آرشیف

2020-12-7

دوکتور ص. سعیدي

مشکلات مذاکرات صلح در کجا أند؟

مذاکرات سياسى قايمقام و الترناتيف بهتر ندارد و به اين راه رفتن انتخاب نه، بلکى ضرورت است، اما تا زمانيکه ما به عمق مشکل  و پیچیده گی ها ملی و بین المللی مشکل پى نه برده و شناخت ما از مشکل و راههاى حل تجربه شده در جوامع و حالات مشابه نيم بند و يا غير مسلکى باشتد، و تازمانیکه فهم خود را از مشکل با رسيدگى لازم و درست تکميل  نه کنيم،  مشکل را به طور درست و عينى ندانيم، راه حل و راه  رسيدن به حل مشکل و يا برآمدن از معضل و مشکل  ناممکن و يا بس طولانى و يا حتی بى نتيجه خواهد بود. اين حالات و امکانات قرار تمام شواهد و مستندات دست داشته، حالت است که ما فعلاً به آن درافغانستان  عملاً مواجه ایم و قرار داریم.
درين بابت و درین عرصه آنقدر براى گفتن وجود دارد که ترس دارم خوانندۀ  عام حتى در خواندن تفاصيل  بى حوصله خواهد شد. لذا بخش از افاده بايد تلگرافى شود که در نتیجه برای  عدۀ  از خوانندگان بخش ازين نوشته بخاطر همین تلگرافی  و مختصر بودن در موارد صرف کتابى،  در مواردی معما و بخش ديگر آنرا تناقض گويى بيش نه خواهند پنداشت. 
مذاکرات سياسى و بر سر ميز مذاکرات سياسى مناظره و تلاش براى بى هويت سازى مقابل کردن، مقابل را عملاً به تسليمى دعوت کردن، و در تصمیم بر سر ارزشها که باید اصلاً اجندای اصلی بحث مذاکرات سیاسی نباشد،  ملت را دور زدن، کار  وروش  خطاء بوده و است. بلى  اين يکى از مشاکل  و اين يکى از دلايل طولانی شدن و به نحوی ناکامى مذاکرات سياسى و مانع رسیدن به توافق مشروع بوده و است.
اگر اين گروه طالب با جانب امريکا توافقات در دوحه کرده که از بخش آن ما خبر نداریم و حال مذاکرات بين الافغانى، همراه با شف شف های طالبان در همه عرصه،  روحيه سازى و زمينه سازى عمدتاً براى تحقق آن توافقات سری است و دارد که حرکت طالب، قرار اظهارات يک عضوى ارشد طالب با امريکا به توافق رسيده و براى طالب امنيت منطقه سپرده خواهد شد، به يقين اين سناريو  تراژيدى ملت افغان را طولانى کرده و در نهایت امر به شکست مفتضح امريکا  در منطقه منجر خواهد شد.
تماميت خواهى ( نه به مفهوم کل منم و غير از من کسى دیگر مشروع  نيست و من بعد ديگران را هم شريک قدرت خواهیم ساخت…)  و تلاش عدۀ  براى مطرح شدن خود  که تصميم گيرندۀ  اصلى باشند وصرف برنامه هاى شان فرصت تطبيق بلامانع داشته باشند يک امر طبعى و تا حدی قابل  فهم نیز است. اما مشکل در طريق رسيدن مشروع به اين امکان وچنین   است
شوراى عالى مصالحۀ  سياسى دولت جمهورى اسلامى افغانستان،  که از نام آن پيدا است بايد نام با مسما شود. هرگونه تلاش تماميت خواهى که من بايد صلاحيت کامل داشته باشم و در اولين نشست شوراى عالى مصالحه به رياست جمهورى تفهيم کردن بخواهند که به قربانى حاضر شوند، بايد  بالاتر از اسم با مسما نباشد، در غير آن تصاميم مقدماتى را که هم به صورت غير مشروع  خواهد گرفت، به مشکل مشروعيتى مواجه خواهد شد و غیر عملی نیز خواهند بود. اين شورايعالى  مصالحۀ سیاسی جمهورى اسلامى افغانستان. چنين نيست که مانند پاکستان اردو حکومت را داشته باشد، بلکى حکومت بايد اردو را داشته باشد. شورايعالى مصالحۀ سیاسی  حکومت افغانى براى امور صلح است و نه برعکس آن.
بحث اینکه  درین مجموعه اشتراک کننده ها خود عامل جنګ و کشتار اند و یا ناجی صلح بحث مستقل و بر جای خود باقی است. اما به یقین اجماع وجود دارد که ملت افغان صلح باعزت میخواهد.
از جانب دیګر در چوکات مصالحۀ  سياسى تلاش براى براندازى نظام و نهادهاى اداره و حاکمیت کشور خطاء بود، است اګر مرحلۀ شف شف حرکت طالب گذشت و مطالب روشن مطرح شوند که باید یک زمانی چنین شود در آن صورت ولو دیر خواهد بود و مردم در عمل اجرا شده قرار خواهند داشت و دیگر کار از کار گذشته خواهد بود و به یقین که  نتيجۀ  مطلوب به خاطر به  بار نه خواهد آورد که ملت به فریب و نسخه های تاریخ زده مخالف خواهند و به قیام های عمومی و مقاومت خواهند رفت.
طرح اينکه در رأس حکومت مٶقت و یا حاکمیت گذار و یا انتقالی جناب داکتر اشرف غنى قرار بگيرد، به يقين منجر به عين عدم مشروعيت شده و اين قلعۀ متزلزل از هم خواهد پاشيد.
افغانستان فدرال درين شرايط برای افغانستان به یقین و بدون شک برنامۀ  تجزيۀ  افغانستان، عملى شدن برنامه هاى پاکستان، ايران، ستميان و ساير خاينين مادر خطاء درين عرصه  خواهد بود واست. این بدان معنا نیست که بحث درین مورد از مجاری لازم قانونی و اصلاح نظام ضرور نیست. من خود طرحهای مشخص درین عرصه دارم که دولتداری را به یقین بهتر میسازد و من درآن تنها نیستم.

