آرشیف

2016-10-6

یک دختر جوان در فیروزکوه خودکشی کــرد

مسوولان کمیسیون حقوق بشر غور می گویند که یک دختر جوان بعد از خوردن مواد زهری جان داده است.
این دختر 18 ساله فریده نام داشت که با خوردن مواد زهری "مرگ موش" به شفاخانه ولایتی در فیروزکوه منتقل گردید و بعد از چند ساعت در آن شفاخانه جان داد.
فریده ناصری مسوول بخش زنان در کمیسیون حقوق بشر دفتر ولایتی غور این خبر را تایید میکند، اما در مورد انگیزه خودکشی این دختر چیزی نمی گوید.
گفته میشود که این دختر باشنده اصلی ولایت کابل بوده و صبح روز چهارشنبه جسدش به آن ولایت فرستاده شده و همچنان پولیس مبارزه با جرایم جنایی قوماندانی امنیه غور بررسی های شانرا در این مورد آغاز نموده است

علل خودکشی
علل خودکشی را می توان بطور کلی در: عوامل فرهنگی، شرایط اقتصادی ،انگیزه های اجتماعی ، تجدد طلبی ، تجربه های مراحل اولیه کودکی وشرایط سیاسی جستجو کرد. اما ، انگیزه خودکشی درهرکشور دلایل وعوامل خاص خود رادارد .
در افغانستان می توان از جنگ ها ، آواره گی ها ،اختلافات و خشونت های خانگی، ازدواج اجباری، فقر و تنگدستی، ، سوء استفاده های جنسی و از دست دادن آبرو و حیثیت ، فشارهای روحی و روانی، تمایلات شدید عاطفی وعدم توجه ورسیدگی دولت ، بعنوان انگیزه های خود کشی وخود سوزی نام برد .
 خودسوزی دردناکترین نوع خودکشی است که برخی از آن به عنوان فریاد کمک طلبی زنان مناطق محروم یاد می کنند. خودسوزی معمولاً منجر به مرگ  می شود ، که در صورت زنده ماندن تا آخر عمر از صدمات آن رهایی نخواهند یافت.
بی پناهی و ناامنی و خشونت،  زنان و دختران را در معرض آسیب هایی چون خودکشی و خودسوزی قرار می دهد و عواملی دیگر مشکلات اقتصادی و فقر ، شکاف میان نسل ها و گذار از جامعه سنتی به مدرنیته، مشکلات خانوادگی و اعتیاد نقش موثری در افزایش خودکشی دارد.
فرار دختران از خانه ، از عواقب رفتاریهای خشن مردان زندگی شان است ، و ادامه این روند خشونت، از زنان، افرادی سرخورده، بیمار و بدون تعادل رفتاری و روانی می سازد.
ازدواج های نامناسب که تفاوت های سنی در آن فاحش است، فرهنگ مردسالاری حاکم، ضرب و شتم و خشونت، ،مشکلات عاطفی نداشتن حق انتخاب همسر، فقر و بیکاری مردان از مقوله هایی ست که به پدیده خودکشی در زنان دامن می زند و زنان پدیده خودکشی را به عنوان تنها راه آزادی و رهایی از رنج های انسانی انتخاب می کنند. 
اغلب  مردان بیکار، به آزار و اذیت زنان و کودکان خود می پردازند. بیکاری و فقر مالی تا آنجا پیش می رود که مردان برای رهایی از آن به اعتیاد و فساد اخلاقی روی می آورند، که این در بروز هرچه بیشتر خودکشی زنان یاری می رساند.

تحقیقات نشان داده ، میزان خودکشی در دو گروه افراد بیکار و خانه دار رو به افزایش است ، و زنانی که دارای استقلال مالی و اقتصادی هستند آمار خودکشی در این زنان کاهش یافته است.

