آرشیف

2020-3-25

نظم دجال- قسمت سوم: در جستجوی آغاز نظم دجال

نظم دجال- قسمت سوم: در جستجوی آغاز نظم دجال

قائل شدن فرق میان خروج دجال و ظهور دجال ما را یک‌قدم نزدیک‌تر به درک موضوع دجال کرده و با پذیرش اینکه خروج دجال از زنجیرها و توانایی برای فتنه‌انگیزی قبلاً صورت گرفته است و این فتنه‌انگیزی را تا زمان ظهور خویش به شکل فیزیکی، ادامه خواهد داد می‌توانیم با نظریه‌ای «احمد تامسن» موافقت کنیم که می‌گوید: «دجال سه جنبه دارد. دجال به حیث یک فرد. دجال به حیث یک پدیده‌ای جهانی اجتماعی و فرهنگی. دجال به حیث یک قدرت نامرئی. واضح است که قبل از اینکه دجال به حیث یک فرد در زمین ظاهر شود باید سیستم (دجالی برای حکومتش)  قبل از قبل موجود باشد و کسانی که این سیستم را اداره می‌کنند در زمان ظهور او را حمایت کرده و پیرو او خواهند بود. شواهد در مورد این سیستم، شواهد در مورد دجال به حیث پدیده‌ای جهانی اجتماعی و فرهنگی و دجال به حیث قدرت نامرئی است (Thomson, 1998 p. 6)». درواقع چیزی که احمد تامسن می‌گوید این است که از زمان خروج دجال تا زمان ظهور وی نظم جهانی دجال با فتنه‌های دجالی، جهان را برای ظهور وی آماده خواهد کرد و دجال به حیث یک فرد زمانی ظهور می‌کند که نظم دجالی‌اش در مأموریت جهانی خویش موفق شده باشد و یا هم دجال زمانی ظهور خواهد کرد که نظم دجالی در حال سقوط باشد زیرا در روایات داریم که دجال زمانی ظهور می‌کند که به خشم آید؛ «رسول‌الله (ص) فرمودند: اولین چیزی که سبب ظهور وی میان مردم شود، خشم او خواهد بود (مسلم، ۲۰۶-۲۶۱ ه ص. حدیث. 2932)». و الله (ج) داناتر است.
بناءً برای درک فتنه‌های دجال باید نخست دنبال رد پای شکل‌گیری نظم دجال و یا به قول احمد تامسن دنبال پیدایش دجال به حیث پدیده‌ای جهانی اجتماعی و فرهنگی و یا دجال به حیث یک قدرت نامرئی باشیم. حضرت حذیفه بن یمان (رض) یکی از اصحاب رسول‌الله (ص) در مورد دجال می‌فرمایند: «به تحقیق بعضی از فتنه‌های دجال زمانی آماده‌شده‌اند که رسول‌الله (ص) زنده بودند (ابن أبي شيبة، 1409 هـ ق ص. 493، ج. 7)».  نظر به گفته‌ای حذیفه بن یمان (رض) و نظر به گفته‌ای رسول‌الله (ص) که می‌گوید: «کسانی که مرا دیده‌اند و یا کسانی‌ که زود پس از مرگ من می‌آیند، حتماً با دجال بر خواهند خورد (الهيثمي، 1414 هـ ص. 350، ج. 7)»، برای یافتن رد پای نظم دجال باید به تاریخ جهان از زمان رسول‌الله (ص) به بعد نگاه دقیق داشته و رد پای نظم دجال را بیابیم.
در زمان صعود اسلام، 1400 سال قبل، دو امپراتوری بزرگ که صفحات تاریخ را به خویش اختصاص داده‌اند موجود بود، اما بزرگ‌ترین روند تاریخی پس از بعثت رسول‌الله (ص) که حضور کم‌تر در تاریخ داشته است ولی توجه ما را در رابطه به دجال و پیدایش نظم دجال به خود جلب می‌کند، شکل‌گیری یک دولت جدید در اطراف کوه‌های قفقاز است. در زمانی که دولت اسلامی در حال پیشرفت بود و حکومتش به‌سوی شرق و غرب توسعه می‌یافت و دو امپراتوری بزرگ موجود، امپراتوری بیزانس و امپراتوری فارس، در بستر بیماری تمدنی با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کردند، دولت جدید خَزَرها در اطراف کوه‌های قفقاز شکل گرفت؛ کوه‌های قفقاز جایی است که علمای تاریخ ادیان و بعدها علمای اسلام میان این کوه‌ها را همان منطقه‌ای می‌دانستند که ذوالقرنین (به نظر بعضی علمای غیر اسلامی الکساندر) یأجوج‌ومأجوج را با ساختن دیواری که تنگۀ میان دو کوه را بند می‌ساخت، قید نموده بود. تاریخ این دولت جدید مانند بسیاری از حادثات پس‌ازاین دولت در مورد قوم خزر، مرموز و اسرارآمیز است طوری که مورخین نه بر تاریخ دقیق پیدایش این دولت و نه هم بر تاریخ اضمحلال این دولت موافق‌اند. «ظاهراً دولت خزر در محدوده‌ای زمان میان 630م (دو سال قبل از رحلت رسول‌الله (ص)) تا 650م شکل گرفت، اما شواهد کافی وجود دارد که بیانگر این است که دولت خزر در سال‌های میان 650م تا 670م وجود داشته است (Golden, 2007 p. 174)».
