آرشیف

2020-12-12

دوکتور ص. سعیدي

مذاکرات صلح و آرزوهای سفیهانه!

عدۀ  از سياسيون برحال و گذشته حد اقل ساده لوحانه وسفیهانه اشک ميريزند و واويلا دارند که خواهان صلح و استقرار در افغانستان اند، در  حاليکه با کمى تعمق منصفانه  خود درخواهند يافت   که و لو غير عمدى عامل شرارت و وضع موجود تباه کن در افغانستان بوده اند. جای شکر است که حال برای خیر و امر صلح کار میکنند و انسان باید چنین فرصت را داشته باشد و این موقف قابل تحسین است اما اظهارات مبنى براينکه   چنين عمل و چنان عمل جنايتکارانه است و هاى ميدان و تى ميدان، صلح چنین و چنان و چه تلاش آوردن صلح و استقرار داریم کفایت نمی کند. تحقق این آرمان آرزو و تلاش ایجاب قدمهای علمی، عملی، شجاعانه و مطابق هرشرایط و زمان را میکند. عملی دیده میشود که عدۀ شان عملاً  نه توان و نه هم طرح عملى و نه هم برنامۀ  مبتکر براى صلح باعزت و استقرار در کشور را دارند. بخش از طرح های خوب هم نسبت مرور زمان و استاده شدن زیاد در یک مکان مانند آب استاده، ګندیده و نا بکاره شده اند.
بلی بايد گفت که انگيزه هرچه باشد،  مسلم اين است که  تنها آرزو کفايت نمى کند. چنانچه گفته آمدیم، آرزوی نیک و  اظهارات خوب مانند آغاز کار هم قابل تمجید اند و بخش اول از کار است، اما باید با اقدامات مؤثر عملی پیوست شوند. اګرکلید و راه حل را خود نمی دانند، باید به کسانی مراجعه و ابتکار عمل دردست ګرفته شود که چنین ابتکار و توانایی را دارند. ضرورت است تا از انحصار دست برداشته، تسهیل کننده، ممد وزمینه ساز کار به افراد توانمند و مبتکر شد. ابتکاريکه فرصت شرارت را از شرير و نوکر خواسته و نا خواستۀ  دشمن و يا حد اقل تماميت خواه که به هر قيمت تمامیت خواه است و ظاهراً مدعى دفاع از اسلام و آزادى وطن است اما در عمل چیزی دیګربه راه حل برسيم که درآن ملت حاکم اصلى کشور شده و متخلف تجريد گردد.
بلی یکی از اهداف مصالحۀ سیاسی باید هم همین باشد که متخلف از جامعه و جهان تجرید، امکانات و قدرت مانور اش محدود به صفر برسد. این تصادفی نمی شود، ایجاب تدابیر مشخص  و مطابق زمان و منطقی دارد.
اظهارات چون: زمانيکه حکومت با طالب به توافق و صلح برسد، بعد از آن حکومت ما به داعش و ساير تروريستان متمرکز خواهد  شد و
توجه کنيد به افادۀ  و جملۀ  فوق که توافق و مصالحه با طالب، تحت الذهن هضم حرکت طالب در خود افاده شده و بعد از هضم طالب،  باز ايشان به داعش متمرکز ميشوند. يعنى بعد از مصالحه، ما کما کان در قدرت سياسى ايم و به داعش متوجه و متمرکز ميشويم. ولى تمام شواهد نشان ميدهد که حرکت طالب نشسته در دوحه و قطر کل قدرت سياسى ميخواهد.
طرح و نظر اينکه طالب در حاکميت فعلى جذب شود يک تفکر سفيهانۀ  بيش نيست. طالب در عرصه هاى مختلف دولتدارى طرح، تعبير و فهم خود را از منابع دينى دارد که اصلاً به فهم تعداد زياد از قوانين نافذ کشور که در مطابقت به منابع اسلام هم اند، سازگارى ندارد.
تصویر آتش بس طویل المدت افغانستان را به تجزیه میبرد و راه حل درست اما مقطعی است. چطور تصور کرده میتوانید که دربخش از کشورقوانین با فهم طالب و در بخش دیګر دولتداری و حاکمیت به فهم جمهوریت تطبیق شود؟
