آرشیف

2017-11-12

عبدالکریم غریق

ام المومنین حَفصَه دختر حضرت عُمَر بن خطاب قرشِي عُدوِي، ملقب به حَارِسَةُ القرآن

حفصه دختر حضرت عمر فاروق بن خطاب بن نفیل بن عبدالعزی بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤی بن غالب قریشی عدوی بوده، و مادرش زینب دختر مظعون بن حبیب بن وهب بن حذافه بن جمح جمحی می باشد، و عثمان بن مظعون جمحی و قدامه بن مظعون جمحی رضی الله تعالی عنهما هر دو خالو های وی می باشند. و نسب ام المومنین حفصه(رض) در کعب بن لؤي به نسب رسول الله(ص) می پیوندد.(1)
    حفصه در لغت بمعنای رحمت است، و بعضی هم آن را مؤنث حفص گفته اند، که حفص بمعنای بچه شیر می باشد.(32)
    ام المومنین حفصه(رض) از روی سن از دیگر اولاد حضرت عمر فاروق(رض) بزرگتر بود، و او خواهر پدر مادری عبدالله، عبدالرحمن اکبر و فاطمه فرزندان حضرت عمر فاروق (رض) می باشد.(32)
    ام المومنین حفصه(رض) از معدود زنانی است که در زمان خود خواندن و نوشتن را می دانست، و آن را از زنی بنام شفاء دختر عبدالله عدویه(رض) فراگرفته بود. می گویند: پیامبر اسلام(ص) علاقۀ زیادی بر تعلیم خواندن و نوشتن ام المؤمنین حفصه(رض) داشتند، و این امر مهم را بر دوش صحابیه بزرگوار شفاء دختر عبدالله عدویه(رض) که در این کار مهارت داشت گذاشتند.(32)
     ام المؤمنین حفصه(رض) از جمله زنان مهاجر بوده، و قبل از رسول الله(ص) همسر خُنَیس بن حُذَافَه بن قیس بن عدی سهمی(رض) بود، و شوهرش از جمله اشتراک کننده گان در غزوه بدر می باشد، که در مدینه وفات یافت. حفصه(رض) بعد از آنکه شوهرش خنیس بن حذافه(رض) وفات یافت، و عده وی سپری گردید، ازدواج او را حضرت عمر فاروق (رض) برای حضرت ابوبکر صدیق(رض) پیشنهاد کرد، اما حضرت ابوبکر صدیق(رض) در مقابل چیزی را اظهار نکرد. حضرت عمر فاروق(رض) متأثر گردید، و باز زمانی که رقیه (رض) دختر رسول الله(ص) وفات نمود، حضرت عمر فاروق(رض) ازدواج او را برای حضرت عثمان(رض) پیشنهاد کرد. اما حضرت عثمان(رض) گفت: من ارادۀ ازدواج را هنوز ندارم. حضرت عمر فاروق(رض) به نزد رسول اکرم(ص) رفت، و این موضوع را گفت. رسول الله(ص) فرمودند: (یَتَزَوَّجُ حَفصَةَ مَن هُوَ خَیرٌ مِن عُثمَانَ، وَ یَتَزَوَّجَ عُثمَانُ مَن هِيَ خَیرٌ مِن حَفصَةَ.) ترجمه: ازدواج خواهد کرد حفصه با کسی که او بهتر از عثمان باشد، و ازدواج خواهد کرد عثمان با کسی که او بهتر از حفصه باشد. و بعد پیامبر اسلام(ص) حفصه را از حضرت عمر(رض) خواستگاری کردند، و با حفصه ازدواج نمودند، و بعد حضرت ابوبکر صدیق(رض) با حضرت عمر فاروق(رض) ملاقات نمود، و برایش گفت: گویا از من آزرده شدی، از این که با حفصه ازدواج ننموده ام؟ سپس حضرت ابوبکر صدیق(رض) گفت: آنچه مرا از پذیرفتن پیشنهاد تو به خاموشی واداشت، این بود که می دانستم پیامبراسلام(ص) پوشیده از او نام برده اند، و من کسی نیستم که راز رسول الله(ص) را افشاء کنم، و اگر ایشان از ازدواج با او منصرف می شدند، من با او ازدواج می کردم. ازدواج رسول الله(ص) با ام المؤمنین حفصه(رض) طبق گفته اکثر مؤرخین در سال سوم هجری بوده است، اما ابوعبیده ازدواج ایشان را به سال دوم از هجرت می داند.(3) و ابن حجر عسقلانی می گوید: همان سال سوم صحیح تر است، زیرا شوهر حفصه در سال سوم هجری در غزوه احد به شهادت رسیده است.(1) و ازدواج حفصه(رض) با پیامبراسلام(ص) بعد از ازدواج ایشان با ام المؤمنین عائشه(رض) بوده است.(3)
     بعضی از مؤرخین تولد ام المؤمنین حفصه را پنج سال قبل از بعثت رسول الله(ص) گفته اند، چنانکه در کتاب سیر اعلام النبلاء آمده است: حفصه(رض) پنج سال قبل از مبعث رسول اکرم(ص) متولد گردید، و در هنگام ازدواج با رسول خدا حدود بیست سال داشت.(4)
   موسی بن علی بن رباح از پدرش و او از عقبه بن عامر روایت نموده، که گفته است: پیامبر اسلام(ص) حفصه را طلاق دادند و زمانی که این خبر برای حضرت عمر(رض) رسید، بر سرش خاک می ریخت، و می گفت: چه بار سنگینی را خداوند(ج) بر دوش عمر و دخترش بعد از این گذاشته است، و بعد جبرئیل(ع) این پیغام را آورد: (إِنَّ اللهَ یَأمُرکَ أَن تُرَاجِعَ حَفصَةَ بِنتَ عُمَرُ، رَحمَةَ لِعُمَرَ.) ترجمه: خداوند امر می کند ترا که به حفصه دختر عمر رجوع کنی، به جهت عطوفت بر عمر. حدیث فوق را هیثمی در کتاب الزوائد جلد چهارم صفحه 337 و جلد نهم صفحه 247 آورده است.(2)
     ابوعمر می گوید: پیامبراسلام حفصه را طلاق رجعی دادند. و جبرئیل(ع) گفت: (رَاجِع حَفصَةَ، فَإِنَّهَا قَوَّامَةٌ صَوَّامَةٌ، وَ إِنَّهَا زَوجَتُکَ فِي الجَنَّةِ.) ترجمه: به حفصه رجوع فرما، که او بانوی بسیار نماز گذار و روزه گیر است، و او در بهشت همسر تو است.(2)
     ابویعلی به نقل از ابوصالح در روایتی آورده است: حضرت عمرفاروق(رض) به نزد حفصه(رض) آمد، و او را در حال گریه کردن دید، برایش گفت: شاید ترا رسول الله(ص) طلاق داده باشند؟ اگر ترا یک طلاق داده باشند، شاید به همین نزدیکی به تو رجوع کنند، و اگر ترا بار دوم طلاق بدهند، دیگر هیچ وقت با تو حرف نمی زنند. حضرت عمر(رض) همیشه دختر خود حفصه را نصیحت می کرد، که با پیامبر اسلام(ص) حسن معاشرت داشته باشد، و از نصائح وی چنین بود: رسول اکرم(ص) از تو بر نگردند، زیرا برای تو نه جمال زینب است، و نه مقام و مکانت عائشه، و به خداوند قسم است! می دانم من که ترا دوست ندارند، و اگر من نمی بودم، ترا طلاق می دادند. (3)

ادامه مطلب در اینجا