آرشیف

2018-12-31

عبدالکریم غریق

حماد بن سلمه بصرِي نحوِي خِرَقِي بَطَائِنِي:

شیخ الإسلام حماد بن سلمه بن ابوصخره دینار بصرِي نحوِي خرقِي بطائنِي مکنی به ابوسلمه ملقب به بَزَّار(ابریشم چی کسی که به کسب و کار و تجارت ابریشم سروکار دارد) خواهر زاده حمید طویل و مولای ربیعه بن مالک بن حنظله از بنی تمیم، و طبق گفته بعضی از مؤرخین مولای قریش و یا بنا بفرموده عده أی مولای حِمیرِي بن کَرَامَه می باشد. او در سال 91 هجری قمری تقریباً در زمان حیات انس بن مالک(رض) متولد گردید. موصوف شخصیتی عالم، پبیشواء، نحوِي، لغوی، فقیه، مفتِي و امام در علم حدیث بوده است. نامبرده از أزرق بن قیس، اسحاق بن سُوَید عدوِي، اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه، أشعث بن عبدالله بن جابر حُدَّانِي، أَشعَث بن عبدالرحمن جَرمِي، أنس بن سیرین، إیاس بن معاویه، أیوب سختیانِي، بُرد بن سنان أبِي العَلاء شامِي، بِشر بن حرب أبِي عمرو نَدَبِي، بَهز بن حکیم، تَمَّام بن ابی الحکم، تَوبه عنبرِي، ثابت بُنانِي، ثُمامه بن عبدالله بن انس بن مالک، جَبر بن حبیب، جَبله بن عطیه، جَعد أبی عثمان، حبیب بن شهید، حبیب معلم، حجاج بن أرطاة، حکیم أَثرم، حماد بن ابی سلیمان فقیه، حمید بن هلال ابی الخطاب، حمید بن یزید، خالویش حُمَید طَوِيل، حنظله بن ابی حمزه، خالد بن ذَکوان، خالد حَذَّاء، داود بن ابی هند، ربیعه بن عبدالرحمن، رجاء بن ابِي سلمه، زیاد بن مِخراق، زیاد أعلم، زید بن اسلم، سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی جَمهان، سعید بن إیاس جُرَیرِي، سعید بن جُهمان، پدرش سلمه بن دینار، سلمه بن کُهَیل، سلیمان تَیمِي، سِماک بن حرب، سِنان بن ربیعه، سُهَیل بن ابی صالح، ابی قَزعَه سُوَید بن حُجَیر باهِلِي، ابی مِنهال سَیَّار بن سلامه، شعیب بن حَبحاب، طلحه بن عبیدالله بن کُرَیز خُزاعِي، عاصم بن بَهدَله، عاصم بن عَجَّاج جَحدَرِي، عاصم بن منذر بن زبیر بن عوام، عامر أحول، عباد بن منصور، ابی الحسن عبدالله بن شَدَّاد أعرج، عبدالله بن عبیدالله بن ابی مُلَیکه، عبدالله بن عثمان بن خُثیم، عبدالله بن عثمان بن عبیدالله بن عبدالرحمن بن سمره، عبدالله بن عون، عبدالله بن کثیردارِي قارِئ، عبدالله بن محمد بن عقیل، عبدالله بن محمد بن مختار، عبدالرحمن بن اسحاق مدنِي، عبدالرحمن بن قاسم بن محمد بن ابی بکر صدیق، عبدالعزیز بن صهیب، ابی امیه عبدالکریم بن ابی المخارق بصرِي، عبدالملک بن حبیب ابی عمران جونِي، عبدالملک بن عبدالعزیز بن جُرَیح، عبدالملک بن عمیر، عبدالملک ابی جعفر، عبیدالله بن ابی بکر بن انس بن مالک، عبیدالله بن حمید بن عبدالرحمن حِمیَرِي، عبیدالله بن عمر، عثمان بَتِّي، عِسل بن سفیان، عطاء بن عجلان، عطاء بن سائب، عطاء بن ابی میمونه، عطاء خراسانِي، عقیل بن طلحه، عکرمه بن خالد، علی بن حکم بُنانِي، علی بن زید بن جُدعان، عمار بن ابی عمار، عمرو بن دینار مکِي، عمرو بن یحیی بن عُماره مازنِي، عمران بن عبدالله بن طلحه خُزاعِي، عمیر بن یزید ابی