آرشیف

2023-6-24

عبدالقیوم ملکزاد

فضایل و برکات دهۀ نخست ذی‌الحجه  (و[سوگند] به شب‌های ده‌گانه)

 

قرآن عظیم الشان در سورۀ مبارکۀ «فجر» می‌فرماید:

وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾ (سوگند به سپیده‏ دم ) وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾ (و{سوگند}به شبهای دهگانه ) وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ﴿۳﴾ (و به جفت و تاق) وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ﴿۴﴾ ( به شب وقتى سپري شود)

هرگاه موضوع « شب» را از دیدگاه قرآن عظیم الشان قرار دهیم، در سورۀ “والفجر”( هشتاد و نهمین سوره، از سور کلام الهی) دو بار سخن از«لیل» رفته است. یکی آیۀ دوم که با صیغۀ جمع (لیال) ذکر شده، و دیگری آیۀ چهارم (‌واللیل اذا یسر).

با توجه به جستار های ناظر بر شب از دیدگاه قرآن؛ در این نوشته می‌توان بحث دو «لیل» را در یک مقال  گنجاند: ( جستار 89 و جستار 90 از سلسله مباحث «سفری در شب با چلچراغ قرآن»)

با این توضیح، سخنان خود را از اولین حرف این سورۀ مبارکه می‌آغازیم که عبارت از “واو” است و متضمنِ سوگندِ حضرت خداوند.

“والفجر”سوره‌ای است که با پنج سوگند شروع شده و این گویای آن است که هریک از موارد “مقسم به” یا (امور مقسم بها)، برخوردار از شرف و منزلت بزرگ و مشتمل بر فواید دینی و دنیوی هستند و هرکدام آنها بر عظمت و کبریایی پروردگار دلالت می‌کنند.

بحثی پیرامون سوگندهای آیات الفجر:

همان گونه که گفته شد، خداوند متعال در آغاز سوره به چهار نمونه از اوقات مهم و خاص دنیا: «فجر»، “لیال عشر”، “شفع”، “وتر” و “لیل” اشاره کرده است که در هر کدام وقایعی در خور توجه اتفاق افتاده است.

اهل تحقیق و تفسیر، مراد از قسم های پنجگانه ای که در آیات یک الی چهار ذکر یافته اند، چه ها اند؟  گفته اند: پاسخ ها در اینجا محذوف اند؛ اما هرگاه به آیات بعدی قرآن کریم توجه مبذول گردد، می‌توان دری برای ورود مقصد آنها دریافت و آن، این که آیات بعدی خبر از عذاب اهل طغیان و کفران در دنیا و آخرت و ثواب نفوس مطمئنه می‌دهد، و این اِخبار دال براین است که خدای تعالی به سبب امتحان  بندگانش به بعضی از آنها نعمت ارزانی می‌فرماید و از بعضی دیگر دریغ می‌دارد. ( م.کد‌خدایی کارشناس ارشد زبان وادبیات عربی و م. صمدانیان استادیار علوم قرآن)

خداوند، در سورۀ هشتاد ونه یا “والفجر”، اولین عنصری که خداوند به آن قسم یاد کرده، پدیده‌ای به نام “صبحدم” است که یکی از نشانه های بارز عظمت پروردگار شمرده می‌شود، پدیدۀ بزرگی که شکافندۀ ظلمت و گسترنده نور در جهان است و به جنبش وا دارندۀ خفتگان و هر زنده جان! اهل فن از همین سبب گفته اند: الف و لام واژۀ “الفجر” همین فجر معهود و مشهود را می‌نمایاند.

فجری که – به اساس تفسیر “پرتوی از قرآن”- عادت، عظمت و قدرت آن را از نظر ها پوشانده، همان که پس از سلطۀ قاهر تاریکی و سکون شب، اشعۀ با اقتدار خورشیدش، پرده های تاریک را پی در پی می‌شکافد، و سر چشمۀ نور را از میان افق، منفجر می‌نماید، و بند هایی که بر حرکت و حیات زده شده، باز می‌کند، و خفتگان را از بر می‌انگیزد و سراسر زندگی را دگرگون می‌گرداند.”
  به قول گروه دیگری از مفسران، “الفجر” شامل نماز صبح نیز می‌شود که متضمن نخستین نماز طی یک شبانه روز است و به عبارت “واللیل اذا یسر” اختتام می‌پذیرد که عبارت از نماز عشاء می‌باشد.

