفريده شده ومادر شان حوا از پهلوي آدم. بنابراين ، سلسله همهء انسانها چه سياه يا سفيد،چه زرد ياسرخ، چه شرقي يا غربي همه وهمه به يك موجود ميرسد وكرهء خاكي، خانهء مشترك همه ميباشد كه بايد در آن بصورت مسالمت آميز زندگي كنند.
 
اسلام وهمزيستي با ملل ديگر
خداوند بزرگ(ج) در قرآن كريم ميفرمايد:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ. ححرات آيه(13)
«اي مردم‌! همانا ما شما را از يك‌ مرد و يك‌ زن‌ آفريده‌ايم‌ و شما را شعب‌ها و قبيله‌ها گردانيديم تا با يك‌ديگر شناسايي‌ متقابل‌ حاصل‌ كنيد در حقيقت‌ ارجمندترين‌ شما نزد خداوند پرهيزگارترين‌ شماست بي‌ترديد خدا داناي‌ آگاه‌ است»
آنگونه كه در اين ايه ملاحظه ميكنيم، منطق قرآني براي يك مسلمان حكم ميكند كه هرمسلمان بايد درفكر، انديشه و عقيدهء خود ، اصل تساوي انسانهارا جاي دهد وهيچگاه نبايد حس برتري جويي در بين مسلمانان ايجاد شود، زيرا اساس تمام جنگها برتري جويي هاي است كه برخي انسانها درخود نسبت به سايرين احساس ميكنند، ورنه چطور يك انسان ميتواند اين سخن را براي خود توجيه كند كه با ديرگان بدون دليل ومدرك بجنگد.
زمانيكه حضرت عمر(رض) با هل بيت المقدس پيمان صلح ميبندد، به مسيحيان ساكن در بيت المقدس اجازه ميدهند تا در كمال امن وآسايش زندگي كنند و بر اساس اين صلح مسلمانان مكلف ميشوند تا از هرگونه تعرض به كليساها ويا صليبهاي مسيحيان خود داري كنند.
اينجاست كه اساس يك زندگي مسالمت آميز بين مسلمانان و سايرين گذاشته ميشود ومسلمانان زماني با ديگران ميجنگند كه يا مورد تجاوز قرار گيرند ويا كسي مانع دعوت مسالمت آميز آنان گردد. روي همين اصل است كه مسلمانان، هيچگاه در فكر حمله بر ديگران نيستند.
زيرا هدف اسلام، محروميت زدائي از بين تمام اقشار جامعهء بشري است، نه ايجاد محروميت. بنا براين بريك مسلمان بنا به حكم قرآني لازم است تا با ساير انسانها با مهرباني و انسانيت رفتار كند وهيچگاهي دست به كاري نزند كه منجر به آزار و اذيت ديگران گردد.
قرآن هيچگاه انسانرا ازين باز نميدارد كه با غير مسلمانان به نيكي و احسان رفتاركند. قرآنكريم در آيه 8 سورهء ممتحنه ميفرمايد:
لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (8)
«خداوند شما را از كساني‌ كه‌ با شما در دين‌ نجنگيده‌ و شما را از ديارتان‌ بيرون‌ نكرده‌اند، باز نمي‌ دارد كه‌ با آنان‌ نيكي‌ كنيد و با آنان‌ به‌ انصاف‌ رفتار كنيد، بي‌گمان‌ خداوند دادگران‌ را دوست‌ دارد»
يعني: خداوند ج  شما را از اين‌ امر نهي‌ نمي‌كند كه‌ با كفار هم‌ پيماني‌ كه‌ بر ترك‌ جنگ‌ و ياري‌ نكردن‌ كفار ديگر عليه‌شما با شما پيمان‌ بسته‌اند، به‌ مقتضاي‌ احسان‌ و نيكي‌ رفتار كنيد؛ مانند رعايت‌ صله‌رحم‌ با خويشاوندان‌ غير مسلمان‌، نفع‌ رساندن‌ به‌ همسايه‌ مشرك‌ و مهمان ‌كردن ‌آنان.‌
 در تعاملاتي‌ كه‌ ميان‌ شما و آنان‌ صورت‌ مي‌گيرد، با آنان‌ دادگرانه‌ و به‌ عدالت‌ رفتار و معامله‌ كنيد؛ با پرداختن‌ حقشان‌، مانند وفا به‌ وعده‌، پرداخت‌ امانت‌ و پرداخت‌ بي‌كم‌وكاست‌ بهاي‌ آنچه‌ كه‌ از آنان‌ خريداري‌ مي‌كنيد. چنان‌كه‌ قبيله‌ خزاعه‌ با رسول‌ اكرم‌ ص چنين‌ عهدي ‌بستند و آن‌ حضرت‌ ص در حق‌ آنان‌ به‌ نيكي‌ و وفا دستور دادند.  پس‌ رهرو راه‌ عدل‌ و داد باشيد
قتاده‌ بر آن‌ است‌ كه‌ اين‌ حكم‌ در اول‌ اسلام‌ بود، سپس‌ آيه: (فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ) «توبه‌/5» آن‌ را منسوخ‌ كرد. اما اكثر اهل‌ تأويل‌ برآنند كه‌ اين‌ آيه‌ منسوخ‌ نيست‌، به‌ دليل‌ روايت‌ بخاري‌ و مسلم‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ آن‌ از
اسماء دختر ابوبكر رضي‌الله عنهما كه‌ فرمود: «مادرم‌ درحالي‌كه‌ مشرك‌ بود، در دوران‌ پيمان ‌قريش‌ (صلح‌ حديبيه) به‌ ديدارم‌ آمد پس‌ به‌ محضر رسول‌ خدا (ص) رفتم‌ و گفتم: يا رسول‌الله! مادرم‌ درحالي‌كه‌ به‌ من‌ راغب‌ است‌ نزد من‌ آمده‌ است‌، آيا با وي ‌صله‌ رحم‌ را به‌ جاي‌ آورم‌؟ فرمودند: آري‌! با مادرت‌ صله‌ رحم‌ را به‌ جاي ‌آور». سپس‌ خداوند متعال‌ اين‌ آيه‌ را نازل‌ فرمود.
 
