آرشیف

2016-9-21

ثبوت رضاع و شیر خوارگی

قبل ازاینکه وارد بحث اثبات رضاع شویم لازم است در باره ی راه های ثبوت ادعا معلومات داشته باشیم .

راه های ثبوت ادعا:
راه های ثبوت ادعا ازمنظر فقهی وعقلی سه نوع اند.
1- اقرار
2- شهادت وبینه
3- سوگند
اقرار:
اقرار در لغت  بروز دادن ، اعتراف کردن ، با گفتار خود ثابت کردن کاری یا امری است . و در اصطلاح شرع و فقه  اعتراف و اقرار بدانچه که مورد ادعا واقع شده است‌ را ، اقرارگویند .  
اقرار برای اثبات د‌عوی ، قویترین دلیل است‌، و لذا آن را که درواقع شهادت بر نفس خویش است ، سیدالادله و بهترین دلیل نامیده‌اند. .
بنابراین یکی از راههای ثبوت ادعا ، اقرار و اعتراف است
البته طبق قواعد فقهی اینرا هم نباید نادیده گرفت که اقرار حجتی است که برای غیر اقرار کننده مفید اثر نیست و تنها بر علیه خودش قابل قبول است‌، و برعلیه غیر خودش اعتبار ندارد‌،
شهادت و بینه:
شهادت:
شهادت در لغت به معناي حضور و معاينه و اطلاع آمده است
و در اصطلاح عبارت از انتقال حقيقت امری است ،از ناحيه فردی واجد شرايط كه آن را ديده و شنيده ، به قاضي محكمه ، عليه يكي از اصحاب دعوی و به نفع ديگری با التزام به راستگويی.
بینه:
این واژه ، مؤنث بَین به معنای «آشكار و نمایان»است. واژۀ بینه و مشتقّات آن در قرآن به همان معنای لغوی ، و بیشتر در گزارش معجزات پیامبران به كار رفته است.
 در باب احکام فقهی مراد از بینه شهادتی است ، كه شرع آن را حجّت و معتبر می­شمارد، و مدّعی برای اثبات مدعای خود می­تواند، آن را ارائه كند.
شهادت را از آن­رو بینه خوانده­ اند كه سبب روشن شدن حق و رفع اختلاف می­شود.
  وجه شهرت بینه در این اصطلاح و كاربرد آن در مورد شهادت ، حدیث معروف نبوی است:
 
«البینة علی المدّعی و الیمین علی من انكر»
«بینه بر عهده مدعی و قسم بر گردن منکر است.»
بیّنه یکی ازراههای ثبوت ادعا است که در فقه ، خصوصاً در ابواب قضا و شهادات ، کاربرد زیادی داشته، و در گذشته و حال، نقش بسیار موثری در فیصله دادن به دعاوی در محاکم و دادگاه‌ها بر عهده داشته و دارد. علاوه بر روایات فراوانی که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و سلم) در تأیید این قاعده وجود دارد، اجماع فقهاء و بنای عقلا نیز آنرا تایید می‌کند.
طبق این قاعده هر کس مدعی حقی بر عهده دیگری باشد، در صورتی که مدعی علیه ، منکر ادعای او شود، بر مدعی است که بیّنه‌ای در تایید ادعای خود اقامه کند. در غیر اینصورت، تنها می‌تواند، منکر را سوگند دهد و هرگاه منکر بر عدم صحت ادعای مدعی، سوگند یاد کرد، ادعای مدعی ساقط شده و منکر تبرئه می‌شود
 