مزید به تعابیر فوق، عده ای به این هم تمسک جسته اند که مراد از فجر، “یوم النحر” نیز است و فجر آن آغاز روزی به حساب می‌آید که نزد الله تعالی از بهترین روز ها محسوب می‌شود و آن آخرین روز “عشر ذوالحجة” و روز حج اکبر می‌باشد. پس در این صورت این سوگند هم متضمن نماز صبح و هم در بر گیرندۀ مناسک حج نیز می‌باشد که دو عبادت بزرگ از انواع عبادات بوده و مستلزم  خضوع و تواضع در پیشگاه عظمت او تعالی محسوب می‌شود. ( ازهرالبیان…)

خداوند توانا عبادت به این ایام خجسته را – کما ینبغی – نصیب ما نیز بگرداند.

سوگندهای قرآن و دلایل کاربرد سوگند از سوی خداوند:

یکی از موضوعاتی که در منطق قرآن، دارای اهمیت فراوان و برخاسته از دلایل مختلف می‌باشد اینست که: مقسِم یعنی آفریدگار زمین و آسمان، به طور معمول به چیزهایی دارای اهمیت خاصی سوگند یاد می‌کند.

سوگندهایی که در قرآن عظیم الشان وارد گردیده، شامل موضوعات مختلفی از آن جمله سوگند به ذات اقدس خود او تعالی می‌باشد و این بر چند دسته تقسیم می‌شود:

1-  سوگند برای ارسال رسل طوری که در آیۀ مبارکه (63) سورۀ نحل می‌فرماید: «به خدا سوگند، به سوى امت هاى پیش از تو پیامبرانی فرستادیم، اما شیطان اعمالشان را درنظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرست شان است و مجازات دردناکى براى آنهاست)!

از دیدگاه محققین: “در این آیه، به ذات اقدس الهی که مستجمع جمیع صفات جمالیه و کمالیه است، قسم یاد نموده و هدف از این سوگند، فرستادن رسولان الهی جهت اتمام حجت است که بدون آن هیچ امتی عذاب نخواهد شد. (سوگندهای پربار قرآن، ص445 و 446.)

2- سوگند برای وعدۀ روزی است، چنان که: « و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مى‌شود! سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حق است، همان گونه که شما سخن مى‌گویید!) (ترجمۀ آیات 22 و 23 سورۀ الذاریات) نکته مهمی که در این بخش نوشتار باید بدان مکث شود این است که سوگند های خداوند در قرآن کریم، در بر گیرندۀ امور مادی و معنوی جهان آفرینش هستند که در(23) سوره و (83) آیۀ مبارکه بیان شده اند.

اینک مروری داریم اجمالی بر موضوعات و مواردی که پروردگار عالمیان به آنها قسم یاد کرده است:

  • سوگند به جان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم)، نمونۀ آن آیۀ (‌72) سورۀ ( حجر) است که می فرماید: (ترجمه): «به جان تو سوگند، این‌ها در مستي خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده‌اند.» 
  • سوگند به قرآن کریم: چنان که در سورۀ یاسین آیات 2و3 ذکر شده است،
  • سوگند به فرشتگان: (النازعات/ ا-5)
  • سوگند به انسانها: چنان که در سورۀ قیامت آیات یک الی سه ذکر شده و به قول مفسرین منظور از آن ابراهیم علیه السلام و فرزند شان اسماعیل علیه السلام می‌باشد،
  • سوگند به اسبهای دوندۀ مجاهدان: چنانکه در آیات 1و3 سورۀ عادیات بیان گردیده است،
  • سوگند به زمان که موارد متعددی دارد، چون: صبح، روز، سپیده دم، عصر و شب…،
  • سوگند به اماکنی که مقدس شمرده شده اند، یا زمینی اند، چون کوه طور، شهر مکه، بیت‌المعمور…، و یا آسمانی مانند: ماه، ستاره، خورشید و آسمان…،
  • سوگند به میوه ها چون: زیتون و انجیر،
  • سوگند به پدیده های دیگری چون: باد، دریا، قلم و دوات، کتاب، کشتی، جفت و طاق…!

این نکته مهم را نیز باید به خاطر بسپاریم که پانزده سوره از این 23 سوره با قسم، آغاز شده و بقیه نیز همراهِ حروف مقطعه، جمله قسم آمده است. البته در ده سوره دیگر قرآن کریم هم آیات قسم آمده، که موضوع بحث آن‌ها در جای دیگری خواهد بود.

با ذکر موارد فوق علاوه باید کرد که: علماء و محققین دلایلی که برای به کار بردن سوگند از سوی خداوند ارائۀ داشته اند، عبارت از ازالۀ شک و تردید از ذهن مخاطب می باشد. زیرا هرگاه سخنی با سوگند همراه گردد، مسلماً زمینه برای هدایت پذیری بیشتر میسر می‌شود. مزید به آن بین مصادیق قسم و موضوعاتی که پس از آن ذکر می‌شود، تناسب و هماهنگی لازم معنایی را به بار می‌آورد.

