آرشیف

2015-2-7

دوکتور ص. سعیدي

«ډیورنډ لاین» – « ډیورند جرګه» وګوشـﮥ ازانکشافات اخیر

«ډیورندلایـن» مانند زخم ناسورازهمان آغاز (۱۸۹۳م) که تحت تهدید فزیکی با حضور نظامي و اولتیماتوم جنګ، درصورت عدم قبول سند تهیه شده توسط وزیرخارجـﮥ هند برتانوي سرتیماردیورند استعمار انګلیسي آن وقت بالای امیر عبدالرحمن خان به نحوی تحمیل شد که قسمت اعظم زمین های افغانستان که  قبلا صرف محلات نفوذ هند برتانوی وجانب افغاني را تعیین میکردو ازلحاظ تاریخي و فرهنګي سرزمین واحد بود به دوبخش تقسیم اعلام کرد. سرزمین و ملت کې درطول تاریخ آنرا به رسمیت نه شناخت و مبارزه برای احیای افغانستان کامل ادامه داشت و ادامه دارد. دراثر این حالت و به موجب آن تلاش شد که  دوبرادرعضویک خانواده مشترک به صورت  غیرمشروع و غیر قانوني از همه جدا اعلام ګردیده و قسمت بزرګ ازبدنــﮥ افغانستان واحد به صورت مرګبارزخمي ساخته شد. درنتیجــﮥ این حالت غیر نورمال وظالمانه  یک ملت را به دوبخش تقسیم نموده وبه این ترتیب ازبدن افغانستان  واحد خون فلاکت بار جاري ګردید، افغانستان محاط به خوشکه شد و اینک ازین حالت غیر مشروع ۱۱۸میګذرد و این  تراژیدي ادامه دارد.
شواهد تاریخی  وحوادث روزمرﮤ غمبار کشور ما  ګواه برین اند که پالیسي سازان اصلي پاکستان نخواهند ګذاشت درافغانستان حاکمیت توانمند به میان بیاید که متکي برارادﮤ مردم باشد و نمي ګذارند افغانستان به پاي خود استاده شود.
مسلما این موضع پاکستان به این ارتباط دارد که  پاکستان ۶۴ سال قبل عمدتا درسرزمین دیګران به صورت مصنوعي با کشیدن خنجرخونین به نام «ډیورنډلاین» بربدنــﮥ افغانستان کامل، به میان آمده و تازمانیکه حل عادلانــﮥ این مسأله  که  منجر به احیای  افغانستان کامل نه شود پاکستان دست از سرافغانستان نه خواهدبرداشت.
پاکستان توانسته با استفاده از ذرایع مختلف به شمول احزاب  سازمان های سیاسي افغاني و با استفاده از مجبوریت های ایشان به دست درازی های خویش از موجودیت وضع ناګوار به اجازه و بدون اجازﮤ  اوشان  ناجوامردانه سوء استفاده کند.
از جانب دیګر پاکستان با استفاده ازامکانات وسیع که درداخل وخارج کشور دارد  از بدنام ساختن این داعیه ملي ګرفته تا  ترور وقتل هاي علني ومرموز و دها جرم وجنایت علنی دست برعلیه صدای برحق داعیهء ملي محوی عملی خط دیورند دست نه خواهد برداشت.  کارشکني ها و دسایس مختلف به شدت درراستا  ادامه دارند و ادامه خواهند داشت که بعضأ ناآګاهانه قرباني آن افغانان خیر خواه وخیر اندیش نیز شده میتوانند.
مسلم است که داعیـــﮥ ملي فسخ عملي خط دیورند به هیچ شخص، حزب و سازمان واحد تعلق ندارد ونې کسې ادعای ملکیت آنرا کرده میتواند. این حرکت واین کاروان واین داعیــﮥ  ملي  درطول تاریخ ۱۱۸ سال ګاهي درسرتپه ها، متبارز ورسا  و ګاهی هم دردره ها به صورت غیر متبارز ادامه داشته و ادامه دارد.
مامیدانیم وحقایق انکار ناپذیر است که خاصتا دربیشتر از سه دهــﮥ اخیر پاکستان توانست تحت نام مبارزه علیه تروریزم سخت ناجوانمردانه سوء استفاده کند وصدها رهبر ، مؤسس و باني این حرکت ملي را شهید، آواره و ازخانه وکاشانــﮥ خویش براند وترور کند واین پروسه تا حال ادامه دارد. پاکستان  جهان را فریب داده و فریب میدهد. دسایس داخلی وخارجي درجریان اند.
 