سوگند:
سوگند به این معنا است که شخصی برای اثبات محق بودن خود و صحت اظهاراتش، با گواه قرار دادن خداوند ج ، بنام خداوند ج سوگند یاد می‌کند و بدین وسیله یا ادعّای خود را ثابت می‌کند ، و یا در مقام دفاع از خود و اثبات واهی بودن ادعّای مدعّی، به آن متوسل می‌شود.
ضعیف ترین دلیل در بین ادله به معنای اخص ، سوگند می باشد كه عملكرد این نوع دلیل فقط به منظور فصل خصومت
است.
معادل عربی سوگند كلمه ، حلف و یمین می باشد ، و آن اظهاری است كه شخص با گواه گرفتن خداوند به نفع خود می نماید
بعد از بیان طرق اثبات مدعا ، به بحث اثبات رضاع می پردازیم .
اثبات رضاع
رضاع به یکی از دو امر ثابت می شود، گرچه در بعضی مواقع سوگند هم در اثبات رضاع نقش دارد ، اما نقشش به پررنگی اقرار وشهادت نیست.
 1 :  اقرار
 2 :  بینه یا شهادت
 اقراردر نزد حنیفی ها:
اقرار در نزد احناف عبارت  از اعتراف مرد وزن با هم ، یا یکی از آنان بوجود رضاع محرم بین شان است.
 الف: – اگر مرد و زن هر دو قبل از ازدواج به رضاع محرم بین خود اعتراف نمودند ، یعنی اقرار کردند که خواهر و برادر رضاعی هستند ، در این حالت برای شان اقدام بر ازدواج جواز ندارد و حلال نیست ، و اگر ازدواج کردند عقد نکاح شان فاسد است ، و برای زن مهری لازم نمیگردد .
و اگر اقرار شان بعد از ازدواج بود ، برای شان واجب است که از همدیگر جدا شوند و اگر به اختیار جدا نشدند ، قاضی جبراً آنها را جدا کند ، زیرا فساد عقد نکاح ظاهر است ، ودر این صورت هر کدام ازمهر مسمی و مهر مثل کمتر بود ، زن مستحق آنست
 ب : اگر اقرار تنها از جانب مرد بود ، مثلاً مرد می گوید او خواهر یا مادر یا دختر رضاعی من است ، اگر اقرار قبل از ازدواج باشد برای آن شخص ازدواج با آن حلال نیست ، و اگر بعد از عقد نکاح بود، واجب است که از آن جدا شود ، اگر بصورت اختیاری مفارقت ننمود ، بر قاضی واجب ولازم است که آنها را از همدیگر جدا کند ، و زن در تفریق قبل از دخول مستحق نصف مهر مسمی ، و بعد از دخول مستحق کل مهر مسمی است ، و همینطور زن مستحق نفقه و سکنی در اثناء عده می باشد ، زیرا اقرار حجت قاصره است و به غیر سرایت نمی کند مگر وقتی که غیر تصدیق نماید یا توسط شاهد صحت اقرار مقر ثابت گردد ، لکن به هر حال حق زن را در خصوص مهر، نفقه و سکنی باطل نمی نماید
 ج : – اگر تنها اقرار از جانب زن بود ، اگر قبل از ازدواج باشد برای زن حلال نیست که با این مرد ازدواج نماید ، لکن برای مرد در صورتی که در قلبش دروغ بودن گفته ی زن نقش بندد ، بنا بر مفتی به جواز دارد که با او ازدواج کند ، زیرا طلاق حق مرد است و حق زن نیست ، و از طرفی اقرار حجت قاصره بر خود مقر است ، و افزون بر آن احتمال دارد که اقرارش به جهت غرض پوشیدهُ در دل آن باشد ، و اگر اقرار زن بعد از عقد نکاح باشد، این اقرار تأثیری بر صحت ازدواج ندارد ، مگر وقتی که شوهر تصدیقش نماید
 جواز رجوع از اقرار:
 اقرار کننده تا زمانی که بر اقرار خود شاهد نگرفته باشد ، می تواند از اقرار خود رجوع کند ، فرقی نمی کند که اقرارش ، قبل ازعقد نکاح یا بعداز آن باشد، مثلاً در رجوع از اقرار خود بگوید گمان کردم یا سهواً اقرار نمودم ، زیرا احتمال دارد که بنا بر اخبار دیگران اقرار نموده وبعداً دروغ بودن آن برایش واضح شده باشد ، اما اگر بر اقرار خود شاهد گرفت رجوع کرده نمی تواند ، زیرا در این صورت بین اقرار و رجوعش تناقض وجود دارد
برادران مالکی:

در نزد مالکی ها رضاع به اقرار زن و شوهر با هم ، باعتراف پدر و مادر زوجین و به اعتراف شوهر مکلف به تنهایی ، اگرچه بعد از عقد هم باشد ثابت می شود ، زیرا مکلف به اقرارش مؤاخذه میگردد و همینطور رضاعت به اعتراف همسربه تنهایی ثابت می شود ، مشروط بر اینکه بالغ باشد و قبل از عقد نکاح اعتراف نماید، در تمامی حالات فوق ازدواج بین آنها فسخ میگردد .
اگر فسخ قبل از دخول باشد زن مستحق چیزی نمی گردد ، مگر اینکه شوهر بعد از عقد نکاح اعتراف نماید ، و همسرش منکر باشد که در این صورت مستحق نصف مهر می گردد،
 و اگر حدوث فسخ بعد از دخول باشد، تمام مهر مسمی را مستحق است ،مگر در صورتی که زن به رضاع و شیر خوارگی قبل از عقد آگاه باشد، و شوهرش در این باره چیزی نداند ، در این حال زن مستحق مهری نبوده ، فقط برایش ربع دینار به واسطه دخول داده می‌شود، و نفقه و سکنی هم ندارد.
* اقرار یکی از پدر و مادر صغیر به رضاع و شیر خوارگی قبول می شود ، مشروط بر اینکه این اقرار قبل از عقد باشد، و در این حالت بعد از اقرار، عقد صحت ندارد ، و رجوع از اقرارهم صحیح نیست  ، چه مقر اصرار داشته باشد، یا نداشته باشد.