معلومات تاریخی در مورد نحوه‌ای حکومت خزرها بسیار اندک است و معلومات تاریخی‌ای که محققین تاریخ در مورد آن کنکاش و تفحص می‌کنند، اکثراً کاوش‌های باستان‌شناسانه، نویسه‌های مورخین اسلام مانند ابن رسته و ابن مسعود و سفیرهای مسلمانان مانند ابن فضلان که به منطقه سفرکرده‌اند و چشم‌دیدهای خویش را به رشتۀ تحریر درآورده‌اند، اسناد اندکی مربوط به امپراتوری بیزانس و سایر اسناد تاریخی که به‌ندرت به دست مورخین افتاده‌اند، می‌باشد. اسناد تاریخی مربوط حکومت خزرها اکثراً از زمانی است که حکومت خزرها سال‌ها عمر خویش را سپری کرده و خزرها به‌طور مرموز به ادیان ابراهیمی گرویده بودند.
معلومات تاریخی که موجود است نشان می‌دهند که دولت خزرها از نگاه نظامی و اقتصادی بسیار قدرتمند بودند. این دولت توانسته بود که امپراتوری بیزانس را به چالش کشیده و درعین‌حال از پیشرفت امپراتوری اسلام که هیچ قدرت دنیوی در مقابل آن توان ایستادگی نداشت جلوگیری کنند. بزرگ‌ترین تجارت خزرها تجارت انسان و فروش برده‌های کاری و برده‌های جنسی بوده است. خزرها دارای قدرت نظامی خوبی بوده و 1400 سال قبل از امروز «با ساختن پرچین، گذاشتن چرخه‌ها و حفر خندق‌ها در اطراف ساختارها و پایگاه‌ها، سیستم دفاعی قوی ساخته بودند (Polgár, 2004 p. 197)».
اگرچه تمام مردمی که تحت حاکمیت دولت خزری زیست داشته‌اند، خزر خطاب می‌شوند و بسیاری از مورخین خزرها را به حیث اقوام ترکی می‌شناسند، اما مانند سایر موارد در ارتباط خزرها،  سابقه‌ای نژادی آن‌ها نیز موردبحث می‌باشد؛ چنانچه بن‌زیوی یهودی می‌نویسد: «منابع بیزانسی مانند بسیاری از نویسنده‌های عرب، خزرها را ترک نژاد می‌دانند، اگرچه ابن فضلان در قرن دهم (میلادی) به این نظر است که زبان خزرها متفاوت از زبان ترکی است. بعضی از نویسنده‌های دیگر عرب خزرها را مربوط به نژاد اسلاو، ارمنی و جورجیایی می‌دانند (Weinryb, 1975/76 p. 60)»، بناءً، باید دقت شود که وقتی از قوم خزر صحبت به میان می‌آید، هدف یک نژاد خاصی است که گاهی ترک، گاهی روسی، گاهی اروپایان شرقی گفته می‌شوند، اما حقیقت امر این است که این قوم ساکنان میان دو کوه قفقازند.
حکایت‌ها و روایت‌ها در مورد خزرها و دولت خزری بسیار بوده و بررسی تمامی این روایت‌ها و حکایت‌ها خارج از موضوع بحث ما هستند، اما دو اتفاق مهمی که ارتباط مستقیم با موضوع بحث ما دارند عبارت‌اند از گرویدن خزرها به ادیان ابراهیمی و خصوصاً یهودیت و آغاز حرکت مسیحایی در میان خزرها.
گرویدن به یهودیت: طوری که فوقاً تذکر داده شد، خزرها دولت بسیار قدرتمند داشتند، اما یک دولت بدون داشتن نهاد روحانی قدرتمند بیرون از حیطۀ تحت تصرف خویش تأثیرگذار بوده نمی‌تواند و توان مقابله با دولت‌های دارای نهاد روحانی قدرتمند را در درازمدت ندارد. اگرچه علت اساسی گرویدن خزرها به سایر ادیان نامعلوم است، اما شاید نخبگان خزر درک کرده بودند که برای بقا نیاز به گرویدن به ادیان آسمانی و هم هویت شدن با نهادهای روحانی قدرتمند دارند، بناءً اندک‌اندک به سایر ادیان گرویدند. اگرچه خزرها به دین اسلام و مسیحیت نیز گرویدند، اما نخبگان خزر و حاکمان آن، دین یهودی را انتخاب کردند. حکایت گرویدن خزرها به یهودیت خالی از افسانه‌ها نیست، طوری که منابع یهود علت گرویدن آن‌ها به دین یهود را رؤیای امپراتور که در آن یک فرشته او را به‌سوی یهودیت دعوت می‌کرد و برنده شدن عالم یهودی در مقابل عالم مسلمان و مسیحی در نزد امپراتور بیان می‌کنند، اما چیزی که واضح است این می‌باشد که در قرن هشتم میلادی گرویدن تدریجی حاکمان و نخبگان خزر به یهودیت آغاز شد. بعضی‌ها می‌گویند که «در سال 732 یا 740 میلادی یهودیان فارس، امپراتور خزر را تحت تأثیر درآورده و سبب پذیرش یهودیت توسط وی شدند (Weinryb, 1975/76 p. 60)» و این آغاز گسترش یهودیت در میان خزرها بود، بعضی‌ها به این عقیده هستند که یهودیت در قرن نهم در میان خزرها «باقدرت گرفتن ساد (Sad) در سال‌های 861 میلادی گسترش یافت (Golden, 2007 p. 180)» و نویسنده‌های مسلمان «المسعودی و الدمشقی، زمان گرویدن خزرها به یهودیت را در زمان هارون‌الرشید در سال‌های میان 786-809 میلادی بیان می‌دارند (PRITSAK, 1978 p. 278)». به هر صورت شواهد تاریخی نشان می‌دهند که اگرچه خزرها به سایر ادیان (عموماً به یهودیت) گرویدند، اما این کار را به خاطر احساسات حق‌جویی و حق یابی انجام نداده بلکه فقط به خاطر منافع سیاسی و تأثیرگذاری جهانی انجام دادند؛ چنانچه فیلیپ فریدمن می‌نویسد: «آن‌ها (خزرها) در قرن هشتم به یهودیت گرویدند و در نخست دین را سطحی و کمرنگ پذیرفتند (Weinryb, 1975/76 p. 63)».
حرکت مسیحایی: شاید هیچ دینی به‌اندازه‌ای یهودیت آخر زمان محور و مسیحایی محور نباشد. یهودیان از دو هزار سال بدین سو منتظر مسیح خویش هستند که عصر طلایی یهودیت و حکومت جهانی یهود برجهان را برپا کند و یکی از دلایلی که نخبگان خزر یهودیت را انتخاب کردند می‌تواند این باشد که در قالب این خواب مسیحایی آن‌ها زودتر به مقصد خویش (قدرت گیری جهانی) برسند. «قطعاتی از اسناد (تاریخی) نشان می‌دهند که (پس از گرویدن خزرها به یهودیت) دو حرکت مسیحایی در کوه‌های که در سرزمین کازریه (Kazeriya) که به حیث سرزمین خزرها شناخته می‌شود شکل گرفت (Weinryb, 1975/76 p. 64)».
پس از گرویدن خزرها به یهودیت و پس از شکل گرفتن حرکت مسیحایی (حرکتی که برای آمدن مسیح یهودیان یا مسیح الدجال کار می‌کند)، خزرها به مهاجرت به سایر جهان پرداختند و به شرق و غرب سفر کردند تا مخفیانه اهداف مسیحایی خویش را دنبال کنند. گویا خزرها در تأثیرگذاری دکترا داشتند، زیرابه زودترین فرصت در تمام جهان از تأثیرگذارترین مردم شدند. قدرت در امپراتوری بیزانس میان امپراتور و کلیسا تقسیم‌شده بود و خزرها به‌زودی توانستند در کلیسای بیزانس رخنه کنند طوری که «بعضی از رهبران روحانی و نویسندگان پرکار بیزانسی خزر بودند؛ به‌طور مثال، فوتیوس رئیس کلیسای قسطنطنیه خزر بود (PRITSAK, 1978 p. 267)». هرکسی که تاریخ بیزانس را خوانده باشد می‌داند که قدرت رئیس کلیسای قسطنطنیه پس از امپراتور از هر فرد دیگر در این امپراتوری بیشتر بوده و بعضی‌اوقات امپراتور نیز تحت تأثیر رئیس کلیسا قرار داشت و نمایندگان حرکت مسیحایی خزر توانسته بودند تا این کرسی قدرت را از آن خود کنند.
در آن زمان اگر کدام ابرقدرت جهانی وجود داشت پس دولت اسلامی عباسی‌ها بود و خزرها به رخنه کردن در این امپراتوری نیز پرداخته بودند. به‌طور مثال ایتاخ خزری قدرتی به‌اندازه‌ای خلیفه را در دولت عباسی از آن خود کرده بود. طبری (رح) حکایتی از ایتاخ و خلیفۀ عباسی متوکل دارد که شگفت‌انگیز است: «گویند ایتاخ غلامی بود خزری از آنِ سلام ابرش که طباخی می‌کرد. معتصم (خلیفۀ عباسی) به سال صد و نود و نهم او را از ابرش بخرید… و چنان بود که معتصم یا واثق هر که را می‌خواستند کشت به نزد ایتاخ کشته می‌شد و به دست وی بداشته می‌شد، از آن جمله محمد بن عبدالملک زیات و فرزندان مأمون از سندس و صالح بن عجیف و دیگران. وقتی متوکل زمامدار شد ایتاخ در مقام خویش بود، سپاه و مغربیان و ترکان و غلامان و دارالخلافه با وی بود. متوکل ازآن‌پس که خلافت بر او راست شد به گردش به‌طرف قاطول رفت. شبی بنوشید و با ایتاخ عربده کرد (فعربدعلی ایتاخ= بالای وی فریاد کشید)، ایتاخ آهنگ کشتن وی کرد و چون صبح شد به متوکل گفتند که از او عذر خواست و همچنان او را به ملازمت خویش داشت و بدو گفت: تو پدر منی و مرا پرورده‌ای (طبری، 1390 ص. 6012-6013، ج. 14)». جالب است! یک غلام خزر که توسط خانواده‌ای عباسی پرورده شده است، به حدی قدرتمند می‌شود که دارالخلافه را به دست می‌گیرد و رئیس دولت ابرقدرت جهان در زمانش را چنان تحت تأثیر قرار می‌دهد که از ترس اینکه این غلام خزری او را بکشد از وی معذرت می‌خواهد. چنین بود که پس از قدرت گرفتن ایتاخ، خزرها که در منابع اسلامی بنام ترکان نامیده می‌شوند، قدرت عباسی‌ها را به دست گرفتند؛ خلیفه محض بنام رئیس دولت بود و ترکان خزری خلیفه و خلافت را اداره می‌کردند. چندین خلیفه را به قتل رسانیدند و بعضی‌ها را عزل کردند.
