آرشیف

2015-1-9

محمداسماعیل حقانی

بسوى نــــــــــــــــــــــــــــور

 

اين کتاب ترجمه کتاب
تطهير الجنان والأرکان
عن الشرک والکفران
میباشد 

فهرست مطالب
مقدمه
انواع توحيد
1- توحيد ربوبيت
دليل اثبات توحيد ربوبيت
دليل قبول داشتن مشرکين توحيد ربوبيت را
2- توحيد الوهيت
معني عبادت
وقوع اولين شرک بر روي زمين
انواع عبادات:
رکوع و سجده
نماز و ذبح
نذر و طواف
قسم
استعانت
ترس
توکل
استغاثه
تفاوت بين توحيد ربوبيت و توحيد الوهيت
معني«لا إله إلا الله»
معني«محمد رسول الله»
بيان عدم وجود واسطه و ميانجي بين خالق و مخلوق مگر در ابلاغ و رساندن دين
توسل و شبهات پيرامون آن
3- توحيد اسماء و صفات

بسم الله الرحمن الرحيم
مقدمه
الحمد لله الذي أمرنا بالعبادة، وبطاعته وطاعة رسوله، ووعدنا بالحسني مع الزيادة. والصلاة والسلام علي سيدنا محمد، البالغ منتهي الشرف والسيادة، وعلي آله وأصحابه الذين منحهم الله العزة والسعادة.
اما بعد:
برادران عزيز! بايستي بدانيم اسلام از زمان ظهور تا به امروز مورد دشمني اقوام بسياري همچون قريش، يهود، فارس ها، روم، تاتارها و صليبي ها قرار گرفته است. و ليکن الله تعالي اين دين را پابرجا قرار داده و دشمنان آن را خوار و ذليل گردانيده است.
ولي بازهم دشمنان اسلام در صدد هستند تا که شايد به خيال باطل خود بتوانند اسلام را از بين ببرند. و به همين دليل هر وقت نقشه اي بي اثر و باطل مي گردد، نقشه اي ديگر مي ريزند.
حتي بسياري از آنها با داخل شدن در دين اسلام، سعي کردند عقائد فاسد خود را در بين مسلمين رواج دهند. تا بدين طريق اسلام حقيقي را از بين ببرند. از خطرناکترين اين عقايد که متأسفانه توانستند آن را در بين بسياري از مسلماناني که از اسلام حقيقي چندان اطلاعي نداشتند، رواج دهند، روش قبر پرستي وصوفي گري بود.
اينها مسلمانان غافل را به سوي پرستيدن قبرها دعوت کردند و بر روي اين قبرها گنبدهاي بسيار عظيمي برپا داشتند. و آنها را همچون قصرها آراستند. و خدمتکاراني در کنار اين قبرها گماشتند تا که مردم را به دور آنها طواف دهند، و به آنها ياد دهند که چگونه بجاي اينکه دست دعا بسوي الله تعالي دراز کنند، از اين مردگان حاجات خود را طلب نمايند. اين بلاي عظيم تقريبا تمام کشورهاي اسلامي را در برگرفت و مسلمانان بسياري را فريب داد، مگر کسانيکه اسلام حقيقي را شناخته بودند و مي دانستند که توحيد يعني چه و شرک چيست.
اما کسانيکه از شرک بودن اينگونه اعمال اطلاعي نداشتند، در دام دشمنان اسلام افتاده و با زاري و خواري به زيارت اين مردگان رفته و از آنها خواستند که حاجت هايشان را بر آورده سازند. و چيزي که باعث تأسف شديد است، اينست که بعضي از کسانيکه ادعاي عالم بودن مي کنند، بر اينگونه اعمال شرک آلود صحه گذارده و براي رسيدن به مال، مردم بي اطلاع را بسوي اينگونه اعمال دعوت مي کنند اما اگر عالم مخلصي براي مردم روشن سازد که انجام دادن اينگونه اعمال در اسلام حرام است، نصيب او ضرب و شتم و يا حتي زندان خواهد بود. مي توان علماء را در رابطه با اين بدعتها و اعمال شرک آلود به سه دسته تقسيم کرد:
1- گروهي بر اين بدعتها و اعمال شرک آلود صحه مي گذارند. و حتي مردم را بسوي اينگونه اعمال فرا مي خوانند. مخصوصا اگر از اين طريق صاحب منفعتي هم گردند.
2- گروهي حق را مي دانند و مي فهمند که اينگونه اعمال شرک است، اما بخاطر اينکه ممکن است مردم را از خود برنجانند و زندگيشان در خطر بيفتد سخني نمي گويند و ساکت و آرام برجاي خود نشسته اند، واين ضرب المثل را شعار خود قرار داده اند که:
خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو
3- گروهي سوم علماي پاک و مخلصي هستند که مردم را بسوي اسلام راستين فرا مي خوانند و شب و روز خود را در دعوت دادن بسوي توحيد و ترک شرک و خرافات صرف مي کنند. و در اين راه سختيهاي فراواني را متحمل مي شوند. اما اينگونه علماء متأسفانه بسيار کم يافت مي شوند.
در پايان اين مقدمه اميدوارم که الله تعالي نوشتن اين کتاب در علم توحيد را عملي خالصانه براي خود قرار دهد. و آن را سببي گرداند براي رسيدن به جنات نعيم. وصلي الله علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه و التابعين.
احمد بن حجر
فهرست

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين . اما بعد:
الله تعالي فرموده است:
)وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلا لِيَعْبُدُونِ( (سورة الذاريات: 56).
«جن و انس را خلق نکردم، إلاّ براي اينکه فقط مرا عبادت کنند».
پس الله تعالي ما را براي اين آفريده است که فقط او را عبادت کنيم. و اين همان توحيدي است که تمام انبياء –عليهم الصلاة والسلام- از نوح u گرفته تا محمد r به خاطر دعوت دادن بسوي آن به پيامبري گزيده شدند.