حرکت که  تحت نام « دیورند جرګه » دراکتوبرسال ۲۰۱۰ آغاز شد از جانب هموطنان با نګرش های متفاوت همراه ګردید و مواضع مختلف درین راستا وجود داشت ودارد.
عدﮤ میګفتند که این یک حرکت است دروقت نامناسب  وتحت نام نامناسب ودرعمل ودرشرایط افغانستان جنګ زده آب به  آسیاب دشمن ریختن است و دیګران ګفتند که نه چنین نیست واین یک ضرورت است وبا ګذشت اینک ۱۱۸ سال این وقت مناسب کی خواهد آمد؟ تأکید داشتند و دارند که باید کارهای تنویري و توضیحي وسیع باید  درین راستا صورت ګیرد.
ګروه سومي به این عقیده بودند وهستند که اګر این حرکت به اشارﮤ  هرکس و هرهدف مثبت و منفی به این شکل آغاز شده باشد مسایل است که خارج از ارادﮤ ماجریان خواهد داشت که با پیوستن و داخل شدن به آن باید این حرکت را به استقامت درست و بهتر و منقطي ومقعول جهت داد ونګذاشت ازآن کسی تجارت شخصي ساخته و سوء استفاده ببرد ویا آنرا بدنام سازد.
به همین منظور تأکید براین شد که با وجود اینکه نام  «دیورند جرګه »  نام مأنوس نیست اما ازین حرکت باید وباید برای براندازي دیورند لاین مانند یک داعیهء ملي کار عملی صورت ګرفته و  بکارګرفته شود. تأکید برین است که این حرکت وداعیه برحق باید  تحث نظر پیشتازان خیرخواه جامعه وبه زعامت خیرخواهان به پیش برده شود. درین راستا ادعا های ملکیت برین داعیه وبا تهدید های غیر موجه و غیر قانونی و برنامه های بې سویه و محتوی بس ضعیف کار به پیش بردن درموارد این داعیه را دراذهان به نحوی کم ارزش وپیش پاء افتاده نمایش دادند. اظهارات و افاده ها وعزل نصب افراد و اشخاص از جانب شخص بنام مؤسس و مالک ؟! و اعلامیه های غیر موجه ومضر وغیر ضروري شان به اندازه کافی به این داعیه مضر ثابت ګردید.
بخاطر پایان دادن به بحث های بی سویه و مشاجرات شخصي تلاش شد تا نام با مسمی و بهتر برای این حرکت انتخاب ګردد واساسنامه و پالیسي نشراتي روی دست ګرفته شود ، که مطابق به آن مسایل تشکیلاتی و نشراتي تحت نظر شورا و جرګه و نظر پیشتازان جامعه مورد بررسی ، هماهنګ و پیشبرده شود.
درین راستا مدت معیین تقریبا یکسال دراساسنامه تعیین ګردید  تا رهبري وزعامت ونهایی سازي تمام مقررات و مسایل این حرکت توسط نشست حضوري تحت نظر دانشمندان ومعززین کشور صورت ګرفته، مسایل تشکیلاتی به شمول رئیس دررای ګیری سري و حضوری صورت ګیرد.
درین راستا برنام موجود وآینده بحث های طولانی صورت ګرفت درنتیجه به افغاني بودن، اسلامی بودن و دیموکراتیک بودن مسأله تأکید شد. درنتیجه همین نام « شورایعالي حل معضلــﮥ دیورند لاین– دډیورند لاین دلانجې دحل عالي جرګګی» انتخاب و اصول کاري روشن شد.
اما باز هم درقسمت رهبری وزعامت به جلســﮥ عمومي انتظار کشیده شده درصدد توسعــﮥ این حرکت واینکه  حق مسلم هرافغان هر خیر خواه وحق طلب است تادرین حرکت سهم فعال داشته باشد، تأکید شد واین پروسه ادامه دارد.
درجریان چندنشست با افراد وشخصیت های مختلف مواجه شده یکي از شخصیت ها درین راستا  درچند نشست تلاش کرد شورایعالي حل معضله دیورند کارخویش را توقف داده، فرکسیون و حرکت جدید تحت نظرشان و به اجازهء شان و تحت زعامت شان براه انداخت. خلاف اصول کار وحرکت دسته جمعي وشورا یعالی معلومات از درنشست های بدست آورده و با کسانې که درین راستا فعال بودند با دهها تشویش مواجه ساختند، سه هفته قبل اعتراض اشتهاری خویش را به نشر رسانید که ګویا نشرات شورا واسناد شورا درموارد به زبان پشتو اولویت داده نه شده. برشورایعالی حل معضلــﮥ دیورند لاین تاخت وتاز نمودند که ګویا مطالب وپالیسي نشراتي را صرف به زبان دري مطرح میکنند. دررابطه به اتحاد و وحدت تلاش هایش مزورانه برای ایجاد حرکت سوم بود. توضیح داده شد که اسناد و مصوبات شورایعالی به یکی از زبانهای ملي مسوده شده بعد از نهایی شدن به زبانهای دیګر تهیه ونشرمیشوند. جاي تعجب وسند واضح عدم صداقت درمسایل این است که حرکت وفرکسیون جدید خود ایجاد میکند به نام حرکت وفرکسیون «ا نتي دیورند لاین» مسما کرده است. یعنی نام انګلیسي ازنام افغاني را ترجیح میدهد وبردیګران اعتراض دارد که چرا مطالب به زبان پشتو نیست؟  درین راستا دامن زدن به اختلاف داخلي  این حرکت ګواه واضح عدم صداقت عدهء است که به این ترتیب زمینه را برای بازي مضر خویش آماده ساخته و به امر ملي و داعیــﮥ ملي  عملا ضرر میرسانند.
تلاش ایجاد یک فرکسیون جدید به نام انګلیسي حرکت «ا نتي دیورند لاین» عمل مضر و همچو تلاش های را مردود و غیر مفید ارزیابي نموده و از تمام  خیرخواهان وخدمت ګاران امر خیرواین داعیــﮥ ملي توقع داریم تا با یک دسته شدن و یکصدا این حرکت ملي را با قوت و صداقت به پیش ببرند. توقع داریم انهائیکه نا آګاهانه درین فتنه واین دام افتاده اند برحذر باشند و بخاطر خاتمه دادن به رنج وغم مردم افغانستان و منطقه  به یک قوت تحت حرکت خود جوش و مردمي شورایعالي حل معضلــﮥ  دیورند لاین  ادای رسالت نموده وبه فتنه ګري ها اجازه نه دهند.  پایان
 