توجه باید داشت، سوگندهایی که خداوند به کار می‌برد، به هیچ صورتی با قسم های انسان ها همگون نمی‌باشد که توضیح آن را در بحث زیر مطالعه فرمایید. 

تفاوت سوگند خدا با سوگند بندگان او تعالی:

آنچه در بیان مطلب بالا باید تذکر داد این است که خداوند برای وگندهای یاد شده در قرآن کریم مقاصدی در نظر دارد و از این اسلوب برای بیان حکمتی استفاده می‌فرماید، تا مردم در آنها نیک بیندیشند و برای آنها اهمیت ویژه‌ای قائل شوند. ( سیبویه، 1997، ص 104)

موضوع دوم این است که: برای توجه دادن انسان به منافع فراوانی که به آنها سوگند یاد شده است، مانند خورشید، ماه، ستارگان، و شب و روز و…، که اینها همه وسیلۀ رحمت و نعمت و مظهر یگانگی و وحدانیت خداوند اند. [موضوعاتی که] آثار قدرت نامتناهی اش [خداوند در آنها] متجلی شده است. ( منهج الصادقین فی الزام المخالفین ج 10، ص 258 و المیزان ج 20، ص 319)

موضوع سوم آن است که این سوگند ها برای بیان واقعیت داشتن اموری که سبب انکار یا شک و تردید مردم است، صورت می‌گیرد. مانند سوگند به قیامت، فرشتگان، وجدان انسان و امثال آنها؛ زیرا وقتی به دقت بنگریم در می‌یابیم که مردم بعضی از آنها را انکار می‌کنند و یا به اثر بی اطلاعی و عدم درک حکمت آنها در آفرینش، به تحقیر آن‌ها مبادرت می‌ورزند. (في ظلال القرآن، ج 5، ص 2985)

نکتۀ چهارم این است که سوگندهای یاد شده به خاطر تعظیم و تکریم و خیر و شایسته به کار می‌رود تا اسباب تشویق و ترغیب آنها را فراهم آورد. مانند سوگند به اسب های مجاهدان راه خدا و اوقات فریضۀ حج و امثال آن. (همان)

موضوع پنجم، سوگندهای قرآن برای تهدید و توبیخ است و اقرار گرفتن از مشرکانی که بت های بیجان را سزاوار پرستش می‌دانند. ( تفسیر جوامع الجامع ج 2، ص 293) ( یادآوری: در موارد پنجگانه ای که ذکر یافتند، از مقالۀ تحقیقی “دو فصلنامۀ علمی و پژوهش های زبانشناختی قرآن”یا «بازخوانی معنا شناسی سوگندها در سورۀ فجر با محتوای آن»، از:(کدخدایی و صمدانیان) بهره گرفته شده است.)

با عنایت به موارد یاد شده در فوق باید افزود: این تنها در شان بندگان او تعالی است که قاعدۀ معروف « البینة علی المدعی والیمین علی من انکر» مورد تطبیق قرار می‌گیرد. یعنی اگر مدعی بینه ای بر علیه مدعی علیه آورد، و او انکار ورزید، پای قسم به میان می‌آید. و اما قسم های خداوند در موضوعاتی که در فوق ذکر کردیم، تنها به خاطر عظمت آنها در نزد او تعالی است و نیز به منظور اهداف پنجگانه ای  است که در سطور بالا تذکر دادیم.

صاحب تفسیر المیزان (علامه طباطبایی) در رابطه با قاعده ای که بدان اشارت رفت، می‌گوید: در قرآن کریم سوگند های خداوند به مقسم به های مختلفی اعم از قرآن کریم و کتاب و نفس و پیامبر و ماه و خورشید و…، عین بینه است، نه اینکه اگر بینه نباشد، قسم جای آن را بگیرد.( همان: ج 6‌، ص 207)

احتیاط در کاربرد قسم از سوی بندگان:

اکثر انسانها را عادت بر آن است که برای هرچیزی به قسم توسل می‌جویند، از این باید جداً احتراز صورت گیرد و این در حالی است که اسلام نسبت به کار برد قسم ارزش و اعتنای خاصی قائل است. خصوصاً قسم اگر با نام خداوند متعال همراه باشد. از همین رو در فقه اسلامی برای شکنندۀ قسم پرداخت کفاره لازم دانسته شده است. 

مراد از شبهای ده گانه در سورۀ “الفجر” چیست؟

بیشتر مفسرین کرام بر این رفته اند که مراد از لیال عشر (شب های ده گانه) که خداوند متعال به آنها، سوگند یاد فرموده، همان دهۀ ذوالحجة است که  مناسک حج در آن صورت می‌گیرد.