انواع توحيد
توحيد به سه نوع تقسيم مي شود:
1- توحيد ربوبيت
2- توحيد الوهيت
3-توحيد اسماء وصفات

1- توحيد ربوبيت
و آن اعتقاد داشتن به اين است که الله تعالي خالق بندگان و روزي رساننده آنها است، و اوست که به آنها زندگي مي بخشد و سپس آنها را مي ميراند و همچنين ميشود گفت که توحيد ربوبيت يعني منفرد دانستن الله تعالي به افعالي که مخصوص او است، افعالي همچون خلق کردن و روزي رساندن. به اين نوع توحيد تمام انسانها حتي يهود و نصاري و مجوس نيز اقرار داشته اند و هيچکس آن را رد نکرده است بجز کساني که در گذشته بنام دَهْرِيه و امروز بنام کمونيست شناخته مي شوند.
دليل اثبات توحيد ربوبيت
بايستي به ناداناني که وجود الله تعالي را منکر مي شوند، گفته شود هيچ عاقلي قبول نمي کند که اثري بدون مؤثر و يا فعلي بدون فاعل و يا مخلوقي بدون خالق وجود داشته باشد.
و چيزي که تمام عقلاء آنرا قبول دارند اين است که اگر انسان سوزني ببيند يقين پيدا خواهد کرد که اين سوزن را صانعي دُرست کرده است. پس چگونه امکان دارد که اين عالم پر عظمت بدون خالق باشد؟ و با اين نظم عجيبي که در بين سيارات و کهکشانها و تمام مخلوقات چه در زمين و چه در آسمان وجود دارد، بدون مُنَظِّم بوجود آمده باشد؟
براستي هر کس که صاحب ذره اي عقل و فهم باشد، پي بوجود خالق آسمان و زمين خواهد برد.
الله تعالي مي فرمايد:
)أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ( (سورة الطور/ 35).
«آيا بدون خالق خلق شده اند؟ يا اينکه خود شان، خود را خلق کرده اند؟». بديهي است که هيچ مخلوقي بدون آفريننده بوجود نمي آيد و همچنين امکان ندارد که چيزي خالق خود باشد. چون در اين صورت آن چيز بايستي در آن واحد هم خالق باشد و هم مخلوق، و اين امکان ندارد.
در اين صورت تنها جوابي که باقي مي ماند اين است که الله تعالي، خالق آسمانها و زمين است. به اين مطلب حتي مشرکين نيز اقرار داشتند. الله تعالي مي فرمايد:
)وَلَئِن سَأَلْتَــهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَـهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ( (سورة الزخرف/ 9).
«اي رسول الله! اگر از اين مشرکين بپرسي که چه کسي آسمانها و زمين را خلق کرده است، خواهند گفت: آنها را الله عزيز و عليم خلق کرده است».
اما دهريون و کمونيستها معتقدند اين طبيعت است که همه چيز را خلق کرده است.
ما مي دانيم طبيعتي که اينها را آنرا مي پرستند در واقع همين مخلوقاتي هستند که الله تعالي آنها را خلق کرده است، مانند آسمان و زمين و خورشيد و ماه و درياها و… و اين طبيعت آنچنان که مي بينيم نه داراي حيات است و نه علم و نه شنوائي و نه بينائي و نه… پس چطور ممکن است طبيعتي که خود فاقد اينگونه صفات است مخلوقي همچون انسان بيافريند که داراي اين صفات مي باشد؟
پس واضح است که اين دهريون و کمونيستها فقط به خاطر جهل و دشمني با اديان است که وجود خالق را منکر مي شوند. واين انکار معمولا از چهار چوب زبان فراتر نمي رود. و اگر شما کسي از آنها را وقتي که مصيبتي بر او واقع گشته ببنيد، خواهيد دانست که چطور در آن موقع رو بسوي خالق زمين و آسمان مي کند و افکار کفر آميز خود را رها مي سازد. اما وقتيکه مصيبت از او دور شد، دوباره به انکار کسي مي پردازد که تا چندي پيش رو بسوي او آورده بود.
و دليل ديگري که خالق بودن طبيعت را رد مي کند اين است که انسان توانسته است در بسياري از امور بر طبيعت چيره شود. انسان کوهها را صاف مي کند، درياهاي خروشان را در کنترول خود در مي آورد، به اعماق اقيانوسها مي رود، و در دل آسمانها نفوذ مي کند، و هنگاميکه شب فرا مي رسد با استفاده از برق آن را به روز تبديل مي کند و… پس بايد پرسيد اين چه خالقي است که اينگونه از مخلوق خود شکست خورده است؟!
پس حق همانطور که الله سبحانه و تعالي مي فرمايد اين است که:
)اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ( (سورة الزمر: 62).
«خالق تمام مخلوقات الله است. و او است که تدبير تمام چيزها را بدست دارد».
فهرست
دليل قبول داشتن مشرکين توحيد ربوبيت را
الله تعالي مي فرمايد:
)وَلَئِن سَأَلْـتَــهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ( (سورة لقمان: 25).
«(اي رسول الله!) اگر از اين مشرکين بپرسي که چه کسي آسمانها و زمين را خلق کرده است، خواهند گفت: الله. بگو: الحمد لله (که خود تان اعتراف کرديد)، ولي اکثر آنها نمي دانند (که فقط خالق است که بايستي عبادت شود)».
وهمچنين الله تعالي مي فرمايد:
)قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ # فَذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ( (سورة يونس: 31-32). 