جعفر خَطَمِي مدنِي، ابی سِنان عیسی بن سنان قَسمَلِي، فائد ابی العوام، فَرقَد سَبَخِي، قَتاده بن دعامه، قیس بن سعد مکِي، کثیر بن مَعدان بصرِي، کثیر ابی محمد، کلثوم بن جَبر، محمد بن اسحاق بن یسار، محمد بن زیاد قرشِي، محمد بن عمرو بن علقمه بن وقاص لیثِي، ابی زبیر محمد بن مسلم مکِي، محمد بن واسع، مَطَر بن طَهمان وَرَّاق، میمون بن جابان، ابی جَمره نصر بن عمران ضبعِي، هارون بن رئاب، هشام بن حِسَّان، هشام بن زید بن انس بن مالک، هشام بن عروه، هشام بن عمرو فَزَارِي، ابی حُرَّه واصل بن عبدالرحمن، یحیی بن سعید انصارِي، یحیی بن عتیق، ابی التَیَّاح یزید بن حمید ضبعِي، یزید رُقاشِي، یعلی بن عطاء عامرِي، یوسف بن سعد، یوسف بن عبدالله بن حارث بصرِي، یونس بن عبید، ابی الجَوزاء مُحَلِّمِي، ابی عاصم غَنَوِي، ابی العُشراء دارمِي، ابی غالب دوست ابی امامه، ابی المُهَزِّم تمِيمِي، ابی نَعامه سعدِي، ابی هارون عبدِي، ابی هارون غنوِي و ابی هاشم رُمانِي حدیث روایت نموده، و از او ابراهیم بن حجاج سامِي، ابراهیم بن ابی سُوَید ذارع، احمد بن اسحاق حضرمِي، آدم بن ابی ایاس، اسحاق بن عمر بن سَلِیط، اسحاق بن منصور سَلُولِي، اسد بن موسی، اسود بن عامر شاذان، بِشر بن سَرِي، بشر بن عمر زَهرانِي، بَهز بن اسد، حبان بن هلال، حجاج بن منهال، حسن بن بلال، حسن بن موسی أَشیَب، حسین بن عروه، ابوعمر حفص بن عمر ضًرِير، خلیفه بن خیاط، داود بن شبیب، روح بن اسلم، روح بن عُباده، زید بن حُباب، زید بن ابی زرقاء، شُرَیح بن نُعمان، سعید بن عبدالجبار بصرِي، سعید بن یحیی لخمِي، سفیان ثورِي، سلیمان بن حرب، ابوداود سلیمان طیالسِي، سوید بن عمرو کلبِي، شعبه بن حجاج، شهاب بن عباد عبدِي، شهاب بن مُعَمَّر بلحِي، شیبان بن فَرُّوخ، طالوت بن عباد، عباس بن بَکَّار ضَبِّي، عباس بن ولید تَرسِي، عبدالله بن صالح عِجلِي، عبدالله بن مبارک، عبدالله بن مسلمه قَعنَبِي، عبدالله بن معاویه جُمحِي، عبدالأعلی بن حماد نَرسِي، عبدالرحمن بن سلام جمحِي، عبدالرحمن بن مهدِي، عبدالصمد بن حسان، عبدالصمد بن عبدالوارث، ابوصالح عبدالغفار بن داود حرانِي، عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج، عبدالملک بن عبدالعزیز ابونصر تَمَّار، عبدالواحد بن غیاث، عبیدالله بن محمد عیشِي، عفان بن مسلم، عمرو بن خالد حرانِي، عمرو بن عاصم کِلابِي، عمرو بن مَرزوق، عَلاء بن عبدالجبار، غَسَّان بن ربیع، ابونعیم فضل بن دُکَین، فضل بن عنبسه واسطِي، ابوکامل فُضَیل بن حسین جَحدرِي، مالک بن انس، محمد بن اسحاق بن یسار، محمد بن بکر بُرسانِي، محمد بن عبدالله خزاعِي، ابونعمان محمد بن فضل عارِم، محمد بن کثیر مِصِّیصِي، محمد بن محبوب بُنانِي، مسلم بن ابراهیم، مسلم بن ابی عاصم نبیل، ابوکامل مظفر بن مدرک، معاذ بن خالد بن شفیق، معاذ بن معاذ، مُهَنَّی بن عبدالحمید، ابوسلمه موسی بن اسماعیل تَبُوذَکِي، موسی بن داود ضبِي، مؤَمَّل بن اسماعیل، نضر بن شُمَیل، نضر بن محمد جُرشِي، نعمان بن عبدالسلام، هُدبَه بن