آرشیف

2020-12-1

دوکتور ص. سعیدي

مذاکرات صلح و یک راه حل مشخص!

من زمانیکه در نوشتۀ قبلی تحت عنوان ( بُـن و دوحه!) نوشتم که:

توافقات بـُن  و مذاکرات دوحه در مقطع معين تأريخى مانند آغاز کار و توافقات جهت راه يابى براى تمرکز اصلى و تصميم گيرندۀ اصلى شدن ملت وجهت رسيدن به حاکميت و ارادۀ  ملت و جهت رسيدن به راههاى توسل به حاکميت مشروع تجربه شدۀ  بشرى يعنى ارادۀ  ملت، و در شرایط ما اکثریت ملت مسلمان، در انتخابات آزاد و شفاف قابل فهم، ضرورت و اقدام خوب و یگانه وسیلۀ  ممکن در عالم اسباب بود و است.
ومشکل زمانى بروز کرد و ميکند که اين نشستها و تصاميم در چوکات تصاميم و معاملات استخباراتى، با اولويت دادن منافع ديگران، به قيمت پشت پا زدن به عزت و ابروى افغانها و افغانستان، گرفتن تصاميم در مورد ما، بدون ما و ملت افغان را عملاً دور زدن نه درست اند، نه مشروع و نه هم قوت عملى کردن خواهند داشت و تجارب بن بايد به اندازهء کافى آموزنده باشد.

حال که از جانب امریکايی و عدۀ از تحلیل گران و بخش از مواضع،  اجراأت و یا عدم اجراأت نشان میدهد که گویا حاکمیت افغانی مانع صلح و تفاهم نیک جلوه داده شده و وگویا امریکا بخاطر یک فرد منافع علیای کشور خود را قربانی نمی کند و و ….

بر جانب حاکمیت افغاني  است تا ابتکار عمل را در دست گرفته با ابتکارات مشخص اولاً این اتهام جدی را که گویا مانع پروسۀ صلح است،  با اقدامات و طرحهای مشخص، معقول و حساب شده از بین بردارد.

اولاً عدالت حکم میکند که زندانی سیاسی نباید وجود داشته باشد و هرکس حق نظر و موضع خود را باید داشته باشد. اما زنداني سیاسی با مین گذاری و انفجار، انتحار وانسانی کُشی ازتعریف  زندانی سیاسی خارج و مسئلۀ جرم و تشدد مطرح است. وزندانی سیاسی با عامل عمل تشدد با هم تفاوت دارند و داشتند. عدم رسیدگی به این قضایا و عدم رسیدگی به حق العبدی و حقوق مظلومان شهید شده و معلول شده و رهایی زندانیان درین مورد بدون توجه به حق العبد حق تلفی و بی عدالتی بوده و است. اما جانب سوم با جانب سوم توافق کرد و حکومت افغانستان به اجرای آن مکلف و تحمیل شد. این قدم اگر برداشته هم میشد به یک شرط که بر مسئلۀ اساسی توافق صورت میگرفت و آن:

اطراف داخل بحث نظام و حاکمیت آینده در افغانستان را چطور تشکیل دادن میخواهند.  حاکمیت سیاسی و رسیدن به حاکمیت کل سیاسی و یا بخش آن و داشتن چنین تمامیت خواهی قابل فهم و مشکل ندارد و هرگروه و سازمان برای رسیدن به آن تلاش دارد. صرف داشتن این هدف مشکل ندارد. مشکل زمانی آغاز میشود که جهت رسیدن به آن از چه وسایل استفاده میشود؟ برای رسیدن به آن به معاملات استخباراتی، تفنگ، انفجار وانتحار و یا ارادهء ملت؟

اگر توافق میشد که ما ارادهء ملت را اساس میدانیم و مشروعیت تطبیق نسخه ها و امارت اسلامی را از ملت مسلمان خواهانیم تا در یک انتخابات آزاد و شفاف و تحت حاکمیت قانون در راه رسیدن به این هدف مقدس کار میکنیم درین صورت نه تنها که زندانیان بلکی دیگر اقدامات به نفع تأمین امنیت و حفاظت از حقوق همۀ شهروندان و کار برای تحقق اهداف دور و نزدیک باید آغاز میشد. بدون رسیدن به این توافقات ابتدایی رهایی یکجانبۀ زندانیان و دیگر تنازلات نه درست بود و نه درست است.