«اي رسول الله به اين مشرکين بگو، کيست که از آسمان و زمين به شما روزي مي رساند؟ و يا اينکه چه کسي مالک و آفريننده گوشها و چشمهاي شماست؟ و چه کسي بوجود مي آورد جاندار را از بي جان (مانند بوجود آمدن انسان از نطفه و پرنده از تخم) و بوجود مي آورد بي جان را از جاندار (مانند بوجود آمدن نطفه از انسان و تخم از پرنده)؟ و چه کسي امور هستي را اداره مي کند؟ خواهند گفت: الله. پس به آنها بگو: آيا از عقاب او نمي ترسيد که اينگونه در عبادت تان با او شريک قرار مي دهيد؟ اوست رب برحق شما. بغير از حق چه چيزي جز گمراهي وجود دارد؟ پس چگونه از حق روي مي گردانيد و بسوي باطل و گمراهي مي رويد؟ و همچنين الله سبحانه و تعالي مي فرمايد:
)وَلَئِن سَأَلْتَــهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَـهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ( (سورة الزخرف/ 9).
«اي رسول الله! اگر از اين مشرکين بپرسي که چه کسي آسمانها و زمين را خلق کرده است، خواهند گفت: آنها را الله عزيز و عليم خلق کرده است».
پس اين آيات اين امر را براي ما واضح گردانيد که مشرکين معتقد بوجود الله سبحانه و تعالي بودند، و همچنين به اينکه خالق و روزي رساننده آنها اوست ايمان داشتند اما گمراهي آنها در اين بود که در عبادات خود با الله Y شريک قرار مي دادند و ديگر معبودات را واسطه اي بين خود و او مي پنداشتند.
پس روشن مي گردد که ايمان داشتن به توحيد ربوبيت به تنهائي، انسان را مسلمان نمي سازد، و او را از عذاب آخرت نجات نمي دهد، مگر اينکه همراه با توحيد ربوبيت به توحيد الوهيت نيز ايمان بياورد و به آن در زندگي خود عمل کند.
فهرست
2- توحيد الوهيت
و به آن توحيد عبادت نيز گفته مي شود، و مراد از آن اين است که انسان تمام انواع عبادات را فقط براي الله تعالي بجا بياورد. چون اوست که فقط شايستگي عبادت شدن را دارد. وغير از او هيچکس ولو اينکه داراي مقام و منزلت والايي چه دنيوي و چه ديني باشد، شايستگي عبادت شدن را ندارد. واين همان توحيدي است که الله تعالي بخاطر آن انبياء و پيامبران (عليهم السلام) را بسوي امتهايشان مبعوث داشت. و قرآن بهترين شاهد بر اين امر است.
الله تعالي در مورد نوح u مي فرمايد:
)وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ# أَن لاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ( (سورة هود: 25-26).
«و بي شک ما نوح را بسوي قومش فرستاديم تا که به آنها بگويد من برحذر دارنده آشکاري براي شما هستم، بسوي اين که غير از الله را عبادت نکنيد، من از عذاب روز قيامت بر شما مي ترسم).
و همچنين الله I در مورد هود u مي فرمايد:
)وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ( (سورة هود: 50).
«و بسوي قوم عاد پيامبري از خود شان بنام هود فرستاديم او به آنها گفت: اي قوم من! فقط الله را عبادت کنيد، براي شما معبودي بحقي جز او نيست، و شما با عبادت کردن اين معبودات باطل به الله تعالي افتراء مي زنيد چونکه إله بحقي جز او نيست».
و همچنين الله I در مورد صالح u مي فرمايد:
)وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ( (سورة هود: 61).
«و بسوي قوم ثمود پيامبري از خود شان بنام صالح فرستاديم، او به آنها گفت: اي قوم من! فقط الله را عبادت کنيد، براي شما معبود بحقي جز او نيست».
و همچنين الله I در مورد شعيب u مي فرمايد:
)وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ( (سورة هود: 84).
«و بسوي قوم مدين پيامبري از خود شان بنام شعيب فرستاديم او به آنها گفت: اي قوم من فقط الله را عبادت کنيد، براي شما معبود بحقي جز او نيست».
و همچنين الله تعالي از قوم موسي u مي فرمايد:
)قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَـهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ( (سورة الأعراف: 140).
«موسي گفت: چگونه براي شما معبودي جز الله قرار دهم؟ (در حاليکه خود تان نشانه هاي عظمت و قدرت او را ديديد و همچنين او با إعطا کردن نعمت هاي فراوان) شما را بر ديگر انسانهاي (زمان تان) برتري داده است».
و همچنين الله تعالي از قول عيسي u مي فرمايد:
)إِنَّ اللّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَـذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ( (سورة آل عمران: 51).
«بي شک، الله، رب من و شماست، پس فقط او را عبادت کنيد. اين (يعني فقط الله را عبادت کردن) راه مستقيم و صحيح مي باشد».
و همچنين الله تعالي به رسول الله r امر کرده است تا که به اهل کتاب بگويد:
)قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ( (سورة آل عمران: 64).
«بگو: اي اهل کتاب! بياييد بسوي کلمه حق و عادلانه اي که بين ما و شما يکسان باشد. و آن اين است که جز الله را عبادت نکنيم و با او چيزي شريک قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي ديگر را براي خود رب قرار ندهند».
در اين آيه الله تعالي به رسول الله r امر مي کند که به يهود و نصاري بگويد که رو بسوي توحيد بياورند و عقايد باطل خود، مانند عقيده دشتن به الوهيت و ربوبيت مسيح و عزير -عليهما السلام- را ترک کنند.
و همچنين الله تعالي تمام بشريت را مورد خطاب قرار مي دهد و مي فرمايد:
)يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ( (سورة البقرة: 21).
«اي انسانها، فقط رب تان که شما و انسانهاي قبل از شما را خلق کرده است، عبادت کنيد تا که پرهيزگار شويد».
پس، از اين آيات نتيجه مي گيريم که تمام انبياء و رسل به خاطر اين به پيامبري مبعوث گشتند تا که امتهاي خود را بسوي توحيد الوهيت دعوت دهند و آنها را از شريک قرار دادن با الله تعالي در عبادات برحذر دارند همانطوري که الله تعالي مي فرمايد:
)وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ( (سورة النحل: 36).
«و بي شک در هر امتي پيامبري مبعوث داشتيم براي دعوت کردن بسوي اينکه الله را عبادت کنيد و از طاغوت دوري جوئيد»([1]).