خالد، ابوالولید هشام بن عبدالملک طیالسِي، هیثم بن جمیل، وکیع بن جراح، یحیی بن اسحاق سَیلَحِينِي، یحیی بن حسان تَنَّیسِي، یحیی بن حماد شیبانِي، یحیی بن سعید قطَّان، یحیی بن ضُرَیس رازِي، یزید بن هارون، یعقوب بن اسحاق حضرمِي، یونس بن محمد مُؤَدَّب، ابوسعید مولای بنی هاشم و ابوعامر عَقَدِي روایت کرده اند. وهیب بن خالد می گوید: حماد بن سلمه سردار ما و دانشمند ما است، او امام در زبان عربی، فصیح الکلام، بلیغ الصحبت، زبان آور، قاری، فقیه، و سخت گیر بر اهل بدعت بود. عجلی می گوید: حماد بن سلمه مردی ثقه، صالح و حسن الحدیث است. امام احمد بن حنبل، یحیی بن معین، نسائِي و یعقوب بن سفیان او را ثقه گفته اند. بیهقِي می گوید: حماد بن سلمه یکی از ائمه مسلمین است، مگر اینکه وقتی سنش زیاد شد، سوئ حافظه بر وی عارض گردید، لهذا بخاری روایت از او را ترک نمود، و تنها یک حدیث از او روایت نموده است. بخاری می گوید: آدم برای ما روایت نموده، و گفته است: شاهد بودم که دولت وقت از حماد بن سلمه دعوت به همکاری کرد، حماد گفت: آیا ریش سرخ خود را به این گروه بسپارم؟ به خداوند سوگند! این کار را نمی کنم. و روایت شده است، که حماد بن سلمه شخصی مجاب الدعوه بوده است. حجاج بن منهال می گوید: از حماد بن سلمه روایت می کنم، زیرا او یکی از ائمه دین است. حماد بن سلمه در نحو شاگرد عیسی بن عمر و خلیل بن احمد فراهیدِي بود، و خود یکی از نحویان بزرگ بصره بشمار می رفت، به طوری که استادش فراهیدی او را ستوده، و یحیی بن مبارک یزیدِي متوفی سال 202 هجری قمری در قصیده أی در ستایش نحویان بصره از او نیز یاد کرده است. حماد بر آن بود، که طلب حدیث بدون دانستن نحو بی ثمر است، و وجود خطای ادبی در حدیثی که از او نقل شود را دلیلی بر جعلی بودن این نقل می دانست. حضور سیبوبه در درس حدیث او و اشکالات نحوی حماد بر وی سبب روی آوردن سیبویه به نحو شد. کتابی در سنن و مجموعه مدونی از روایات قیس بن سعد به او نسبت داده شده است. از مهم ترین شاگردان حماد در نحو یونس ین حبیب نحوی بود. حماد بن سلمه در زمان خلافت ابوعبدالله محمد مهدی خلیفه عباسی در ماه ذی الحجه سال 167 هجری قمری به عمر 76 سالگی وفات یافت، و بعضی از مورخین وفات او را در سال 169 هجری قمری گفته اند. ابوالحسن مدائنِي می گوید: حماد بن سلمه در روز سه شنبه ماه ذی الحجه سال 167 هجری قمری وفات یافت، و بر جنازه او اسحاق بن سلیمان نماز خواند. بعضی از مورخین گفته اند: وفات حماد بن سلمه بعد از نماز عید قربان بوده است. یحیی بن مبارک یزیدِي به مناسبت وفاتش مرثیه أی سروده، که بیتی از آن چنین است:
                                       یَا طَالِب النَّحوِ أَلَّا فَابکِهِ            بعدَ أَبِي عَمرِو وَ حمَّاد 
ترجمه: ای طالب نحو برخیز و گریه کن، بعد از مرگ ابی عمرو و حماد. یعنی حماد بن سلمه و ابی عمرو بن علاء بن عمار بن عریان بن عبدالله بن حصین مازنی تمیمی بصری یکی از قراء هفت گانه، ادیب، شاعر و نحوی مشهور متوفی سال 154 هجری قمرِي. 