و اما تشکیل «دولت – حکومت سایه» که در جهان مروج است و ګویا خواست طالب که این«دولت – حکومت سایه»از جانب حاکمیت به رسمیت شناخته شود قابل فهم نیست. هر حزب  وسازمان و من و شما وآقای صدیق متین میتوانند  حاکمیت سایه «دولت – حکومت سایه» داشته باشند و اعلان کنند،  و دربخش های مختلف دولتداری در عمل نظریات ونسخه های الترناتیف و قایمقام به زعم خویش بهتر داشته و هرزمان در مقابل برنامه های حکومت  این نسخه های الترناتیف و قایمقام را مطرح و بګویم که ما و نسخه های ما بهتر اند و این ضرورت به رسمیت شناشی از جانب حاکمیت رسمی در قدرت ندارد.
تأکید به جمهوریت و قانون اساسی ویا تأسیس شورای اسلامی و باصلاحیت های غیر مشخص و یا مشخص بالاتر از پارلمان افغانستان به حیث ارګان به نحوی غیر انتخابی از جانب ملت!!! و داشتن صلاحیت بالاتربرای این شوراء  مانند «شورای مصلحت نظام» مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و امثال آن نسخه  و یا تأکید به جمهوریت و امثال آن طرح ها برای بحث در اجندای مذاکرات صلح دوحه و قطر و توافق براین ارزشهای مطرح در جامعه اصلاً در چوکات مذاکرات سیاسی خطاء،  نادرست و بحث در مرجع، وقت و زمان نامناسب است. به یاد داشته باشیم که حکومت افغانستان و این ګروه ازطالبان که دارند در چوکات مذاکرات سیاسی مذاکرات  اکت مذاکرات سیاسی دارند کدام حزب، سازمان، تشکل واحد و ائیتلاف را تشکیل نمی دهند تا برای دولت وحاکمیت و حزب وسازمان مشترک باید به این ارزشها و امثال آن توافق کنند. این هردو جانب با هم جنګیده اند و دارای برنامه ها و هویت ارزشی متفاوت اند ولی در افغانستان  حد اقل در ظاهر امر صلح و استقرار وختم برادر کشی میخواهند. اما واقعیت چنین است که هریک خواهان قدرت سیاسی وکل قدرت سیاسی اند. این هردو توقع قابل فهم است اما سخن مرکزی رسیدن مشروع به این قدرت سیاسی به صورت جز و یا کل اند. یګاه راه ممکن عملی درین عصر همان یک شهروند ویک تبعه یک رأی است وهر میکانیز دیګر به یقین غیر عملی و خطاء و مشروعیت نه خواهد داشت.
اګر کسی قدرت سیاسی در افغانستان و یا کدام جامعه را در معاملات سیاسی استخباراتی و از کشور های اجنبی و یا حاکمیت های مطلقه و شاهی سبک نوین   میخواهند باز هم همان شد که بود  و ما به صلح باعزت  و مستقر رسیده نمی توانیم. درین راه اختراع در کار نیست و راه های غیر معیاری به مشروعیت و صلح مستقر نمی انجامند. بشریت  در عصر حاضر همین یک فرد و یک رأی را دارد و چیزی بیشتر ازین در عمل به صلح، استقرار و مشروعیت رسیده نمی تواند.
لذا راه حل پیشنهادی مذکور به صورت  مختصر بعد از توافق به آتش بس، میکانیزم رسیدن ملت به انتخاب و انتخابات سراسری پارلمانی زود هنګام  و تا یک سال انتخابات ریاست جمهوری قبل از وقت با آماده ګی های لازم تحت نظر سازمان ملل متحد. راه های حل دیګر درین عرصه غیر قابل دسترس، غیر عملی و سبب ادامۀ تراژیدی ملت افغان  بود و خواهد بود.  این مباحث جزئیات دارد که ایجاب بحث طویل میکند.
اګر این طرح به جهان پیشکش شود و کس مخالفت دارد باید از عذر و زاری دست برداشت و به کمک جامعۀ  جهانی، اتکاء به ملت افغان و اتکاء به الله تعالی به مبارزه علیه متخلف رفت و برای حق خدمت باید کرد. انتخاب دیګری  معقول به فهم و شناخت من درین مرحله وجود ندارد و هر ګونه راهها کوتهاتر به قدرت رسیدن، غیر مشروع و راه حل درست نه خواهد بود.
 و من الله التوفیق
دوکتور صلاح الدین سعیدی
۱۱/۱۲/۲۰۲۰
 ۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