آرشیف

2024-3-17

علم عبدالقدیر

پیرامون مفهوم  آیه لا اکراه فی الدین

پذیرش دین واجرای اجکام اختیاری است نه به اجبار چون مجبور نه مستحق پاداش است ونه هم مستحق مجازات ثواب بخاطر اعمال نیکو  بر اختیار است وعذاب همچنین

آیه لااکراه نشان‌دهنده اجباری نبودن پذیرش دین است و بر آزادی و اختیار انسان در پذیرش دین تأکید دارد. بخاطر پذیرش دین هیچ حرف وعملی را انجام ندهید که به نظر مخاطب زشت وکره معلوم میشود .در آیه مبارکه جنس کراهیت یا اجرای عمل زشت منتفی شده وهیچ حیله ودلیل بخاطر توجیه در کار نیست چون خداوند ج میفر ماید اگر با حکمت وموعظه حسنه مخاطب را دعوت کنید دلائل وبراهین شناخت خداوند ج آنقدر روشن است که جای برای انکار باقی نمی ماند. جبار درباره دین معنا ندارد و از محدوده وظایف پیامبر و دیگر متولیان دین خارج است. مؤید این تفسیر جمله بعد است که می‌فرماید: «قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ» یعنی حق از باطل جدا شده و دیگر جای اکراه نیست. درین مورد آیات متعدد در قرآنکریم وجود دارد.

قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ.

ترجمه: (آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست البته از طرف پروردگارتان آمد، پس هر کس بصیرت یافت خود به سعادت رسید و هر کس که کور بماند خود در زیان افتاد، و من نگهبان شما نیستم.)

  • دانستنی ها:
  • با نزول قرآن، راه عذرى بر هيچ كس باقى نمانده است. «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ»
  • مردم در انتخاب راه، آزادند. فَمَنْ أَبْصَرَ … وَ مَنْ عَمِيَ‌
  • آگاه كردن مردم، از شئون ربوبيّت الهى است. «بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ»
  • سود ايمان و زيان كفر مردم، به خودشان برمى‌گردد نه خدا. فَلِنَفْسِهِ‌ … فَعَلَيْها
  • كيفر گروهى از مردم، نشانه‌ى باطل بودن تعاليم انبيا نيست، بلكه نشانه‌ى كوردلى خود آنان است. «وَ مَنْ عَمِيَ»
  • وظيفه‌ى پيامبر، ابلاغ است نه اجبار. «ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ»

در ادامه این ایه در ایه 107 خداوند ج پیامبر بزرگوار اسلام را چنین هدایت میدهد.

(وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا ۗ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ107 انعام)

ترجمه:( و اگر خداوند مى‌خواست (همه به اجبار ايمان مى‌آوردند و) شرك نمى‌ورزيدند (ولى سنّت الهى چنين نيست) و ما تورا بر آنان نگهبان قرار نداديم و تو وكيل (ايمان آوردن) آنان نيستى)

دانستنی های این آیه:

  1. اراده وخواست خداوند، تخلّف ندارد. (لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا)
  2. مشيّت و اراده‌ى الهى بر آزاد گذاشتن انسان‌هاست و وجود مشركان، نشانه‌اى از اين آزادى است. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا)
  3. پيامبران الهى، مربّى و معلّم مردمند نه زندانبانانى كه با زور و تحميل، دستور دهند. (ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً)
  4. پيامبر، نه مسئول دفع بلا از مشركان و نه مسئول جلب منفعت براى آنان است. «ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ»
  5. انبيا ضامنِ وظيفه ‌اند نه نتيجه. با آن همه تلاش، گروه بسيارى مشرك ماندند. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ»
  6. پيامبر، براى هدايت مردم سوز و گداز داشت. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ.)

خداوند مسئولیت همه پیامبران ورسالت داران دین را تبلیغ ویا رساندن پیام خدا گفته وتبلیغ با منطق رسا وروشن ودر پذیرش پیامبران ومبلغین هیچ نقشی ندارند.

(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ)82 سوره نحل

ترجمه: پس (اى پيامبر) اگر روى برتافتند، پس بر (عهده) تو جز تبليغ روشن چیزی دیگری نيست.

دانستنی های آیه)

  1. انسان در انتخاب راه وعقيده اختيار دارد و نشانه‌ى آن سركشى در برابر دعوت انبياست. «فَإِنْ تَوَلَّوْا»
  2. وظيفه‌ى انبيا، ابلاغ است نه اجبار. «فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ»
  3. تبليغ بايد روشن و بدون ابهام و شك باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
  4. اگر انسان روح سالم نداشته باشد، روشن‌ترين تبليغ‌ها «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»، از پاك‌ ترين افراد يعنى انبيا، در او كارساز نيست. .

البته آیات اختیار در دین ودر اجرای احکام کم نیست که بطور اثبات بیشتر آیات ذیل نیز در این جا نقل میشود.

(فذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ «21» لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ «22» إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ «23» فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَكْبَرَ «24» إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ «25» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ 26

ترجمه: پس تذكّر بده كه همانا تو تذكّر دهنده‌اى، «22» و بر آنان سيطره و تسلّطى ندارى (كه به ايمان آوردن مجبورشان كنى). «23» مگر آن كس كه روى گرداند و كفر پيشه كرد. «24» كه خداوند او را به بزرگترين عذاب مجازات مى‌كند. «25» همانا بازگشت آنان به سوى ماست. «26» آنگاه حسابشان بر ماست

دانستینی های آیات.

  1. پيامبر، مأمور به وظيفه است نه نتيجه. «إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ» (پيامبر صلى الله عليه و آله براى هدايت مردم اهتمام وحرص داشت و خداوند به او فرمود: وظيفه تو فقط تذكّر است.)
  2. وظيفه پيامبران، تذكّر است نه تسلط و تحميل عقيده. «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ
  3. بى‌اعتنايى مردم، وظيفه را ساقط نمى‌كند. «إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ»
  4. منشأ كفر، عناد و لجاجت و روى گردانى از حق و حقيقت است. «مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ»
  5. قهر خدا درجاتى دارد. «الْعَذابَ الْأَكْبَرَ»
  6. فرار از قهر الهى براى هيچكس امكان ندارد. «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ»
  7. حسابرسى از سنّت‌هايى است كه خداوند بر خود واجب كرده است. «إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ.

منطق قرآن: هیچکس را بخاطر توهین نکنید ودشنام ندهید.

وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون.

ترجمه: و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت داده‌ایم، سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه می‌گرداند)

دستور ومنطق قرآنکریم.

  • احساسات خود را نسبت به مخالفان كنترل كنيم و از هرگونه بد دهنى و ناسزا بپرهيزيم. «لا تَسُبُّوا»
  • به بازتاب برخوردهاى خود توجّه كنيم. لا تَسُبُّوا … فَيَسُبُّوا اللَّهَ‌
  • با فحش و ناسزا، نمى‌توان مردم را از مسير غلط باز داشت. «لا تَسُبُّوا»
  • ناسزاگويى، عامل بروز دشمنى و كينه و ناسزا شنيدن است. لا تَسُبُّوا … فَيَسُبُّوا … عَدْواً
  • دشنام، نشانه‌ى نداشتن يا منطق است، يا ادب و يا صبر. (مسلمان با پرهيز از ناسزا، بايد نشان دهد كه صبر و منطق و ادب دارد.) «لا تَسُبُّوا»
  • هر كارى كه سبب توهين به مقدّسات شود، حرام است. «فَيَسُبُّوا اللَّهَ»
  • استفاده از حربه‌ى دشنام وناسزا، در نهى از منكر و تبليغات ومناظرات ممنوع