آرشیف

2014-12-28

محمداسحاق فایز

عــــوام فریبی حکومت، و برنامه استراتیژی انکشاف ملی افغانستان

 

بسمه تعالی
حکومت افغانستان درگرداب بحران افتاده است. این  زمین گیری حکومت بر می گرد به عدم کا رایی و ضعف  رهبری دولت افغانستان در چند سال گذشته .  تقریباً بخش های وسیعی از  عرصه های اقتصادی و اجتماعی دولت شامل این ناکامی ها می گردد.
سیاست های دولت در همه زمینه ها عوامفریبانه است . به این جهت اگر حکومت آینده افغانستان نیز در جای پای حکومت کرزی در هشت سال گذشته پا گذارد، امیدی برای پیروزی و پیشرفت کشور وجود ندارد و بار مسئولیت شکست دولت در هشت سال گذشته را نیزباید به گردن بکشد.
با وصف اینکه  افغانستان زمین های فراوانی برای کشت  و زراعت دارد و و ده ها  ملیارد دالر کمک های جامعه جهانی را نیز دریافت نموده است، با آنهم  از پیشرفت وترقی خبری و نیست و مردم افغانستان  چون گدایان دست دراز دارند تا دیگران به آنها کمک  کنند.
بررسی سیاست ها و عملکرد های  حکومت در هشت سال گذشته نشان میدهد که تعقیب راهکار های تجربه شده در هشت سال اخیر در افغانستان منتج به بهبودی اوضاع و شرایط در افغانستان نخواهد بود.
تا سکان اقتصاد مملکت مان را به سوی رسیدن به ساحل مقصود که رشد و انکشاف و توسعه اقتصادی است رهنمون نشویم، آنچه ما در هشت سال گذشته بدست آورده ایم از دست خواهد رفت و شعله های جنگ همچنان آبادی ها را خواهد بلعید.  از این رو نخستین ماموریت هرکسی که در آینده  زمامدار این کشور میشود این است که روند رشد اقتصادی را تسریع کند و جلو فقر و میزان بالای بیکاری را کاهش بدهد.  
چهارسال پیش از امروز تیمی از متخصصین داخلی و خارجی کمر بستند تا نخستین برنامه اقتصادی افغانستان را برای توسعه و پیشرفت مملکت ما تدوین نمایند.
این برنامه پس از سه  سال کار به نتیجه مطلوب رسید و طرح استراتیژی انکشاف ملی افغانستان تدوین و به دسترس حکومت افغانستان قرار گرفت.  حکومت افغانستان با این طرح به کنفرانس پاریس رفت که برای کسب حمایت و کمک های مالی کشور های دوست به افغانستان در شهر پاریس برگزار شده بود.
برنامه انشکاف ملی افغانستان،  پس از تدوین،  تائید مقامات ملل متحد را گرفت و پس از تصویب در کابینه افغانستان به کنفرانس پاریس برده شد و درآنجا نیز مورد قبول واقع گردید. در نتیجه دولت افغانستان مکلف به تطبیق آن شد.  کنفرانس پاریس چیزی در حدود پنجاه ملیارد دالر کمک مالی را برای پنجسال آینده  افغاانستان تعهد نمود.
می توان کفت که این برنامه قبول شده نخستین پلان کاری جمهوری اسلامی افغاانستان پس از سالها جنگ و بد بختی های مردم بوده است.  جهانیان با قبول کمک پنجاه ملیارد دالری برای پنج سال آینده افغانستان در حقیقت ماموریتی خطیر را به حکومت افغانستان سپردند.
این ماموریت خطیر باید از همان آغاز راه تحقق یابی را در پیش می گرفت ولی اکنون که یک سال و اندی از آن روز گذشته است،  دیده میشود که این برنامه همچنان برطاق نسیان کذاشته شده است و هیچ وزارت و یا اداره ای  بر مبنای این خطوط تدوین شده حرکت نمی کند.
تدوین برنامه  استراتیژی انکشاف ملی افغانستان سه سال وقت گرفت و گفته می شود که این برنامه اولین پلان در افغانستان است که ملیون ها دالر هزینه تدوین آن شده است.
دیده شده است از اینکه دولت گرزی بیشترینه در گیر زدو بند های سیاسی و قومی بوده است نتوانسته است در چهت رفاه و آسایش مردم عمل کند. این دولت برای ابقای خود و ماندن رهبری بدست یک تیم خاص ولی ناکام، تا بحال تلاش نموده و از این جهت نیز در خلاف مصالح علیای افغانستان گام برداشته است.  
