آرشیف

2018-11-17

عبدالکریم غریق

امام شمس الدین ذهبی:

امام حافظ محمد بن احمد بن عثمان بن قایماز بن عبدالله معروف به شمس الدین ابوعبدالله ذهبی فارقی شافعِي دمشقی اصالتاً از خانواده ترکمانی الاصل از اهالی میافارین(سیلوان امروزی) یکی از شهر های دیار بکر ترکیه بوده است. امام ذهبی شخصیتی محدث، علامه، محقق، شاعر  و یکی از مورخین مشهور اسلامی می باشد. پدر بزرگ وی فخرالدین ابو احمد عثمان مردی بی سواد بود، و حرفۀ نجاری را برای خود برگزیده بود، اما آن طوری که ذهبی می گوید: یقین خوبی نسبت به خداوند(ج) داشت، و او بود که به دمشق مهاجرت کرد، و در آن جا اقامت گزید، اما پدرش شهاب الدین احمد که در سال 641 هجری دیده به جهان گشود، شغل پدری را رها کرد، و به حرفۀ طلا سازی روی آورد، و در آن مهارت یافت، و صاحب ثروت شد، و لقب ذهبِي که به معنی طلا ساز و زرگر است، نیز از همان شغل پدرش گرفته شده است، و امام شمس الدین ذهبی در بعضی از نوشته هایش خود را ابن الذهبی یعنی پسر زرگر معرفی می کند، علاوتاً پدر امام ذهبی مردی دیندار و محب علماء بود، و همیشه بخشی از شب را نماز می خواند، و در سال 666 هجری قمری  صحیح بخاری را از مقداد بن هبة الله قیسِي آموخت، و در آخر عمر نیز به حج رفت. عمه امام ذهبی بنام ست الأهل دختر عثمان از اهل علم و روات حدیث بود، و از ابن ابی الیسر، جمال الدین بن مالک، زهیر بن عمر زُرعِي و گروهی دیگر از علماء اجازۀ روایت داشت، و از عمر ابن القواس و دیگران حدیث شنیده بود. مادر امام ذهبی دختر مرد موصلی الاصلی بنام علم الدین ابوبکر سنجر بن عبدالله بود، و خالویش علی بن سجنر و همسر خالویش نیز از اهل علم و حفاظ حدیث بودند. امام ذهبی در اوائل ماه ربیع الآخر سال673 هجری قمری مطابق سال 1274 میلادی در زمان حکومت مملوکیان که در سرزمین های شام و مصر حکمروائی داشتند، در قریه کَفَربَطنا از آبادی های غوطه دمشق متولد گردید. امام ذهبی در زمانی زاده شد، که منطقه شاهد حرکات علمی عظیمی بود، زیرا پس از آن که سرزمین های شرق اسلامی به دست چیگیزیان و سرزمین های غرب اسلامی یعنی اندلس به دست صلیبیان افتاده بود، چشم تمام علماء و فرهیختگان جهان اسلام بطرف سرزمین مصر و شام دوخته شده بود، و بدان سبب دو شهر قاهره و دمشق محل تجمع دانشمندان جهان اسلام گشت. الحق که در این راه سلاطین مملوکی هم زحمات زیادی کشیدند، و با آن که بخش اعظمی از میراث فرهنگی مسلمانان در کتابخانه های شهرهای اشغال شدۀ اسلامی بخصوص در بغداد و اندلس به نابودی کشیده شده بود، علمای اسلامی برای پر کردن این خلاء از خود تلاش بی دریغ نشان دادند، و با همکاری سلاطین و امراء مسلمان مراکز متعددی از قبیل مساجد، مدارس، کتابخانه ها، خانقاه ها و پرورشگاها تشکیل کردند، که در آن ها علوم تفسیر، حدیث، قرائت، فقه، اصول، کلام، لغت، تاریخ، جغرافیا، طب، هیئت، ریاضیات و منطق تدریس می گردید، که از بارزترین آن ها مدارس ظاهریه، منصوریه، ناصریه، صاحبیه، بهائیه، منکوتمریه، جمالیه، محمودیه، جامع  ازهر و جامع عمروعاص در قاهره و مدارس ناصریه، عادلیه، اشرفیه، عمریه