آرشیف

2022-8-22

علم عبدالقدیر

حس بد بینی ملائکه در مورد خلافت

در بحث خلافت انسان آیه محورى و مورد بحث در قرآن آیه 30 سوره بقره است .

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ بقره آیه 30

ترجمه: و (به یاد آر) وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم؟! خداوند فرمود: من چیزی (از اسرار خلقت بشر) می‌دانم که شما نمی‌دانید.)

فرشتگان، يا از طريق اخبار الهى ويا مشاهدۀ انسان‌هاى قبل از حضرت آدم عليه السلام یا با درک از نقیصه های موجود در خاک در همين عالم ويا به خاطر پيش‌بينى صحيحى كه از انسان خاكى و مادّى  وخصوصیت طبيعى آنها داشتند، خونريزى وفساد انسان راپيش‌بينى مى‌كردند.هرچه اسرار علم الهی را در مورد خلیفه ساختن انسانها در روی زمین تا هنوز نمیدانیم اما پیشبینی ملائکه ونگرانی شان در مورد خلافت انسان که مایه فساد وخونریزی در روی زمین اند کاملا درست از آب در آمد، حتی شیطان هم این طعنه را بر انسان زده بودو در برابر امر خدا سر کشی کرد واز سجده واحترام به انسان سر باز زد . با کمال تأسّف  طبق پیشبینی ملا ئکه  ما شاهد جلوه‌های فراوانی از تشتّت و اختلاف در میان مسلمانان هستیم؛  داعیه خلافت جهان اسلام را به آشفته‌بازاری از فرقه‌ها، گروه‌ها، جریان‌ها، احزاب و نحله‌های مختلف با جهت‌گیری‌های متضاد تبدیل نموده  است و هر یک از این فرقه‌ها، گروه‌ها، جریان‌ها و احزاب  مختلف، مبانی خاصّ خود را دارند و شعارهای  را برای معرّفی اردوگاه خویش سر می‌دهند. به علاوه، راهبردها و روش‌های متفاوتی را نیز در پیش گرفته‌اند و چنان نسبت به آن انعطاف‌ناپذیر و جامدند که به هیچ وجه راهبردها و روش‌های دیگران را بر نمی‌تابند؛ همچنانکه خداوند در قرآن به چنین وضعیتی در میان آنان اشاره نموده و فرموده است: ﴿فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾

پس کارشان را میان خود تکه تکه کردند، هر دسته‌ای به چیزی که با خود دارد خرسند است». این روند به جایی رسیده است که به شکل فزاینده و غیر قابل تحمّلی، فضای عداوت و منازعه در میان مسلمانان به اوج خود رسیده و تفاهم و همدلی از میان آنان رخت بربسته است؛ تا جایی که می‌توان به وضوح شدیدترین تقابل‌ها و دشمنی‌ها و فاجعه‌بارترین نزاع‌های خونین را در میان مسلمانان مشاهده نمود، در حالی که چنین  اختلاف عمیق و مخاصمات گسترده‌ میان کافران و مسلمانان دیده نمی‌شود!

سنگ بنائی اختلافات بین مسلمانان چیست؟

به نظر می‌رسد که سنگ بنای این اختلافات و منازعات، موضوع «خلافت» است. اگرچه این موضوع، موضوع تازه‌ای تلقّی نمی‌شود و از بعد رسول خدا (ص) تاکنون، همواره موضوع اصلی اختلافات و منازعات مسلمانان بوده، ولی هم‌اکنون چنان گستردگی و عمقی پیدا کرده که همه‌ی معادلات سیاسی و فرهنگی آنان را تحت الشعاع قرار داده و عمدۀ افکار و فعالیت‌های آنان را معطوف به خود ساخته است. هم‌اکنون جاه‌طلبی‌ها و قدرت‌گرایی‌های گروه‌های مختلف اسلامی، در پوشش تلاش برای ایجاد خلافت، بلای جان مسلمانان شده و فضای جوامع اسلامی را به شکل بی‌سابقه‌ای به تنش و بحران کشانیده است. لذا در شرایط کنونی بسیار ضروری به نظر می‌رسد که مسلمانان بر اساس مبانی یقینی و مشترک اسلامی، به بازنگری دربارۀ  این موضوع بپردازند تا راهی برای بیرون رفت از این بحران بیابند و به سوی آنچه که اسلام در این باره خواسته و خداوند متعال اراده فرموده است، رهنمون شوند.