این قول استوار بر روایت حضرات: عبدالله ابن عباس و ابن الزبیر (رضی الله عنهم) و از مجاهد و جماعۀ معتنابهی از سلف و خلف است که در جایگاه قول ارجح قرار دارد؛ از همین جهت علامه زمخشری در تفسیر خود (الکشاف) در مورد نکره آمدن واژۀ متذکره لیال) می‌گوید: ” از بین جنس شب ها، شب های ویژه ای  و «عشر» برخی از آنها است و یا از فضیلتی ویژه برخوردار است که دیگر شب ها از آن بی‌بهره اند.”

به قول مفسرین، آنچه در رابطه با سورۀ والفجر مورد بحث و پرسش قرار دارد، «وليال عشر» است که در اين آيه خداوند به شبهای دهگانه سوگند یاد مي‌کند.
طبق روايتي از پيامبر اکرم منظور از شبهاي دهگانه، ده شب اول ذی الحجه است که بزرگترين مراسم عبادي (حج) در آن برگزار مي‌شود. در اين ده شب که حاجیان از سراسر گیتی در شهر مکه مکرمه، حضور و گرد هم می‌آیند، با شور و هیجان و شکوه بی پایانی همراه است، به گونه ای که هرچه به روز نهم (روز عرفه) و روز دهم (عيد قربان) نزديک تر مي‌شويم، شور و هيجان حج زيادتر مي‌شود. 

اين شبهاي با عظمت عبادت و حج، شبهايي است که مسلمانها به صحراي عرفات مي‌روند. عصر عرفه را با دعاها نیایش برگزار مي‌نمایند. شب عيد قربان به طرف مشعر حرکت مي‌کنند و در آنجا نیز صحنه عظيمی را پدید مي‌آورند و متعاقباً از آنجا به مني مي‌روند که برابر می شود با روز دهم ذی الحجه، روزی که مراسم عيد و قرباني و رمی جمرات در آنجا انجام می‌پذیرد. خداوند، به سبب همین عظمتي که در اين مراسم پدید می آید، سوگند ياد مي‌کند.

امام فخر رازی (صاحب تفسیر کبیر یا مفاتیح الغیب)  ضمن اینکه گفته است: سوگند به شب‌های ده‌گانه دلالت بر عظمت و فضیلت آنها دارد، در برگیرندۀ سه احتمال آتی الذکر نیز می‌باشد: سه دهه اول ذی‌الحجه، اول محرم و آخر ماه رمضان ! شبهایی که عبادت کردن خدا به آنها تاکید به عمل آمده است. (فخر رازی، مفاتیح الغیب، 1420ق، ج 31، ص 149)

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ضمن اشاره به احتمالات مذکور، منظور از لیال عشر را ده شب اول ذی‌الحجه دانسته است.

استاد محمد تقی شریعتی (صاحب تفسیر نوین) در مورد شبهای دهگانه می‌گوید: مشهورترین قول این است که مقصود از لیال عشر، دهۀ اول ذیحجه و یا دهۀ آخر ماه مبارک رمضان است که شب قدر نیز در آن واقع می‌باشد.

موضوعی را که لازم دانستیم به این بحث الصاق کنیم این است: با مرور بر نوشتۀ استاد آ- طالقانی طوری بر می‌آید که وی در تفسیرش (پرتوی از قرآن) دقیق بودن مراد شبهای دهگانه را – که جمهور علما از آن به عنوان ده شب اول ذی الحجه یاد کرده اند- برنمی‌تابد. چنان که در فرازی از نوشته اش با تکیه به این نظر امام فخر رازی که گفته بود: “هرکسی هرچه به نظرش آمده که مقامی در دین یا سودی در دنیا دارد، این آیات را به آن تفسیر کرده است”، استاد طالقانی سپس می‌نویسد: “لیال، که نکرۀ موصوف به “عشر” آمده، نا معین و محدود بودن آن را می‌رساند. لیال، که هیچ معرف و صفتی جز به دهگانه بودن ندارد، و به قرینۀ والفجر- واللیل اذا یسر، باید ده شب اول، یا وسط هر ماه مقصود باشد؛ زیرا در این شبها است که مانند سپیده دم، پرتو انعکاس نور را برکنار می‌دارد، بیشتر یا همۀ شب را روشن می‌‌‌کند.”

طوری که اشاره داشتیم، موضوع مورد بحث ما آیات حاوی واژه لیل است که اقتضا می‌کند در مورد سورۀ والفجر پیرامون چهار آیت نخستین آن مکث بیشتری داشته باشیم که علاوه بر ذکر دو واژه (لیال و لیل) سوگند های پنجگانه را شامل می‌شوند و باهم رابطۀ ژرف دارند و آنها عبارتند از: فجر، لیال عشر، شفع (جفت)، وتر (طاق) و در آخر باز لیل!