مهم‌تر از همه رخنه کردن خزرها در بافت‌های اساسی نهادهای قدرت در اروپای غربی بود که تا اکنون ادامه دارد. تأثیر گذاری خزرها در غرب چنان است که از زمان کار خزرها در اروپای غربی به حیث بافندگان پارچه‌های تمدنی در اروپا که پس از سقوط امپراتوری روم در بدترین وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به سر می‌بردند تا اکنون‌که رهبریت این تمدن از اروپا به امریکا انتقال یافته است، این تمدن (تمدن مدرن غربی) هدف مسیحایی حرکت مسیحایی خزرها را تعقیب می‌کند. پس از سقوط امپراتوری روم در غرب اروپا در سال 476م، اگرچه شاهان مختلف و سران فئودال از قدرت در اروپای غربی‌ای پسا امپراتوری روم لذت می‌بردند، اما قدرت اصلی اروپا به دست کلیسای کاتولیک بود و حرکت مسیحایی خزرها به رخنه کردن در این کلیسا کوشیدند و طوری معلوم می‌شود که موفق هم بودند.
وقتی سخن از مسیحای یهود به میان آید، پای شهر بیت‌المقدس حتماً در میان کشیده خواهد شد، زیرا مسیحی که یهودیان منتظر آمدنش هستند تا حکومت جهانی را برای یهودیان بسازد از بیت‌المقدس حکومت خواهد کرد، بناءً هر حرکت مسیحایی یهودی برای آمدن مسیح خویش باید بیت‌المقدس را از آن یهودیان سازد و در تپۀ صهیون، جایی که مسجدالاقصی موقعیت دارد، معبد سوم سلیمان را به حیث قصر حکمرانی مسیح بسازد. اسناد تاریخی نشان می‌دهد که «حرکت مسیحایی در قرن دوازدهم میلادی تحت رهبری یک یهودی بنام مِناهِم بن سلیمان… که بعداً اسم خویش را به داوود الرای (David Al-roy) تغییر داد، می‌خواست تا یهودیان تبعید شده را به حیث حاکمان بیت‌المقدس به این شهر بازگرداند. او یک یهودی خزر بود. (اگرچه) ستار (یکی از مورخین) به این باور است که این اسناد قصداً تحریف شده است تا به جنگ‌ صلیبی رنگ یهودی داده شود (Brook, 2010 pp. 173, 191-192)»، اما بررسی پیامدهای جنگ‌های صلیبی نشان می‌دهد که این جنگ‌ها اهداف مسیحایی یهودی را تعقیب می‌کرد که توسط وحشی‌گری مسیحیان خون‌خوار اروپای غربی برآورده شد. درست پس از تسخیر بیت‌المقدس توسط صلیبیان خزرها یک گروهی را تحت نام قهرمانان معبدی در میان صلیبی‌ها شکل دادند که با کاوش‌های تپۀ صهیون و تحت اداره گرفتن تجارت و غصب‌های صلیبی‌ها سرمایه‌ای هنگفتی کسب کردند و زمانی که شاهان اروپایی در مورد کارکردهای ضد مسیحی این قهرمانان معبدی در لباس عساکر مسیح باخبر شدند و تحت تعقیب قرار گرفتند، بدون اینکه به دست شاهان اروپایی بی‌افتند ماهرانه نام خویش را عوض کرده و گروه مخفی فریمیسن (Freemasons) را شکل داده و یا بدان پیوستند و پس‌ازآن مخفیانه وقایع مهم تمدن مدرن غربی را تحت اداره گرفتند. جنگ صلیبی آغاز بافت پارچه‌های تمدنی غرب بود، زیرا برای اولین بار پس از سقوط امپراتوری روم، اروپایی‌ها لذت اتحاد را چشیده و تحت یک پرچم جمع شدند و با تماس یافتن با دو تمدن جهان، اسلام و بیزانس، دنبال شکل دادن تمدن غربی شدند. اگرچه حرکت مسیحایی یهودی، بار اول نتوانست بیت‌المقدس را برای مأموریت مسیحایی خویش تحت اداره نگه دارد، اما تأثیر گروه‌های مخفی این حرکت مسیحایی یهودی و یا بهتر بگوییم حرکت دجالی یهودی توانست در قرن بیستم با تشکیل رژیم صهیونیستی این کار را انجام دهد.
قبل از اینکه به نتیجه‌گیری در مورد آغاز نظم دجال بپردازیم، لازمی است چند همسانی حکایت خزرها را با حکایت یأجوج‌ومأجوج در روایات اسلامی به بررسی بگیریم:

  1. قرآن کریم وقتی از سفر ذوالقرنین یاد می‌کند که در آن با یأجوج‌ومأجوج سر می‌خورد، موقعیت جغرافیایی یأجوج‌ومأجوج را در اطراف «عَيْنٍ حَمِئَةٍ= چشمۀ سیاه (قرآن سوره. الکهف، آیه. 86)» بیان می‌دارد که بسیاری از مفسرین این منطقه را بحیرۀ سیاه یادکرده‌اند و کوه‌های قفقاز در همین منطقۀ جغرافیایی موقعیت دارد. همین‌گونه زمانی که خلیفۀ عباسی الواثق باالله در خواب دید که سد یأجوج‌ومأجوج بازشده است، سالم ترجمان را برای بررسی به میان کوه‌های قفقاز فرستاد (ابن خرداذبه، 1889 ص. 162-166، ج. 1) که نشان می‌دهد مسلمانان گذشته موقعیت یأجوج‌ومأجوج را در این منطقه می‌دانستند. عبدالکلام آزاد که کتابی برای تشخیص ذوالقرنین و یأجوج‌ومأجوج نوشته است، به این نظر است که «سدی آهنین در گذرگاه تاریخی داریال (میان کوه‌های قفقاز) وجود دارد …که برای جلوگیری یأجوج‌ومأجوج بناشده است (نوادری، 1397 ص. 58)». همچنان، اکثر محققین سلف و معاصر که در مورد یأجوج‌ومأجوج تحقیق کرده‌اند، موقعیت جغرافیایی این اقوام را میان کوه‌های قفقاز معرفی کرده‌اند و دولت خزر و حرکت مسیحایی خزرهای یهودی نیز از همین سرزمین نشئت‌ گرفته است.