فهرست
معني عبادت
در لغت عبادت به معني فروتني و تحت فرمان بودن است. 
ودر شرع معناي آن همانطور که شيخ الإسلام ابن تيميه –رحمه الله- مي گويد: عبادت يعني اطاعت کردن از اوامري که الله تعالي از طريق انبياء ما را به آنها امر کرده است.
و همچنين شيخ الإسلام ابن تيميه در تعريفي ديگر از عبادت مي گويد: تمام اعمال و اقوال و افعال ظاهري و باطني که الله تعالي آنها را دوست مي دارد، نوعي عبادت مي باشند.
پس بر هر فرد مسلمان واجب است که تمام انواع عبادات را فقط براي الله تعالي بجا آورد. و همچنين بجا آوردن اين عبادات بايستي بصورتي باشد که رسول الله r براي ما روشن ساخته است([2]).

وقوع اولين شرک بر روي زمين
بايستي دانست که اولين شرک در قوم نوح u بوجود آمد. و به همين سبب الله تعالي نوح u را در ميان اين قوم مبعوث داشت تا که آنها را بسوي توحيد و ترک عبادت غير او دعوت کند. اما قوم نوح u بجاي اينکه از سخنان پيامبر شان اطاعت کنند، به دشمني با او پرداختند و او را مورد آزار و اذيت قرار دادند، و همانطور که قرآن از آنها نقل مي کند گفتند:
)وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا( (سورة نوح: 23).
«و گفتند معبودات خود را ترک نکنيد، ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر را رها نسازيد».
در صحيح بخاري رحمه الله از ابن عباس –رضي الله عنهما- در مورد اين آيه روايت شده است که: اين اسمها نامهاي افراد صالحي از قوم نوح u بوده است. هنگامي که اين افراد فوت کردند شيطان به قوم آنها الهام کرد که مجسمه هايي به صورت آنها بسازند و در مجلسي که اين اشخاص در آن نشستند بگذارند تا اين امر سبب شود که آنها هميشه اين افراد صالح و عبادات زياد شان را بخاطر داشته باشند و با إلهام گرفتن از آنها عبادت شان را زياد کنند. و اين قوم فريب شيطان را خوردند و اينکار را انجام دادند. سپس به مرور زمان وقتي که اين نسل از بين رفت و نسلهاي ديگري آمدند شيطان به آنها گفت که پدران شما اين مجسمه ها را مي پرستيدند. پس آنها نيز به عبادت کردن اين مجسمه پرداختند وبدين صورت شرک بر روي زمين ظاهر شد».
پس دانستيم که سبب بوجود آمدن اولين شرک غلو کردن در ارج نهادن بر افراد صالح مي باشد و غلو يعني زياده روي کردن در ستايش و بزرگداشت افراد صالح چه اين زياده روي در هنگام سخن گفتن باشد و چه در قلب.
و به همين سبب الله تعالي مي فرمايد: )يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ( (سورة النساء: 171).
«اي يهود و نصاري در امور دين تان غلو و زياده روي نکنيد، چيزي جز حق، به الله تعالي نسبت ندهيد. بي شک عيسي پسر مريم رسول و فرستاده الله است که او را مانند ديگر مخلوقات بوسيله کلمه کُنْ (کن باش، بوجود بيا) خلق کرده است».
لفظ اين آيه گرچه خطاب به يهود و نصاري است اما در عين حال به مسلمانان نيز هشدار مي دهد که از خطاهاي که اين اقوام مرتکب شدند برحذر باشند تا مانند آنها به گمراهي و ضلالت کشيده نشوند».
و به همين سبب در حديث صحيحي که از عمر بن الخطاب t روايت شده است آمده است که رسول الله r فرموده:
«لا تَطْرُوني كما أطْرَت النصارى عيسى بنَ مريمَ، إنمّا أنا عبدٌ، فقولوا عبدُ اللهِ ورَسَوُله». 
« شما مانند نصاري که در مدح عيسي بن مريم زياده روي کردند ، در مدح و ستايش من زياده روي نکنيد. من بنده اي از بندگان الله تعالي مي باشم.پس در مورد من بگوييد: عبدالله و رسول او»
اما متأسفانه بسياري از مسلمانان اين امر رسول الله r را زير پا گذاشته و در مدح و ستايش او r غلو و زياده رويهاي فراوني را مرتکب شدند. و بسياري از اين غلوها، نوعي شريک قرار دادن با الله تعالي مي باشد. و همچنين بر روي بعضي از قبرها گنبدهاي عظيمي بر پاداشتند و در کنار آنها نماز خواندن پرداختند و به دور اين قبور مشغول طواف گشتند. و در هنگام نياز داشتن به چيزي و يا در هنگاميکه در مصيبتي قرار مي گرفتند، دست دعا بسوي اين مردگان بلند مي کردند. و اين امر را به فراموشي مي سپردند که مردگان اگر مي توانستند کاري بکنند خود را از زير خاک بدر مي آوردند. عائشة رضي الله عنها مي گويد: هنگامي که رسول الله r در بستر مرگ بود وقتيکه سختي بر او شدت مي گرفت پارچه اي را بر روي صورت خود مي انداخت و هنگاميکه شدت بيماري کم شد پارچه را بر مي داشت. و همين حالت بود که رسول الله r فرمود: لعنت الله تعالي بر يهود و نصاري باد که قبور انبياء خود را محلي براي عبادت کردن و سجده کردن قرار دادند. عائشة رضي الله عنها در ادامه کلام خود مي گويد:«رسول الله r با اين سخن خود مسلمانان را از اين عمل برحذر داشت. و اگر اين سخن رسول الله r نمي بود قبر او از سائر قبرها متميز ساخته مي شد و ليکن ترس از اينکه قبر رسول الله r تبديل به محلي براي عبادت کردن و سجده کردن شود ، مانع اينکار شد. 
