آرشیف

2017-1-15

الحاج امین الدین سعـیـدی

حکم غض البصر اول برای مرد است و بعد برای زن

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از همه باید روشن ساخت چون بیشترین تخلف ممکن درین عرصه از جانب مرد متصور و صورت ګرفته لذا حکم و سیاق بحث اولتر از همه برای مرد است. اما در حکم و نتیجه حكم متوجه مرد و زن هردو يك سان است.
اگر به حکمت وفلسفهء قوانین  الهی باهمین عقل قاصر خویش نظر به اندازیم در خواهیم  یافت که هدف کلی ونهایی از وضع قوانین  فقط جهت سعادت وخوشبختی بشر و نظم عادلانهء در جامعه و تنظيم بهتر آن مقرر  یافته است. این دساتیر، هدایات و احکام که بشریت به آن احتیاج دارند تا بارګاه ایزد متعال برای صلاح و فلاح جوامع بشری و افراد آن اند. تخلف و اختیار عکس روش از مقام  بزرگی الهی ( ج) به صورت قطع نمی کاهد. از جانب دیګر به هر قيمت تلاش به توجیه تخيلی، عقلی بخش از احکام الهی با بخش از محاسبات و تفکرات، حدس و گمان ها به این احکام عالیه الهی ( ج) مناسب نیست.  مناسب نیست تا فریضهء  روزه را برای انسان مسلمان رژیمی برای لاغر شدن و رکوع و سجود را دستوری جهت سلامتی ستون فقرات بدن و نماز را هم وسیله ای برای تسکین آلام روحی و دردها و اضطراب  وغیره وغیره  بشماریم.
انسان که خواستار  زندگی  سعادتمندی باشد ، نیازمند قانونى براى نحوه زندگى و تأمین سعادت اخروى خویش است. در نظام الهى( ج) قانون و حاكميت قانون و آنهم یکسان بر شاه و ګدا، زورمند و فقیر یکسان است. بر همین اساس، خداوند (ج) اولین انسان یعنى حضرت آدم علیه السلام را شخصی همراه قانون و داراى نبوت آفرید تا هیچ بشرى از قانون سعادت بخش الهی (ج) محروم نباشد.
خواننده محترم !
غض البصر :
« غض و غمض» کلمه « یغضوا » از ماده « غض » میباشد .غض و غمض دو لغت است که  هر دو در مورد چشم به کار می رود و برخی آن دو را با هم اشتباه می کنند. باید معنای این دو کلمه را نیز مشخص کنیم: «غمض » به معنای برهم گذاردن پلکها است. می گویند « غمض عین » کن. کنایه است از اینکه صرف نظر کن. چنانکه ملاحظه می کنید این لغت با کلمه « عین » همراه می شود نه با کلمه « بصر» . ولی در مورد کلمه غض می گویند غض بصر و یا غض نظر و یا غض طرف. غض به معنای کاهش دادن است و غض بصر یعنی کاهش دادن نگاه.
به این ترتیب غض البصر اصطلاح عربی است که در لغت به معنای فروکش کردن چشم ميباشد.
مفسرین می نویسند : منظور این است که انسان به هنگام سیل کردن ویا هم  نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعی را زیر نظر می گیرد؛ هر گاه نامحرمی در حوزه دید انسان  قرار بگیرد ، چشمان خویش  را چنان فرو گیرد که آن نامحرم از منطقه دید مستقیم و عمیق انسان  خارج شود، یعنی به او نگاه خیره نکند اما راه و چاه خود را نیز ببیند.
اگر رهنمود زیبا قرآنی را در مورد موضوع «غض البصر » را  به صورت عميق  مطالعه ومورد تدقیق قرار دهیم با تمام وضاحت در خواهیم يافت که حکم «غض البصر » در قدم نخست برای مرد ودر قدم بعدی برای زنها می باشد ، طوریکه الله تعالی می فرماید : « قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ … » وباز در قدم دوم در همین آیه متبرکه ، برای زنها  می فرماید : « وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ »
در ( آیه 30 – 31 سوره نور ) مبحث حجاب وغض البصر با دقت علمی  فورمولبندی وتوضیح گرديده است ، طوریکه میخوانیم :  «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ  ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ، وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا  وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ  وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ …  وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّـهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »
(اي پيغمبر !   (  به مردان مؤمن بگو: ) آنان مؤظفند  كه از نگاه  به عورت  وزينت نا محرمان ( چشمان خود را فروگيرند ، وعورت هاى  خويش را ) با پوشاندن و دوري از پيوند نامشروع ( مصؤن دارند ،اين براى ايشان زيبنده  تر ومحرمانه تر است .