شافعی ها:
در صحت اقرار نزد برادران شافعی ، اقرار دو مرد شرط است ، زیرا غالباً مرد ها در این امور اطلاع دارند.
*اگر مردی گفت هند دختر رضاعی یا خواهر رضاعی من است ، و یا زن گفت آن مرد برادر من است ،نکاح آن دوحرام است ، زیرا هر کدام به اقرار خود مؤاخذه اند .
*اگر زن و شوهری گفتند بین ما رضاع و شیر خوارگی محرم وجود دارد ،از همدیگر جدا کرده شوند، و درین حال اگر وطی صورت گرفته باشد مهر مسمی ساقط و در عوض مهر مثل لازم می شود.
 *اگر شوهر مدعی رضاع محرم میگردد و همسرش منکر آن است ، نکاح شان فسخ شود و جدا کرده شوند، درین حال اگر شوهروطی کرده باشد زن مستحق مهر مسمی است، اگر مهر مسمی صحیح باشد، و الا مهر مثل لازم می گردد ، زیرا مهر بواسطه دخول استقرار یافته و واجب گردیده است . و اگر دخول صورت نگرفته بود زن مستحق نصف مهر است ، زیرا فرقت از جانب مرد آمده و قول مرد بر علیه همسرش پذیرفتنی نیست ، اما شوهر حق قسم دادن همسرش را قبل از دخول و همینطور بعد از دخول در صورتی که مهر مسمی از مهر مثل زیاد تر باشد ، دارد ، اگر همسرش از یمین نکول نمود و قسم نخورد شوهر قسم داده شود، و در این حالت فقط مهر مثل بعد از وطی بر ذمه شوهر لازم می شود ، و قبل از وطی چیزی بر شوهرش مستحق نمی گردد.
*اگر زن ادعای رضاعت وشیر خوارگی محرم را دارد ، و شوهر منکر است شوهر را قسم دهند، در صورتی که قسم خورد و ازدواج به رضای همسرش صورت گرفته بود، قول او تصدیق شود، و اگر بدون رضای زن ازدواج صورت گرفته باشد ، اصح این است که زن قسم داده شود اگر قسم خورد قولش تصدیق گردد، و زن در هر دو حالت فوق اگر وطی به علت جهالت به رضاع صورت گرفته باشد مستحق مهر مثل است.
حنابله:
 حنبلی ها میگویند* اگر شوهر قبل از دخول برضاع محرم اقرار کرد ، باین قسم که قبل از همبستری به همسرش گفت ، او خواهر رضاعی من است ،نکاح بین شان فسخ میگردد «چنانچه شافعی ها بر این عقیده اند» در این حالت اگر زن ، شوهرش را تصدیق کند مهری ندارد ، و اگر تکذیب نمود ، مستحق نصف مهر میگردد
*اگر زن اقرار نمود که شوهرش برادر رضاعی اوست و شوهر او را تکذیب کرد، قول زن در فسخ نکاح قبول نمی شود، زیرا نکاح حقی بر علیه اوست و در این صورت ، اگر اقرار قبل از دخول باشد مهری ندارد، زیرا خود اقرار کرده که مستحق مهر نیست ، و اگر بعد از دخول باشد و اقرار کند که علم به رضاع و همینطور علم به تحریم نکاح داشته است ، باز هم مهری ندارد، به دلیل اعترافش به این که زانیه است، و اگر چیزی از این ها را انکار کرد، مستحق مهر می گردد، زیرا شوهر به شبهه وطی کرده است و ظاهراً زن وی بوده ، بدلیل اینکه قول واقرار زن بعنوان حجت قاصره  برعلیه مرد ، قبول نمی شود، بنابراین وطی شوهر، وطی به شبهه بوده است، وزن در صورت انکار چیزی از موارد فوق ، مستحق مهر می گردد.
بینه:
 بینه همان شهادت است ، و عبارت است از خبر دادن به حق شخصی بر علیه شخص دیگر، در مجلس قضا.
اولتر از همه باید دانست که شهادت از خود شرایطی دارد ، و شرایط شهادت در خصوص شهادت رضاع هم ، مرعی الاجراست  .
نووی در روضة الطالبین گفته اگر دو شاهد به رضاع شهادت دادند، و گفتند ما قصداً به سینه های زن نگاه کردیم و هدف ما تحمل شهادت نبوده ، شهادت شان قبول نمی شود ، زیرا ایشان نظر به قول خود شلن فاسق اند.