(اين حديث را بخاري و مسلم روايت کرده اند) در اين حديث رسول الله r بيان مي کند که الله تعالي يهود و نصاري را بخاطر اينکه قبرهاي انبياء خود را محلي براي عبادت کردن و سجده کردن قرار دادند، مورد لعنت خود قرار داد. اين سزاي کساني است که بر روي قبرهاي انبياء و پيامبران گُنبد بنا مي کنند و آنها را محلي براي عبادت کردن الله تعالي قرار مي دهند. پس سزاي کسانيکه قبرهاي اشخاص را محل عبادت قرار مي دهند که بمراتب داراي منزلتي پايين تر از انبياء هستند، چه خواهد بود؟ و همچنين اشخاص ديگري نيز فرمايشات رسول الله r را زير پا گذاشتند و در مدح و تمجيد او زياده روي و غلو کردند، اينها مي گفتند که رسول الله r علم غيب داشت و از آن باخبر بود. در حاليکه الله تعالي در قرآن مجيد مي فرمايد: 
)وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ( (سورة الأنعام/59).
«و نزد اوست ( يعني الله تعالي) مخازن غيب کسي جز او از آنها خبر نيست»
وهمچنين الله سبحانه و تعالي مي فرمايد:
)إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (.(سورة لقمان/34).
«بي شک الله مي داند که قيامت چه وقتي بر پا مي شود و اوست که سبب بارش باران شده و به وقت و محل آن آگاه است و مي داند بچه اي که در رحم مادر است آيا پسر است يا دختر، آيا فردي صالح خواهد بود و يا بد. و هيچکس نمي داند که فردا بر او چه خواهد گذشت. و هيچکس نمي داند در چه سر زميني مي ميرد. براستي که الله بسيار عالم و بسيار داناست». 
زجاج مي گويد: هرکس ادعا کند که يکي از اين امور پنجگانه را مي داند، به قرآن کفر و رزيده است چونکه سخن او مخالف قرآن است.
همچنين الله تعالي به رسول الله r امر مي کند که بگويد: 
)وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ( (سورة الأعراف/188).
«بگو اگر من از غيب اطلاع داشتم براي خود خير بيشتري کسب مي کردم و به من ضرر و زياني نمي رسيد».
وهمچنين الله تعالي به رسول الله r امر مي کند که بگويد: 
) قُل لا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلا اللَّهُ ( (سورة النمل / 65).
«بگو تمام کساني که در آسمانها و زمين هستند غيب را نمي دانند، مگر الله».
پس اين آيات بوضوح روشن مي گردانند که کسي جز الله تعالي غيب را نمي داند. و به همين سبب عائشة رضي الله عنها مي گويد: «کسيکه گمان کند محمد r غيب مي دانسته بدرستيکه دروغ بزرگي به الله تعالي بسته است و امّا اموري که رسول الله r در آنها از غيب سخن گفته است ، اين امور را الله تعالي بوسيله وحي به او ياد داده است. 
فهرست 
انواع عبادات
عبادت انواع بسيار زيادي دارد. و ما در اين بخش بعضي از آنها را همراه بادليل شان ذکر مي کنيم.
1 و 2- رکوع و سجده:
الله تعالي مي فرمايد: 
) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ( (سورة الحج/ 77).
«اي مؤمنين به رکوع رويد و سجده کنيد (مراد نماز خواندن است. و چونکه رکوع و سجده از اشرف ترين ارکان نماز هستند به جاي نماز، اين دو رکن آن ذکر شده است) و رب تان را عبادت کنيد و اعمال خير انجام دهيد تا رستگار شويد».
3 و4- نماز و ذبح:
الله تعالي مي فرمايد:
)قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ _ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ ( (سورة الأنعام / 163،162).
«بگو بي شک نمازم و قرباني ام و زندگيم و وفاتم براي الله ، رب عالميان است، شريکي براي او نيست و امر شده ام که عبادات خود را فقط براي الله بجا آورم و من اولين مسلمان در امتم مي باشم». وهمچنين الله سبحانه و تعالي مي فرمايد: 
) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ _ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الأَبْتَرُ( (سورة الكوثر/ 3،2).
«پس نماز بخوان براي ربت و براي او ذبح کن بي شک دشمنت است که از هر گونه خيري محروم مي باشد». 
وهمچنين رسول الله r مي فرمايد: « لعَنَ اللهُ من ذَبَح لِغير الله».
«الله لعنت کرده است کسي را که براي غير او ذبح کند».
فهرست
5 و6- نذر و طواف:
الله تعالي مي فرمايد:) وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ، وليَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ( (سورة الحج/ 29).
«وبه نذرهاي خود وفا، و به دور خانه کعبه طواف کنند».
7- قسم:
در حديث ابن عمر رضي الله عنهما آمده است که رسول الله r فرمود «مَنْ حَلَفْ بغيرِ اللهِ فقد أشرك». وفي لفظ « فقد كفر».
« کسيکه به غير الله قسم بخورد، شرک ورزيده است». ودر لفظ ديگري: « کسيکه به غير الله قسم بخورد، کفر ورزيده است».
متأسفانه چه بسيارند کسانيکه به سبب جهل و ناداني در اين نوع از شرک و کفر واقع گشته اند و به جاي اينکه به الله قسم بخورند به جان بچه هايشان و يا به اشخاص ديگر قسم مي خورند. 
8- استعانت:
الله تعالي می فرمايد: )إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ( (سورة الفاتحة / 5).
« فقط تو را عبادت مي کنيم و فقط از تو استعانت و کمک مي جوئيم».
«بايد دانست که مراد از استعانت جستن، کمک طلبيدن در اموري است که اين امور را کسي جز الله تعالی نمي تواند انجام دهد. و يا ممکن است بر آورده کردن شي مطلوب در قدرت انسان باشد، ولي انساني که از او استعانت جسته مي شود در نزد شخص نباشد. مانند کسيکه دستش را بلند کرده و از شخصي که کيلو مترها از او دور مي باشد طلب بر آورده کردن حاجتش را کند».