اکنون نگاهی می‌افگنیم به آیات مرتبط. قرآن کریم در آیۀ سوم الفجر می فرماید: ( ترجمه): 

({قسم} به شفع و {قسم} به وتر) شفع به معنای جفت است و وتر به معنای طاق! این دو واژه معانی گسترده ای دارند. مفسرین در مورد مراد آن‌ها گفته اند: منظور از آنها می‌تواند جفت و طاق همه چیزها باشد و یا مراد از آن جفت و طاق همین شب ها روز ها باشد و نیز جفت می ‌تواند یوم النحر و طاق آن روز عرفه باشد. زیرا عرفه روز نهم و یوم النحر روز دهم ذی الحجه صورت می‌گیرد.( الکشاف)

بخشی از توضیحات صاحب تفسیر « ازهرالبیان» ضمن اینکه با سخنان علامه زمخشری همگون است، اما حاوی توضیحات بیشتری در این مورد می‌باشند، چنان که می‌گوید: 

“شفع و وتر” با وجود کثرت معانی اش از سه نوع بیرون نیست.

 شیخ ابوالفتوح رازی (جمال‌الدین حسین بن علی بن محمد خزاعی نیشابوری رازى، مشهور به ابو الفتوح رازی، از مفسران و علمای بزرگ سده ششم هجری) ضمن نقل روایات بسیاری در عظمت و اهمیت این دهه، به این فرمودۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، استناد جسته که فرموده اند: سرور همۀ ماه ها ماه رمضان و اعظم آنها را ذیحجه است. و نیز فرموده اند: افضل ایام دنیا روزهای دهگانه ذیحجه است. مزید به آنها گفته اند: دوست ترین زمان نزد خداوند ماه های حرام و محبوبترین آنها ذیحجه و محبوب ترین روزهای این ماه دهۀ اول است. و نیز به این عبارت تاکید شده است که: هیچ ایامی پاکتر و پاکیزه تر نزد خداوند از ایام ذیحجه نیست و اجرهیچ عملی در هیچ وقتی از کار خیری که در دهۀ نخستین این ماه انجام شود، بیشتر نیست.”

فضیلت شبهای ده گانۀ اول ذی الحجه:

 منظور از “لیال عشر” یعنی شبهای ده گانه – همانطور که اکثر مفسران گفته اند- ده روز نخست ذی الحجه می‌باشد که دارای فضایل و برکات زیادی بوده و بهترین ایام سال محسوب می‌شوند.

نکته ای را که ناگفته نبایدگذاشت این است: منظور از لیال ده گانه تنها شب را در بر نمی‌گیرد. طوری که مفسران متذکر شده اند، رسم عرب براین است که به جای روز یا شبانه روز، لفظ شب را استعمال می‌کند. پس مقصود از لیالی عشر، روز ها یا شبانه روز ده گانه است، ده شب و روزی که دارای اهمیت زیادی می‌باشد، از جمله بزرگ‌ترین اجتماع سیاسی عبادی مسلمانان در آن شکل می‌گیرد و مراسم حج در آن زمان برگزار می‌گردد. روز مهم عرفه و عید سعید اضحی نیز در این دهه قرار گرفته و مجموع اینها سبب افزایش فضیلت این دهه گردیده است.
خداوند متعال علاوه بر آنچه گفته شد، این دهه را به خاطر آن برتر گردانید تا این‌که مردم به عمل خیر و قرار گرفتن در طاعت الهی،‌ سبقت جویند. به قول مفسرین: برای عظمت شبهای دهگانه همین بس که شایستۀ سوگند پروردگار قرار گرفته است.

فضایل دهه ذی‌الحجه در پرتو حدیث نبوی (صلی الله علیه وسلم)

در فضیلت و بزرگی این دهه مبارك ادله بسیاری از قرآن و سنت وارد شده است. در چندین جای سطور فوق سخن از آن رفت که منظور از شبهای دهگانه، یا ده شبانه روز نخست ماه ذی‌الحجه است که واپسین روزهای آن عرفه و عید اضحی می‌باشد و مراسم باشکوه حج در آن صورت می‌گیرد. کنگره عظیم الشانی که به قول یکی از بزرگان، يك بسيج عمومي و مانور موحدان است، چهرۀ زيباى عشق و تعبد است، زنده نگه داشتن خاطرات و خدمات پیامبرانی همچون ابراهيم و اسماعيل و محمّد است. (علیهم السلام) (درود خداوند بر همه‌ى آنان باد) و حج، مركز اجتماعات بين المللى مسلمانان است و بالاخره حج، مركز ارتباطات و تبادل اخبار و اطلاعات جهان اسلام است.