شوكاني در تفسير اين آيه مينويسد:
«معني آيه اينست كه خداوند متعال (ج) مسلمانان را از نيكي ورفتار عادلانه با كسانيكه با آنها عهد صلح بسته اند ، باز نميدارد ، مشروط بر اينكه ساير كفار را بر عليه آنها ياري نرسانند»
 
دكتور يوسف قرضاوي مينويسد:
«پس خوبي ونيك رفتاري از يك مسلمان در تعاملات با همهء مردم مطلوب است، اگر چه گروهي از آن انسانها كافرهم باشند تا وقتيكه با مسلمانان نجنگند و جلو دعوتش را نگيرند»
اين گفته دكتور يوسف قرضاوي و قبل از آن گفتار امام شوكاني كه ازجملهء مفسرين بزرگ قرآن كريم ميباشد، نشان دهنده اهميتي است كه اسلام به نيك رفتاري وهمزيستي مسا لمت آميز با ديگران ميدهد.
روي اين اساس بر هر مسلمان لازم است تا حتي الا مكان كوشش كند ، با سايرين ولو كافر هم باشد رفتار نيك وشايسته داشته باشد.
رسول خدا(ص) به كسري پادشاه ايران كه در برابر آتش سجده ميكند، نامه اي مي فرستد وبه او ميگويد:
« مِن محمد رسول الله الي كسري عظيم الفارس»
(ازمحمد فرستاده خدا به كسرا بزرگ وسردار فارس)
نامه اي به هرقل پادشاه روم فرستاد وبه او گفت:
«مِن محمد رَسُو ل الله اِلي هرقل عظيم الروم»
(از محمد فرستاده خدا به هرقل پادشاه وسردار روم)
چطور ممكن است، آنها كافر بودند؟
چرا رسول خدا الفاظ تحقير آميز وخشين به آنها استعمال نكرد، گرچه مشرك بودند.
اخلاق ورفتار نيكو در اسلام تجزيه نمي شود ، ما با مردم با خلاق خودمان رفتار ميكينم نه با اخلاق خودشان .
 
اسلام وهمزيستي رفتار خوب با همه مردم
ونيز خداوند جل جلاله  رفتار انسانرا با همه افراد جامعه هدايت ميكند و ميفرمايد:
وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣)
«و با مردم‌ به‌ زبان‌ خوش‌ سخن‌بگوييد»
 و هرآنچه‌ كه‌ شرعا سخن‌ نيك‌ شمرده‌ شود، شامل‌ اين‌ امر قرار مي‌گيرد، از آن‌ جمله‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر.
در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ ابوذر از رسول‌ خدا (ص) آمده‌ است‌ كه‌ فرمودند: «لا تحقرن‌ من‌ المعروف‌ شيئاً وإن‌ لم‌ تجد فالق‌ أخاك‌ بوجه‌ منطلق‌: هيچ‌ امر پسنديده‌اي ‌را حقير نشمار و اگر چيز ديگري‌ نيافتي، با برادر مسلمانت‌ با چهره‌اي‌ گشاده‌ روبروشو».
ونيز رسول خدا«ص» ميفرمايد:
 