برنامه یاد شده  زمانی که  از کابینه افغانستان تصویب شد، بیدرنگ باید  از سوی ادارات مختلف در معرض تطبیق قرار می گرفت ولی دیده شد که رییس جمهوری بجای اینکه سکان رهبری و نظارت از تطبیق این  برنامه را به دوش یک نفر می گذاشت، آنرا چها رقسمت کرد .
بخشی از این ماموریت به  وزرات اقتصادی افغانستان وا گذار شد در حالی که وزارت مالیه و  مشاور ارشد و وزیر ارشد نیز قسمت هایی از آن را قاپیدند که نتیجه آن مصیبت جاری آمده بر افغانشتان است.
این نکته در خور تأمل است که نه وزارت مالیه و نه هیچ یک ازآقایون  مشاور ارشد و وزیر ارشد،  مسئولیتی را در قبال تحقق برنامه استراتیژی انکشاف  ملی افغانستان که کار تدوین آن زیر نظر مسئول امور اقتصادی کشور شکل گرفت،  به عهده نگرفته اند. 
اگر سیر حرکت حکومت در افغانستان بر مبنای برنامه یاد شده بود،  باید پرسید که طی این مدت حکومت به کدام این اهداف رسیده و یا لا اقل به سوی تطبیق آن گام برداشته است؟
اگر حکومت پس از کنفرانس پاریس در راستای تحقق و تطبیق برنامه استراتیژی انکشاف ملی افغانستان حرکت می کرد،  به یقین که ما قادر بودیم تا به برخی از اهداف از قبل تعیین شده در این برنامه برسیم.
بار مسئولیت این ناکامی بدوش زعامت ناکام وناکارآمد افغانستان  است که نتوانسته است روند تطبیق این برنامه را رهبری کند و از آن در جهت رشد اقتصادی افغانستان سود ببرد.
تا قبل و بعد از تدوین برنامه استراتیژی انکشاف ملی افغانستان همه روزه در رسانه های دیداری و شنیداری از آن سخن زده میشد.  اما  حالا که زمان تطبیق و نیتجه گیری از ان فرا رسیده است، دولت حرفی برای گفتن ندارد و خاموشی اختیار نموده است.
برای تدوین این برنامه افزون بر سه سال وقت، در همه ولایات کشور در جهت تدیوین برنامه پرو گرام های نظر خواهی راه انداخته شدتا نظریات مردم افغانستان درتدوین این برنامه جمع آوری و از آن بهره جویی صورت بگیرد.
حالا اگر دولت افغانستان این برنامه را قبول دارد باید از مسئولان حکومت پرسیده شود که چرا این برنامه راه عملی شدن را نمی پیماید.  اگراین برنامه غلط است چرا در راه تدوین آن این همه پول و وقت مصرف شد ؟ حکومت اگر این برنامه را قبول ندارد، برمبنای کدام برنامه به جلو حرکت می کند؟
اکنون که ما دومین سال پس از رسمیت یابی برنامه استراتیژی انکشاف ملی افغانستان را پشت سر می گذرانیم،  میزان فقر در افغانستان کاهش نیافته است وبیکاری همچنان به یکی از مصایب بزرگ در افغانستان مبدل گردیده است.
چنین معلوم میشود که دولت افغانستان تحت زعامت آقای کرزی در راه تطبیق برنامه اقتصادی تدوین شده افغانستان به شکست مواجه گردیده است.  این ناکامی از آنجا بوجود آمده که، زمامداران  و مسئولان امور در افغانستان همیشه وعده میدهند ولی در راستای عملی نمودن وعده هایشان قدم نمی گذارند.
اکنون که در آستانه انتخابات در افغانستان قرار داریم،  می توان از مردم انتظار داشت که برای کسانی رای بدهند که سکان رهبری اقتصاد کشور مان را به سمتی بکشانند که برنامه استراتیژی انکشاف ملی افغانستان خواهان آن است.
دولتمردان افغانستان باید این نکته را بدانند که توسعه و رشد اقتصادی بدون حرکت برنامه ریزی شده و مدیریت سالم آن،  در جهان امروزی میسر شده نمی تواند.
یا در جهت تطبیق برنامه های اقتصادی مرتب و مدون باید حرکت کرد و یا انتظار نابودی و شکست نظام را داشت، که مصیبت و بدبختی را برای همه مردم افغانستان در قبال دارد.