بيگمان  خداوند  از آنچه  از انجام مى دهند 

اگاه است ( وسزاوار جزاي  رفتارشان  مى دهد.(وبه زنان مؤمنه بگو : چشمان  خود را ( از نامحرمان ) فروگيرند ( وچشم  چرانى  نكنند ( وعورت هاى خويش را ) با پوشاندن  ودوري از رابطه نامشروع )
مصؤن دارند  وزينت خويش را ) همچون سر ، سينه ، بازو،  ساعد ، گردن ، خلخال ، گردنبند ، بازوبند ( نمايان  نسازند ، مگر  آن مقدار (از جمال  خلقت ، همچون  چهره  وپنجه  دستها ) وآن چيز ها (  از زينت آلات ، همچون لباس  وانگشتري  وسرمه و خضاب ) كه ( طبيعتٱ ) پيدا  مى گردد. وچادر ودستمال سرخویش بر یخن ها ویا وگريبانهايشان اويزان كنند ( تا گردن وسينه واندامهايى كه احتمالا از لابلاي چاك پيراهن  نمايان مي شو در معرض  ديد مردم  قرار نگيرد) وزينت ( اندام   يا بازو ) خود را نمودار  نسازند، مگر  براى  شوهرانشان … وپاياى هاى  خود را ( به هنگام  راه رفتن  به زمين )  نزنند  تا  زينتي كه پنهانش مى دارند ( جلب توجه  كند  وصداى  خلخال  پا ها شان  بگوش مردم  برسد و ) دانسته  شود.
اي مــؤمنان ! همگي بسوى الله  بر گرديد(واز مخالفتهاى  كه دربرابر  فرمان خدا  داشته  ايد توبه كنيد)  تا رستگار شويد.
اگر به مفهوم  کلی آيات متبركه ( 30 الی  31 سوره نور) نظر به اندازيم  پروردگار  با عظمت  ما به مرد  سه دستور اساسی هدایت فرموده است :
1 حفاظت چشم ها ا زنگاه ها:« يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ »
2- حفظ  عفت وشرمگاه:« وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ »
3- توبه ورجوع :« وَتُوبُوا إِلَى اللَّـهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »
هکذا در قدم  بعدی در همین آیه پروردگار با عظمت ما برای زنان شش دستور   داده  شده است:
1- حفاظت نگاه  وچشم ها  «يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» ( عالم جلیل القدر دیار شام شيخ محمد علی صابونى در  روائع البيان جلد دو صفحه ۱۴۸   ) مى نويسد:  « نگاه  كردن  مقدمه  واقع شدن  در فجور و … است . »
2- حفظ  عفت  وشرمگاه :  « وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.»
3- ظاهر  نكردن  زينت  وارايش «  وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا »
4- پوشيدن  چادر  وحجاب
5- نه كوبيدن  پا ها 
.
6-  توبه ورجوع .
که البته اين همه دستورات  هم برای مرد وهم برای زن ،براى  تأ  مين  يك هدف عالى  انسانى  پيشبينى شده است كه آن فلاح  ورستگارى فاميل  وخانواده است در دنيا وهم در آخرت میباشد .


مفسران بدین عقیده اند که: اين كثرت  اوامر  وتنوع  آنان  به زنان در آیات متبرکه ،  بيانگر  نفوذ  پذيري  شيطان  در آنها  وگمراه كردن مردن از طريق  آنان  مى باشد.