 فردی که احساس ناکامی می کند و در گذر از دوران درماندگی، خود را بدون حامی می‌یابد، صدمه به خویشتن زده ، و مرگ به عنوان آخرین گزینه از سوی این فرد آسیب دیده انتخاب می‌شود.  وقتی در یک جامعه سنتی ، ساختارهای قبلی به هم می ریزد و جایگزینی برای آن در نظر گرفته نمی شود ، به طور حتم این مسئله باعث ایجاد فشار زیاد و به دنبال آن اختلالات روانی می شود.
وضعیت نابسامان جامعه برای دختران ، و اتفاقات ناگواری که برای آنان می افتد مانند تجاوز یا سوءاستفاده های جنسی و احساسی ، یکی دیگر از دلایل خودکشی است.
برخی از انواع خودکشی های دوران بزرگ سالی را هم می توان به تجربه های خانوادگی ، از دست دادن یکی از والدین ، طرد عاطفی دراز مدت ، فرزند ارشد بودن وتجربه های دوران کودکی ، مربوط دانست .
 
 
 
مسئولیت دولتمردان
وظیفه ای رهبران دولتی چیست؟ آیا تنها مسئولیت رهبران دولت وحدت ملی تقسیم پنجاه پنجاه قدرت است، یا در مشکلات و معضلات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی کشور هم مسئولیت دارند . در یک گوشه ای کشور دختری یا مظلومی بخاطر ظلم و استبدادوعدم دسترسی به حقوق حقۀ خود، و نداشتن لقمۀ نان خشک به حیات و زندگی خود خاتمه می دهد وخود کشی می کند ، و در کنار دیگر علاوه بر تصاحب اموال ملت و بدست آوردن امتیازات مادی از قبیل حقوق دلاری و زندگی در قصر های مزین هم در داخل و هم در خارج ، به فکر تقسیم و بدست آوردن قدرت اند ، بدون این که به مسئولیت های خود توجه داشته باشند .
 امروزه ، روزی هزاران نفر در ولایات افغانستان به شمول زنان بر سر چهار راه ها و بعضی جا های مخصوص نشسته اند، و می خواهند در بدل مزد کمتر از سه دلار کار کنند ، اما متأسفانه برای اکثریت شان کار پیدا نمی شود ، تا ساعت یک بعد از ظهر به انتظار کار نشسته اند، و بعداً با دست خالی و شکم گرسنه و غم و اندوه فراوان به خانه بر میگردند ، خانه ای که فرزندان و اهل خانواده منتظر لقمه ای نانی بودند که مرد آن خانواده با خود بیاورد ، با بر گشت پدر بدون هیچ چیز غم و اندوه و غصه فضای آن خانه را پر می کند ، و اهل خانواده در بین موج ظلمات فقر دست و پنجه نرم می کنند ، ودر نتیجه از فرط گرسنگی وفقر دست به اختلاف ، نزاع واحیاناً خود کشی میزنند ، در حالیکه در همین کشور افرادی هستند که بالای ده هزار دلار از دولت بدون مصارف دیگر حقوق می گیرند ، آیا خلفای راشیدین حقوق زیادتری از افراد عادی داشتند آیا این حقوق و امتیازات که محصول زحمت کشید ملت است ، برای آنان حلال است آیا آن بیچاره ای که کار پیدا نکرده باید تحت شکنجه روحی و روانی بلآخره دست به خود کشی بزند .
اطفالی که با این مشکلات روحی وروانی بزرگ شوند چطور می توانند در آینده مصدر خدمت شوند ، چه کسانی در ارتباط با این خود کشی ها و اطفال ومظلومین مسئول اندوباید محاکمه گردند  ؟ جواب واضح است ، رهبران و مسئولین ادارۀ کشور ، در رابطه به خود کشی های دختران و مظلومین باید به عنوان مجرم شناخته شوند و محاکمه گردند وسهم خود را ازین محاکمه پنجاه پنجاه ببرند  ، زیرا ایشان باید زمینه رفاه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی وامنیتی را برای فرد فرد کشور آماده می نمودند ، کمک های اقتصادی که از طرف کشور های جهان برای ملت مظلوم ما در پانزده سال گذشته شده است ، اگر بجا وبموقع مصرف می شد ، امروز زمینه ای خود کشی در کشور ما وجود نداشت ، حتی طبق فتوای فقهاء در جای که فقر و گرسنگی و عدم امنیت حاکم باشد ، حدود الهی جاری نمیگردد ، بنابراین باید ورثه مظلومین وورثه کسانی که دست به خود کشی می زنند از دست رهبران سیاسی و زمامداران امور دولتی خود به سازمان های بین المللی شکایت نمایند.
نگاه اسلام به خود کشی
حیات آدمی اولین و عظیم ترین نعمتی است که خداوند آن را برای رسیدن به تکامل و صعود به قلّه های رفیع و عالی معنوی به انسان عطا فرموده است. ازاین رو نه تنها دیگران نمی توانند صدمه ای به این نعمت الهی وارد سازند، بلکه خود شخص نیز به هیچ عنوان حق ندارد آن را از بین ببرد و بر وی واجب است پیوسته از جان خویش پاسداری و محافظت کند. مالک اصلی انسان خداوند متعال است و نفس انسانی امانت الهی است؛ از این رو باید از این امانت خوب محافظت کرد و از بین بردن آن خیانت در امانت الهی است.
چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً»
و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد
کلمه «لاتَقْتُلُوا» صیغه نهی است و دلالت بر وجوب ترک عمل دارد، و
حدیث صحیح از پیامبراست که فرمودند: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَدا».
کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس آهن پاره بدست که (قسمتی از آن) به شکمش فرو رفته آورده می‏شود، و وارد آتش جهنم می‏گردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می‏شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می‏شود و در آن تا أبد خواهد ماند.
و نیزاز رسول اله (ص) که می فرماید: من قتل نفسه بشی فی الدنیا عذب به یوم القیامه.(متفق علیه) هر که خود را در دنیا به واسطه هر چیزی به قتل برساند و خودکشی کند با همان وسیله در روز قیامت تعذیب می گردد.
پیامبر اکرم" صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله" در روایت دیگری می‏فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ». کسی که با خوردن سم خودکشی کند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.
 