وهمچنين در حديث امده است که رسول الله r فرموده: 
«إذا سألتَ فاسأل اللهَ، و إذا استْعَنت فاستعِن باللهِ».
« هنگامی که چيزی خواستی، انرا از الله بخواه و هنگاميکه طلب کمک کردی، از الله تعالی طلب کن».
فهرست
9- ترس:
الله جل جلاله می فرمايد:
)فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ( (سورة آل عمران /175).
«پس از آنها نترسيد و فقط از من بترسيد اگر واقعاً مؤمن هستيد».
«مراد ما در اينجا از ترس، ترس غيب مي باشد مانند اينکه در دل ما از شخصی که کيلو مترها با ما فاصله دارد و صدای ما را نمی شنود و يا اينکه در قبر قرار دارد، نوعی ترس و خوف از او وجود داشته باشد، که مبادا اگر فلان حرف را بزنيم و يا فلان کار را انجام دهيم، او از ما نارحت می شود و به ما آسيب و زيان می رساند».
10- توکل: 
الله سبحانه و تعالی می فرماید:
)وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ( (سورة المائدة / 23).
«و بر الله توکل کنيد اگر واقعاً مؤمن هستيد».
« ممکن است ما بعضي از امور خود را به ديگران واگذار کنيم. و اين هيچ اشکالي ندارد. البته بايستي دو چيز را مراعات کنيم:
1- اين امر فراتر از چهار چوب قدرت مخلوقات نباشد.
2- اين واگذاري با اين اعتقاد همراه نباشد که فلاني حتماً اينکار را انجام خواهد داد. حتي اگر اين کار بسيار آسان باشد بلکه بايستي معتقد باشيم که اگر الله بخواهد اينکار خواهد يافت».
فهرست
11- استغاثه:
«فرق استغاثة با استعانة اين است که در استغاثة انسان، کمکي فوري طلب مي کند مانند کسيکه در حال غرق شدن باشد اما در استعانة کمک خواسته شده ممکن است فوري نباشد».
الله تعالي مي فرمايد:
) وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ( (سورة يونس/ 107).
«و اگر الله تو را به بلا و يا مصيبتي دچار کند، کسي نمي تواند آنرا از تو بر طرف سازد بجز خود او، و اگر بخواهد خيري و نعمتي به تو برساند کسي نمي تواند جلوي اين نعمت را بگيرد».
و همچنين الله تعالي مي فرمايد:
)وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ_ وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ( (سورة الأحقاف/6،5).
«وکيست گمراه تر از کسيکه بخواند جز الله، آناني را که دعاي او را هرگز اجابت نخواهند کرد، و از دعا و طلب او بيخبرند و در روز قيامت هنگامي که مردم حشر مي شوند اين معبودات باطل دشمنان کساني خواهند بود که به سويشان دست دعا بلند کرده بودند، و اين عبادت ايشان را انکار و تکذيب خواهند کرد».
پس اين آيه روشن مي گرداند که استغاثة جستن نيز بايستي از الله باشد و هر کس که از فرشتگان و يا پيامبران و عموماً از هر که غير از الله استغاثة بجويد گمراه مي باشد.
و چگونه امکان دارد، انساني عاقل اين آيات را بشنود و يا بخواند و سپس از غير الله تعالي استغاثة بجويد؟ آيا اين قول الله تعالي را نمي شنود که مي فرمايد:
)أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ( (سورة النمل/62).
«و کيست که دعاي در مانده را هنگامي که از او کمک مي خواهد اجابت مي کند، و بلا و مصيبت را دور مي سازد؟ و شما را بر روي زمين جانشين پيشينيان مي گرداند؟ آيا معبود بحقي جز الله تعالي وجود دارد؟ بسيار کم پند مي پذريد».
و همچنين امام طبراني حديثي روايت کرده است که در آن آمده است: در زمان رسول الله r شخص منافقي وجود داشت که به مؤمنين آزار و اذيت فراواني مي رساند. روزي بعضي از مؤمنين گفتند: برويم و از دست اين منافق به رسول الله r استغاثة بجوئيم رسول الله r در جواب اين عده فرمود «إنه لايُستغاث بي، و إنما يستغاث بالله».
«بي شک هر گز از من استغاثة جسته نمي شود بلکه فقط از الله استغاثة جسته مي شود».
پس در خاتمه مي توانيم نتيجه بگيريم که هر شخصي براي غير الله تعالي به رکوع و سجود رود و يا براي غير او نذر و ذبح کند، و يا به دور قبر طواف کند و يا به غير الله استغاثة جويد« مثلاً بگويد: اي رسول الله مرا نجات بده و يا: فلاني اين بلا را از من دور کن» ويا از غير الله چيزي بخواهد که قدرت بر آورده کردن آن فقط در دست الله تعالي است و يا..، اين شخص در عمل خود با الله جل جلاله شريک قرار داده است و اين نوع شرک، شرک اکبر مي باشد و هر کس که دچار شرک اکبر شود تمام اعمال او بر باد مي رود و بايستي که از شرک خود توبه کند، چونکه الله سبحانه وتعالي مي فرمايد:
)إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا( (سورة النساء/48).
«بي شک هرگز الله شرک ورزيدن به او را نخواهد بخشيد وهر گناهي پايين تر از شرک را براي هرکس که بخواهد(يعني الله تعالي) مي بخشد. و کسيکه به الله شرک ورزد در حقيقت گناهي بزرگ مرتک شده است».
