2014-12-29
رامین رحیمی
تمام درد من عشق است بجز آهنگ زیبایش
ولی من بی وضوح دانم تمام آرزو هایش
من از درد او میدانم مگو آری مگو آری
که از خیر گفتنش دانم حضور ناب ومعنایش
بیا اینجا بشین چندی که من بی تو نمی دانم
هزار ویک سخن عشق را۱۰۰۱٬ سخنهایش
کمی با من تمنـا کن عقـود استـجابت را
چو از غم پیروی کردی٬نگردد قدری پیدایش
خیالاتی که ابهام است دوباره خواب میگردد
درون خاطرات من٫ درون درد و آوایش
مگر آندم رسد ای دل که معنی از درون گیرد
درون آن معمایی که غرق است آن معمایش
نه آن ترس است که من گویم تمام زندگیم را
چو ترس از این بود یکدم بگوید پیش آقایش
دوباره بی صدا گشتم چنان خاموش خاموشم
که خون از شیشه سرگردد از آن دستان وپاهایش
رامین رحیمی
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
چــــو از غم پیروی کردی