 

راه نجات

قرآن می فرماید: «… وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» اگر کسی تقوای الهی را پیشه کند و متقی باشد نتیجه اش این است که خدای متعال برای او راه خروج قرار می دهد و او را از آن زاویه ای که محاسبه نمی کرد تأمین می کند و رزق را به او می رساند، بعد به دنبال این مطلب خدای متعال می فرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، اگر کسی اهل توکل به خدای متعال باشد خدای متعال برای او کافیست، «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً»، و او را به مقصد خود می رساند و برای امور حدود و تقدیراتی را معین کرده است.
از صدر این آیه نورانی استفاده می شود که اگر شرایطی برای انسان پیش آمد که آن شرایط به حسب ظاهر محدودیت و بن بست است، تنها راه خروج از این بن بست تقوای الهی است، گویا یک بن بست هایی پیش روی انسان است که فقط با تدبیر و تقدیر خود خدای متعال رقم می خورد و تنها راه برای نجات از این بن بست ها چه بن بست هایی که در مسیر فرد قرار می گیرد و چه بن بست هایی که در مسیر یک جامعه واقع می شود، تقوای الهی است
نتیجه
در حالت اضطرارانسان باید به انجام دوامر مبادرت ورزد
الف : – برای رهایی از چنین گرفتاری های سخت و تاریک که انسان را در حد اضطرار قرار می دهد ، می بایست دست استغاثه به سوی خداوند دراز کرد و تنها از وی یاری جست. دراین لحظات تاریک و دشوار، مضطر می بایست تنها نور خداوند را ببیند و به تسبیح وی مشغول شود«أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ  »
ب:- استقامت وعدالت خواهی : با وجود اینکه برای رفع گرفتاری دست به دعا بلند می کنید ،باید مجرمین قضیه را به محاکمه بکشانید، تا از تکرار چنین قضایا جلو گیری شود