و حال که درین جا قرار داریم و کار از کار گذشته چه باید کرد و چگونه میتوان قدم های سالم بعدی برداشت؟

بر تحریک طالبان است تا از شف شف گفتن ها خارج شود و مواضع خود را در قسمت تشکیل حاکمیت آینده روشن  بیان کند. بر تحریک طالبان است تا خود را از یوغ  پاکستان رهایی دهد ویا اگر برای شان حالا مقدور نباشد که نیست،  درین راستا بر وسایل و راه های رسیدن خارج شدن ازین یوغ کار کنند. مسلماً مشکلات حرکت طالبان در رابطۀ شان با استابلشمنت  پاکستان برای شان مسألۀ مرگ و زندگی شان در عالم اسباب نیز است.

برحکومت افغانی است تا به صورت مشخص درین مرحله در پهلوی سایر تدابیر لازم اولاً شورای عالی مصالحهء سیاسی کشور را به صورت ایجاد کند که درترکیب این شوراء افراد و اشخاص خبره، ملی و متعهد به افغانستان حضور پیدا کند.

تیم مذاکره چې را به تیم ۹ نفری تقلیل داده و در پهلوی شان تیم تخنیکی و تیم رابط متخصصین بین تیم مذاکره چی و تیم شورای رهبری مذاکرات سیاسی ایجاد شود. تیم مذاکره چی مکلف به اجرای تصامیم شورای عالی مذاکرات سیاسی وظایف خود را اجراء خواهد کرد.

درین میان شورای عالی مذاکرات سیاسی خطوط اساسی روشن برای  مذاکرات سیاسی و فرق آنرا با  مناظره  کشیده ودر جریان مذاکرات سیاسی وقت را بر مناظره ضایع نه کند. در مواد ۲۱ فقره ایی که به ګمان اغلب بحث های مناظروی است باید از اجرای کار خارج شوند. بلی تمرکز بر مناظر، بحث بر صحت و سقم امارت اسلامی و جمهوری و حقوق زنان و مردان و تعلیم و تربیه و سایر نسخه های اطراف قضیه  نسخه ها و نظریات هر جانب است که مشروعیت تطبیق آنرا از ملت بدست آورند و باید از بحث در چوکات مذاکرات سیاسی از اجندا خارج شوند.

تمرکز اساسی بر آتش بس و تمرکز به میکانیزم رسیدن به صلح پایدار که راه رفتن به ملت و انتخاب ملت است  میتواند ما را در عالم اسباب نجات دهد. به این نوع که تمام جوانب و در رأس مرجع اجرائیه برای تحقق  این کار کنند که چطور ملت افغان تصمیم گیرندهء اصلی   بر ارزشها و نسخه های مطروحۀ  جوانب مختلف افغانی شود.

در قرن بیست و یکم ما راه دیگر جز انتخابات نداریم.

بر حاکمیت افغانی درین مرحله است که اتهامات مشخص مانع بودن مذاکرات صلح را از خود با ابتکارات مشخص دفع و در عمل کار مؤثر نموده و ابتکار عمل داشته باشد. این ابتکار عمل:

حاکمیت افغانی در نشست مشترک هر سه ارگان دولتی به توافق رسید که جهت رسیدن به یک صلح پایدار و مستقر  دولت افغانستان پیشنهاد میکند که اگر جانب طالب دست از خشونت بردارد ما برویم برای یک دور آمادگی سه ماهها برای انتخابات پارلمانی زود هنگام. به این مفهوم که در سه  الی شش ماه  تذکره  های الکترونیکی توزیع و سایر تدابیر برای انتخابات آزاد، شفات و تحت نظارت ملل متحد گرفته شده. کمیسیون انتخابات  به توافق همه جوانب ایجاد، نقش سازمان ملل متحد درین پروسه تقویت و چنانچه ګفته آمدیم  تا شش ماه انتخابات پارلمانی زود هنگام در افغانستان دایر شود. درین انتخابات تمام احزاب و سازمانها برنامه ها و نسخه های خود را به شمول امارت اسلامی را جوانب مختلف مطرح و ملت  افغان که اکثریت مطلق مسلمان است به رهنمایی علمای کرام، طالبان و پیشتازان جامعه در انتخاب خویش راه آیندۀ خود را در روشنی کتاب الله  و سنت رسول الله روشن خواهد کرد و همان فهم از اسلامی را انتخاب خواهند کرد که  مطابق فکر ونظر اسلامی شان است.  این پارلمان مطابق امکانات ونتایج دست داشته کار را برای تغیرات بعدی در قانون اساسی کشور و سایر عرصه های سیاسی مهیا خواهد کرد.

