آرشیف

2015-1-26

محمد دین محبت انوری

تـنــــــاب تـــــــــوی

 

روز آفتابی هوای معتدل صبح اول وقت آماده گی ها همین بوده که اطفال خورد سن خودرا بخاطر استقبال وحاضرشدن سر سرک رسانده بودند طفلان از قبل اطلاع یافته بودند که فردا میآیند برای ایشان این یک فرصت خوشی وشادی بشمار میرفت.
هردو یا چهار طفل مشترک تناب ها را از خانه ها آورده ودرمحلات مختلف نزدیک زمین وخانه شان سر راه عبورو مرور موتر های که دریک وقت معین بشکل گروپی میرسند کشیده بودند شاید هم ساعت ها انتظاربوده باشند. تناب هاکهنه وکارشده به نظر میرسید اما آن عده اطفال که تناب را بدست گرفته واستاده بودند نسبت بدیگران خوشحال وسرحال معلوم میشدند ودرکار خود دقت مینمودند چنان به نظر میرسید که بخاطر انجام فعالیت مهم ، خاص وجالبی آمده باشند در حالیکه اطفال با حوصله ومودب پیش روی کاروان موترها صف کشیده بودند این حالت ایشان غیر عادی بود. دلگرمی وعلاقه ایشان نشان میداد که به این بازی آنها راضی میباشند.اطفال فکرمیکردند که ازین حالت به دیگران خوشحالی میدهند. دربین پیشقدمان تعداد کمی بچه ها ودختر ها قرار داشتند  وتعداد کثیری از اطفال ونو جوانان درعقب جبهه کنار خانه ها وپهلوی درخت ها منتظر این کاروان بودند. همچنان برخی از زنان ومردان بزرگ سال نیز از در و دیوار خانه  بیرون آمده بودند. اما کودکان خلاف عادت از شوخی دست کشیده هوش وگوش خودرا متوجه چگونگی حرکت موترهایکه با گرد وخاک از جاده جلو روی شان در گذر بودند نموده واینطور به نظرمیرسید که کاروان کوچک موتر از شهر مرکزی بسوی قریه نزدیک شهر میرفت دریوران عمومآ آزادانه راننده گی میکردند وچندان پابند مقررات ترافیکی نبوده گوئی دریک مسابقه موتر رانی اشتراک کرده اند سر و روی عابرین وراکبین با گرد شادی یکسان شده بود. وگروپ ازموتر سایکل سواران با چابکی درپیشاپیش قطار حرکت کرده وحرکات نمایشی توسط آنها صورت میگرفت.
رفت وبرگشت دوباره این کاروان از شهر به قریه دریک روز حتمی بود گرچه فاصله بین این راه از یک ساعت بیشتر نبود اما با درنظرداشت سرک خامه پرخم وپیچ باید نظم وسرعت حرکت را رعایت میکردند. در فواصل متعدد داخل شهر هم همان قسم تناب بدستان دیده میشد جای تعجب است که این تناب بدست بزرگان چرا دیده نشد؟ مثل اینکه کودکان بیشتر میخواهند خوشحال باشند وتفریح کنند.
کودکان حق خودرا ادا کردند تناب ها را برای اندازه کردن خوشی آن کاروان آورده بودند در برابر گرفتن تناب تقاضای اخذ شرینی را داشتند تاجایکه یک طفل یک سر تناب را بدرخت جوار سرک گره زده بود وسری دیگری آنرا به کمر خود بسته بود وقتی موتر با سرعت میگذشت تناب در قسمت زیر موتر بند شده طقل بزمین غلطید و روی خاک کش میشد خوشبختانه جان بسلامت برد این همه ترتیبات وشور اطفال درقالب یک بازی بخاطر اشتراک درمراسم عروسی دهاتی بود. رسم برگذاری عروسی به چنین مراحل رشد رسیده است وگرفتن تناب  توسط اطفال در فرهنگ محل تازه بوده یا هم تقاضای محیط میباشد.

پایان
چغچران
میزان ١٣٨٨