  2. ابن حجر عسقلانی (رح) در کتاب فتح الباری می‌گوید که «یأجوج‌ومأجوج دو قبیله‌ای از نسل بشر و از اولاده‌ای یافث بن نوح هستند (ابن حَجَر العَسْقلاني، 1379 ص. 386، ج. 6)» و جالب اینجاست که «جدول تبارشناسی یوسیپون در قرن نهم یا دهم نشان می‌دهد که خزرها اولاده‌ای توگورما پسر یافث بن نوح هستند (Weinryb, 1975/76 p. 57)». همچنان مورخین اسلام نیز آن‌ها را اولاده‌ای یافث بن نوح می‌دانند.

  3. «از زینب بنت جحش (رض) روایت است که پيامبر (ص) هراسان و وحشت‌زده وارد خانه شد و می‌فرمود: لااله‌الاالله؛ وای بر عرب از بلايی که به آن‌ها نزديک شده است. و درحالی‌که انگشت شست و سبابه‌اش را به‌صورت حلقه درآورده بود، افزود: امروز اين اندازه از سد یأجوج‌ومأجوج باز شد (مسلم، ۲۰۶-۲۶۱ ه ص. حدیث. 2880)». از این حدیث برمی‌آید که باز شدن سد یأجوج‌ومأجوج در زمان رسول‌الله (ص) آغازشده بود و جالب اینجاست که پس از رحلت رسول‌الله (ص) قدرت گیری دولت خزرها آغاز شد و پس از چند سال یک دولت بسیار قدرتمند ساختند که سدی شدند در مقابل پیشرفت امپراتوری اسلام در منطقه.

  4. الله (ج) می‌فرماید: «و بر اهل شهرى كه ما نابودش كرديم حرام است كه بازگردند، تا زمانی که (سدّ) یأجوج‌ومأجوج گشوده شود و آنان از هر زمین بلندی سرازیر می‌شوند[1] (قرآن سوره. الأنبیا، آیات. 95-96)». دو نکته را می‌توانیم از این آیات برداشت کنیم: نخست اینکه اهل شهری که تعذیب شده بودند و از آن رانده شده بودند تا گشوده شدن سد یأجوج‌ومأجوج بازگشت نخواهند توانست و دوم اینکه یأجوج‌ومأجوج به هر کنج و کنار جهان سرازیر خواهند شد. می‌دانیم که شهری که توسط الله (ج) تعذیب شده بود و اهل آن از آن تبعید شده بودند، طوری که اهل آن به حیث حاکمان نمی‌توانستند بدان برگردند یهودیان بودند که در بیت‌المقدس تعذیب شدند و از این شهر تبعید شدند، ولی توسط دسایس و سعی چند صد ساله‌ای خزرها، در قرن بیستم رژیم صهیونیستی یهودی در بیت‌المقدس شکل گرفت و یهودیان به حیث حاکمان در این شهر جای پای یافتند. بر علاوه، خزرها طوری که فوقاً ذکر شد به تمام جهان سرازیر شده و به تأثیرگذاری در سراسر جهان پرداختند.

  5. برای معلومات بیشتر در مورد خزرها و ارتباط آن‌ها با یأجوج‌ومأجوج و دجال می‌توانید به کتاب «آخرین هشدار:بیداری امت اسلام» از نوشته‌های این نویسنده و سید میثم تمار مراجعه کنید (ذاهب و غيره، 1398).