« اِنَّ الملائِكَة تَتَأَذي مِمَّا تَتَأَذي مِنهُ بَنُو آدم».
(فرشتگان ازآنچه آدميزاد بدشان مي آيد، آنهانيز بدشان مي آيد)
اين حديث براي انسان كافي است اگر آنرا بفهمد و سعي كند به آن عمل نمايد، چون اين حديث مانند يك معيار و مقياس است .
به عنوان مثال سيگار كشيدن موجب آزار و اذيت انسان مي شود، پس نتيجه اش اين است كه فرشتگان نيز از آن آزرده و اذيت مي شوند. وهمچنان اعمال ديگر ازين قبيل …..
يكي از تابعين با پسر كوچكش در راهي ميرفتند، پسر سگي را ديد كه از راه عبور ميكند. پسر گفت: بروي اي سگ پدر سگ! پدرش گفت: دوباره اين حرف را نزن. پسر گفت: چرا پدر جان! او يك سگ است و پدرش هم سگ است. پدرگفت: فرزندم ! تو اين را براي تحقير و توهين گفتي نه براي اثبات اينكه پدرش سگ است. درست نيست كه چنين سخني از دهانت خارج شود و به زشت گفتن عادت كني.
هركسي كه صاحب فضل و مرحمتي نسبت به انسان باشد، اولين حقي كه در گردن انسان دارد اينست كه با وي مؤدبانه رفتار كند.
از حضرت عباس پرسيدند: آيا تو بزرگ تري يا رسول خدا؟  اوگفت: پيامبر از من بزرگتر است ومن  پيش از او به دنيا آمده ام.
چون رسول خدا داراي فضل ومرحمتي بس عظيم ميباشد، حضرت عباس هيچ وقت بخود اجازه نميداد كه خود را بزرگتر از وي وانمودكند. گرچه ازلحاظ سن بزرگ بود.
 
چگونگي زندگي زن وشوهر
در فيلم ها وسريال هاي خارجي مشاهده ميكنيم كه مرد با همسرش به يك رستوران ميروند، مرد با چاقو تكه اي از گوشت يا بعض از غذاي ديگر را بريده و با قاشق پنجه آنرا به دهان زن ميگذارد پسران ودختران جوان با شگفتي اين صحنه را مشاهده ميكنند و در دل ميگويند(به اين ميگويند ذوق و سليقه و رفتار دوستانه كاش ما هم ياد بگيريم)البته تقليدي خوبي است، اما اشتباه اينجاست كه گمان ميكنند اصل اين ذوق و سليقه ، رفتار ونحوهء زندگي محبت آميز بين زن و شوهر به آنها برميگردد، علي رغم اينكه پيامبر اسلام  1400 سال پيش به آن اشاره كرده است.
رسول خدا(ص) ميفرمايد:
« اِنَّ اَعظَم الصدقة لُقمة يَضَعَها الرج في فَم زَوجته»
(بزرگترين صدقه لقمه اي است كه مرد در دهان همسرش ميگذارد)    بخاري،حديث 56،مسلم، حديث 4185، ابوداود،حديث 2864.
 
 چگونگي زندگي با فقرا
وهمچنان اسلام بما راهنماي ميكند تا دربرابر فقرا ونياز مندان، نيز بي تفاوت نبوده و بر ثروتمندان و اغنيا است تا اشخاص فقير وناتوان را در هر هنگام زندگي كمك وياري رسانند، كه اين خود اساس بهزيستي و زندگي مطابق هدايات قرآني است.
امام ابوحنيفه رح به فقرا و نيازمندان توجه خاصي داشت، فهرست خانواده فقراي كوفه نزد ايشان بود مثلاً ميدانست كه درهرخانواده چه تعداد بچه، چه تعداد زن وچه تعدادمردفقير وجود دارد درطي ماه رمضان وپس از رويت ماه عيدپيش از نمازصبح براي افراد هرخانه لباس ميبرد.
فقرا خوشحال بودند ومي گفتند: ما فقيرنيستم، عيد ما هم مثل عيد ثروتمندان است. خانه هيچ تنگدستي نبود كه دران روز عيد نباشد.
 
 
تاریخ: 18 می 2011
 
 
مأخــذ:
§       تفسير معارف القرآن
§       تفسير انوار القران
§       تعليمات صلح (نظريه دكتور قرضاوي)
§       اثار شگفت انگيز امام ابوحنيفه رح
§       اخلاق مؤمين