آرشیف

2018-8-29

محمد دین محبت انوری

سنگ شانده روایتی از زبان مردم

 
 
با درنظرداشت سوابق تاریخی و نقل قول های متفاوت اززبان گوینده گان محل وارزش تاریخی این روایت را میتوان به قصه وافسانه محلی محسوب کرد.
مردم میگویند درزمانه های قدیم مردی تنومند وقوی هیکل درقریه شان زندگی میکرده است ولی از روز ازل به نصیب آن فرزند نمیشده وآن شخص از قوم سادات بوده است.
چنانچه مردم بیاد دارند روزی از روزها به کوه میرود و دو پارچه سنگ را ازکوه درزیربغل گرفته ودروسط قریه جایکه فعلآ چمن زار است مینشاند وازهمان زمان تاحال سنگ ها بجایش باقیمانده و حالا که ازین یادگار مرد سید سالها میگذرد مردم هنوزم شهکار آنرا بیاد دارند. برخی از مردم میگویند: ظاهرآ این کار را بخاطرانجام داده که اگر ازاو فرزندی به میراث نمانده همین دوسنگ نشانه ای بیاد ماندنی ازاو باشد واز آنروزبه بعد مردم همان محل را بنام سنگ شانده میگویند.من درجریان سفر ازین موضوع ٖآگاه شدم واز مردم محل پرس وپال نمودم ازین بیشترکسی چیزی نمیدانست وهمراه چند نفراز قریه به جای رفتم که سنگ ها شانده شده بود وقتیکه ازنزدیک دیدم سنگ های به طول تقریبآ دونیم متر وهردویش هم وزن ویک نواخت تراشیده شده بود وبه فاصله پنج متری ازهمدیگر دربین چمن زار شانده شده است که به گفته رئیس محل نیم تنه ای ازسنگ ها درزمین فرورفته با وجود سیلاب های موسمی هرساله به این سنگ ها آسیبی نرسیده واستواردربین چمن باقی مانده اند. وزن سنگ ها آنقدر زیاد است که پنج مرد امروزی نمیتواند یک سنگ را ازجایش بالا نماید. قریه سنگ شانده ولسوالی لعل وسرجنگل ولایت غور یکی از قریه های سرسبز وکوهستانی بوده که دردامنه کوه های بلند سمت جنوبی ولسوالی واقع شده و ازآب وهوای خوشگوار برخورداراست ومردمانش مصروف شغل دهقانی ومالداری هستند.این قریه ازجمله قریه جات بود، که تحت پوشش برنامه ملی میثاق شهروندی قرارگرفته وبه آب صحی آشامیدنی نیاز داشت وپروژه اولی شان نیز آب انتخاب شده است وبه همین دلیل من هم سفری برای بازید ونظارت ازین محل داشتم.

ادامه مطلب در اینجا