در ایه « وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ…» (النور: 31 ) . «بگو برای زنان مؤمن پائین بیندازند برخی از نگاه‌های‌شان را…».تاکید بعمل آمده است که برای زن حرام است که غیر از محارمش به کسی دیگر نگاه کند ،وتعداد کثیری از علماء بدین  باور وعقیده اند که : نگاه‌کردن زن به مرد اجنبی بصورت مطلق ً حرام می‌باشد، فرق نمی کند که این دیدن از روی شهوت و گمان فاسد باشد، یا بدون شهوت. به دلیل حدیث ام سلمه که می‌فرماید: روزی من و حضرت میمونه   با رسول الله صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم، ناگهان عبدالله بن اُم مکتوم که یک صحابی نابینا بود وارد شد، آنحضرتصلی الله علیه وسلم به ما دستور حجاب داد، ام سلمه می‌فرماید: گفتم: یا رسول الله! این شخص نابینا است نه ما را می‌بیند و نه می‌شناسد، آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: آیا شما هم نابینا هستید، آیا شما او را نمی‌بینید( سنن أبو داود، ج 2، ص 214. سنن ترمذی، ج 2، ص 101. و ترمذی گفته: این حدیث حسن و صحیح است.)
طوریکه ملاحظه می فرماید ، این حدیث با کمال وضاحت بیان می‌کند که نگاه مرد و زن اجنبی به یکدیگر مطلقاً حرام است، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به ازواج مطهرات رضی الله عنه دستور داد که از یک شخص نابینا در حجاب باشند، در صورتی که کمترین خوف فتنه هم وجود ندارد، و خداوند در کلام پاکش به طهارت و پاکدامنی آنان گواهی داده است.
همچنان در سوره لقمان آیه 19 از زبان لقمان  به فرزندش می گوید: « و اغضض من صوتک؛ صدای خودت را کاهش بده.» (ملایم کن، فریاد نکن).
در معنی کم‌کردن و پائین‌کردن چشم ، منظور اینست که نظرش را از چیزهائی که نگاه ‌کردن به آنها شرعاً ممنوع و ناجایز است بگرداند و منظور از حفاظت شرمگاه اینست ، که از تمام صورت‌های ناجایز که جهت اشباع خواهشات نفسانی از آن استفاده می‌گردد شرمگاهش را محفوظ نگه دارد. (زنا، لواطت، سحاق، استمنا بالید، همه اینها امور ممنوعه و محرمه به شمار می‌آیند) آیه فوق شهوت‌رانی را با تمام مقدماتش ممنوع قرار داده و نخستین و مهم‌ترین سبب فتنه، یعنی نگاه و آخرین نتیجة آن را که زنا باشد صراحتاً ذکر نموده و حرام قرار داده است و مقدمات دیگر، مانند: گوش‌نمودن به سخنان یکدیگر، لمس‌کردن و غیره ضمناً حرام می‌باشند (معارف القرآن، ج 6، ص 398. )
نظر کردن زن ومرد به یک دیگر :
علما نظر  را به دو نوع تقسيم نموده اند :
1-  نگاه آلى  يا معمولى: ( نگاه بدون اراده )
عبارت از نگاه است كـه انسان بطور معمول ويا در وقت   صحبت  كردن   به  زن  نگاه ميكند . پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است كه به نگاه اول نبايد نگاه دوم پيوست گردد .  همچنان  نبايد فرموش كرد كه در دين مقدس اسلام نيت در هر عمل شرط ميباشد  «إ نما الاعمال با النيات » .
2- نگاه استقلالى:
نگاه استقلالی عبارت از نگاه است  كه انسان به مو ، لباس وطرز آرايش  زن نگاه كند ، که نباید فراموش کرد : كه منظور وهدف ممانعت قرآن 
عظيم الشان از  همين « نگاه  استقلالى »  است .طوریکه در حديث متبر كه امده است : 
پيامبر صلى الله عليه وسلم  به حضرت  على  گفته است : « یا علی‌، لاتتبع‌ النظرة‌ النظرة، فان‌ لک ‌الأولی‌ ولیس‌ لک‌ الأخرة » ، یعنی: »(ای‌ علی‌! نگاه‌ دوم‌، نگاه‌ اول‌ را دنبال‌ نکند زیرا نگاه‌ اول‌ از تو بخشوده‌ است‌ اما نگاه‌ دوم‌ چنین‌ نیست‌).
و راه دیگر از جلوگیری از چشم چرانی چشم گرداندن از زن نامحرم از همان اول است، در روایتی از حضرت  جَرِیر رضی اللَّه عنْهُ روایت است که میفرماید : «  سألْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم عَنْ نَظَرِ الفجأةِ فَقَال: « اصْرِفْ بصَرَک » (روایت مسلم).  ( از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد نگریستن ناگهانی پرسش نمودم، فرمود: «چشمت را بگردان».