 شهادت بر فعل شیر خوردن و شیر دادن هم کفایت نمی کند ، باید شاهدان وقت و عدد را هم بیان نمایند «در بعضی از مذاهب تعدد دفعات در ایجاد حرمت شرط است » و همینطور در باب وصول شیر به معده ی طفل هم شرایطی وجود دارد، و به همین ترتیب اگر بگویند طفل زیر سینه زن قرار داشت ، یا ما صدایی مکیدن سینه را شنیدیم ، صحیح نیست ، زیرا بسا اوقات زیر سینه های زن قرار دارد ، اما شاید شیر دیگری را بخورد ، یا طفل انگشتان خود را بمکد وصدایی مکیدن سینه به گوش برسد ، لذا با رعایت شرایط تحمل وشرایط ادای شهادت ، شهادت شهود رضاع مقبولیت دارد، و به طور مطلق پذیرفته نمی شود.
تعدادی از فقهاء و مجتهدین شهادت شیر دهنده را معتبر می دانند اگرچه خودش تنها باشد ، بناءً طبق رأی ونظر این عده از فقهاء و مجتهدین ، اگر زنی عاقل و بالغ و مختار،‌ به  شیر دادن خود اعتراف نموده وشهادت دهد، نیازی به شهادت دادن کسی نیست به عبارت دیگر، اگر زنی به نوزادی شیر داده باشد، اعتراف و اقراروشهادت او کافی است و نیازی به شهادت دو مرد، یا یک مرد و دو زن نمی باشد، و این رأی ، رأی ابن عباس رضی الله عنه و امام احمد رحمه الله و اوزاعی و زهری و طاووس رحمهم الله نیز است، و دلیل آنها حدیث صحیح از بخاری است که آورده است: «عَنْ عُقْبَةَ بْنِ الْحَارِثِ رضی الله عنه: أَنَّهُ تَزَوَّجَ ابْنَةً لأَبِی إِهَابِ بْنِ عَزِیزٍ، فَأَتَتْهُ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ: إِنِّی قَدْ أَرْضَعْتُ عُقْبَةَ وَالَّتِی تَزَوَّجَ، فَقَالَ لَهَا عُقْبَةُ: مَا أَعْلَمُ أَنَّکِ أَرْضَعْتِنِی وَلا أَخْبَرْتِنِی فَرَکِبَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم  بِالْمَدِینَةِ فَسَأَلَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم : «کَیْفَ وَقَدْ قِیلَ» فَفَارَقَهَا عُقْبَةُ وَنَکَحَتْ زَوْجًا غَیْرَهُ». (بخاری:88)
ترجمه: ازعقبه بن حارث رضی الله عنه روایت است که ایشان: با دختر ابی اهاب بن عزیز ازدواج کرده بود. زنی به نزدش آمد و گفت: من عقبه و همسرش  را شیر داده ام (یعنی آنها برادر و خواهر رضاعی هستند). عقبه برایش گفت  من نمی‏دانم که تو مرا شیر داده باشی و برایم خبر هم ندادی ، سپس عقبه سوار شد وسفرکرد به سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه و از رسولخدا ص سوال کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «چگونه می خواهی با او زندگی کنی در حالی که چنین سخنی گفته شده است؟» عقبه از او جدا شد و آن زن، با کسی دیگر، ازدواج کرد.
و این دلیل محکم و روشنی است که اقرار و اعتراف وشهادت زن شیر دهنده حجت است همانگونه که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به عقبه فرمود: «چگونه می خواهی با او زندگی کنی در حالی که چنین سخنی به میان آمده است؟». و سرانجام آن دو از هم جدا شدند.
– اما علمای حنفی گفته‌اند: رضاع نیز چون دیگر قضایا است‌، برای آن هم ‌گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن لازم است و شهادت زن شیرده کافی نیست‌، چون او فعل خود را بیان می‌کند.و بر فعل خود شهادت می دهد.
– و امام مالک رض می‌گوید شهادت دو زن لازم است.
– و امام شافعی ‌رض گوید شهادت زن شیرده با سه زن دیگر قبول است‌، بشرط اینکه منظور زن شیرده طلب اجرت نباشد و حدیث عقبه را بر استحباب و پرهیز از مظان اشتباه حمل کرده‌اند.
 