افغانستان رئيس جمهور، معاونين اول و دوم، پارلمان، رٶساى پارلمان و ستره محکمه و شخصيت هاى ملى و احزاب سياسى و جهادى  دارد. 

مذاکرات سياسى را در تلاش بر توافق بين جهاديون خلاصه کردن، مقام معاونيت رياست جمهورى  رياست پارلمان و اين انستيتوت هاى مشروع را ناديده گرفتن و يا بى اهميت ساختن،  مقام  و حیثیت وظیفوی ايشان را  با تخلفات صریح پروتوکولی پايمال کردن، چنانچه در جلسۀ  افتتاحيۀ  رهبرى شوراى عالى مصالحۀ  سياسى بتاريخ 5/12/2020 و تبصرى هاى بعدى  اعضای شورای عالی مصالحۀ سیاسی مشهور وبد سخت مضر و به نفع کشور مانیست و به صورت صریح علایم نظام برازی و نهاد براندازی اند.  تصامیم اتخاذ شده در ادامۀ این تخلفات سخت مضر و تاحدی زیادی همان مشروعیت مقدماتی هم نه خواهند داشت. و مارا به صلح و ثبات نمى رساند. ما نشستن زير سايۀ درخت سبز شده در وسط سورين را مردود ميدانيم.

تلاش و تذکار برای پوشش غير مشروع مبنى بر دور زدن ملت تحت نام  لويه جرگه در قرن حاضر  بازى دادن و فريب خود است. ما میدانیم و قانون حکم میکند که رئيس جمهور براى اعمال صلاحيت هاى خود ( مادۀ54-55 قانون اساس) حق و فرصت دارد که با هرکس و از جمله با عدۀ به نام لويه جرگه ( مشورتى، تاريخی ، عنعنوى)،  مشوره کند و در چوکات آن تصميم بگيرد. اين تصميم و تصاميم براى ما از نظر و موضع لويه جرگه به مفهوم بالا مطرح نيست. براى ما از لحاظ تصميم و فرمان رئيس جمهور مطرح بوده و مشروعیت دارد. اما رئيس جمهور و هيچ مقام ديگر حق ندارد که صلاحيت هاى لويه جرگۀ  تعريف شدۀ  قانون اساسى کشور را دور بزند و آنرا  با پوشش هاى  لويه جرکه هاى تاريخى، مشورتى، و عنعنوى که اکثر مورد تعابیر متفاوت گرفته مغالطه کنیم. اين قابل قبول نيست و اين فريب ملت و تخلف از حاکميت قانون و نظام براندازى است. دور زدن ملت و فيصله در موارد است که صلاحيت فيصلۀ  آن حق تمام ستیج سیاسی است و در نهایت حق  ملت است. 