اما هما نطوريکه قبلاً نيز ذکر کرديم انسان مي تواند از شخص زنده- در اموري که در چهار چوب توانايي انسان باشد، کمک بطلبد. و اين عمل او ، هيچ منافاتي با توحيد ندارد. شيخ الإسلام ابن تيمية مي گويد:
شرک بر دو نوع مي باشد. شرک اکبر و شرک اصغر کسيکه دچار هيچکدام از آنها نگردد، از اهل بهشت خواهد بود و کسيکه مرتک شرک اکبر شده باشد وقبل از اينکه توبه کند بميرد، او از اهل جهنم است. وکسيکه مرتکب شرک اصغر شده باشد اما حسنات او از سيئاتش بيشتر باشد، وارد بهشت خواهد شد. وکسيکه مرتکب شرک اصغر شود و حسناتش از گناهانش کمتر باشد، وارد جهنم خواهد شد. پس شرک اکبر انسان را وارد جهنم خواهد کرد و به همين صورت شرک اصغر اگر زياد باشد. اما اگر شرک اصغر اندک بوده و شخصي که مرتکب آن گشته داراي حسنات زيادي باشد، اين گناه او بخشوده خواهد شد.
مي توان از انواع شرک اکبر سجده کردن و يا نذر کردن براي غير الله را نام برد و از انواع شرک اصغر نيز مي تون رياء و قسم خوردن به غير الله را ذکر کرد.
در اينجا چند آيه را ذکر مي کنيم که در آنها الله تعالي ما را امر مي کند که فقط او را عبادت کنيم. و همچنين روشن مي گرداند که معبودات باطل هيچگونه قدرتي ندارد تا که شايستگي عبادت شدن را داشته باشد، بلکه آنها مانند ساير مخلوقات بسيار ضعيف و عاجزند.
الله تعالي مي فرمايد:
)يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ( (سورة البقرة/21).
«اي انسانها رب تان را عبادت کنيد. ربي که شما و کسانيکه پيش از شما بوده اند را خلق کرده است تاکه پرهيز گار شويد».
و همچنين الله تعالي مي فرمايد:)وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا( (سورة الإسراء/ 23). «و رب تو امر کرده است که عبادت نکنيد مگر او را و به والدين خود لطف و احسان کنيد».
و همچنين هما نطوريکه ذکر کرديم الله تعالي روشن گردانيده است که اين معبوداتي که بسوي آنها دست دعا دراز مي شود، هيچگونه قدرتي براي اجابت کردن دعا ندارند.الله تعالي مي فرمايد:
)إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ( (سورة الحج/ 73).
«بي شک بجز الله کسانيکه آنها را فرا مي خوانيد نمي توانند مگسي خلق کنند و لو در اين عمل با يکديگر همکاري کنند. و اگر مکس از آنها چيزي بربايد نمي توانند آنرا از مگس پس بگيرند. ناتوان و عاجز است عابد و معبود».
الله تعالي به ما ياد مي دهد که تمام امور فقط به دست اوست:
)وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ( (سورة يونس/107). 
«و اگر الله تو را به بلا و يا مصيبتي دچار کند، کسي نمي تواند آنرا از تو بر طرف سازد، مگر او . و اگر بخواهد خيري و نعمتي به تو برساند کسي نمي تواند جلوي اين نعمت را بگيرد».
هما نطوريکه واضح است اين آيه خطاب به سيد المرسلين رسول الله r مي باشد پس اگر رسول الله r نمي تواند مصيبتي را که بر او نازل شده است از خود دور کند، به همين ترتيب نيز نمي تواند مصيبتي را که بر ديگري نازل شده است از او دور سازد. و اگر رسول الله r که اشرف الأنبياء مي باشد نتواند چنين کاري انجام دهد، کساني که داراي مقامي پايين تر از رسول الله r هستند، نيز تواناني و قدرت آنرا نخواهد داشت که بلايي را از کسي درو کنند و يا نعمتي به او برسانند پس واضح مي گردد که اينکار را کسي جز الله تعالي نمي تواند انجام دهد. و روي آوردن به کسي جز او در اينکار نوعي شريک قرار دادن براي او در اموريست که فقط او تواناني انجام آنرا دارد. 
فهرست

تفاوت بين توحيد ربوبيت 
و توحيد الوهيت
بر هر فرد مسلمان لازم است فرق بين توحيد ربوبيت و توحيد الوهيت را بداند. اما متأسفانه بسياري از مسلمانان فرق اين دو را نمي دانند. و به همين سبب نيز گمان مي کنند که کلمه إله يعني خالق و مالک در حاليکه اين تصور خطا و اشتباه است و معني حقيقي کلمه إله يعني معبود. خواه اين معبود بحق باشد (يعني الله تعالي) و خواه باطل (مثل بتها و درختها و انسانهاي زنده و يا مرده که مشرکين آنها را عبادت مي کنند». 
و به همين سبب نيز هنگاميکه رسول الله r به مشرکين قريش گفت: « قولوا لا إله إلا الله تفلحوا» «بگوئيد معبود بحقي جز الله وجود ندارد تا که رستگار شويد». 
در جواب همانطور که قرآن از آنها حکايت مي کند، گفتند:
)أَجَعَلَ الآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ _ وَانطَلَقَ الْمَلأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ _ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلا اخْتِلاقٌ( (سورة ص/7،6،5).
«آيا تمام معبودات را ، يک معبود قرار داده؟ بي شک اين امر بسيار تعجب آور است. سپس بزرگان آنها برخاستند و رفتند در حاليکه به يکديگر مي گفتند: برويد و بر عبادت کردن معبودات خود استوار باشيد و بي شک اين امر (يعني دعوت به يکتا پرستي) امري است که محمد بوسيله آن مي خواهد به آقايي و رياست شما برسد. اين امر (يعني يکتا پرستي) را ما حتي در دين نصرانيت نيز نشنيده ايم، اين امر چيزي جز دروغ و افتراء نمي باشد».
فهرست
معني«لا إله إلا الله»
لا إله: يعني هيچ معبودي نيست. پس اين عبارت تمام معبودات باطل را نفي مي کند. إلا الله: مگر الله. و اين عبارت معبود بودن الله تعالي را به اثبات مي رساند. پس معني لا إله إلا الله مي شود: هيچ معبودي نيست که شايستگي عبادت شدن داشته باشد مگر الله.