فوائد حفاظت نظر:
طوریکه در( آیه 30  سوره  نور ) خواندیم: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ  ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ   » درجمله «ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ» «آن پاکیزه ‌تر است برایشان». این فهم با تمام قوت نهفته است .که حفاظت نظر موجب پاکی و صفای قلب می‌گردد، چنانکه گفته شده: «مَنْ حَفِظَ بَصَرَهُ أَوْرَثَهُ اللّهُ نُوْراً فِي بَصِيْرَتِهِ» «هرکه نگاهش را حفاظت نماید،  خداوند در بصیرت و یا قلبش نوری عطا می‌فرماید».
طبرانی از عبدالله بن مسعود(رض) روایت می‌کند که آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِنَّ النَّظَرَ سَهْمٌ مِنْ سِهَام إِبْلِيْسَ مَسْمُوْمٌ، مَنْ تَرَكَهَا مَخَافِتِي أَبْدَلْتُهُ إِيْمَاناً يَجِدْ حَلاَوَتَهَا فِي قَلْبِهِ»( ابن کثیر، ج 3، ص 293.  )«همانا نگاه، تیری از تیرهای زهرآلود ابلیس است، هرکه از ترس من آن را ترک نمود، در عوض چنان ایمانی به او عطا می‌کنم که شیرینی و حلاوت آن را در قلبش محسوس خواهد کرد».
ابن ابی الدنیا از حضرت ابوهریر روایت می‌کند که آن حضرت صلی علیه وسلم فرمودند: «كل عين باكية يوم القيامة إلا عينا غضت عن محارم الله وعينا سهرت في سبيل الله وعينا يخرج منها مثل رأس الذباب من خشية الله »( ابن کثیر، ج 3، ص 293.) «هر چشمی روز قیامت گریان است، مگر آن که به محرمات نگاه نکرد و آن که در راه خدا بیدار مانده و آن که به اندازه سر مگس از ترس خدا اشک ریخته.
ابن قیم  می‌فرماید: حفظ نگاه فوائد بی‌شماری دارد از جمله:
1- امتثال دستور خداوند که انتهای سعادت است.
2- مانع از رسیدن اثر تیرهای مسموم ابلیس می‌باشد.
3- قلب را تقویت نموده خوشحال می‌سازد.
4- قلب انسان را با خدا مأنوس می‌سازد.
5- در قلب، نور الهی پدید می‌آید.
6- فراست صادقانه، برای انسان حاصل می‌گردد.
7- راه مداخله شیطان را مسدود می‌سازد.
8- میان قلب و چشم منفذی است که انفعال یکی بر دیگری اثر می‌گذارد (روائع البیان، ج 2، ص 151. )
علت منع مردان وزنان از نگاه  ناروا چیست؟
مفسران در توضیح مفهوم متذکره فرموده انـد: نگاه كردن  بزرگترين خائن روانى  است  كه  روان انسان را  مى ازارد چون وقتي  ببيند  محبت  طرف  مقابل  در دل  او جاي  مى گيرد  وهميشه  در فكر  وخيال   او به سر  مى برد،  لذت طاعت وعبادت  را نمى بيند،  در صدد وفكر رسيدن  به مطلوب خود خواهد بود،  كه در اين  مورد  تمام مرزها  را  رعایت نه نموده ، وآنرا بر هم میزند.
در سنن ابو داود (جلد ۲ صفحه ۳۸۳ ) پوشيدن  لباس نازك  نزد نامحرم، آرايش  واستعمال عطر درخارج خانه اختلاط فساد آميز  زن ومرد ، دست دادن  ومصافحه  با نــامحرم ، تشابه به جنس  مخالف  وغيره منع گرديده است.
