آرشیف

2020-5-20

علم عبدالقدیر

شب قدر( شب بیداری قلب نه بیداری چشم)

 
شب قدر شب تجلیل وبزرگداشت از خواندان ونوشتن، شبی  راز ونیاز به درگاه  خالقر بی نیاز بپاس شکران نعمت قلم وکتاب  است.کتاب هدایتگر با احکام حیات بخش  که بلطف بیکران الهی بر انسانها نازل شد. روزها و شب‌ها، بستر رخدادها هستند. طلوع و غروب وقایع، در بخشى از زمان صورت مى‏بندد و زمان و لحظه‏ها، هفته‏ها و ماه‏ها، و سال‌ها و قرن‌ها، مخلوق خدا، مولود طبیعت، مرهون نظام جارى و حرکات موزون عالم است و به ظاهر هیچ فرقى میان آن‌ها نیست. ولى قرآن کریم، همه ایام را یکسان نمى‏بیند. برخى از آن‌ها را ایام مبارک و مقدس مى‏داند که ماه رمضان و شب‌های قدر از جمله آن‌هاست.

شب قدر شب پیام ارزش علم وقلم.

شب نزول قر آن با پیام بخوان! درین شب بر زمین نور بارید. نور علم ودانش با فرمان وفریاد بخوان این خواندن وعلم وقلم از عطایا ی بیکران ومواهب بزرگ پروردگار تست. : إقرأ بإسم ربک الذی خلق) بخوان بنام پروردگارت که نظام آفرینش با علم ودانش با خواندن ونوشتن معنی پیدا میکند. درین شب پیام ارزش خواندن وعلم وقلم در نخستین آیه قرآن من حیث نماد کرم الهی بر انسانها روی زمین هدیه شد .بلی از برکت این شب قدر واندازه را در تمام ابعاد حیات بشری فرا میگیرید.14- رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوۀ از كرم بی انتهای خدا و نويسندگى هم هنر وهم وسیله انتقال علم به دیگران است . «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ:
شب قدر شبی بیداری است نه بیدار خوابی ! بیداری قلب بیداری روح وآگاهی:
شب قدر، قدر و قیمت بى‏شمار دارد. در کلمات محدود نمى‏گنجد:
 فلسفه وجودى شب قدر چیست و چرا قدر نامیده مى‏شود؛ و چه ویژگی‌هایی دارد؟
آیا شب قدر پیش از اسلام نیز بوده است و آیا تنها یک بار اتفاق افتاده یا هر سال تکرار مى‏شود؟
ارزش عبادى آن چقدر است؟
در آن شب، فرشته‏ها و روح‌الامین به چه کسى و به چه هدفى نازل مى‏شوند؟

قدر یعنی چه؟ قدر یعنی تقدیر و تدبیر امور خلقت، حکم و قضا و به مفهوم اندازه معین طبق مصلحت و به مقتضاى حکمت است. پس شب قدر یعنى شب مخصوص رقم زدن سرنوشت انسان و برنامه‌ریزى کردن. به همین جهت آن را شب قدر مى‏نامند؛ چون خداوند آنچه را در طول سال انجام خواهد گرفت، در آن شب، تقدیر و تعیین مى‏کند، همانند حیات و مرگ، خیر و شر، طاعت و عصیان، سعادت و شقاوت، توسعه و تنگى رزق و معیشت و… و این گفتار، عصاره و مضمون آیه چهارم سوره «دخان» است که به صراحت بیان شده است:

«فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مى‏گردد»
 

شب قدر الگوی بر نامه ریزی برای بشریت است:  رسم دیرینه دولت‏ها است که در مجالس قانون‌گذاری و تصمیم‏گیرى، بودجه و برنامه‏هاى اقتصادى را به مدت یکسال تعیین مى‏کنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند. گویى این رسم، از نظامى برگرفته شده که در سراسر هستى جارى است. خداوند برنامه هر کسى را به تناسب شأن و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین مى‏کند و فلسفه وجودى شب قدر هم، همین است. زیرا ملت‌های فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلزلند، و ثبات ندارند و مدت‌ها به دور خود مى‏چرخند و ره به جایى نمى‏برند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمى‏یابند. جهش‌های نابه‌هنگام، و پیشرفت‌های غیرمنتظره و پیش از مقتضاى زمان، در پرتو انوار لیلة‌القدرها و الهامات غیبى بوده است.