براي صحيح بودن نطق به لا إله إلا الله هفت شرط لازم است:
1- علم. هر شخصي که لا إله لاّ الله مي گويد و به آن ايمان دارد بايستي معني آن را نيز بداند. و معني آن بطور خلاصه همانطوريکه گفتيم مي شود: هيچ معبودي نيست که شايستگي عبادت شدن را داشته باشد مگر الله.
2- يقين. بر هر مسلمان واجب است که به معني لا إله إلا الله يقين داشته باشد. و در اين مورد هيچگونه شکي به خود راه ندهد.
3- اخلاص
4- صدق. بر شخصي که لا إله إلا الله مي گويد لازم است در اين قول خود صادق باشد. چونکه منافقين نيز لا إله إلا الله مي گفتند، و ليکن در اين قول خود صادق نبودند و در قلبهايشان به آن ايمان نداشتند، الله تعالي مي فرمايد:
)يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ( (سورة الفتح/11).
«با زبانهاي خود سخني مي گويند که در قلب هايشان به آن ايمان ندارند».
5- قبول کردن آن. چونکه بعضي ها آنرا مي گويند و معني آن را هم مي دانند. و ليکن بسبب تکبر و يا حسادت و يا به اسباب ديگري آن راقبول نمي کنند.
6- اطاعت. يعني کسي که لا إله إلا الله مي گويد بايستي مطيع امر الله باشد- هر امري را که الله تعالي بر او واجب گردانيده است، انجام دهد. و از هر امري که الله آن را حرام گردانيده است، دوري جويد.
7- محبت. برهر فرد مسلمان واجب است که توحيد را دوست بدارد. و همچنين از اينکه با الله تعالي در عبادات شريک قرار داده شود نفرت داشته باشد. هرکس که معني لا إله إلا الله را بفهمد خواهد دانست که بسياري از اعمالي که بعضي از مسلمانها انجام مي دهند، مانند نذر و ذبح کردن براي غير الله، تبرک جستن به خاک بعضي از قبرها و يا طواف کردن به دور آنها و طلبيدن چيزي از مردگان نوعي عبادت مي باشد. 
و اين اعمال آنها نوعي شرک اکبر محسوب مي شود و الله تعالي مي فرمايد.
)إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ( (سورة المائدة/72).
«بي شک هر آنکه با الله شريک قرار دهد، الله بهشت را بر او حرام گردانيده و جايگاه او جهنم است. و براي ظالمين هيچ ياري رساننده اي نيست».
فهرست
معني«محمد رسول الله»
معني حقيقي «أشهد أن محمداً رسول الله»، اطاعت کردن از اوامر رسول الله r ، و تصديق تمام سخنان او و دوري جستن از اموري است که ما را از آنها نهي کرده است. و همچنين بر هر فردي که شهادت مي دهد محمدr رسول الله است واجب مي گردد که الله را فقط آنطور که رسول الله r به ما ياد داده است، عبادت کند، نه به هر صورتي که دل او بخواهد، الله سبحانه و تعالي مي فرمايد:
)وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا( (سورة الحشر/7).
«و آنچه که پيامبر شما را به آن امر کند، آنرا انجام دهيد، و آنچه که شما را از آن نهي کند، از آن دست بکشيد».
و همچنين الله سبحانه وتعالي مي فرمايد:
)فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا( (سورة النساء/65).
«سوگند به رب تو اي محمد، ايمان نمي آورند تا اينکه ترا در اختلافات خود حَکَم قرار دهند و سپس در دلهايشان از آنچه که حکم کردي احساس ناراحتي و نار ضايتي نکنند، و کاملاً تسليم حکم تو شوند».
و همچنين الله سبحانه و تعالي مي فرمايد:
)فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ( (سورة النور/63).
« کسانيکه از امر او مخالفت مي کنند بايستي بترسند، از اينکه به آنها فتنه اي برسد. و يا اينکه دچار عذابي دردناک شوند».
و همچنين رسول الله r مي فرمايد: 
« مَنْ أحْدَثَ في أمْرِنا هذا ماليسَ مِنْهُ فهو رد»(متفق عليه).
«هر کس در امر دين عمل جديدي بياورد، اين عمل او غير مقبول است».
و همچنين رسول الله r مي فرمايد:
«عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين من بعدي ، عضوُّا عليها بالنواجذ ، وإياكم ومحدثات الأمور ، فإن كل محدثة بدعة ، وكل بدعة ضلالة». (رواه أبو داود والترمذي ، وقال حديث حسن صحيح).
«بر شماست که پيروي کنيد از سنت و طريقه من و همچنين از سنت و طريقه خلفاء راشدين که آنها هدايت کنند گانند. بادندانهاي آسياب خود آن را محکم بگيريد (يعني اينکه شديداً از سنت من و سنت خلفاء راشدين تبعيت کنيد) و از امور نو آورده شده در دين بر حذر باشيد چونکه هر امر نو آورده شده در دين بدعت مي باشد وهر بدعتي گمراهي است».
امّا متأسفانه بعضي از مسلمانها اين آيات و احاديث را ناديده گرفته و امور جديدي را وارد دين کرده اند که دين از اين امور بريء مي باشد. اينگونه امور بدعت ناميده مي شود.
بدعت در لغت امري که جديدي بوده و نظيري از قبل نداشته باشد. اما بدعت در اصطلاح شرعي يعني امر جديدي که بعد از وفات رسول اللهr وارد دين شده و هدف از بوجود آوردن آن تقرب جستن به الله تعالي باشد.
بعضي ها بدعت را به حسنة و سيئة (خوب و بد) تقسيم کرده اند اما بايستي گفت که اين تقسيم بندي باطل مي باشد و هيچگونه دليلي در شرع وجود ندارد که اين تقسيم بندي را تأييد کند.
و صحيح آنست که بدعت را به ديني و دنيوي تقسيم کنيم. 
گفتيم که بدعت ديني، امر جديدي