شان نزول آیه :
در مورد شان نزول ( آیات 30- 31 سوره نور ) در حدیثی از حضرت علی کرمه وجهه روایت است که در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از راه‌های مدینه مردی با زنی برخورد نموده نگاه‌ها را به همدیگر دوختند، شیطان از فرصت استفاده کرده در قلب‌شان وسوسه انداخت، نگاه‌ها تندتر و شهوت‌انگیزتر شد، مرد کنار دیواری به راهش ادامه می‌داد، اما نگاهش به زن بود، ناگهان به دیوار خورد و بینی اش شکافته شد. مرد قسم یاد کرد که با همین خون خدمت پیامبراسلام حاضر شده داستان را برایش بیان می‌کنم، با همین حالت خدمت آن حضرت صلی الله علیه وسلم حاضر شد داستان را باز گفت: پیامبراسلام در جواب فرمودند: این سزای گناهی است که مرتکب شده‌ای آنگاه خداوند این آیه را نازل فرمود: « قُل لِّلۡمُؤۡمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَيَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡ….» ( ابن مردویه هامش مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 465، روح الـمعانی، ج 9، ص 138).
ممکن است این واقعه قبل از نزول آیة امر به ادناء جلابیب و آیة و قرن فی بیوتکن ، باشد، لیکن بازهم ایمان وی او را مجبور می‌کند تا پیش مرشد و راهنمای خویش حاضر شود و او را مطلع سازد تا در آینده راه نجات را برایش تجویز کند.
خداوند با نزول این آیه به بندگان مؤمن دستور داد، تا نگاه‌های شان را از محرمات باز
دارند و جز به مباحات نگاه نکنند، اگر احیاناً نگاه شخصی بدون قصد و اراده به جای حرامی افتاد، فوراً آن را بگرداند. چنانکه امام مسلم: در صحیحش از جریر بن عبدالله البجلی روایت می‌کند که فرمود: «سَأَلْتُ النَّبِيَّعَنْ نَظَرِ الْفَجْأَةِ فَأَمَرَنِي أَنْ أَصْرِفَ بَصَرِي»
( ابن کثیر، ج 3، ص 292.)«من از پیامبرصلی الله علیه وسلم در مورد نگاه ناگهانی پرسیدم، به من دستور داد که نگاهم را بگردانم».
 آنچه در حدیث حضرت علی کرم الله وجهه آمده که نخستین نگاه معاف و دومی گناه است، منظور همان نگاهی است که بدون قصد و اراده و به طور ناگهانی باشد و آن هم به علت غیر اختیاری ‌بودنش معاف است و اگر قصداً باشد نخستین نگاه هم معاف نیست(معارف القرآن، ج 6، ص 399.)
رعایت حق راه
از حضرت ابوسعید خدری روایت است که رسول اللهصلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِيَّاكُمْ وَالْجُلُوسَ عَلَى الطُّرُقَاتِ». «از نشستن سر راه‌ها بپرهیزید». صحابه کرام عرض کردند یا رسول خدا! ما جز نشستن چاره‌ای نداریم، آنجا با همدیگر صحبت می‌کنیم»، آنحضرتفرمودند: «إِنْ أَبَيْتُمْ فَأَعْطُوا الطَّرِيقَ حَقَّهُ» «اگر انکار می‌ورزید پس حق راه را ادا کنید». گفتند: یا رسول الله! حق راه چیست؟ گفت: «غَضُّ الْبَصَرِ وَكَفُّ الأَذَى وَرَدُّ السَّلاَمِ وَالأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرِ» «پائین‌انداختن نگاه، اذیت نکردن دیگران، جواب سلام، امر به معروف و نهی از منکر» (بخاری، ج 2، ص 920. )
کسانی که محل کارشان بازار است و چاره‌ای جز رفتن ندارند، باید این حقوق را در نظر داشته باشند و آنهائی که رفتن برایشان عادت قرار گرفته سعی کنند که این عادت و خوی زشت را ترک نمایند.
غض بصر فرض است :
در مورد اینکه حکم « غض بصر» در اسلام فرض است ویانه !   نظر اکثریت مفسرین   همین است که چون « غض بصر»  حکم قرآنی بنآ  فرض  میباشد ، و اگر چنانچه نگاه شخصی اتفاقاً به نامحرمی افتاد، باید فوراً آن را پائین بیندازد، چنانکه حضرت بریده روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم به حضرت علی فرمودند:
«يَا عَلِىُّ لاَ تُتْبِعِ النَّظْرَةَ النَّظْرَةَ فَإِنَّ لَكَ الأُولَى وَلَيْسَتْ لَكَ الآخِرَةُ»( سنن ابی‌داود، ج 1، ص 299.  ). «ای علی! بعد از نگاه ناگهانی که در نخستین مرحله صورت می‌گیرد، بار دوم نگاه نکن، زیرا نخستین نگاه معاف است و دومی به نفع تو نیست».
