آرشیف

2018-11-17

عبدالکریم غریق

یحی بن شرف الدین نووی:

 حافظ محی الدین ابو زکریا یحی بن شرف الدین بن مُرِّي بن حسن بن حسین بن محمد  بن جمعه بن حزام حِزَامِي حورانی دمشقی شافعی مشهور به نووی مردی محدث، فقیه، ادیب و از بزرگان علمای قرن هفتم هجری بوده است، چنانکه او را شیخ و محرر مذهب شافعیه لقب داده اند. موصوف را حزامی یعنی از اولاد حزام بن خویلد گفته اند، و نووی انتساب او به شهر نوی می باشد، که در شمال غربی سهل حوران واقع گردیده، و از نظر اداری تابع ولایت درعا سوریه امروزی است، که از درعا 40 کیلومتر و از دمشق پایتخت سوریه 85 کیلومتر فاصله دارد، و اجداد نووی قبلاً به این منطقه کوچیده و ساکن گردیده بودند. شرف الدین پدر امام نووی مردی پرهیزگار و درست کاری بود، دوکانداری می کرد، و در همان شهرک نوی دوکان داشت. نووی در نیمه ماه محرم سا ل 631 هجری قمری مطابق سال 1233 میلادی در منطقه نوی از نواحی حوران که به مسافت دو شبانه روز از دمشق فاصله دارد متولد گردید. می گویند: نووی در ایام کودکی در شب بیست وهفتم ماه رمضان نوری را مشاهده کرد، که به بگفتۀ آگاهان نور لیلة القدر بوده است. پدر نووی در پهلوی آموزش های متداول آن زمان او را در ده سالگی در مغازه اش مشغول به کار کرد، اما فکر و ذهن نووی بیشتر معطوف به قرائت قرآن مجید و فراگیری دروس مرسومه آن روزگار بود، و علاقه أی به خرید و فروش و معاملات نشان نمی داد، تا این که روزی شیخ یوسف بن یاسین مراکشی به نوی آمد، و گذرش به محل کار نووی افتید. ذهن کنجکاو و استعداد و توان این کودک نظر شیخ را جلب کرد، و برای تعلیم وی خانوادۀ و مخصوصا پدرش را توصیه نمود، که هرچه بیشتر در تعلیم وی همت بگمارند. شیخ یوسف مراکشی می گوید: من  شیخ نووی را در ده سالگی در نوی دیدم، که کودکان وی را به بازی وا می داشتند، ولی او از ایشان گریخته، و می گریست، و در آن حال مشغول تلاوت قرآن بود، از آن رو مهرش در دلم جای گرفت. پدر امام نووی نیز وقتی متوجه توان و استعداد پسرش شد، هرچه بیشتر از پیش در راه تربیتش همت گماشت، و زمینه را برای تعلیم وی مساعد گردانید، و در سال 649 هجری قمری زمانی که سنش هنوز به نزده سالگی کامل نرسیده بود، به همراهش عازم دمشق شد،، زیرا دمشق در آن روزگار محل تجمع علماء، فضلاء و دانشمندان بود، ابتداء هر دو پسر و پدر به نزد  خطیب مسجد جامع اموی شیخ جمال الدین عبدالکافی بن عبدالملک بن عبدالکافی ربعی دمشقی متوفی سال 689 هجری قمری رفتند، و شیخ مذکور آن ها را به نزد عالم بزرگوار مفتی اهالی شام شیخ تاج الدین عبدالرحمن بن ابراهیم بن ضیاء فزارِي معروف به ابن فرکاح رهنمائی کرد، و ابن فرکاح اولین شیخ نووی بود، وی مدتی در حلقۀ درس آن عالم بزرگوار گذراند، و از محضر آن استاد دانشمند استفاده نمود، و بعد به رهنمائی استادش به مدرسه رواحیه که در جنب مسجد جامع اموی قرار داشت، به نزد شیخ کمال اسحاق بن احمد بن عثمان مغربی رفت، و در آن مدرسه ساکن گردید. امام نووی در سال 651 هجری قمری به همراه پدرش به سفر حج رفت، و باز واپس به دمشق برگشت، و از محضر جمع کثیری از علماء و دانشمندان آن روز کسب فیض کرد، و دانش آموخت، که عده أی از آن ها قرار ذیل اند: ابو ابراهیم اسحاق بن احمد بن عثمان مغربی مقدسی شیخ او در فقه، ابو محمد عبدالرحمن بن نوح بن محمد بن ابراهیم بن موسی مقدسی دمشقی مفتی دمشق در وقتش شیخ او در فقه، ابوحفص عمر بن أسعد بن ابی غالب  ربعی اربلی شیخ او در فقه،  ابوالحسن سلِار بن حسن اربلی حلبی دمشقی شیخ او در فقه، إبراهیم