همچنان توافق شود که در ظرف یک سال باید انتخابات ریاست جمهوری از نو صورت گیرد. بر سایر این توافق منابع معتبر بین المللی تضمین های ارایه کنند.

به فهم  و تجربۀ  من برای افغانستان در سیستم اداری کشور تغیرات جدی ضرورت است. ضرورت تا اداره را ارزان، فاصله ها بین حاکمیت و ملت را تقلیل و از بین برد و در از بین بردن حلقات وسطی و اضافی ادارۀ دولتی کار های مشخص عملی را تطبیق کرد.  افغانستان به هشت زون امنیتی تقسیم و اداره های ولایتی( والی ها)  به تدریج ضعیف و در موارد ازبین برده شوند. کار به صورت مستقیم بین مرکز و ولسوالی ها به کمک وسایل و امکانات مدرن امروز تأمین و اداره تحت نظر قانون صورت گیرد. نقش شورا های علاقداری، ولسوالی، ناحیوي  در مسایل اساسی تقویت و تعین کننده شود. نقش شاروال ها تقویت و بلند برده شده و در موارد یګانه ګردد.   

تقسیم بودیجه بر اساس نفوس و اهمیت موضوع و نقش فیصدی کوچک از فعالیت های تجارتی محل برای محل درنظر گرفته شود.

انتخابات ریاست جمهوری  وپارلمانی به انتخابات پارلمانی منحصر شده و رئیس جمهور توسط پارلمان با شرایط  مشخص  انتخاب و مسألۀ  سبکدوشی رئیس جمهور با میکانیزم بس پیچیده در نظر گرفته شود. تا ازیک طرف انتخابات متعدد از بین رفته، با انتخاب رئیس جمهور توسط پارلمان، مغز آگاه تر در انتخاب رئیس جمهوری کار کند و از جانب دیگر استقرار قوت لازم رئیس جمهوری به نحوی نگه داشته شود که میکانیزم سبکدوشی آن پیچیده در نظر گرفته شود.

اگر این همه تغیرات ساختاری با تفاصیل متعدد آن بدون تقویت وبلند بردن متناسب ارگانهای عدلی و قضایی  صورت نه گیرد  سبب از هم باشیدن کشور نیز شده میتواند.  لذا تقویت حاکمیت قانون باید جز لایتحزای این پروسه گردد.

 

لذا این سفارش ها گوشۀ از سفارش های است که برای افغانستان قوی و انکشاف یافته، دارای صلح و استقرار و افغانستان شاهرګ منطقه و افغانستان وصل منطقه، چکیده وریخته بیان داشتم که بحث مرکزی این نوشته همان گرفتن ابتکار از جانب حاکمیت افغانی مقیم کابل است که برای رسیدن به افغانستان مستقر و با امن، ابتکار اعلام انتخابات آزاد و شفاف پارلمانی و ریاست جمهوری قبل از وقت میباشد. اگر جانب حرکت طالب دست از تشدد و افغان کشی بردارد و حاکمیت افغانی نیز درین راستا اقدامات متناسب کند. اگر از روشهاى درست، منطقى، تجربه شده و علمى کار گرفته شده ما به  صلح و استقرار مطلوب ان شاء الله تعالی رسیده میتوانیم.

واګر کمان کان به عزت و ابروى ملت افغان درين حل  اعتنا نه شود، عواقب بسیار بدی برای مردم ما، برای دوستان افغانستان خواهد داشت.

برماست تا با تواتر و پیهم درین پروسه  کار جدی کنیم.  هر آتش بس که آماده گى براى جنگ ديگر شود ویا طولانى ګردد،  درد ما وجامعۀ  ما و درد جهان را دوا نه خواهد کرد و عملاً موجب تجزيۀ  افغانستان خواهد شد. افغانستان کما کان به نقش تختۀ  خيز جنگهاى ديگران باقی خواهد ماند، واین مردود و قابل قبول نيست.

تا دير نه شده، ملت افغان و خاصتاً پيشتازان جامعۀ  افغانى بايد در صف اول بدون توقف با افشاء گرى ها و تنوير لازم و دوامدار اداى رسالت کنند.

و ما علينا الا البلاغ المبين  –  داکتر صلاح الدين سعيدى

01/12/2020

00447886474638