نگاه بد:
نگاه بد یکی از امراض مهلک و بسیار خطرناک است و پائین‌کردن نگاه، بهترین نسخة شفا برای تمام امراض روحانی می‌باشد و با عمل نبودن برآن باب فتنه و فساد مسدود می‌گردد و بستن راه‌های فتنه و فساد در اسلام دارای اهمیت زیادی می‌باشد .
نباید فراموش کرد که : تمام اتفاقات با نظر و دیدن آغاز می‌شود و منشأ آتش‌های بزرگ از جرقه‌های کوچک است، مادامی که شخص با چشمش زنان زیبا را نگاه می‌کند، باید بداند که در موضوع خطر و زیان است، چه نگاه‌های که قلب صاحبان‌شان را هدف قرار می‌دهند و بدون این که کمان و زهی در کار باشد، آنها را چون تیر سوراخ می‌کند، چیزی که چشمش را شاد و مسرور می‌سازد، یقیناً به قلب او ضرر و زیان خواهد رسانید، پس شادی و سروری که زیان به دنبال داشته باشد،نبودنش بهتر است.
اگر انسان به این حکم الهی عمل ننماید، زیان‌های جبران ناپذیری را متحمل می‌گردد و عاقبت و انجام بدی در انتظار وی خواهد بود.
توضیح مختصر بر حدیث حضرت عائشه :
حکم شرعی همین است که نگاه زن به چهره یک مرد بیگانه، اگر از روی شهوت باشد طوریکه در فوق هم  متذکر شدیم ، باتفاق بهمه مفسرین حرام است، و اگر بدون شهوت باشد علماء به دو گروه تقسیم شده اند، گروهی قائل به تحریم و گروهی از علماء به جواز قائل اند، لیکن قول اول صحیح‌تر می‌باشد و آیات و روایات مؤید آن نیز می‌باشند.
خداوند می‌فرماید:«وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ…» «به زنان مؤمن بگو که برخی از نگاه‌های شان را پائین بیندازند…». همانطور که به مردان دستور غض بصر داده شده زنان نیز به آن امر شده اند، وبه هیچیک از این دو جنس مجاز نیست که به جنس مخالفش نگاه کند.
و آن حضرت صلی الله علیه وسلم به ام سلمه و میمونه از شخص نابینا، دستور حجاب داد و به آنها فهمانید، که زن نباید به مرد اجنبی نگاه کند، گرچه او آنها را نبیند.
ولی هستند برخی از علما ء که بر حدیث حضرت بی بی عائشه  استناد نموده بر حکم بر جواز نگاه زن به مرد اجنبی استدلال می نمایند:«عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ رَأَيْتُ النَّبِىَّ يَسْتُرُنِى بِرِدَائِهِ، وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَى الْحَبَشَةِ يَلْعَبُونَ فِى الْمَسْجِدِ،حَتَّى أَكُونَ أَنَا الَّذِى أَسْأَمُ، فَاقْدُرُوا قَدْرَ الْجَارِيَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ الْحَرِيصَةِ عَلَى اللَّهْوِ»( صحیح بخاری، ج 2، ص 788، باب نظر الـمرأة إلی الحبش.) ( از حضرت عایشه روایت است که پیامبرصلی الله علیه وسلم مرا با چادرش پنهان نگه می‌داشت، و من به افراد حبشی که در مسجد مشغول بازی و تمرین بودند نگاه می‌کردم تا این که خسته می‌شدم، پس شما اندازه کنید حال دخترهای کم‌سنی را که بر بازی حریص است).