باید به خاطر سپرد این روزها و شبهای پر میمنت، به منظور ادای عبادت و رکنی از ارکان اسلامی  است که وقوف عرفه جزء آن شمرده می‌شود. و روز عرفه نام دیگری از نیایش است و حج بدون آن به پایه اکمال نمی‌رسد. و اما حج در میان همه عبادت‌ها پر رمز و رازترین ارتباطی است که بندگان با آفریدگار خود برقرار می‌کنند و به اساس یک روایت: (الحج عرفه)؛ کسانی می‌توانند از فیض عرفه و حج بهره بیشتری بر گیرند که “در دل جمعیت خروشان ، همسان و وارسته از تمام تعلقات و در آن صحرای محشرگونه توانسته باشند به سان قطره ای از دامان اقیانوس های بیکران آرام گرفته و شیرینی پیوند با ابدیت را تجربه کنند و شرایط استجابت دعا را برای خود مهیا سازند.

فلهذا نباید این روزهای خجسته و این ایام شکوهمند و استثنایی، بدون اذکار و عبادات خاشعانه به بارگاه خدا و دعا سپری گردد. نیایش هایی از ژرفای دل و نیت خالص همراه باشد و از خوان فیوض آن باید استفاده اعظمی و بهینه صورت گیرد. 

قرآن کریم در آیۀ مبارکۀ (28) سورۀ حج می‌فرماید:

«… و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات…» (و نام الله را در روزهای مشخص یاد كنند).

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم ) فرموده اند: «بهترین دعا، دعای روز عرفه است، و بهترین ذکری که من و پیامبران گذشته خوانده ایم، این است: 

« لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، وهو علی کل شیء قدیر» (رواه ترمذی 3585)

ابن عباس ـ رضی الله عنهما در تفسیر آن می‌فرماید: «یعنی روزهای دهگانه ذی‌الحجه (تفسیر ابن‌كثیر)؛

از ابن‌عمر ـ رضی الله عنهما روایت است كه رسول اکرم “صلی الله علیه و سلم‌” فرمودند: «هیچ ایامی نیست كه عمل صالح در آن محبوب‌تر از این ایام دهگانه باشد؛ پس در آنها بسیار تهلیل (لا اله الا الله) و تكبیر (الله اكبر) و تحمید (الحمدلله) بگویید» (روایت احمد).

یکی از بزرگان در فضیلت حج که در محدوۀ دهۀ ذی الحجه برگزار می‌گردد، گفته است: در اهمیت عبادت به این ایام مبارک این نیز بیان شده است: وقتی كه دهه ذی‌الحجة داخل می‌شد، سعید بن جبیر ـ رحمه الله ـ چنان در عبادت تلاش می‌كرد كه توانش به پایان می‌رسید (روایت الدارمی)؛

ابن‌حجر عسقلانی می‌فرماید: «آنچه در فضیلت و برتری ایام ذی‌الحجة نمایان است، جمع شدن تمام عبادات در این مناسبت است؛ یعنی نماز و روزه و صدقه و حج؛ و در هیچ مناسبت دیگری چنین نیست» (فتح الباری شرح صحیح بخاری).

اعمال مستحب دهۀ ذی‌الحجة:

1- نماز: در این ایام، زود رفتن برای انجام فرایض در مسجد و بسیار انجام دادن نوافل مستحب است؛ زیرا این اعمال از بهترین راههای نزدیکی به الله است. ثوبان ـ رضی الله عنه ـ می‌گوید: شنیدم رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمودند: «بر تو باد بسیار سجده بردن برای الله؛ [زیرا] كه تو سجده‌ای برای الله نمی‌بَری مگر آنكه الله تو را به خاطر آن، درجه‌ای بالا می برد و گناهی از گناهانت پاک می‌كند» [روایت مسلم]؛ و این فضیلت در تمام سال وجود دارد؛

2- روزه: هنیدة بن خالد الخزاعی ـ رضی‌الله عنه ـ روایت می‌كند که «رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نهم ذی الحجه و روز عاشورا و سه روز از هر ماه را روزه می گرفت» (روایت امام احمد و ابوداود و نسائی)، و امام نووی (رحمه الله‌) دربارۀ روزه ایام دهگانه می‌فرماید: 

«روزۀ آن ایام بسیار مستحب است»؛

3- تکبیر و تهلیل و تحمید: امام بخاری ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «ابن عمر و ابوهریره ـ رضی الله‌ عنهما در روزهای دهگانه وارد بازار می‌شدند و تکبیر می‌گفتند و مردم نیز به جوابِ تکبیر آنها همصدا شده، گلبانگ تکبیر سر می‌دادند». ایشان همچنین نقل می‌کند: « عمر بن خطاب «رضی الله عنه» در قبّه‌اش در مِنی تکبیر می‌گفت و اهل مسجد با شنیدن تکبیر وی ندایی همگون با ایشان سر می‌دادند طوری كه مِنی بر اثر تکبیر آنها به لرزه می‌افتاد».