 

تمام شواهد و قراين مشهود نشان ميدهند که طالبان، جانب امريکايى، پاکستان، مرجع مشخص در داخل شوراى عالى صلح، متخلفین از قوانین، سه زور و زر رسیدۀ نامشروع زیر سایۀ ب52، منتظر فرصت به جان هم زدن اند و در هر فرصت به اين هدف شوم خود به آن رسيدن ميخواهند

هدف پاکستان، نوکران داخلى اش، و طالبان در افغانستان مشترکاً درین مرحله  و اولتر از همه  براندازى نظام و سيستم اعمار شده در  دو دهۀ  اخير در افغانستان میخواهند.

 

ملت افغان قربانى هاى زيادى داد و ديگر سخت خسته و اجماع رسيدن به صلح با عزت را دارد! 

 براى افغان با عزت و عقل سليم، افراد و اشخاص معین غیر ملی  به هر قيمت در قدرت ماندن میخواهند، اما بدون توافقات لازم به نظام براندازی رفتن و بدون توافق درست وواضح بر میکانیزم تصمیم کیرندهء اصلی ساختن ملت، و بلاخره بدون توافق به اصول غير قابل قبول کنار آمدن و معامله کردن که سبب ادامـۀ تراژيدى و یا سبب آمادگی برای جنگ و جدال بعدی شود،  برای ملت افغان وعقل سلیم قابل قبول نیست و نه خواهد بود. بلی قبل از همه این  راه حل درست نيست. اولاً توقف جنگ، بلادرنگ  و با زمان مشخص و معين آمادى براى انتخابات پارلمانى قبل از وقت و متصل انتخابات رياست جمهورى قبل از وقت با امکان و فرصت کانديد شدن تيم موجود حاکميت با تمرکز در چوکات مذاکرات  سياسى جهت راهيابى و رسيدن به اين اهداف ضروریا ت جدى اند. هر قدم غير مناسب درين سلسله  ویا افزودن حلقۀ  پلاستيکى در زنجير آهنين این  پروسه را شکننده و غير عملى و مضر ميسازد. 

من وعده کرده بودم که در نوشتۀ آینده به بخش از مطالب و مفاهیم بپردازم که در ماحول ما وجود دارند و ما ازآن فهم نادرست ویا نامکمل و نیم بند داریم. چنین عدم رسایی  فهمی که خود موجب مشکلات عدید میشوند، ضروت به تمرکز خاص دارد. بخش ازین عدم دقت ها را درین نوشته ذکر کردم ولی  تمرکز و روشنایی دهنده به  بخش دیګر ازین مفاهیم و ادبیات نا درست  ( چون فهم ما از مشروعیت، دیموکراسی، آزادی بیان، اقتصاد بازار آزادو …) به مناسبتهای مختلف خواهم پرداخت.  تمرکز به این کار بس وسیع رسالت همه قلم بدستان است که خوشبختانه درین راستا تلاشهای نیک هم از جانب دانشمندان مشهود است. نوشته های اخیر در رابطه به نظام فدرالی و اقتصاد بازار آزاد و دیموکراسی ممکن استقامت کاری مشترک درین عرصه اند.

رفتن به جزييات ايجاب بحث طولانى دارد.

و ما علـينا الا البلاغ المبـين  
 داکتر صلاح الدين سعيدى
۰۷/۱۲/۲۰۲۰
00447886474638