در اینجا لازم است بدانیم که داستان حضرت عایشه که آن حضرت صلی به وی اجازه تماشا به تمرینات حبشی‌ها را داد، با قول پیامبرصلی الله علیه وسلم که زمان دخول شخص نابینا به خانه ام سلمه آنان را به حجاب دستور داد چه تفاوتی دارد؟
فرق میان این دو روشن است، زیرا همه می‌دانند اگر زن در خانه باشد و بیرون را نگاه کند، با این که زن و مرد اجنبی در یک اطاق باشند تفاوت دارد، در داستان حضرت عایشه او در خانه بود و افراد حبشی بیرون و در مسجد مشغول بازی و تمرین بودند و در داستان ام سلمه عبدالله بن أم مکتوم (نابینا) داخل خانه آمد، لذا مناسب بود که آن حضرت صلی الله علیه وسلم به آنان دستور حجاب بدهد، زمانی که آنها عذر بیان نمودند، آن حضرت صلی الله علیه وسلم با الفاظ تندتر، آنان را متوجه ساخت که نگاه زن به مرد، یا مرد به زن، حکمش یکی است و برای هیچکدام جایز نیست که به دیگری نگاه کند، پس معلوم می‌گردد که آنان قبل از این متوجه این امر نبودند و تصور می‌نمودند که حجاب زمانی واجب است، که برای مرد امکان دیدن زن موجود باشد.
پس حدیث مذکور نشان نمی‌دهد، که حضرت عایشه چهره آنان را نگاه کرد، بلکه بازی و آلات جنگی شان را تماشا می‌کرد، و این مستلزم نگاه به اشخاص نیست و آن حضرت صلی الله علیه وسلم از جهت حسن معاشرت و نیز صغیرُ السِّنّ‌بودن حضرت عایشه این اجازه را به او داد و این نگاه با نگاهی که با بی‌باکی و در سن جوانی،به شخص اجنبی و نامحرم صورت بگیرد تفاوت دارد. خلاصه این که این دو واقعه از چندین جهت باهم متفاوتند و احتمال فتنه هم در هردو واقعه به کلی مرتفع می‌باشد و کمترین احتمالی هم وجود ندارد.
امام طحاوی می‌فرماید: داستان حضرت ام سلمه، بعد از نزول حجاب بوده، چنانکه از الفاظ حدیث صراحتاً مفهوم می‌گردد، به خلاف حدیث حضرت عایشه که چنین مطلبی در آن موجود نیست، گرچه ممکن است بعد از نزول نوعی از حجاب باشد، زیرا حجاب به تدریج نازل گشته و به احتمال بیشتر حضرت عایشه کاملاً به سن بلوغ نرسیده بود، چنانکه از الفاظ «الْجَارِيَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ الْحَرِيصَةِ عَلَى اللَّهْوِ» این مطلب به خوبی مفهوم می‌گردد(نیل الأوطار، ج 6، ص 133 باب فی نظر الـمرأة إلی الرجل).
نیز در مؤطا امام مالک از حضرت عایشه روایتی ذکر شده که وی از شخص نابینا حجاب شد، وقتی که به او گفته شد او ترا نمی‌بیند، فرمود: لیکن من او را می‌بینم(نیل الأوطار، ج 6، ص 133 باب فی نظر الـمرأة إلی الرجل.) این حدیث نیز دال بر این است، که نگاه حضرت عایشه به حبشی‌ها قبل از واقعه ام سلمه و قبل از نزول حکم به غض بصر بوده، به همین علت است که حضرت عایشه بعد از آن از فرد نابینا هم حجاب شد و همان جوابی را داد که آن حضرت صلی الله علیه وسلم به حضرت ام سلمه و میمونه فرموده بود.
برخی علماء معتقد اند که صورت مرد در حق زن عورت نیست، و نگاه‌کردن آن بدون خوف فتنه، برای زن خالی از اشکال است، به همین علت است که مردان به نقاب امر نشده اند و زنان مأمور به نقاب هستند تا صورت آنان از دیدن مردان محفوظ بماند، اگر حکم ‌شان یکی می بود، مردان نیز به نقاب امر می‌شدند.
در جواب می‌گوییم: زمانی که خداوند صراحتاً به مردان و زنان دستور پائین کردن نگاه را می‌دهد، جای هیچگونه بحث و گفتگو باقی نمانده است، و هیچ ربطی به اندیشه فتنه یا عدم آن ندارد و تنها مواردی مانند نگاه به نامزد یا شهادت و غیره از این امر مستثنی می‌باشند ، چنانکه در احادیث مذکور اند.    وما علینا الا البلاغ المبین