 ویژگی‌هاى شب قدر:نزول قرآن با پیام علم وفرود آمدن هر سال ملا ئیکه در جشن علم وعبادت انسانها وفضیلت هر لحظه این شب از عبدا تا تجارت به اندازه هزار ماه کار وفعالیت وذکر وعبادت است ماه چانس وبهره گیری از لطف ومرحمت الهی.

  قرآن براى شب قدر، ویژگی‌ها و برجستگی‌هایی قائل است که آن را از دیگر شب‌ها ممتاز مى‏کند و ما به بیان گذراى هر یک از آن‌ها مى‏پردازیم:
 1. نزول قرآن: بدون تردید قرآن در شب قدر نازل شده است:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[6]
و بدون شک، شب قدر در ماه رمضان قرار دارد:
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ»[7]
از بافت و پیوست این دو آیه برمى‏آید که اولاً شب قدر به یقین یکى از شب‌های ماه مبارک رمضان است. ثانیاً مجموع قرآن در آن نازل شده است نه جزئى از آن و نه آیات آغازین آن؛ که برخى بر آن و برخى بر این نظر، اصرار مى‏ورزند.
تأکید بر این نکته ضرورى است که نزول همه قرآن، در شب قدر، منافاتى با نزول تدریجى آن در طول بیست و سه سال دوران رسالت ندارد زیرا خود قرآن شاهد صادق است که آیات آن دو بار و به دو شکل نازل شده است:

 شب قدر ونزول آیه علم :إقرأ

 شب قدر شب قدر ومنزلت انسان از برکت علم ودانش است آنجا که خداوند ج به پیامبر امی اش فرمود بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید وانسان را از خون بسته وبخوان به نام خدای کریم وبخشایندۀ که قلم را وسیله تعلیم قرار داد . جهان آفرینش باید با نور علم ودانش مزین گردد به همین دلیل این شب بزرگ گرامی وبا قدر ونزلت است.
از افتخارات اسلام اين است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولين فرمان خداوند به پيامبرش فرمان فرهنگى بود. خواندن لوحى كه براى اولين بار در برابر پيامبر باز شد، منظم و مكتوب بود.
1- قرائت قرآن بايد با نام خداوند آغاز شود. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ»
2- اولين فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقْرَأْ»
3- خواندن بايد جهت الهى داشته باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ»
4- خواندن قرآن وسيله رشد است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ»
5- پرورش الهى هم مادّى است، «رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ‌- خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ» هم معنوى. «رَبُّكَ الْأَكْرَمُ‌- الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
6- پروردگار، همان آفريننده است. (بنابراين سخن مشركان كه خالق بودن خدا را پذيرفته بودند ولى بت‌ها را ربّ مى‌دانستند باطل است.) «رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»
7- بيان آفرينش انسان از خون بسته شده، هم يك پيشگوئى علمى است و هم راهى براى تربيت انسان كه بداند مبدء او از چيست و گرفتار غرور نشود. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»
8- آفرينش همه هستى در يكسو «الَّذِي خَلَقَ» و آفرينش انسان در يك سوى ديگر. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»
9- معلم اصلى انسان خداست. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»
جلد 10 – صفحه 535
10- قلم، بهترين وسيله انتقال دانش است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
11- وحى الهى سرچشمه علوم بشرى است. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»
12- خالقيّت، ربوبيّت، كريم بودن و معلم بودن خداوند، مستلزم قرائت كتاب اوست. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ‌ … خَلَقَ‌ … الْأَكْرَمُ‌ … عَلَّمَ‌
13- خداوند كارهاى خود را از طريق اسباب انجام مى‌دهد. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
14- رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از كرم و ربوبيّت اوست و نويسندگى هنر مطلوب و مورد ترغيب اسلام است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
15- خداوند هم جسم انسان را رشد مى‌دهد و هم روح او را. (كلمه‌ «رَبِّكَ» ميان دو كلمه‌ «خَلَقَ» و «اقْرَأْ» آمده است.) «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»
.