آرشیف

2015-5-11

محمد دین محبت انوری

پریشانی پــــــروژه ها

درسفر نظارتی با حقارت سر پروژه های رسیدیم که سال گذشته کار آنها آغازشده بود.
ولی اینبار بوی انکشاف وبازسازی پروژه هابه مشام نمیرسید.
با دیدن تیم نظارت برنامه همبستگی ملی که از دفاتر مشترک تشکیل شده بود وباهم همسفر بودیم، پروژه ها با پریشانی شکایت خودرا برای مابیان کردند.
پروژه گفت: درزیر آسمان، سر زمین شوراها درسال گذشته تهداب ساختمانهای مارا باشوق وهلهله گذاشتن وتاحدی کار ماپیشرفت کرد ومردم مارا با خوشی وعلاقمندی کار میکردند امان نمیدانم که چه پیش آمد که مدت یکسال میشود دیگر کار باقیمانده مارا تعطیل کرده وحتی مارا فراموش نموده اند.پروژه دیگری از جر پهلو فریاد کشید یادتان هست که خزان سال پار وقتی شمانظارت گران آمده بودید کار ساختمانی بالاما به شدت جریان داشت واز کندن زمین بوی خوشی خاک واز مخلوط کردن سمنت وریگ بوی سمنت وسنگ بشکل عجیبی بلند میشد وعطر بازسازی اطراف مارا فرا گرفته بود.وبعداز آن فکرمیکنم که بی پروای وغفلت درکارشد که دست ازسرما براشتن ومارا بحال خودما رها کردند، وحالاما در روی زمین خالی وامانده ایم ودرغم .اندوه خود غرق میباشیم خسته وخشمگین شده ایم.
باد وباران وسیلاب بعضی از قسمت های کار شده مارا تخریب کرده ولی کسی از ما حفاظت ونگهداری نمیکند. فکر میکنیم مردم اطراف ما کوچ کرده اند خانه ها خالیست،جویبار خالیست ومسجد ومنبرخالیست شنیده ایم که کارمارا غیر رسمی به قراردادی سپرده اند واز آن زمان تاهنوز شرکت قرارداد کننده هم لارک وغیب شده ومردم هم میگویند که کار پروژه هاتا قراردادی حاضرنشود، پیش نمیرود.
نمیدانم گناه ما چه بوده درحالیکه خود مردم هم میتوانستند کار مارا انجام دهند اما زورمندان وکلان های منطقه طبق میل خودشان کار ساختمانی مارا به قراردادی  داده اند ولی تا شرکت قراردادی پیدانشود مردم هم مارا کار نمیکنند.
بالای هر پروژه که می رفتیم ازما سوال می نمودند که که شما چه قسم نظارت گر هستین، نظارت شمابرای ما چه فایده دارد. زورمندان محل اکثریت پروژه هارا برخلاف پرپوزل ورهنمای کارمندان موسسه همکارتطبیق نموده اند وبرای شورا وموسسه همکار جواب رد می دهند.
درمسیر راه به سوی دیگر دریک جر به پروژه سرک رسیدیم که ناله کنان گفت: باید مرادرجای دیگری سروی ودیزاین میکردید اینجا قبلا سرک وجود داشت حتی چندین مراتبه غیراز برنامه همبستگی ملی ازطریق دیگه موسسات کارشده بود.اما نام من بد شد که سرک کار شده است ولی مراکسی کار نکرده چند صد متری از کنار سرک سابق را کندن کاری نموده وخاک آنرا بالایم ریختند که آنهم ضرور نبود، وسرک به شکایت اش ادامه داد دروقت پیشنهاد وانتخاب پروژه شورا به هدایت زورمندان ورئیس منطقه به مردم گفتند که، پروژه ای را پیشنهاد میکنیم که کار کم داشته باشد وبودجه آن زیاد باشد تا پول آنرا حیف ومیل کرده وحق رئیس وکلان منطقه را نیز بدهیم پروژه سرک عاجزانه گفت: من بدبخت شدم ملک، قوماندان، رئیس وکارمند دولت دست بدست هم دادند ومردم غریب را زیر تاثیر وترس خود آورده یا پروژه های غیر ضروری بالای مردم تحمیل میکنند ویا هم کار آنرا مطابق پروپوزل انجام نداده وبالای موسسه همکار نیز فشار می آورند که پروژه های که موثریت برای مردم ندارد سروی ودیزاین کنند وآنها هم با ترس وهمدستی با زورمندان پروژه های بی فایده را انتخاب وبعدآ تطبیق میکنند که در زندگی مردم فقیرتغییر نه آمده که درنتیجه این برنامه پا ک وبی طرف را به انحراف می کشانند البته اگر کار بدین منوال باشد ما پروژه ها راه بسوی انکشاف حقیقی نگشوده ایم.
باید گفت که بعدار ناامنی مداخله زورمندان وتفنگداران در روند برنامه چالش بزرگ محسوب میشود.بطور خلاصه قابل ذکراست که از ازدیاد  وتقلب فامیل ها در وقت سروی گرفته تا سود بردن از پول پروژه وتطبیق نکردن پروژه ها که یک واقیعت عینی است سود میبرند ومیخواهند برنامه را به چالش دیگری مواجه سازند.
لازم است که بعدازین در پهلوی قصه های موفق داستانهای ناموفق هم نوشته کنیم چون قصه های موفق کمتر بدست می آید ودر بیشتر از شوراها توسط زورمندان کارپروژه هابه انحراف روبرو بوده ونحوه از آنها از منبع پول شورها به نفع خود استتفاده کرده ومردم به فساد واختلاص کشانده شده است.
 
پایان
چغچران
ثور1394