   ابونعیم اصفهانی در کتاب حلیة الأولیاء آورده است: حماد بن سلمه مجتهد در عبادت و شامل در امامت بود. موسی بن اسماعیل می گوید: اگر برای شما بگویم که من حماد بن سلمه را خندان ندیدم، به شما راست گفته ام، زیرا او مشغول به نفس خود بود، یا درس حدیث داشت، یا قرآن قرائت می کرد، یا تسبیح می گفت، یا نماز می خواند، و تمام روز خود را برای این کارها تقسیم کرده بود. یونس بن محمد می گوید: حماد بن سلمه در مسجد و در حال نمازخواندن وفات یافت. سوار بن عبدالله بن سوار می گوید: حماد بن سلمه چادرفروشی می کرد، و صبح زمانی که در بازار کار را شروع می نمود، وقتی یک حبه یا دو حبه کار می کرد، سبد خود را جمع می کرد، و دکان خود را می بست، و از کار منصرف می شد. موصوف در سال 168 هجری قمری وفات یافت.
   امام محمد بن حبان بستی در کتاب تقریب الثقات می نگارد: حماد بن سلمه بن دینار حزاز مکنی به ابوسلمه از جمله اتباع تابعین و از مردم بصره می باشد. موصوف مولای حمیر بن کنانه از تمیم بوده، و بعضی هم او را مولای قریش گفته، و عده أی می گویند: حمیرِي است. نامبرده در سال 167 هجری قمری وفات یافت، و از جمله افراد مجاب الدعوه می باشد. او خواهرزادۀ حمید طویل بوده، و کسی از هم قطارانش مثل او در فضل، دین داری، علم، تمسک و جمع و کتابت و صلابت در سنت و مبارزه و مجادله با اهل بدعت در آن زمان در بصره نبوده است. و او چنان در ایامش با قدریه مبارزه نمود، که غیر از ابومبتدع جهمِي کسی دیگری نبود، که آشکارا منکر سنن صحیحه شود، چنان که معتزله انکار می کردند.
   محمد بن سعد کاتب واقدی در کتاب طبقات می نویسد: حماد بن سلمه کنیه اش ابوسلمه و کنیه پدرش ابوصخره و آزاد کرده و وابستۀ بنی تمیم و خواهرزاده حُمَید طویل بوده است. گوید: موسی بن اسماعیل ما را گفت: از حماد بن زید شنیدم، می گفت: در این روزگار تنها کسی که با نیت صادق برای تعلیم گرفتن پیش او می رویم، فقط حماد بن سلمه است. و ما امروز می گوئیم، تنها کسی که چنان است، حماد بن زید است. گفته اند: حماد بن سلمه محدثی مورد اعتماد و پر حدیث بوده است، و گاهی حدیث نا شناخته أی نقل می کرده است. ابوعبدالله تمیمِي از گفتۀ ابوخالد رازِي و او از گفتۀ خود حماد بن سلمه ما را خبر داد، که می گفته است: پسر بچه أی بودم، إیاس بن معاویه دستم را گرفت، و گفت: تو نخواهی مرد، مگر آن که برای مردم قصه و اندرز خواهی گفت، من این موضوع را به دائی تو حمید طویل هم گفتم، و دائی من نمرد، تا آن که داستان و اندرز می گفت. ابوخالد که راوی این روایت است، می گوید: از حماد پرسیدم: تو هم قصه گفته أی؟ گفت: آری. ذهبی می گوید: در این جا مراد از قصه گو واعظ است.