با در نظر داشت موارد فوق، اکنون می‌توانیم به نتیجه‌گیری در مورد آغاز نظم دجال بپردازیم. شیخ عمران حسین به این نظر است که در سه روز اول، دجال برای هرروز، مرکز عملیاتی جداگانه انتخاب کرده که در روز اول آن امپراتوری طولانی (روز مانند سال) یا انگلستان به نمایندگی دجال برای فتنه پردازی و آماده ساختن دنیا تا آمدن وی به جهان مادی ما، عمل میکرد (Hosein, 2007 pp. 71-76). احمد تامسن اگرچه در مورد آغاز دجال و پروژه‌ای دجالی مشخصاً صحبت نمی‌کند، اما تمدن مدرن غربی را نظم دجال می‌داند (Thomson, 1998). ابن داوود اشاراتی به قهرمانان معبدی و آغاز عصر دجال دارد (Ibn-Dawood pp. 151-157).
اگرچه نظریه‌های فوق هرکدام درست بوده و هم‌خوانی باهم دارند، اما اگر مشخصاً صحبت کنیم، بررسی‌ها فوق نشان می‌دهند که آغاز نظم دجال از شکل گرفتن دولت خزر و حرکت مسیحایی توسط خزرها آغازشد، و الله (ج) بهتر می‌داند. آغاز این حرکت، جنگ‌های صلیبی و شکل‌گیری چندین حرکت‌های مخفی و آشکارا چون قهرمانان معبدی و فریمیسن‌ها را به دنبال داشت. بر علاوه جنگ‌های صلیبی آغاز شکل‌گیری تمدن مدرن غربی بود که حکومت جهانی بریتانیا را برای جهان به ارمغان آورد، بناءً می‌توانیم روز اول از دجال از حرکت مسیحایی و آغاز فرآیند شکل گیری تمدن مدرن غربی با  در گرفتن جنگ‌های صلیبی آغاز شد، و الله (ج) بهتر می‌داند.
سؤالی که در ذهن خطور می‌کند این است که چگونه علمای گذشته در مورد ارتباط این حرکت‌ها با دجال کم‌تر گفته‌اند و یا هیچ نگفته‌اند ولی تعداد اندک علمای امروز در این موارد با اطمینان بحث می‌کنند؟ جواب این سؤال ساده است؛ نخست اینکه دسترسی به منابع تاریخی شرق و غرب و ترجمه‌ای کتب سایر ادیان و سایر مناطق در سابق اندک بود و دوم اینکه فتنه‌های دجال تدریجاً افزایش یافت و امروز با افزایش سرسام‌آوری فتنه‌ها تنها کسانی نمی‌توانند کفر را در پیشانی نظم دجالی ببینند که چشم‌های باطنی‌شان کم‌بین شده است، بناءً علمای معاصر با دیدن روزافزون فتنه‌های دجال در نظم فعلی جهان و هم‌خوانی این فتنه‌ها با رویات آخر زمانی دنبال یافتن رد پای دجال شدند.
با افزایش فتنه‌های دجال و اوج‌گیری این فتنه‌ها، اسلام‌پژوهان و علماء اسلام اندک‌اندک درک کردند که ظهور دجال نزدیک است و نظم فعلی جهان نظم دجالی می‌باشد. عبدالعلی مودودی (رح) با دیدن وضعیت جهان در قرن بیستم، چنین گفت: «اگر کسی وضعیت خاورمیانه را در روشنی پیش‌بینی‌های پیامبر اکرم (ص) مطالعه کند، درک خواهد کرد که صحنۀ جهان برای ظهور دجال اکبر که به حیث مسیح موعود یهودیان ظاهر خواهد شد، آماده شده است (Sharfi, 1985 p. 51)» و محمد اسد کسی که یک یهودی بود و با مشرف شدن به اسلام به یکی از علماء سرشناس اسلام مبدل شد در این مورد در یک مکالمه با بدوی عرب چنین می‌نویسد: «جوان بدوی عرب مشتاقانه پرسید:ای برادرم، آیا این واقعیت است که خودت یک فرنگی بوده‌ای؟ و زمانی که سرم را به علامت مثبت تکان دادم وی گفت: الله‌اکبر! الله‌اکبر! الله (ج) هرکسی را بخواهد هدایت می‌کند… برایم بگو برادرم، چرا فرنگیان این‌قدر خدا فراموش‌اند (از خدا دورند)؟ جواب دادم: «حکایتش طولانی است و در چند جمله قابل تشریح نیست. اکنون همین‌قدر می‌توانم بگویم که دنیای فرنگیان به دنیای دجال مبدل شده است؛ دنیای پر درخشش، (در عین حال) دنیای پرفریب. مگر پیش‌بینی رسول‌الله (ص) را نشنیده‌ای که می‌گوید در آخر زمان اکثر مردم جهان از دجال پیروی خواهند کرد و او را خدا خواهند دانست؟… و بعد به‌سوی ابن بُلَیهید (یکی از عالمان سرشناس مدینه) که با ما بود دیده، پرسیدم: یا شیخ! آیا (دجال) یک تمثیلی نیست که همخوانی با تمدن تخنیکی مدرن دارد؟ (این تمدن) یک چشمه است، طوری که تنها به یک بُعد زندگی را می‌بیند؛ بُعد مادی و بُعد معنوی را نمی‌بیند… مردم زیادی به‌جای اینکه ترقی ساینس را رحمت خداوند بدانند، فکر می‌کنند که هدف نهایی است و قابلیت پرستش را دارد (Asad, 1954 pp. 312-313)».
باگذشت هرروز فتنه‌های دجال به اوج می‌رسد و مردم بیشتر و بیشتری شکار این فتنه‌ها می‌شوند و درعین‌حال مؤمنانی که چشم باطنی آن‌ها نابینا نشده بیشتر و بیشتر از فتنه‌های دجال آگاه می‌شوند و با آگاه و آگاه ساختن به فکر نجات از این فتنه‌ها هستند. این مومنان دنبال رد پای دجال در نظم کنونی جهان هستند تا نحو فتنه‌انگیزی دجالی این نظم را درک کرده و عکس‌العمل مناسب نشان دهند. این جستجو ما را به ردپای نظم دجالی کشانید و ذیلاً به نحو فتنه‌انگیزی‌های دجال در نظم دجالی فعلی خواهیم پرداخت. ان‌شاءالله.

