آرشیف

2017-11-9

محمد دین محبت انوری

جزیره سخاوت

بود نبود درزیرآسمان کبود. روز وروزگاری بود که ساکنان روستانشین ازجاهای شان بیجا شده به یک محله جدید که جز دشتی برهنه بیش نبود کوچیده و برایشان خانه های گلی ساخته بودند. قریه جدید نزدیک به مرکز ولایت واقع شده بود.
چون ابتدای ایجاد قریه بود وعده ای محدود ازمردم که سرپناه نداشتند  به اندازه توان خانه ای را برایش ساخت تاشب وروز را براحتی درآن سپری نمایند. وازمشکل بی خانگی خلاص شوند، تمام خانه ها بشکل گلی ونقشه ی ابتدایی وازخشت خام اعمارمیشد.
کسانیکه مهارت جور کردن گل وپخصه را داشت دیوارهارا از آن بلند میکردن تا زودتر خانه ودیوار اش ساخته شود وبرای نشستن آماده گردد.
این منطقه درگذشته زمین های زراعتی شخصی اهالی همجوار بوده اما به اساس لزوم دید حکومت اداره محلی وقت ساحه را برای بیجا شده های داخلی وبی زمین در بدل پول معین بفروش رسانده بودند کسانیکه بی سرپناه بودند ویا علاقه داشتند که برای خود ونزدیکان شان درنزدیکی شهرخانه داشته باشند، یک ویا چند نمره زمین خریداری کردن زیرا ساحه دورتراز بازار شهروادارات محلی قرارداشت علاقه وتوجه برای ساخت وساز خانه ها را هرکسی نداشت.زمین هایش ریگی وآب زیر زمینی نمکی بود جوی آب که از دورترها به این جا کشیده شده بود قدیمی بوده ودیگرآب نداشت بنا باشنده های اولیه محله با مشکلات زیاد روبرو بودند ونداشتن آب،برق،مسجد، مکتب،سرک ووسایط نقلیه، دکان، کلینیک وغیره سهولت ها برای مردم از محرومیت ها به شمار میرفت.
همچنان شماری از اهالی که بیجا شده بودند از جلمه مردمان محروم وفقیردهکده های مختلف بوده ومجبوریت،محرومیت وفقر ومشکلات اجتماعی آنهارا باهم متحد کرده بود.
باشنده های ساحات دیگرهمجوار قریه جدیدالتاسیس تاریخچه وقدامت زندگی ،طولانی تری را داشتند وامکانات نسبی خدمات اجتماعی هم برای شان مهیا بود.
درین دیار گرد آلود وغبار آلود که آسمان بی زبان وخسته و آهسته نفس میکشد وآفتاب ازپشت کوه ها با تنبلی ودل گیرانه به بیرون سربیرون میکرد.فعلا به جزیره سخاوت طبیعت مبدل شده است عقب کمپ نظامی ها یک سد وکانال برای جلوگیری از آب سیلاب ها ساخته شده که فعلا به جزیره از الف زار ودلدل زار آب نیمه استاده مبدل شده که هرنوع کثافات وناپاکی دربین آن  انداخته شده ودیده میشود.فکرکنم حالا طبیعت ازسخاوت اش دربرابر آدمها پشیمان ودلشکسته شده باشد. چون می داند که قدرش را کسی نمیداند.امتحان
سخاوت طبیعت دربرابر انسانست که در اول آدمها به کمبود شدید آب مواجه بودند ودرآخرکه آب درمنطقه شان فراوان میشود از بی توجهی وبی پروای مردم محل سرازیر شدن آب دریا سبب آسیب رسیدن به محیط زیست میشود این درحالیست که مردم ودولت برای تخلیه آب های اضافی ازکشت وزراعت زمین ها وداخل خانه های شان راه وچاره ای نه سنجیده بودن تا بالاخره آب اضافی سرشاراز کانال باعث تخریب منازل وسرک ها شده ومنابع آبی  بی جای به سرک ها جاری بوده که سبب ضرر وتخریب سرک ها کوچه ها وپیاده روها شده است برخی ازمردم نیز وقتی از آب کانال استفاده میکنند دهنه های کانال را بسته نکرده وآنرا بحال خودش رها میکنند که درحقیقت ناشکری آشکار از نعمت حیاتی خداوندی است. ساکنین این محله زمانی نیاز اولیه شان آب بود ولی حالا همان آب را با بی تفاوتی وبی پروای مصرف میکنند وهیچ گونه تدابیر بخاطر جلوگیری وحفط ومراقبت ازکانال وجوی کوچه ها ودهنه ها بخاطر ضیا بیجای آب ندارند.این دهکده فامیل های میدان هوای وقریه های همجوار ومتصل شهرکوچک فیروزکوه  است. که مرا واداشت تا چند سطر را بخاطر آگاهی ومعلومات از ایجاد تا تکامل ورشد این بخش ازشهر را نوشته نمایم تاباشد دربرابرنعمت های الهی بی تفاوت نباشیم واز اصراف واستفاده بی مورد آن جلوگیری نماییم.

پایان
شهرفیروزکوه
عقرب 1396