بن عیسی مرادی اندلسی مصری دمشقی شیخ او در حدیث که نووی مدت ده سال شاگردی او را نموده است، ابو إسحاق ابراهیم بن ابی حفص عمر بن مضر واسطی شیخ او در حدیث که تمام صیح مسلم را از او شنیده است، شیخ زین الدین ابوالبقاء خالد بن یوسف ین سعد نابلسی شیخ او در حدیث، رضی بن برهان شیخ او در حدیث، ابوالفرج عبدالرحمن بن ابی عمر محمد بن احمد بن محمد بن قدامه مقدسی شیخ او در حدیث و او بزرگترین شیخ حدیث امام نووی بوده است، تقی الدین ابو محمد اسماعیل بن ابی اسحاق ابراهیم بن ابی الیسر تنوخی شیخ او در حدیث، زین الدین ابوالعباس احمد بن عبدالدائم مقدسی شیخ او در حدیث، شیخ الشیوخ ابومحمد عبدالعزیز بن محمد بن عبدالمحسن أنصاری حموی شافعی شیخ او در حدیث، قاضی القضاة عمادالدین ابوالفضل عبدالکریم بن عبدالصمد بن محمد حرستانی خطیب دمشق شیخ او در حدیث، ابوالفتح عمر بن بندار بن عمر بن علی بن محمد تفلیسی شافعی شیخ او در اصول فقه که منتخب امام فخرالدین رازی و کتاب المستصفی امام محمد غزالی را بر امام نووی خواند، شیخ احمد بن سالم مصری که بر امام نووی تدریس نحو را کرد، ابومحمد عبدالرحمن بن سالم بن یحیی أیتاری، ابو زکریا یحیی بن فتح صیرفی حرانی و ابو اسحاق ابراهیم بن علی بن احمد بن فاضل واسطی، ابو اسماعیل بن ابی اسحاق، ضیاء بن تمام حیصی و حافظ ابوالفضل محمد بن محمد بکری. امام نووی را شاگردان زیادی نیز بوده است، که از جملۀ آن ها افراد ذیل می باشند:  ابوالعباس احمد بن فرح اشبیلی، الرشید اسماعیل بن معلم حنفی، ابوعبدالله محمد بن ابی الفتح حنبلی و ابوالفضل یوسف بن محمد بن عبدالله مصری دمشقی. امام نووی فقه شافعی را در نزد بزرگان فقهای شافعیه خواند، و کتب بزرگ حدیثی و غیره را از جمله صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابی داؤد، سنن ترمذی، سنن نسائی، موطاء امام مالک، مسند امام شافعی، مسند امام احمد بن حنبل، سنن دارمی، مسند ابی عوانه اسفرائنی، مسند ابی یعلی موصلی، سنن ابن ماجه، سنن دارقطنی، سنن بیهقی، شرح السنه بغوی، معالم التنزیل در تفسیر از بغوی، کتاب الانساب تالیف زبیر بن بکار اسدی، خطب النباتیه و رسالة القشیریه تالیف عبدالکریم بن هوازن قشیری، عمل الیوم واللیلة تالیف  حافظ ابوبکر احمد بن محمد معروف به ابن سنی، کتاب آداب السامع والراوی تالیف خطیب ابوبکر احمد بن علی بغدادی و دیگر کتب مصطلحه و مرسومه را از دانشمندان آن روزگار فراگرفت. امام نووی مثل اغلب علمای شافعی در علم کلام پیرو امام ابوالحسن أشعری بود، و این مطلب را یافعی و تاج الدین سبکی نیز تصریح نمودند. امام نووی سفری نیز به مصر و شهر قاهره داشته، و در آن سفر مزار امام شافعی را زیارت نموده است. امام نووی بعد از بیست و هشت سال اقامت در شهر دمشق دوباره به زادگاهش نوی برگشت، و در شب چهار شنبه بیست و چهارم ماه رجب سال676 هجری قمری مطابق سال 1277 میلادی به سن 45 سالگی در همان منطقه نوی محل تولدش در گذ شت. تاج الدین سبکی می گوید: وقتی امام نووی وفات یافت، شهر دمشق و اطراف آن به غم فرورفت، و باعث تاسف شدید مسلمانان گردید، و بواسطه مرگ امام نووی مردم شب های زیادی نخوابیدند. ابن عطار می گوید: وقتی امام نووی مریض بود، وزراء و بزرگان از شهرهای قدس و الخلیل به عیادت آن جناب آمدند، و وقتی وفات یافت به جنازه اش نماز خواندند. بر جنازه امام نووی روز جمعه نیز بعد از نماز جمعه مسجد جامع اموی نماز خوانده شد. امام نووی در منطقه محل تولدش دفن گردید. و وقتی قاضی القضاة دمشق عزالدین محمد بن صائغ خبر فوت امام نوی را شنید، با جمعی از یارانش به نوی آمد، و بر قبر امام نووی نماز گزارد. برخی از تصانیف امام نووی عبارت اند از: 1 – کتاب چهل حدیث وی که مشهور است، و بر آن چند شرح و حاشیه نوشته شده است. 2 – الارشاد فی اصول الحدیث. 