منابع و نقل قول‌ها
 

 Asad Muhammad The Road to Mecca [Book]. – [s.l.] : Simon and Schuster, 1954. – Digitized by the Internet Archive in 2010.
Brook Kevin Alan The Jews of Khazaria [Book]. – [s.l.] : Rowman & Littlefield Publishers, Inc., 2010. – ISBN: 978-1-4422-0302-0.
Golden Peter B. IRANO-TURCICA: THE KHAZAR SACRAL KINGSHIP REVISITED [Journal]. – [s.l.] : Acta Orientalia Academiae Scientiarum Hungaricae, 2007. – 2 : Vol. 60.
Hosein Imran N. SÚRAH ALL-KAHF AND THE MODERN AGE [Book]. – [s.l.] : Masjid Jāmi’ah, 2007. – Internet Edition.
Ibn-Dawood Abu Muhammad Looking into the Eye of Dajjal [Book]. – [s.l.] : Online Published.
Polgár Szabolcs A CONTRIBUTION TO THE HISTORY OF THE KHAZAR MILITARY ORGANISATION: THE STRENGTHENING OF THE CAMP [Journal]. – [s.l.] : Acta Orientalia Academiae Scientiarum Hungaricae, 2004. – 2 : Vol. 58.
PRITSAK OMELJAN THE KHAZAR KINGDOM'S CONVERSION TO JUDAISM [Journal]. – [s.l.] : Harvard Ukrainian Studies, 1978. – 3 : Vol. 2.
Sharfi M. Zakiuddin Dajjal is Coming [Book]. – 1985. – Online.
Thomson Ahmad Dajjal the AntiChrist [Book]. – [s.l.] : Ta-Ha Publishers Ltd., 1998. – ISBN: 1-897940-38-6.
Weinryb Bernard D. The Khazars: An Annotated Bibliography II [Journal]. – [s.l.] : Studies in Bibliography and Booklore, 1975/76. – 1/2 : Vol. 11.

ابن أبي شيبة أبو بكر مصنف ابن أبي شيبة [كتاب] / تدوين الحوت كمال يوسف. – [مكان نشر نامشخص] : مكتبة الرشد (المکتبۀ الشامله), 1409 هـ ق. – جلد الطبعة: الأولى.
ابن حَجَر العَسْقلاني شهاب الدين أبو الفضل أحمد بن علي فتح الباري شرح صحيح البخاري [كتاب]. دار المعرفة (الکمتبۀ الشامله)، 1379.
ابن خرداذبه عبيد الله بن أحمد المسالك والممالك [كتاب]. – [مكان نشر نامشخص] : دار صادر أفست ليدن (مکتبۀ الشامله), 1889.
الهيثمي أبو الحسن نور الدين علي بن أبي بكر بن سليمان مجمع الزوائد ومنبع الفوائد [كتاب] / تدوين القدسي حسام الدين. – [مكان نشر نامشخص] : مكتبة القدسي، القاهرة, 1414 هـ.
ذاهب هدایتالله و تمار سید میثم آخرین هشدار: بیداری امت اسلام [كتاب]. – 1398.
طبری محمد بن جریر تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری) [كتاب] / مترجم پاینده ابوالقاسم. – 1390.
قرآن قرآن [كتاب].
مسلم مسلم بن حجاج نیشاپوری صحیح مسلم [كتاب]. – ۲۰۶-۲۶۱ ه.
نوادری غلامرضا ذوالقرنین همچنان ناشناخته: بازخوانی و رد نظریه ابوالکلام آزاد در باره کورش و ذوالقرنین [كتاب]. – [مكان نشر نامشخص] : مؤسسه آموزشی تألیفی ارشدان, 1397.

نویسنده: هدایت الله ذاهب
 


[1]  وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ، حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