آرشیف

2021-1-6

دوکتور ص. سعیدي

هر جنـبـش رهایی بخش ملی است؟

جواب کوتاه به اين سوال کاملا روشن و ساده  نه است اما دلايل این جواب ساده در شرايط امروز چه و کدامها اند؟
آيا هر تلاش بشرى براى کسب پول و معيشت انسانى که به ذات خود تلاش بشری است؟ جواب باز هم  نه و ساده  است. 
تلاش دزد و سارق، تلاش طرار ( در حضور مالک با استعمال تشدد و فرار به  ربودن مال کس پرداختن) و نباش ( کفن کش) و دهها مورد و حالت ديګر  اند که در يک لحظه تلاش به مفهوم کسب نفقه درست و در لحظۀ  کسب نفقه به هر قیمت، افراطى و قدم مضر، نا جايز و ممنوع اند.
از دهها مورد يک مورد دفاع خودى را بګيريم. متخلف و سارق به خانه داخل شد و شما بيدار شديد و فير کرديد. حق شما و از خود دفاع کرديد، واخذه نه دارد. فير کرديد متجاوز و سارق به زمين افتاد و ناتوان شد و شما نزديک رفته با فير ديګر متخلف و متحاوزرا کشتيد، ديګر مدافع نه بلکې قاتل شديد و مورد مواخذهء قانون، وجدان و الهى شديد. عين قضيه در حالت پوليس و اسير است که بعد از تسليمى کشته ميشود که ازين پوليس قاتل ميشود و با وى مانند قاتل برخورد ميشود.
به ميديا ديديم که ګروه مسلح تحت زیر بیرق جنبش و تحریک  طالب پوستۀ نظامى را مجبور به تسليم و صدا ميزند تسليم شويد،  فير نمى کنيم،  سرباز تسليم ميشود ولى صداى ديګر در ويديو صدا ميزند" قارى صاحب ګفته: زنده نياوريد!  همه را بکشيد! و صداى فير و انسان کشته ميشود. پدر، برادر، شوهر و هموطن کشته میشود. اين قتل، غدر و غير اسلامى و غير انسانى است. غدر خیانت در تعهد و توافق ګناه کبیره است. این بدان معنا هم نیست که دیګران غدر نه کرده اند. اما هر که کرده ویا میکند حرام و عمل ناجایز و غیر انسانی است.  
  و اما تأکيد اينکه  خارجى ها از افغانستان خارج شوند، مذاکرات صلح بين الافغانى باشد و ملت مرجع مشروعيت است که عالم و مفتی دینی با پیشتاز جامعه ملت را در انتخاب مساعدت میکند،  حاکميت به اساس خواست همه را خواهانيم و …اما در عمل: 
– در توافق بين  الافغانى اساس توافق عوض اصول اسلامی و اساس اسلام وتوافق افغانهابه اساس ګرفتن توافق امريکا با يک ګروه از طالب عمل صورت ګرفتن تأکید میشود و است.
-حاکميت ملت افغان است ولى در عمل من خود به اختيار خود شوراء ميسازم و همین شورای انتصابی من همه چيز مربوط به صلاحيت شان است.
-خارجى ها بيرون شوند ولى مليشه هاى پاکستان و ايران را کس تضمين عدم مداخله نمى دهد.
– و بلاخره اعتقاد به اينکه حق باکسى  است که در جنګ غالب شود ( الحق لمن غلب). روش وفهم کاملاً خطاء،  نادرست و اغوا کننده بود و است.   
-به قادر و توانا بودن الله (ج) باور داريم و ميدانيم که اګر الله (ج) خواسته باشد که بګويد شو، ميشود(کن فيکن) و انسان زمانى پاداش الهى را دارد که خود انتخاب کند ولى امر به کشتن، بستن، و انفجار تا مردم را به به زعم خويش به حور و غلمان رسانند و آنها تا حال به اين حور و غلمان رسيدن نمى خواهند و اګر تحميل کنند، چون انتخاب نه کرده اند، به جنت و پاداش خوب نه خواهند رسيد، پس چرا بکُشند و قتل کنند؟ ما ميدانيم که وظيفه و رسالت ما رساندن حق است و هدايت به دست الله و انتخاب بنده است. ( عبس و تولى ان جاه الاعمى) اما اين همه موارد و دهها مورد ديګر که راه ګم کرده اند و به تخلف و جنايت ميپردازند. با چنین افکار و اندیشه های رهایی بخش بودن و شدن درتناقض است.
به يقين يک بحث حقوقى ديګر درين رابطه نيزمهم است که به نحوی به این بحث به صورت قیاسی وحتی مستقیم رابطه دارد. هرکه ادعای رهایی بخش کند و مشروعیت آنرا نداشته و در عمل خلاف آن عمل کند یک دروغ و کذب اغوا کنندهء بیش نیست و ملت حقایق را میداند اما ناتوان است. ویا هم انتخاب دیګر هم از خود خطاء های غیر قابل قبول دارد. ملت قربانی است.  
به يقين این  بحث حقوقى تصرف در مال غير بدون اجازۀ مالک مال است.  تعين تکليف و نسخه براى ملت بدون پرسيدن از ملت عمل نادرست و نامشروع  و عمل فضولى است عمل فضولى تصرف در مال ديګران بدون اجازۀ  وى و در فقه اسلامى این عمل فضولى از همان نقطۀ  صفرى باطل و هيچ اثر قانونى برآن مرتب نمى شود.
اګر شوراى امنيت ملل متحد، جامعۀ  اروپا، پاکستان و يا من چنين تعین تکلیف میکنم که ملت چه را انتخاب کرده میتواند و چه را نه و حق ملت را در انتخاب از نزدش میگیرم و لو نسخۀ من درست هم باشد، تصرف در مال غیر، عمل فضول و کار  ګستاخانه است که اګر این تجویز و سفارت تحمیل به این سبک باشد که بوده که ما اجازه نمی دهیم که امارت اسلامى در افغانستان قایم شود. اګر ګروهى به نام طالب حاکميت امارت اسلامى تأکید وتحمیل دارد که این را قبول کنید ورنه تحميل ميکنيم روش و کار فضول است و از همان نقطۀ  صفرى ( در همان دوحه و قطر) باطل است.
هر حرکت مسلحانه و تشدد  و هر جنبش به اين نام جنبش مدعى رهايى رهابخش نيست اګرعملش در خلاف ادعايش باشد و برملت افکار و اندیشه های خویش را به زورو جبر تحمیل کردن میخواهد و قولش باعملش درتناقض است.!
الهى ما را هدايت نيکى کن – آمين يارب العالمين. داکتر ص. سعیدی