آرشیف

2019-1-5

عبدالکریم غریق

حسن بن علِي أهوازِي:

إمام علامه شیخ حسن بن علی بن ابراهیم بن بزداد بن هرمز مکنی به قارِي أبوعلِي اهوازی و معروف به ابن بزداد شخصیتی محدث، متکلم، سیاح و یکی از علمای بزرگ علم قرائت بوده است. نامبرده در بیست و هفتم ماه محرم سال 362 هجری قمری مطابق به هفتم ماه نوامبر سال 972 میلادی در اهواز متولد گردید، و در سال 391 هجری قمری به دمشق رفت، و تا آخر عمر در همانجا بماند.(1و3)
   موصوف از نصر بن احمد مُرجِي دوست ابی یعلی، معافِي بن زکریا جریرِي، کتانِي و شماری دیگر در دمشق و ابی مسلم کاتب در مصر حدیث روایت نموده، و از او خطیب بغدادِي، عبدالعزیز بن احمد کتانِي، فقیه ابونصر مقدسی، ابوطاهر حِنائِي، ابوالقاسم نسیب و ابوسعد اسماعیل بن علی بن طیورِي سنان روایت کرده اند.(1و4)
   گفته اند: ابوعلی اهوازی قرائت ابوعمرو و عاصم را در نزد علی بن حسین غضائرِي و قرائت ابن کثیر را در نزد محمد بن محمد بن فیروز و قرائت نافع را در نزد ابوبکر محمد بن عبیدالله بن قاسم خرقِي و روایت قالون را در نزد احمد بن محمد بن عبدالله تسترِي فرا گرفت. از دیگر مشایخ وی در علم قرائت اینان را می توان نام برد: در بغداد ابوحفص کتانِي و ابوالفرج علی شَنَبُوذِي، در دمشق محمد بن احمد بن محمد جبتِي، در بصره ابوالقاسم عبدالله بن نافع بن هارون عنبرِي و ابوبکر محمد بن احمد بن علی باهلِي و ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالله بن هلال. از جملۀ شاگردان و راویان وی در علم قرائت می توان از ابوعلی حسن بن قاسم غلام هِراس، احمد بن ابی الأشعث سمرقندِي، ابوالحسن مصینِي، ابونصر احمد بن علی زینبِي، ابوالحسن علی بن احمد أبهرِي، ابوبکر محمد بن مفرج بطلیموسِي، ابوالقاسم عبدالوهاب قرطبِي، عتیق ردانِي، ابوالوحش سبیع بن قیراط و مردمان زیادی دیگر را نام برد.(1و3)
    ابن عساکر می گوید: ابوعلی اهوازی از دروغگوترین مردمان است، و او بر مذهب سالمیه(پیروان محمد بن احمد بن سالم بصری که عقاید صوفی دارند، و بیشتر به مشبهه و حشویه نزدیک اند) بوده است ، و نظر بر ظاهر احادیث داشته، و بر روایات ضعیف استناد می کرده است، از جمله از احادیث بی پایه در تشبیه سند می آورده، و خودش هم باری مدعی شده، که خداوند را در خواب دیده است. از این جهت اکثر علماء و محدثین روایات او را ترک کرده اند. ابن عساکر و ذهبی می گویند: ابوعلی أهوازِي در کتاب البیان فِي شرح عقود أهل الإیمان خود احادیثی منکر و دروغ را جمع آوری نموده است. عبدالله بن احمد سمرقندی می گوید: ابوبکر خطیب برای ما گفت: ابوعلی اهوازی کذاب است، در حدیث و قرائت هر دو دروغ می گوید. امام ذهبی می گوید: ابوعلی أهوازِي قابل اعتماد نیست، و هر آنچه از چرت و پرت که به خاطرش می آید می گوید، به همین جهت با اینکه در علم قرائت تبحر داشته است، علماء از وی کناره گرفتند، و روایاتش را مستند نمی دانند. ابوعلی أهوازِي در چهارم ماه ذِيحجه سال 446 هجری قمری مطابق به ششم ماه مارچ سال 1055 میلادی وفات یافت.(1و3)