 
 

نظرات شما

اویانی

این زخم ناسور، زخمِ که توسط سردار وطن فروش و ایاش و ظالم به مردم و خاک کشور ما، عبدالرحمن خان و اربابش – دیورند لاین انگلیس به وجود ما و کشور ما زده اند، غیر قابل تداوی است. اصلآ ، اگر ما برای خود و کشور خود صادق باشیم، باید بدانیم و معتقد باشیم که دارو ها و راه حل های که عدهً از دوستان و دل باختگان دیورند لاین ( مانند ندای بد بختی ها از لندن )در زبان و نشخوار دهن دارند، بدرستی و دقیقآ مانند این است که روسیه، الاسکارا از امریکا و کریمیا را از اوکراین ادعای پس گرفتن را کند و یا تاجیکستان ، سـمرقند و بخارارا از ازبکستان. مثال های گوناگونی ازین قبیل، در جهان ، بسیار و بسیار و بسیار اند. آیا تصور می توانیم که چنین پرسشِ را از جانب روسیه و یا تاجیکستان، بروی کشیدن، چقدر مضحک و بی مفهوم به نظر جهانیان خواهد خورد؟ به همین منوال، آیا آنعده از عزیزان ما که خیلی مجدانه خیال پردازی دارند تا مرز های 120 سال قبل گذاشته شده رابا هند انگلیسی ئی وقت، باز نگری کنند، جوابده اند که واقعآ و صریحآ ،ما را در گمراهیِ محض و آشکارا نگه داشته و به مانند صده های متداویِ گذشته، سرنوشت آیندهً ما را مورد تمسخُر پاکستان و جهان قرار داده و قرار می دهند؛ آنچه هدف اصلیِ عبدالرحمن خان و برادر دنیوی اش – دیورند انگلیس و همه دوستداران و پیروان این دو جانی بوده و هست و خواهد بود. دوبلین نیز باید ایرلند شمالی را از لندن پس گیرد، آیا امکان دارد، برادر محترم افغانـم از لندن؟ هم میهن عزیز، بیائید صادق باشیم و بیدار وهشیار و " به اندازه آرزو های خود تلاش کنیم و به اندازه تلاش های خود آرزو کنیم". عصر حکومت کردن از طزیق مردم فریبی در کشور ما،رو به پایان است و جامعه محروم و فرب خوردهً ما، امروز از حاکم، انتظار اهلیت و شایستگی و صداقت ملی را دارد؛ در غیر این، برای دوام حاکمیت های غیر ملی، عوام فریب و خود پرست افغانیِ من و شما، هیچ ابزاری عوام فریبانه و تجاری یی سیاسی، مانند مرز و خط " برادران- عبدالرحمان خان افغان و دیورند انگلیس" ، دیگر با وضع موجود و مطابق تقاضای عصر، امکان پذیر نیست. نباید دیگر خون ریخت، بلکه باید اعتراف کرد و معتقد بود به عینیت خواسته های روز و این خواسته ها را پذیرفت و کار کرد. صداقت و همدلی را آرزو می کنم.