3 – الاشارات الی بیان الاسماءالمهمات فی متون الاسانید. 4 – الاصول والظوابط فی المذهب. 5 – الایضاح فی المناسک الحج در فقه. 6 – بستان العارفین در تصوف. 7 – التبیان فی آداب حمله القرآن. 8 – التحریر در شرح التنبیه نوشته ابواسحاق شیرازی بطور مختصر. 9 – هم چنین تحفه الطا لب در شرح التنبیه بطور مطول اما تکمیل نشده است. 10 – تحفه الولد و بغیه الراید. 11- التحقیق والترخیص فی الإکرام با القیام لذوی الفضل والمزیه من اهل الاسلام. 12 – التقریب والتیسیر لمعرفه سنن البشیرالنذیر در اصول حدیث. 13 – تقریب الارشاد الی علم الاسناد در اصول حدیث. 14 – تهذیب الاسماء واللغات در موضوع رجال. 15 – حلیه الابرار و شعارالاخیار فی تلخیص الدعوات والاذکار. 16 – خلاصه الاحکا م فی مهمات السنن و قواعدالاسلام. 17 – روح المسائل در فروع. 18 – روضه الطا لبین و عمده المتقین در دوازده مجلد که آن را از روی کتاب امام رافعی خلاصه نموده، و یکی از کتب بزرگ و قابل اعتماد در مذهب شافعی است. 19 – ریاض الصالحین را علامه محمد بن علی صدیقی شافعی تحت عنوان دلیل الفالحین لطریق الصالحین شرح کرده، و نیز کتاب ریاض الصالحین را محترم عبدالله خاموش هروی بفارسی ترجمه نموده است. 20 – شرح جامع صحیح البخاری تا آخر کتاب ایمان. 21 – عیون المسائل المهمه. 22 – غیث النفع فی القراآت السبع. 23 – فضل القیام لاهل العلم والحدیث والزهاد والعباد والصلحاء والقراء من اهل الاسلام. 24 – المبهم علی حروف المعجم. 25 – المجموع در شرح المهذب ابو اسحاق شیرازی. 26 – مرآة الزمان فی تاریخ العیان. 27 – مناسک الحجج سه مجموعه الصغرا والکبرا والوسطی. 28 – المنثورات عیون مسایل المهمات. 29 – المنهاج لشرح صحیح مسلم بن الحجاج در پنج جلد. 30 – منهاج الطالبین در فروع فقه شافعی بوده، و مشهور است، و آن خلاصه أی از کتاب المحرَّر امام رافعی می باشد. 31 – مناقب امام شافعی. 32 – مختصر اسدالغابه. 33 – الفتاوی. 34 – ادب المفتی والمستفتی. 35 – مختصر آداب الاستفتاء. 36 – مسألة التخمیس الغنائم. 37 – مختصرالتذنیب. 38 – مسألة نیة الإغتراف. 39 – قطعة یسیرة من شرح سنن ابی داؤد. 40 – قطعة فِي الإملاء علی حدیث الأعمال بالنیات. 41 – کتاب الامالی فی الحدیث. 42 – رؤس المسائل. 43 – الخلاصة فی احادیث الاحکام. 44 – مسودة من طبقات الفقهاء. 45 – قطعة من التحقیق(وصل فیه الی باب صلاة المسافر) در فقه. 46 – تحفة الطالب در فقه. 47 – جامع السنه. 48 – مهمات الاحکام درفقه. 49 – الأصول والضوابط در اصول فقه.
منابع و مآخذ:
1 – کشف الظنون – جلد ششم – صفحه 408 و 409 تالیف مصطفی بن عبدالله حنفی مشهور به حاجی خلیفه – عربی.
2 – اعلام زرکلی – جزء هشتم – صفحه 149 و 150 – حرف یاء – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
3 – نگاهی به احوال، آثار و افکار امام نووی – تالیف عبدالغنی الدقر – ترجمه عبدالله پاسالاری – فارسی.
4 – مقدمه کتاب ریاض الصالحین – از صفحه 43 الی صفحه 48 -ترجمه عبدالله خاموش هروی – فارسی.
5 – ویکیبیدیا الموسوعة الحرة(دائرة المعارف عربی) مقاله یحیی بن شرف النووِي تاریخ آخرین تعدیل 6 مارچ 2018 ساعت 08/20 دقیقه.
6 – سایت سوزی میحراب – مقاله امام نووی را بهتر بشناسیم – تاریخ نشر 8 مرداد 1394 خورشیدی – فارسی.