آرشیف

2015-1-9

محمداسماعیل حقانی

قسوت القــــلب

 

غفلت از نظارت عالم الغیب و بی‌توجهی به هدایت الهی، رویگردانی از راه رشد و صلاح، هواپرستی و ترجیح زندگی دنیا از بدترین نشانه‌های آفت قسوت قلب است. 
قسوت قلب از بزرگ‌ترین مجازات‌هایی است که بنده‌ی مؤمن به آن دچار می‌شود؛ سهل بن عبدالله می‌گوید: هر نوع مجازاتی باعث پاکی می‌شود مگر مجازات قلب که قسوت و سختی به بار می‌آورد(حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء ابی نعیم).
ابن منظور گفته است: قسوت قلب نرمش و مهربانی و کرنش آن را از بین می‌برد.(لسان العرب).
امام قرطبی می‌گوید: قسوت یعنی سختی و تندی و خشکی؛ یعنی قلب توفیق توبه و توفیق شناخت آیات خدا را پیدا نمی‌کند. مالک بن دینار می‌گوید: چهار عامل از بدبختی انسان‌هاست: قسوت قلب، خشکی چشم، آرزوی دراز و حرص و طمع دنیا. (الزهد وصفة الزاهدین/ ابن الاعرابی). ابن قیم می‌گوید: پاک و منزه است خدایی که برخی از دل‌ها را توبه‌کار و تسلیم و برخی را سخت و سنگین ساخته و برای هر یک نیز پیامدهایی قرار داده است از جمله پیامدهای قسوت قلب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-خداوند قسوت قلب را در کتابش نکوهش کرده است و آن را مانعی در پذیرش حقیقت و عمل به آن می‌داند: 
"ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ" [بقره: 74].
پس از آن، دلهای شما سخت شد، همچون سنگ یا سخت‌تر از سنگ. و پاره‌ای از سنگها است که از آن نهرها می‌جوشد، و پاره‌ای از آنها است که می‌شکافد و آب از آن بیرون می‌آید، و پاره‌ای از آنها است که از ترس خدا فرو می‌ریزد. و خدا از آنچه می‌کنید بی‌خبر نیست.
ابن عباس درباره‌ی آیه "و إن من الحجارة" می‌فرماید: "یعنی برخی از سنگ‌ها نرم‌تر از دل‌های شما هستند؛ دل‌هایی که به سوی حق دعوت می‌شوند اما آن را نمی‌پذیرند" (تفسیر ابن کثیر).
2-خداوند سنگ‌دلان را به عذاب دردناکی بیم داده است و سختی و سنگینی قلب را عامل گمراهی و بسته شدن قلب می‌داند: 
"فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ" [زمر: 22]. 
وای بر کسانی که دلهای سنگینی دارند و یاد خدا بدانها راه نمی‌یابد (و قرآن یزدان در آنها اثر نمی‌گذارد!). آنان واقعاً به گمراهی و سرگشتگی آشکاری دچارند.
"فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ" یعنی دل‌هایی که با خواندن کتاب خدا نرم نمی‌شود از آیات او پند نمی‌گیرد و از ذکر و یاد او آرامش نمی‌یابد؛ بلکه از پروردگارش رویگران است و به غیر او رو می‌نهد وای به حال چنین دل‌هایی که شرّشان بزرگ است.
"أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ" چه گمراهی بدتر از روی گرداندن از سرور و مولای آدمیان و کسی که تمام خوش‌بختی انسان‌ها در گرو رو نمودن به اوست؟ آن وقت است قلب انسان از یاد خدا می‌گیرد و بر آن‌چه به زیان اوست روی می‌آورد.(تیسیر الکریم الرحمن).
3-قلب‌های سخت و سنگین ضعیف‌ترین هستند و زودتر از همه شبهات را می‌پذیرند و در دام فتنه و گمراهی می‌افتند. خداوند متعال می‌فرماید: 
"لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ" [حج: 53].
این وسوسه‌های شیطانی بدان خاطر است که خداوند می‌خواهد آنها را آزمایش کسانی سازد که در دلهایشان بیماری (نفاق ریشه دوانده) است، و آزمون کسانی کند که سنگین دل (از کفر و ضلال) هستند، و مسلّماً ستمگران (منافق و کافر نام، با برنامه‌های الهی به ویژه اسلام) عداوت عمیق و مخالفت سختی داشته و دارند.
"وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ" یعنی قلب سخت و سنگینی که هیچ هشدار و تذکری در او کارگر نیست و به خاطر سختی و سنگینی چیزی از خدا و رسولش درک نمی‌کند؛ وقتی به وسوسه‌های شیطان گوش می‌سپارد آن را دلیلی بر باطلش قرار می‌دهد؛ با حق به مجادله برمی‌خیزد و با خدا و رسولش ستیز می‌کند. به همین خاطر خداوند متعال می‌فرماید: "وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ" یعنی ستیز با خدا و دشمنی با حق و مخالفت با آن. چنین کسانی از راه راست به دورند و دلایل شیطان باعث فتنه‌ی آنان شده است و پلیدی درون‌شان را آشکار کرده است. (تیسیر الکریم الرحمن).
4-زوال نعمت‌ها و فرود آمدن بلا و مصیبت: خداوند متعال می‌فرماید: 
"وَلَقَدْ أَرْسَلنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ(*) فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَـكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (*) فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ" [انعام: 42- 44].
(ای پیغمبر! ناراحت مباش که پیغمبران زیادی را) ما به سوی ملّتهائی که پیش از تو بوده‌اند گسیل داشته‌ایم آنان را به سختیها و زیانها گرفتار و به شدائد و بلایا دچار ساخته‌ایم تا بلکه خشوع و خضوع نمایند.
آنان چرا نباید هنگامی که به عذاب ما گرفتار می‌آیند، خشوع و خضوع کنند ولی دلهایشان سخت شده است و اهریمن (هم) اعمالی را که انجام می‌دهند برایشان آراسته و پیراسته است.
هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند درهای همه چیز (از نعمتها) را به رویشان گشودیم تا آن گاه که بدانچه بدیشان داده شد، شاد و مسرور گشتند ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم (و به عذاب خود مبتلا کردیم) و آنان مأیوس و متحیّر ماندند (و به سوی نجات راه نبردند).
"وَلَـكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ" یعنی این دل‌ها هیچ گونه نرمشی ندارد که بتواند تضرع و زاری کند و سرزنش‌پذیر باشد؛ آری به چنین دل‌هایی مبتلا شده‌اند. "وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ" یعنی شرک که مانع تضرع‌شان می‌شود و تنها مانع در برابر آنان قسوت قلب و احساس غرور نسبت به اعمالی است که برای آنان آراسته شده است.(تقسیر قاسمی).
علاج قسوت قلب: 
•ذکر خدا و قرائت قرآن از اسباب نرمش قلب است و خداوند متعال فرموده است: 
"الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ" [رعد: 28]. 
آن کسانی که ایمان می‌آورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا می‌کند. هان! دلها با یاد خدا آرام می‌گیرند.
"لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ" [حشر: 21]. 
اگر ما این قرآن را برای کوهی فرو می‌فرستادیم، کوه را از ترس خدا، کرنش‌کنان و شکافته می‌دیدی! ما این مثالها را برای مردمان بیان می‌داریم، شاید که ایشان بیندیشند.
این دعوت خداوند است که از بندگانش می‌خواهد در قرآن تدبر کنند؛ اگر قلب‌هایشان همانند کوه سفت و سنگین باشد بدانند که اگر همین قرآن بر کوه نازل می‌شد از خشیت و ترس خداوند کرنش‌کنان و شکافته می‌شد؛ زیرا قرآن در قلب‌ها تأثیر شگرفی دارد. پندها و آموزه‌های قرآنی به طور مطلق بی‌بدیل هستند و اوامر و نواهی آن حکمت‌ها و منافع فراوانی دارند؛ این حکمت‌ها با روح انسان‌های بسیار سازگار است و بر جسم‌ها آسان؛ هیچ تکلفی ندارد و تناقض و اختلافی در آن دیده نمی‌شود. در خواندن آن گرانی و دشواری نمی‌یابی و برای هر زمان و مکانی صلاحیت دارد. برای بنده‌ی مؤمن هیچ چیزی همانند تفکر در قرآن و تدبر معانی آن سودمند نیست. تفکر در قرآن گنجینه‌ی علم را به روی او می‌گشاید و راه‌های خیر و شر را برایش روشن می‌کند و او را به اخلاق نیک و رفتار پسندیده رهنمون می‌شود و از صفت‌های زشت و ناپسند باز می‌دارد. (تیسیر الکریم الرحمن / السعدی).