مبنائی خلافت وامارت در اسلام:

از آنجا ئیکه پیامبر اسلام کسی را جا نشین تعین نکرد وصحابه طی یک نشس تبا رائی متنفذین واهل رائی حضرت ابوبکر صدیق را خلیفه وجا نشین پیامبر ص تعیین کردند فهمیده میشود که مبنای  تعیین حاکم و خلیفه برای مسلمانان به عهده‌ی خود آنان است؛ به این معنا که گروهی از آنان حق دارند به گرد یک نفر از میان خود، اگرچه بر آنان برتری علمی یا اخلاقی نداشته باشد ولی مدیر ومدبر باشد  جمع شوند و با او بیعت نمایند یا رائی اعتماد بدهند  همچنین می‌توانند دیگران را نیز به بیعت با خلیفه‌‌ی دلخواه خود و پذیرش حاکمیّتش دعوت و ویا کمپاین کنند  به این ترتیب آن فرد برگزیده توسط اکثریت  مردم، برای حاکمیت بر کلّ آنان مشروعیت می‌یابد و حکومت او حکومت مورد رضای خداوند و خلافت او خلافت رسول خدا (ص) دانسته می‌شود.

آنچه امروز بر جهان اسلام سایه افکنده است خلاف تبا غلبه وزور بدون أراده وخواست مردم است  هر روز شاهد آن هستیم که در منطقه‌ای از مناطق اسلامی، گروهی عَلَم خلافت برمی‌افرازند و فردی را به عنوان خلیفه‌ی خدا و رسول (ص) در میان خود بر می‌گزینند و با او بیعت می‌نمایند! به علاوه، هر کدام از این گروه‌ها نه تنها خود را مدّعی خلافت می‌شمارند، بلکه تحمّل آن را ندارند که کسان دیگری نیز مانند آنان، ادّعای خلافت و یا حتّی امارت اسلامی کنند، لذا بر سر این موضوع با یکدیگر به مخاصمه و نزاع برمی‌خیزند و یکدیگر را به خاطر عدم پذیرش خلافت مورد ادّعایشان، تکفیر می‌کنند و شایسته‌ی مرگ می‌پندارند که یک اندیشه باطل وویرانگر است .

برای اثبات بطلان و نادرستی‌ این اندیشه جنگ ها وخونریزی های عصر حاضر شاهد کا فیست چراکه پیش از هر چیز کارکردها و تبعات نابهنجار و فاجعه‌آفرین آن اوج فساد و ناکارآمدی‌اش را معلوم می‌سازد. توضیح آنکه ما در طول سالیان دراز از دهه‌های آغازین تاریخ اسلام تاکنون به وضوح شاهد پیامدهای سوء و توالی فاسد چنین قرائتی هستیم. در قرون اخیر نیز نظام‌های مستبد و دیکتاتورهای کشورهای اسلامی همگی با تغلّب بر مسلمین و با بهره‌گیری از زور سر نیزه بر آنان مسلّط شدند، تا جایی که قطعاً می‌توان گفت فردگرایی موجود و استبداد حاکم در بسیاری از کشورهای اسلامی از نتایج و پیامدهای شوم چنین قرائتی است. با این حال، همه‌ی گروه‌های شناخته شده‌ی فعلی در جهان اسلام، از قبیل داعش، طالبان، القاعده و التحریر، از این رویکرد تبعیّت می‌کنند..

پایان: کسیکه خودش ادعای خلافت وامارت مکیند ومردم را وادار به اطاعت میکند خدا با او نیست. 0قَالَ الله تَعَالَى: {تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الأَرْضِ وَلا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ} [القصص:83]

حدیث :

.1/674- وعن أبي سعيد عبد الرحمنِ بن سَمُرةَ رضي اللَّه عنه، قَالَ: قَالَ لي رَسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: “يَا عَبدَ الرَّحمن بن سمُرَةَ: لاَ تَسأَل الإمارَةَ، فَإنَّكَ إن أُعْطِيتَها عَن غَيْرِ مسأَلَةٍ أُعنتَ علَيها، وَإنْ أُعطِيتَها عَن مسأَلةٍ وُكِلتَ إلَيْها، وإذَا حَلَفْتَ عَلى يَمِين، فَرَأَيت غَيرها خَيراً مِنهَا، فَأْتِ الَّذِي هُو خيرٌ، وكفِّر عَن يَمينِكَ “متفقٌ عَلَيهِ

اگر مردم ومسلمانها بر کسی اعتماد کرد وبوی رائی داد خدا وند ج با آن مسئول کمک میکند وکسیکه بزور حکومت کند تنهاست خدا وملائکه وانسانها با آن کمک نمیکند ودر فرجام شکست ورسوائی را تجربه مکیند..