Dr. Sal Sayedi
uk

خوانندهء ګرامي جناب اویاني و خوانندهء عزیز سلام واحترامات تقدیم است. واقعا از قضیه دیورند لاین ۱۱۸ سال میګذرد وبحث عریض وطویل است. مطمینا شما با صداقت مسأله را مطرح کرده اید اما به هر بخش ملاحظهء شما دقیقا جواب و توضیح دارم اما مستقیما به صفحهء سایت مینویسم و نمی خواهم به تفصیل بنویسم. ازلحاظ حقوقي یکي فسخ از مبدا است ودیګر فسخ با مرورزمان. فسخ از مبدا درصورت به وقت میپیوند که بین دوعنصر وطرف غیرمساوي بین معاش خور و معاش دهنده، بین امیر که از سرنوشت امیر شیرعلیخان آګاه بود و ۱۲ سال درتبعید به سر میبرد و درکتاب تواریخ نوشته که اګر بخواهم و نه خواهم انګلیس چنین و چنان میکند و اولتیماتوم جنګ و یا امضا بر وقت سند که توسط انګلیس تهیه شده بود و حضور فزیکي درازجانب هرات و مشرقي و ….. عدم روشن بودن قرارداد وتفاهمنامه حد اقل به صورت صریح درسه محل سرحدی و منظور از خط دیورند لین تعیین محلات تحت نفوذ انګلیس و جانب افغانی و …. دهها مورد که سبب فاسخ بودن قرار داد از هماه آغاز میشود. واین سند دیورند لاین ادامه دهندهء تفاهمنامه ګندمک که عبارت از به عاریت ګرفتن سرزمین معیین از شاه افغانستان، شاهیکه به خاطر حفظ حاکمیت و پاهایی خویش (سمرقند و بخارا) هم حاضر بود معامله کند مانند دیګر حکمای افغانستان و بلاخره مطابق به نورم های قبول شدهء بین المللی قراردادکه توسط شخص اول کشور به امضا میرسد باید از جانب پارلمان راتیفیکشن شود و اینکار درشورای دورهء هفتم این قرارداد با تمام تفاهمنامه های قبلي آن مردود وفاسخ اعلان شد و دهها مورد دیګر که ثابت میسازد که قرارداد وتفاهمنامه دیورند به آن قرار داد های شما نام بردید اصلا مشابه نیست وشده نمی تواند. باید ګفت که قرار داد های بین المللی بعد از امضا شخص اول کشور باید در پارلمان هردوکشور تصویب (راتیفکیشن) و دردفاتر ملل متحد راجستر شود و …. اما این نه شده. همچنان مطالب به طرز العمل های مشابه قرار دادی های انګلیس که همچو قرار داد ها برای ۹۹ سال اعتبار داشت و بعد ازان باید یا احیا ویا لغو شود و دهها مطلب دیګر. اما باتمام این عدم توانایی ها و محدودیت های که جانب ما داردوکشور ما درین حالت ناګوار وحکمای دست نشانده دارد و ممکن به هر معامله برای به قدرت ماندن خویش دست بزنند مه به این میاندیشم عدهء چرا با این مورال ضعیف به ظلم ظالم و حق تلفي تسلیم میشوند و میګذارند که این زخم ناسور را رسمی کنند. من به این باورم که مسأله مشروعیت حاکمیت باید به اساس تابعیت باشد و این پروسه باید درپیش ګرفته شود و اینکه مردم پشتون وبلوچ کدام نوع حاکمیت را میخواهند و اینکه افغانها میخواهند باآنها یکجا و یا جدا باشند این حق تعیین سرنوشت ملتها حق هرکس است. ما به افغانستان تاریخی به اساس تاریخ و مشترک و افتخارات مشترک داریم اما حق تعین سرنوشت ملتهای را کسې نفیه کرده نمی تواند. افغانستان متصل به بحث وسرحد بحري بهتر است از افغانستان محاط به خشکه ودهها جانب دیکر وبرحق بودن مسأله اما پاکستان توانسته بادامن زدن به یکسلسله مسایل قومی و غیر انسانی زمینه های معیین را به اهداف خویش مهیا سازد ودرین راستا بس موفق است. من شواهد را دردست دارم که حین نشست یکي از مؤسس به اصطلاح خراسان درسرزمین افغانستان مساعدت های مالي را از پاکستان بدست آورده. همان ترجمان که درین نشست ترجمانی میکرد وبعد سفیر بود در یک کشور اروپایی این مطلب را با آب وتاب بریم قصه کرد. لذا بدون تفکر نباید درخدمت پاکستان و اهداف آن قرار ګرفت و تیشه برریشه ای خویش زد. ګفتني های زیاد اما من کار دارم باید بروم. تشکر