آرشیف

2017-3-29

عبدالکریم غریق

زَینَب دختر عَلِی بن اَبِی طَالِب هاشمی قرشی

(مشهور به عقیله بنی هاشم)
 
    زینب دختر علی بن ابی طالب(عبد مناف) بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی هاشمی قرشی بوده، و مادرش حضرت فاطمة الزهراء دختر رسول الله(ص) می باشد.(3) در تاریخ تولد او اختلاف است، برخی از مورخین تولد او را در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم هجری گفته اند، اما عده ای دیگر تولد او را در سال ششم هجری بعد از پیمان صلح حدیبیه می دانند، و حتی تعدادی هم در سال هشتم هجری گفته اند.(20) می گویند: زینب(رض) از نظر صورت شباهت کاملی با حضرت خدیجه(رض) مادر بزرگش داشت، و وقتی متولد گردید او را رسول الله(ص) بوسه کردند، و فرمودند: او را عزیز بدارید و مراعاتش را بنمائید که او با مادر بزرگش خدیجه(رض) شباهت دارد. موصوفه یکی از شخصیات مهم در نزد مسلمین است، و او را دور عظیمی در معرکه کربلا می باشد، زیرا نامبرده در آن معرکه حضور داشته، برادرش امام حسین(رض) فرزندانش عون و محمد و تعدادی از خانواده او در آن واقعه به شهادت رسیدند، و او از آن جا به کوفه و بعد به دمشق و بدنبال آن به مدینه منقل گردیده است، که خطابه ها و بیاناتش در همه أی این جای ها معروف و مشهور است. زینب(رض) بنام عقیله بنی هاشم معروف است که نمایان کرامت، ذکاوت، هوشیاری و دور اندیشی او می باشد، علاوتاً او را زینب کبری نیز گفته اند، زیرا حضرت علی کرم الله وجهه، دختر دیگری نیز بنام  زینب داشته است که او را زینب صغری می گفتند. زینب(رض) را ام المصائب نیز گفته اند، زیرا او شاهد مصیبت های فراوانی بوده، که از آن جمله وفات جد بزرگوارش رسول الله(ص) وفات مادرش فاطمة الزهراء(رض) شهادت پدرش حضرت علی مرتضی(رض) شهادت برادر بزرگش امام حسن مجتبی(رض) و مصیبت بزرگ کربلا و شهادت امام حسین(رض) وفرزندانش محمد و عون و دیگر شهداء می باشد. زینب(رض) مصیبت کربلا را از اول تا آخر آن به چشم سر دیده است، وی از آنجا با خیل اسرای کربلاء و سرهای شهداء ابتداء به کوفه به حضور ابن زیاد انتقال یافت، با او مشاجره کرد، و سخنان رکیک و خشن او را شنید، و با منطقی خاص ابن زیاد و کوفیان ستمگر را مورد خطاب قرار داد، و باز از آن جا با همان کاروان اسری و سر های شهداء بتاریخ شانزدهم ماه ربیع الاول سال شصت یکم هجری قمری که به ماه قوس خورشیدی انطباق می یافت، به دمشق به نزد یزید برده شد، که مناظراتش با یزید و اطرافیان او را همگی مورخین ثبت نموده اند، زینب(رض) را با القاب دیگری از جمله غریبه، عالمه، طاهره و سیده نیز یاد کرده اند. زینب(رض) سخنوری شجاع، عاقل، جسور و مهربان بود، وقتی امام حسین(رض) بصوب عراق حرکت کرد، او هم در معیت برادرش قرار داشت، و در صحنه های معرکه کربلا که ظالمانه بر امام حسین و یارانش تحمیل شد حضور یافت، او بعد از شهادت امام حسین(رض) خود را از دست نداد، و برای خدمت به خانواده شهداء کمر همت بست، و مصیبت وارده بر او لحظه أی او را از رسالتی که بر دوش او بود باز نداشت، او کاروان اطفال، زنان و دیگر اعضای خانواده شهداء را تا مدینه رساند، و در طول راه، و اقامتش در هر یکی از این اماکن با ایراد سخنانی پرشور، منطقی و عالمانه تلاش کرد، تا مظلومیت شهدای کربلا را جهانی کند، و عاملی بزرگ برای جاویدانه شدن این قهرمانی بزرگ تاریخ گردید. در مورد تاریخ وفات زینب دختر حضرت علی(رض) اختلاف بوده، و قول ارجح آن است که او در سال شصت و دوم هجری وفات یافته است، و بعضی هم وفات او را در سال شصت و پنجم هجری گفته اند، اما در روز وفات او همگی مورخین اتفاق نظر دارند که در پانزدهم ماه رجب بوده است. در مکان دفن زینب دختر حضرت علی مرتضی نیز اختلاف است، بسیاری از مورخان محل درگذشت او را مدینه و محل دفنش را قبرستان بقیع گفته اند، و برخی نیز می گویند: او بعد از واقعه حره در سال شصت و سوم هجری که در مدینه قحطی بوقوع پیوست، به همراه همسرش عبدالله پسر حضرت جعفر طیار که در اطراف دمشق در قریه أی بنام راویه املاکی داشت، به آن شهر مهاجرت نمود، و در روز پانزدهم ماه رجب در دمشق در همان منطقه در گذشت، و او را در همان جا دفن کردند، و مرقد وی معروف است، و امروزه بنام منطقه سیده زینب یاد می شود، که از نواحی شهر دمشق می باشد. و زینب(رض) در آن هنگام پنجاه و شش سال عمر داشت. و بعضی از مورخین هم از جمله نسب شناس معروف یحیی بن حسین حسینی عبیدلی اعرجی متوفی سال 266 هجری قمری در کتاب اخبار زینبیات گفته است: بعد از آمدن زینب دختر حضرت علی و همراهانش به مدینه و شرح آن چه بر سر شان از طرف حکام یزید آمده بود، خشم و غضب مردم را فراگرفت، چنان که هر لحظه گمان آن می رفت تا قیامی از طرف مردم مدینه علیه حکومت یزید بر پا گردد، عمرو بن سعید اشدق والی مدینه از این حالت ترسید، و جریان را برای یزید نوشت، یزید فرمان داد، که برگشته گان از کربلا را پراکند کنند. حاکم مدینه خانواده زینب را وادار به خروج از مدینه کرد، و گفت: هر جائی که می خواهید بروید. و زینب(رض) و خانواده اش از جمله فاطمه و سکینه دختران امام حسین(رض) راه مصر را در پیش گرفتند، و در ماه شعبان سال شصت و یکم هجری به مصر رسیدند، و تعداد زیادی از مردم مصر به استقبال شان شتافتند، که در رأس آن ها والی مصر از طرف حکومت اموی یعنی مسلمه بن مخلد انصاری خزرجی بود، زینب(رض) و همراهانش به خانه مسلمه بن مخلد در منطقه الحمراء جای گرفتند، و مدت یازده ماه و پانزده روز در آنجا زنده گی نمودند، و بالآخره زینب(رض) شب هنگام روز یکشنبه در پانزدهم ماه رجب سال شصت و دوم هجری وفات یافت، و در همان خانه  مسلمه بن مخلد انصاری در کنار باغ عبدالله بن عبدالرحمن بن عوف زهری در قاهره دفن گردید، که فعلاً مقبره اش معلوم است.  

 

ادامه مطلب در اینجا