اما جدا از نظر مذاهب ، صحیح وبهتر آنست که اقرار و اعتراف وشهادت زن شیرده راکافی بدانیم ، زیرا در حدیث فوق ذکر شد که پیامبر صلی الله علیه وسلم بخاطر شهادت یک زن به عقبه بن حارث فرمود: چگونه می خواهی با او زندگی کنی در حالی که چنین سخنی گفته شده  است؟ و سپس عقبه از او جدا شد و آن زن، با کسی دیگر، ازدواج کرد.‏
و از طرفی برای احتیاط و دوری از شبهات در صورت شهادت یک شخص ، بایدازدواج صورت نگیرد، و پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد پرهیز از شبهات می فرماید:
« فَمن اتّقی الشُّبُهات فقد استبرأَ لدینهِ ‏وعرْضِهِ ومنْ وقعَ فی الشُّبهاتِ وقعَ فی الحرَام .. » مُتّفقٌ علیه.‏
‏یعنی:‏« کسی که از شبهات پرهیز کند؛ دین و آبرویش را حفظ ‏کرده است، و کسی که در شبهات واقع شود  قطعاً در حرام واقع ‏شده است..»
وهمچنین فرموده است: «دع ما یریبک إلی ما لا یریبک» (ترمذی).
 یعنی: آنچه را که تو را به شک می اندازد ترک کن، و به چیزی که ترا به شک نمی اندازد چنگ زن ».
بنابراین وقتی نفس خود را یافتی که در چیزی شک دارد، ترک آن چیز بهتر است تا مبادا در حرام و گناه بیافتید
 فقهای مذاهب چهار گانه بر ثبوت رضاع به شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن از اهل عدالت ، اتفاق نظر دارند، اما در ثبوت رضاع به شهادت یک مرد یا یک زن یا دو زن یا چهار زن نظریات شان مختلف است.
احناف:
 احناف این نوع شهادت ها را قبول ندارند، دلیل شان روایتی است از حضرت عمر فاروق رضی الله عنه که فرمودند :« لا یقیل علی الرضاع اقل من شاهدین »  در گواهی دادن بر رضاع کمتر از دو شاهد قبول نمی شود، و قول حضرت عمر فاروق رضی الله عنه به حضور صحابه بود ، و هیچ یک از صحابه رضوان الله علیهم اجمعین آن را انکار نکرد ، پس این عدم انکار در واقع اجماع صحابه است، افزون بر آن رضاع از جمله چیز هایی است که مردان بر آن اطلاع حاصل می نمایند ، لذا شهادت زنان بطریق انفراد در این خصوص مانند شهادت شان بر دخول پذیرفتنی نیست،
مذهب حنبلی:
حنابله معتقدند که رضاع به شهادت یک زن هم ثابت می شود ، مشروط بر اینکه متهم نباشد، دلیل شان حدیث صحیحی است که در صحیح بخاری و غیر بخاری موجود است ، و آن حدیث ، حدیث عقبه بن حارث رض است که فرمود:

تزوجت أم يحيى بنت أبي إهاب بن عزيز فجاءت امرأة سوداء فقالت: إني أرضعت عقبة والتي تزوجها، فقلت: ما علمت ذلك ولا أخبرتني، فأرسلت إلى آل أبي إهاب أسألهم، فقالوا: ما علمنا ذلك فقعدت على راحلتي فأتيت النبي صلی الله علیه وسلم بالمدينة فسألته،« فقال کیف وقد قیل؟» وفي رواية «فارقها فلا خير لك فيها» ففارقتها فنكحت رجلاً غيري

ترجمه:
«مادر یحیی دختر ابی اهاب بن عزیز را به نکاح گرفتم ، زن سیاهی آمد و گفت من عقبه و کسی را که به نکاح گرفته است شیر دادم ، حضرت عقبه رض می گوید : من گفتم من آنرا نمی دانستم و برایم خبر هم ندادی ، بعد از آن بدنبال اولاد ابی اهاب فرستادم، تا از آنها بپرسم ، ایشان گفتند ما آن را نمی دانیم «یعنی ما ندیدم که آن زن شما را شیر داده باشد» بعد از آن به راحله خود نشستم و به نزد نبی صلی الله علیه و سلم به مدینه آمدم و از ایشان سوال کردم ، رسول خدا ص فرمود:  چگونه می خواهی ادامه بدهی در حالیکه چنین سخنی گفته شده است . و در یک روایت آمده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند از آن زن جدا شو، زیرا خیری در او نیست  . حضرت عقبه رض میگوید از آن زن جدا شدم و زن مذکور با کس غیر از من ازدواج نمود»
 دلیل حنابله بر ثبوت رضاع به شهادت یک زن ، حدیث عقبه بن حارث است اگرچه همان زن ، خود شیر دهنده  باشد، و حتی اگر والدین شیر دهنده  هم ، شیر دادنش را تکذیب نمایند .  
می بینم در حدیث مذکور پدر و مادر شیر دهنده ، از شیر دادن انکار کردند و گفتند ما نمی دانیم که آنان را شیر داده باشد، و به همراه آن پیامبر اسلام حضرت عقبه رض از استمرار بر این ازدواج نهی نمود، و فرمود« فارقها فلا خیر لک فیها »یا فرمودند« کیف و قد قیل» اما جمهور علماء می گویند که شهادت شیر دهنده به تنهائی کافی نیست ، زیرا وی بر فعل نفس خود شهادت می دهد
مالکی ها:
  مالکی ها عقیده دارند که رضاع قبل از عقد ، به شهادت فقط یک زن اگرچه از طرف او و یا غیر او افشا هم شده باشد ، مورد قبول نیست ، مگر شهادت مادر صغیر که شهادتش در صورت افشا شدن پذیرفته می شود.
 به نظر مالکی ها رضاع به شهادت یک مرد و یک زن باهم ، یا به شهادت دو زن در صورتی که از طرف آنان یا غیر آنان بین مردم افشا شده باشد، قبول می شود، و بنا به قول ارجح به همراه افشا شدن عدالت شرط نیست ، فقط برای قبول این شهادت شرط است که اظهار و شهادت قبل از عقد باشد، زیرا در این صورت تهمت از شاهد منتفی است.

امام مالک رضی الله عنه از حدیث عقبه که در آن مقبولیت شهادت یک زن مطرح است ، چنین جواب دادند که : – رسول خدا ص برای عقبه فرمود «فارقها » مفارقت کن از او، و معنای فراق همان طلاق است ، و موجودیت طلاق هم بعد از نکاح صحیح متصور است ، افزون بر آن واضح و روشن است که نکاح بر محرمات اصلًا واقع نمی شود ، اگر رضاع به شهادت آن زن ثابت می شد ، نکاح غیر متصور و باطل بود، و احتیاج به تفرق نداشت ، زیرا رسول خدا ص فرموده اند « لا طلاق و لا عتاق للانسان فیما لا یملک » پس مقتضای کلام رسول الله صلی الله علیه و سلم این است ، که نکاح صحیح است و احتیاج به فرقت دارد، و فرقت همین طلاق می باشد

 

 
مذهب شافعی:
 شافعی ها میگویند رضاعت به شهادت چهار زن ثابت می شود، چون زنان مانند ولادت بر این امور آگاه اند، و کمتر از چهار زن ثابت نمی گردد، زیرا دو زن به منزله یک مرد می باشد .  
شهادت شیر دهنده به همراه دیگران قبول می شود در صورتی که طالب اجرت نباشد و عمل خود را یاد آوری ننماید، بلکه به خاطر خدا و بطور مطلق شهادت بدهد که بین آن دوتا رضاع محرم وجود دارد ، زیرا وی در این شهادت به این طرز، قصد جلب منفعت و دفع ضرر را ندارد ، اما اگر طالب اجرت بود شهادتش قبول نمی شود، زیرا در این صورت متهم است.
 
 
 
توجه:
 به اتفاق همه ی فقها و مجتهدین شهادت در باب رضاع بدون دعوی و حسبتاً لله قبول می گردد، و نیاز به تقدم دعوا ندارد، زیرا متضمن حرمت است ،و از جمله حقوق الله می باشد، بنا بر این اگر کسی شاهد رضاعت طفلی می باشد ، باید ادای مسؤولیت نموده و بدون معطلی شهادت بدهد، تا عندالله درروز قیامت گناهی بدوشش باقی نماند.
مآخذ:
الفقه علی المذاهب الاربعة
 الفقه الاسلامی و ادلته
صحیح البخاری   –      روضة الطالبین.