آرشیف

دین تجارتی یا تجارت دینی
دکتر علی شریعتی: خدایا مرا از آنانی قرار ده که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند نه از آنانکه پول دین را می گیرند و برای دنیا کار می کنند .
باری از عالم دینی شنیده ام که ولایت کردن زن به هیچ وجه در دین اسلام جایز نیست و در ولایت که زن در برمسند می نشیند دیگر نماز جمعه به درگاه الله متعال قبول نمیگردد.
فردایش بانو جوینده تشریف می آورد ، من با جمع از دوستانم به مسجد جامع تشریف بردیم تا مخالفت خویش را با ولایت این بانو اعلان بداریم چونکه چندی قبل از آن شورای علما از بانو خواسته بودند تا از این تصمیمش صرف نظر کند . به مسجد حضور داشتیم و با جمع از علما فریاد به سر دادیم که اسلام برای ما اجازه نمی دهد که تحت ولایت یک خانم فرمانبرداری کنیم ، آنها (عالمان دینی) برای ما آیات و احادیث را بیان داشتند و ماهم با جذبه دینی خویش سخنان شان را با جان و دل پذیرفتیم …قرار بر این شد که به میدان هوایی تشریف ببریم و اجازه ندهیم که بانو جوینده بر مسند ولایت تکیه دهد . دقایقی منتظر بودیم تا بر تعدادمان افزوده گردد واما بی خبر از اینکه پاشیده خواهیم شد ، هرچند شنیده بودیم که تعداد از اقوام بانو جوینده هم منتظر هستند تا خشونت شان را در مقابلمان بروز دهند . دقایق بعد چندتا از علمای دینی دیگر تشریف آوردند و با کمی هشدار و کمی هم دلایل قومی و منطقه ای که داشتند صدایمان را در گلون مان خفه کردند . دیگر هرقدر چشم در انتظار پوشالیان نشستیم صدای از آنها بالا نشد ، چند دقیقه محدود باهم یاوه گویی کردند واما از دلایل دینی که برای مان قبلا گفته بودند دیگر خبری نبود وما هم داشتیم به حقیقت قضیه کم کم پی میبردیم ، وحقیقت این بود که اینها هیچکدام بخاطر اعلای کلمه الله دست به گردهمای نزده بودند و هرکدام غلامان فرستاده شده دیگران بودند که با بانو جوینده اختلافات شخصی داشتند . ماهم با پی بردن به حقیقت دیگر به دنبال کار وزندگی خویش رفتیم و باخود فکر کردیم که شاید برایمان دروغ گفته باشند و شاید هم ولایت کردن بانوان در دین اسلام جایز است . در پی معلومات بیشتر کنجکاو شدم و دلایل اختلافی زیادی را خواندم ، اما دلایل معقول بر ولایت زنان مخالف بود. قابل ذکر است که بنده نسبت معلومات اندک دینی خویش بر این مسئله هیچ حکمی ندارم و فتوی برخاستن در مقابل ایشان را هم نمیدهم و در اینجا صرف خواستم که از تجارت دین توسط بعضی خود فروخته شدگان گذر نظری داشته باشم.
و حالا شنیده میشود که علمای به اصطلاح دینی با دسته های گل و تحایف منقول خویش به درگاه عالی جناب تشریف میبرند و با استدلال دینی خویش حمایت خود و دین خود را از مقام عالی شان اعلان میدارند و بی خبر از اینکه آخرت و مسئولیتی هم در پیش روی است . هرچند قرآن کریم اشارات نیز در مورد همچون اشخاص دارد که دیگر جای انتقاد باقی نمی ماند مانند این آیه : فَخَلَفَ مِن بَعْدِ هِمْ خَلْفٌ وَرِثُوالکِتَابَ = آنگاه در پی ایشان جانشینانی بد آمدند که کتاب « آسمانی تورات » را به ارث بردند. و همین گفته قرآن در باره اینها نیز صدق میکند. شما علمای دین به خاطر تجارت برمسند دین تکیه کردید و عالمانه می دانید که خطا می کنید ولی تصور می کنید که خدا شما را می بخشد.
اگر در محکمه عدل الهی حاضر شویم و به همه قسم خوردگانِ مقلد پیشه گفته شود ،‌ شما در دنیا موظف به شناخت دین بودید ،‌ مأخذ حقیقی دین هم که در پیام من بود ، به جای شناختن قوانین من جیب حضرات را پر می کردید و به دست بـوسی و چـاکری پـرداخـتید و امروز می گوئید چون همه می بوسیدند ما هم جلو رفتیم. که اصلا فکر نکنم با این دلایل بتوانید خدارا فریب داد. انبیاء‌ در میان مردم حکم یک بلندگو را داشتند و مردم کلمات خدا را از طریق آن بلندگو می شنیدند ، بنابراین ارزشمندترین علمای دینی امروز علمائی هستند که مانند یک بلند گو عمل کنند و باز هم پیام کتاب الله متعال را برمردم برسانند.
واما ای کاش می بردید و میخوردید اما نه بنام خدا و دین !
“إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَاأنْزَلْنَا مِنَ البَیَّنَاتِ وَ الْهُدَی مِنْ بَعدِمَا بَیَّنَّهُ لِلْنَّاسِ فِی الْکِتَابِ اُوْلَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ یَلْعَنُهُمْ اللَّعِنُون” (بقره/159) یعنی :کسانی که دلایل روشن وهدایتی را که ما نازل کرده ایم پس از آنکه آن را برای مردم در کتاب آسمانی روشن ساخته ایم پوشیده می دارند ، اینانند که خداوند آنان را لعنت می کند و لعنت کنندگان « از مردم و فرشتگان نیز» آنان را لعنت کنند . “مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَوهَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیَها وَ هُمْ لَا یُبْخَسُون “یعنی :کسی که طالب تجارت و تجمل زندگانی دنیاست ما هم پاداش کارهایشان را در اینجا کامل می دهیم و هیچ از زحمتشان کم نکنیم .”أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْأَخِرَهِ إِلَّاالنَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَ بَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُون “(هود/15و16) یعنی :اینان در آخرت نصیبی جز آتش ندارند زیرا و آنچه در دنیا کردند بر بادرفته و آنچه را که انجام می دهند باطل است .
بناء اگر چیزی برای گفتن موجود باشد باید علمای محترم برخیزند و مردم را از واقعیت آگاه سازند ، در جلو مردم قرار گیرند و بخاطر رضای الله برای یکبار هم که شده صدای قرآن را بر ارش عظیم بالا کنند کنند …
البته لازم به ذکر است که مطلب بنده مصداق بر تمام علمای دینی نمیباشد ، بلکه هستند کسانیکه بخاطر امر به معروف و نهی از منکر شبانه روزی تلاش میکنند و در راه تطبیق دین واقعی از هیچگونه تلاش دریغ نمی ورزند ولی هستند کسانیکه بنام عالم دین از دین استفاده سوء میکنند و بخاطر مقاصد اقتصادی و اجتماعی منفور خویش و جهت رسیدن به امیال شخصی شان بنام دین و عالم دینی گمراهی را پیشه میکنند. و کسانیکه بخاطر منافع قومی و سمتی شان از راه دین برمیگردند و چشم بینا و گوش شنوایشان را از شنیدن و دیدن حکم الهی بسته میدارند ، بدون شک گناه بزرگ را انجام میدهند.
با عرض حرمت
امین الحق امین