•زیارت قبور، عیادت بیماران، زهد و پارسایی در نیا و یاد آخرت و مرگ از دیگر عوامل علاج قسوت قلب است. مسلم و ابن ماجه از ابوهریره روایت کرده‌اند که رسول خدا فرموده است: به زیارت قبور بروید که شما را به یاد آخرت می‌اندازد. ترمذی در سنن خود از حدیث ابی هریره آورده است که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: از چیزی که لذت‌های شما را مکدر می‌کند یعنی مرگ زیاد یاد کنید. 
مناوی گفته است: از مفیدترین دواهای قسوت قلب زیارت قبور و اندیشیدن در احوال مردگان و حوادث پس از مرگ از زنده شدن دوباره تا جمع شدن در صحرای محشر است. یاد مرگ که جدا کننده‌ی دوستان و یاران از هم‌دیگر است، مشاهده‌ی افراد در حال مرگ، شستن مردگان و نماز گزاردن بر آنان موعظه و پند بسیار مفیدی است. 
•اطعام بی‌نوایان و دست کشیدن بر سر یتیم: از ابودرداء روایت است که فرمود: پیامبر اکرم(ص) به کسی که از قسوت قلبش می‌نالید فرمود: آیا می‌خواهی قلب نرم شود و به خواسته‌هایت دست یابی؟ پس به یتیم رحم کن و دست نوازش بر سرش بکش و از خوراک خود به او بده تا قلبت نرم شود و به خواسته‌ات دست یابی. (طبرانی). 
ملا علی قادری در شرح این حدیث می‌گوید: رسول خدا به آن مرد که از قسوت و سختی قلب و عدم نرمش آن و بی‌رحمی و بی‌الفتی آن می‌نالید فرمود: بر سر یتیم دست نوازش بکش تا مرگ را به خاطر آوری و زندگی را به غنیمت شماری چرا که قسوت از غفلت پدید می‌آید؛ به بینوایان غذا بده تا آثار نعمت خدا را در خود احساس کنی که چگونه تو را بی‌نیاز و دیگران را نیازمندت کرده است تا قلبت نرم شود و سنگینی آن از بین برود. شاید به این خاطر این دو عمل را سفارش کرده است که مهربانی با کوچک و بزرگ موجب مهربانی خدا با بنده‌اش می‌شود؛ بنده‌ای که خود را با صفات الهی آراسته است. پس رحمتش را بر او فرو می‌فرستد و قسوت و سختی را از قلبش می‌زداید و نتیجه آن می‌شود که انسان مؤمن برای به دست آوردن اخلاق زیبا باید از راه علمی یا عملی یا ترکیبی از این دو وارد شد.
•دعا و پناه بردن به خدا؛ پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: "يا مقلب القلوب ثبت قلبي على دينك" ای گرداننده‌ی دل‌ها، دل‌های ما را بر دینت استوار دار. ثابت لبنانی می‌گوید: من می‌دانم چه وقت دعایم مستجاب می‌شود. گفتند: چگونه؟ گفت: هر گاه موی بر اندامم سیخ شود و قلبم بلرزد و چشمانم پر از اشک شود آن وقت است که دعایم مستجاب می‌شود. 
عبدالله بن مسعود می‌گوید: قلبت را در چهار هنگام طلب کن؛ هنگام گوش دادن به قرآن، در مجالس ذکر، در حین خواندن نماز و در جاهای خلوت؛ اگر آن را نیافتی از خدا بخواه تا تو را قلبی عنایت کند چرا که این قلب سزاوار تو نیست. قلب نیز همانند بدن بیمار می‌شود و شفای آن توبه است؛ همانند بدن گرسنه و تشنه می‌شود که آب و غذایش محبت و بازگشت به سوی خداست؛ همانند بدن عریان می‌شود که لباسش تقوای خداست. "وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ" و همانند آهن زنگار می‌زند که جلایش استغفار است.
ابن قیم می‌گوید: دل‌ها همانند بدن‌ها بیمار می‌شوند و شفای آن در توبه و مراقبت است؛ همانند آینه غبار می‌گیرد که جلای آن ذکر است؛ همانند بدن عریان می‌شود که زینتش تقواست و گرسنه و تشنه می‌شود که مایه سیری آن شناخت و محبت و توکل به خدا و بازگشت به سوی او و خدمت است.

والسلام علیکم السلام ورحمة الله وبرکاته 
محمداسماعیل حقانی