4-روزه روز عرفه: روزه عرفه به دلیل آنچه از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در مورد روزه عرفه به ثبوت رسیده است مستحب است. رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ می فرماید:«(ثواب) آن را نزد الله این گونه احتساب می‌كنم كه كفارۀ گناهان سال قبل و سال بعدش باشد» (روایت مسلم)؛

5-فضیلت روز قربانی (نحر): در سنن ابی‌داود از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ روایت است كه فرمود: «بزرگترین ایام نزد الله سبحانه و تعالی روز نحر است، و پس از آن، روز قَرّ (روز استقرار در منی كه یازدهم ذی‌الحجه است)». 

در حدیثی از صحیح البخاری آمده است: « ما العمل فی ایام أفضل منها في هذه، قالوا ولا الجهاد؟ قال ولا الجهاد إلا رجل خرج يخاطر بنفسه و ماله فلم یرجع بشیء» یعنی: (هیچ عملی در ایام سال بهتر از انجام آن در این ایام ( دهۀ اول ذی الحجة) نیست. پرسیدند: حتی جهاد؟ فرمود: “جهاد نیز با اعمال نیک این روزها، برابری نمی‌کند، مگر کسی که با جان و مال خود در راه الله بیرون شود و با هیچ چیز برنگردد. ( صحیح البخاری، ابواب العیدین، باب العمل فی ایام التشریق، حدیث 969)

شفع و وتر در مخلوقات سه گونه است:

1-      اماکن مقدسه، مثل “صفا و مروه” و شفع، و “جمرات” و “عرفه” وتر است.

دوم در زمان، مثلاً “یوم عرفه” وتر است، چون روز نهم است، و “یوم النحر” شفع است، چرا که روز دهم یعنی روز جفت است؛ “ایام تشریق” وتر، یعنی سه روز اند “و عشرۀ ذوالحجة” و “عشر” اخیر رمضان شفع است.

سوم در اعداد، نظام های عصر کنونی که بر محور محاسبۀ اعداد می‌چرخد، مشتمل بر شفع و وتر است.

1-     “شفع و وتر” در مأمورات مثلاً: طواف “وتر” است، و دو رکعت نماز طواف شفع است، و سعی میان صفا و  مروه، و رمی جمرات همه وتر اند، چون هفت هفت بار است. و همچنین نمازهای پنجگانه بعضی آنها شفع و بعضی آنها وتر است.

2-     اینکه مراد به “شفع” مخلوقات، و مراد به “وتر”  خالق است. پس در این صورت سوگند به مخلوق و خالق هر دو یکجا جمع شده است. چنانکه در آغاز سورۀ بروج، و آغاز سورۀ شمس و آغاز سورۀ لیل، سوگند به مخلوق و خالق یکجا جمع شده است. البته سوگند خوردن به مخلوق تنها حق خالق است، و اما برای مخلوقات مخصوصاً انسان ها و جن سوگند به مخلوق ممنوع است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم سوگند به مخلوق را شرک قرار داده اند.

(ازهرالبیان فی تفسیر کلام الرحمن، جزء 30، ج: 9، ص 376- 377)

مفسرین در باب معنا و مراد شفع و وتر نظریات و آرای مختلفی دارند، از آن جمله امام فخر رازی در تفسیرش، تا بیست احتمال در معنا و مورد شفع و وتر ذکر کرده است.

 پروردگار عالمین پس از آنکه به شبهای ده گانه یا شبهای خاص سوگند یاد فرموده، به طور عموم به همۀ شب ها یا مطلق شب نیز سوگند یاد می‌کند، چنان که می‌فرماید: ” واللیل اذا یَسر” ( و سوگند به شب آنگاه که در آید، یا برود) و این عبارت به گونه عباراتی است که در جاهای دیگری از قرآن کریم راجع به شب بیان شده است. مثل: “واللیل اذا ادبر”(سورۀ مدثر/ 33)، یا “واللیل اذا عسعس” (سورۀ تکویر/17) و…!

در مورد اینکه مقصود از شب در آیۀ چهارم سورۀ الفجر کدام شب است، اینجا نیز آرای مفسرین، مختلف است. برخی گویند منظور شب مزدلفه است، چون آن شب حاجیان پس از بازگشت از عرفات، در آنجا به عبادت می پردازند و پس از ادای نماز فجر به منی عودت می نمایند.

بعضی از مفسرین مراد از شب یاد شده را ” شب قدر” نیز دانسته اند.

استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه راجع به تفسیر آیۀ چهارم سورۀ فجر می‌گوید:

“گـوئى شـب مـوجـودزنـده اى است و داراى حس و حرکت که در تاریکی خود گام برمى دارد، و به سوى صبحى روشن حرکت مى‌کند.
اگر الف و لام ((اللیل)) به معنى عموم باشد تمام شبها را شامل مى‌شود که خود آیتی است از آیات خدا، و پدیده اى است از پدیده هاى مهم آفرینش.
و اگر الف و لام آن عهد باشد اشاره به شب معینى است ، و به تناسب سوگندهاى گذشته منظور شب عید قربان است که حاجیان از عرفات به ((مزدلفه)) (مشعرالحرام) و بعد از گذراندن شب در آن وادى مقدس به هنگام طلوع آفتاب به سوى سرزمین منى روان مى‌شوند.
به هر حال شب از آیات عظمت الهى است ، و از موضوعات پر اهمیت عالم هستى ، شب حرارت هوا را تـعـدیـل مى‌کند، و به همه موجودات آرامش مى‌بخشد، و جو آرامى براى راز و نیاز به درگاه خدا فراهم مى‌سازد.”

 یادآوری: سپاس خدای را که این بحث را طی چند بخش به روز جمعه المبارک پنجم ذی الحجه 1444 هجری قمری، به پایان بردیم. تیمناً این مبحث را با فراز کردن دست نیایش، پایان می‌بریم. به امید آنکه خداوند متعال آن را مورد قبول بارگاه خود قرار دهد:
سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله ، والله أكبر ولله الحمد ، وأستغفر الله عدد خلقك ورضى نفسك وزنة عرشك ومداد كلماتك
الحمد لله الذي أحيانا حتى بلغنا العشر من ذي الحجة خير أيام الدّنيا ، وكما بلغنا إيّاها وتفضّل علينا وأنعم وامتنّ باسمه المنّان من غير حولٍ منّا ولا قوّة فنسأله سبحانه أن يعيننا فيها على الطاعات والأعمال الصالحات و يجزل لنا الأجور والمثوبات ويرزقنا الإخلاص والقبول.
اللهم بلغنا يوم عرفة واكتب لنا الغفران والعتق من النيران واشف مرضانا ومرضى المسلمين.
اللهم بلّغنا صيام يوم عرفة وارزقنا فيه الدعاء المستجاب ونحن لا نشكي هما ولا تعبا.
اللهم كما بلّغتنا تكبيرات وأيام عشر ذي الحجة، بلغنا يوم عرفة وعيدك الأضحى ونحنُ و من نُحب بنعمةٍ وصحةٍ و عافية يارب العالمين
اللهم احفظ حجاج بيتك الحرام من كل سوء ومكروه و اكتب لهم حجا مبرورا وسعيا مشكورا وذنبا مغفورا ، واعنهم على الحج ويسره لهم وتقبل منهم واغفر لهم واعدهم الى اهلهم واوطانهم سالمين .
أسأل الله في هذا اليوم أن يقسم لنا من محبته ، وخشيته ، وفضله ، ورزقه ما قسم لأوليائه الصالحين .. وأن يعطينا الخير من كل مكان وفي كل مكان ويفّرج عنا ما ضاقت به صدورنا، وقلّت معه حيلتنا ، وضعفت عنه قوتنا وأن يجعلنا دائما في حرزه ، وأمانه ، وضمانه وأن يجعل الفردوس الأعلى مستقرا لنا  ، ولوالدينا ، ولأهلنا ، ومحبينا  وإن يجعلنا مقبولين بكرمه .. مكفولين بذكره مشمولين بعفوه ..
اللهم اغفر للمسلمين جميعا الأحياء منهم والأموات وأدخلهم جناتك ، وأعذ هم من عذابك
واغفر لوالدينا و لا تحرمهم سعة رحمتك، وشمول عافيتك، وجزيل عطائك، ولا تمنع عنهم مواهبك
واكفهما كل هول دون الجنة حتى تُبَلِّغْهما إياها برحمتك يا أرحم الراحمين.
اللهم احفظ بلاد الحرمين من كل سوء واحفظ رجال أمننا وادم علينا نعمه الأمن والأمان يارب واحفظ رجال الأمن القائمين على خدمة الحجاج ووفق جميع القائمين على شؤون الحج والحرمين والحجاج والمعتبرين يا قوي يا عزيز.
اللهم اغفر لنا ولوالدينا وجميع المسلمين اللهم اغفر لهم وارحمهم وعافهم واعف عنهم واجعل الجنة دارهم برحمتك يا ارحم الراحمين.
اللهم قر عيوننا بصلاح ابنائنا وبناتنا وأبناء و بنات المسلمين برحمتك يا ارحم الراحمين .
اللهم تقبل منا صيامنا و دُعاءنا و اعد علينا يوم عرفة أعواماً عديدة و ازمنة مديدة و نحن و كل أحبائنا بخير و صحة و عافية .
اللهم صل على نبينا محمد وعلى آله وصحبه وسلم تسليما كثيرا عدد خلقك ورضا نفسك وزنة عرشك ومداد كلماتك.