   علامه علی اکبر دهخدا به نقل از کتاب مجمع الادباء یاقوت حموی در لغت نامه اش آورده است: حماد ابن سلمه بن دینار یکی از ابدال بوده است، و چون از علائم ابدال یکی فرزند نیاوردن است، او هفتاد زن کرد، و از هیچ یک فرزندی نیاورد. یاقوت گوید: وی در حدیث، عربیت و فقه شیخ مردم بصره بود. حماد بن سلمه سبب اشتغال سیبویه در نحو گردید، زیرا سیبویه در نزد حماد بن سلمه حدیث می خواند، چون حماد گفت: کسی که در طلب حدیث است و نحو نمی داند، مرتکب خطاء می شود، لهذا سیبویه به نحو روی آورد. از یونس بن حبیب نحوی پرسیده شد، که تو بزرگ تری یا حماد؟ گفت:  حماد از من بزرگ تر است، اما من عربیت را از او آموختم. ابوعمرو جرمی می گفت: هیچ گاه فقیهی فصیح تر از عبدالوارث ندیدم، جز حماد بن سلمه. حماد می گفت: کسی که در حدیث من غلط گوید بر من دروغ بسته. حماد بر حسن بصری در جامع می گذشت، و او را می گذاشت، و نزد اصحاب عربیت می رفت، و از آنان تعلیم می گرفت، و با تقدمی که در عربیت داشت، در حدیث امام، ثقه و ثابت بود. حماد از ثابت، ابی عمران جونِي، عبدالله بن کثیر، ابن سکیک و مردم دیگر روایت کند، و از او مالک، سفیان، شعبه، ابن مهدی، عفان و گروهی دیگر روایت کنند. احمد بن حنبل گفت: حماد به حدیث خال خویش حمید طویل از همه مردم داناتر بود. مسلم در احادیث بسیار در اصول حدیث خود از ثابت به حماد بن سلمه احتجاج کرد، و صاحبان صحاح چهارگانه برای وی اخراج(ضبط و نشر حدیث) کردند، جز بخاری، وی آن گاه که به ابن دینار، ابن عیاشی و ابن اخی الزهری(برادرزاده زهری) احتجاج کرد، حماد را ترک کرد. ابن حبان بر بخاری طعنه زده، و می گوید: بخاری درباره حماد انصاف نداده است. وی را تالیف ها است، و جز کتاب قیس بن سعد نزد او نبوده، یعنی دانش خود را از بر می کرده، حماد در ذوالحجه سال 167 هجری قمری، و گفته اند در سال 169 هجری قمری در زمان خلافت مهدی بمرد.

منبع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – مجلد هفتم – از صفحه 253 الی صفحه 269 – به شماره 1482 – تالیف حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
2 – تهذیب التهذیب – مجلد دوم – صفحه 10، 11 و 12 – به شماره 1767 – تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی – عربی.
3 – سیر اعلام النبلاء – مجلد دوم – از صفحه 490 الی صفحه 495 – به شماره 1173 – تالیف امام ابوعبدالله شمس الدین ذهبی – عربی.
4 – تقریب الثقات – صفحه 388 – به شماره 3543 – تالیف امام محمد بن حبان بستی خراسانی – عربی.
5 – الجرح والتعدیل – مجلد سوم – صفحه 154 و 155 – به شماره 2916 / 623 – تالیف حافظ ابی محمد بن ابی حاتم رازِي – عربی.
6 – حلیة الأولیاء – جزء دوم – صفحه 335  و 336 – به شماره 372 – تالیف حافظ ابونعیم اصفهانی – عربی.
7 – معجم الأدباء – جزء دم – حرف  حاء – ا ز صفحه 1198 الی صفحه 1201– به شماره 425 – تالیف – یاقوت حموِي رومِي – عربی.
8 – طبقات – جلد هفتم – صفحه 292 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی – فارسی.
9 – لغت نامه دهخدا – جلد ششم – صفحه 9191 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
10 – سایت ویکِي فقه دانشنامه حوزوِي – دانشنامه جهان اسلام – بنیاد دائرة المعارف اسلامی – برگرفته از مقاله حماد بن سلمه بن دینار – به شماره 6495 – فارسی.