   کتب زیر از جمله تالیفات وی می باشد: 1 – الإقناع فِي القراآت الشاذة، این کتاب شامل یازده قرائت و ده اختبار بوده است، یعنی ابوعلی أهوازِي قراآت ابوجعفر مدنِي، شیبه بن نصاح، محمد بن محیصن، حمید بن قیس، ابن شهاب زهرِي، حسن بصرِي، أعمش، ابن ابی لیلی، طلحه بن مصرف، ابوبحریه سکونِي، محمد بن مناذر مدنِي و اختبارات یعقوب حضرمِي، ایوب بن متوکل، یحیی بن مبارک یزیدِي، ابوعبید قاسم بن سلام هروی، خلف بن هشام بزاز، ابوجعفر محمد بن سعدان، محمد بن عیسی اصفهانِي، ابوحاتم سجستانِي، احمد بن جبیر انطاکِي و ابن جریر طبرِي را در این کتاب جمع کرده است.. 2 – الإیضاح فِي القراآت. 3 – الفوائد والعوائد. 4 – قراءة حسن بصری. 5 – الفرائد القلائد در نصیحت پادشاهان، آن را بروکلمان به چاپ رسانیده، اما بعضی ها معتقد اند که کتاب مذکور از شخص دیگری بنام ابوالحسن اهوازِي است. 6 – قراءة ابن محیصن. 7 – کتاب البیان فِي شرح عقود أهل الإیمان فِي الصفات در علم حدیث. 8 – المؤجز  در علم قرائت. 9 – النیرالجلِي فِي قراءة زید بن علِي. 10 –  الوجیز فِي قراآت الثمانیة. 11 – التفرد والاتقان بین الحجازیین والشامیین و اهل العراق، از این کتاب نسخه أی ناقص در کتابخانه ظاهریه موجود است، که آن را منسوب به او دانسته اند. 12 – الموضع در قراآت سبع، که بروکلمان آن را منسوب به وی دانسته، و در کتابخانه ازهریه موجود است. 13 – قصیدة فِي التوحید والعقیدة که حدود 120 بیت است، و در کتابخانه ظاهریه یافت می شود، این کتاب را می توان شرحی در بررسی افکار و عقاید فرقه سالمیه شمرد. 14 – عقد الإیمان فِي معاویة بن أبِي سُفیان، این کتاب مشتمل بر اخبار، احادیث و مناقب معاویه(رض) است، و در کتابخانه ظاهریه نگهداری می شود. 15 – مناقب ابن أبی بشر، این کتاب نقد و ردی است بر نظریات امام ابوالحسن اشعرِي بنیان گذار مکتب اشاعره است، که به کوشش میشل الآر در مجلۀ مطالعات شرقی دمشق همراه با ترجمه و مقدمه أی به چاپ رسیده است، اهوازِي در این کتاب حکایاتی در طعن بر ابوالحسن اشعری آورده، و مدعی است، آن ها را از برخی از اهالی بصره که خود اشعری را دیده اند، روایت کرده است، وی در این کتاب از هیچ گونه طعنی بر إمام ابوالحسن اشعری فروگذار نکرده است، و مدعی است که ابوالحسن اشعری در علم حدیث، فقه و علوم قرآنی هیچ گونه منزلت و پایگاهی نداشته است، اما مسلم آن است، که اهوازی در نقد خود بر اشعری از روش علمی دور شده است، و ابن عساکر دمشقِي، امام ابوعبدالله شمس الدین ذهبی، خطیب ابوبکر بغدادِي و دیگران نظریات او را مردود شمرده اند.(2و3)

منابع و مآخذ:
1 – سیر أعلام النبلاء – جلد سوم – صفحه 1320، 1321 و 1322 – به شماره 4112 – طبقه بیست و چهارم – تالیف ذهبی – عربی.
2 – کشف الظنون – جلد پنجم – 228 – تالیف حاجی خلیفه – عربی.
3 – دائرة المعارف بزرگ اسلامی(مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) – جلد دهم – صفحه 285 ، 286 و 287 – نویسنده حسین انصاری – فارسی.
4 – سایت دانشنامه اسلامی به نقل از انجمن مفاخر فرهنگی – جلد اول – صفحه 176 – آخرین تعدیل  29 اوت سال 2013 – فارسی.