و جامع اموی در دمشق بود. با این وضعیت وقتی امام ذهبی متولد گردید، پدرش زیاد علاقمند بود، که پسرش علم بیاموزد، و در تربیت فرزندش سخت کوشا بود، و او پسرش را از همان سنین طفلی برای تحفیظ و قرائت قرآن  کریم به نزد اساتیذ برجسته زمانش فرستاد. ذهبی قرآن کریم را حفظ کرد، و قراآت سبعه را در نزد شیوخ قرائت مثل شیخ القراء جمال الدین أبی إسحاق إبراهیم بن داؤد عسقلانی دمشقی معروف به الفاضلِي متوفی سال 692 هجری قمری، شیخ جمال الدین أبی إسحاق ابراهیم بن غالی بن شاور بدوی حمیرِي متوفی سال 708 هجری قمری و شیخ شمس الدین  ابوعبدالله محمد بن عبدالعزیز دمیاطِي دمشقی مدرس جامع اموی آموخت، و وقتی شیخ دمیاطِي بیمار شد، حلقۀ درس قرائت خود را در جامع اموی به او سپرد. ذهبی در دمشق از ابوحفص عمر بن عبدالمنعم بن عبدالله بن قواس دمشقی، ابوالفضل احمد بن هبة الله معروف به ابن عساکر دمشقی و یوسف بن احمد بن ابوبکر بن علی غسولی حدیث آموخت. علاوتاً ذهبی برای فراگیری بیشتر علم حدیث و برای اخذ حدیث به شهرهای مختلف شام سفر کرد، او باری در سال 693  و بار دیگر در سال 707 هجری قمری به بعلبک رفت، و در این سفرها قرآن کریم را به صورت جمع روایات بر موفق نصیبِي متوفی سال 695 هجری قمری خواند، و از نزد تاج الدین ابوالحسن عبدالخالق بن عبدالسلام علوان بعلبکی و زینب دختر عمر بن کِندِي و دیگران اخذ حدیث کرد. به حلب رفت، و از نزد ابوسعید سنقر بن عبدالله زینی حدیث شنید. به نابلس رفت، و از عمادالدین عبدالحافظ بن بدران نابلسی حدیث شنید، و از آن جا به شهرهای حماة، حمص، طرابلس، کرک، رمله، معرة، بُصرَی، تبوک و قدس سفر نمود. ذهبی در سال 695 هجری قمری به مصر رفت، او می گوید: یکی از اغراض سفرم به مصر دیدار با عالمۀ بزرگوار سیده دختر موسی بن عثمان مارانِي مصرِي بود،، که متاسفانه هنوز در مسیر راه و در سرزمین فلسطین بودم، که او در ماه رجب همان سال 695 هجری قمری دیده از جهان فروبست، و موفق به دیدار او نشدم. ذهبی در مصر از شیوخ بزرگی مانند تقی الدین ابوالفتح محمد بن علی معروف به ابن دقیق العید قشیرِي متوفی سال 702 هجری قمری، بدرالدین ابن جماعه متوفی سال 733 هجری قمری، ابوالعباس احمد بن محمد بن عبدالله حلبی معروف به ابن الظاهری، ابوالمعالی احمد بن اسحاق بن محمد بن مؤید مصری معروف به ابرقوهی متوفی سال 701 هجری قمری و علامه شرف الدین عبدالمؤمن بن خلف دمیاطِي متوفی سال 705 هجری قمری کسب علم کرد، و حدیث شنید، او هم چنین در مصر از بهاء الدین بن نحاس امام اهل ادب مصر درس ادبیات آموخت. و بعد به اسکندریه رفت، و از تاج الدین ابوالحسن علی بن احمد بن عبدالمحسن هاشمی حسینی واسطی غرافی اسکندرانِي متوفای سال 704 هجری قمری و ابی الحسن یحیی بن احمد صواف و دیگران حدیث شنید، و از قاریان آنجا از جمله امام شرف الدین یحیی بن عبدالعزیز بن صواف جذامی اسکندرانی متوفی سال 705 هجری قمری و امام صدرالدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالحلیم بن عمران دکالِي معروف به سخون متوفی سال 695 هجری قمری نیز تعلیم قرائت به شیوه ورش و حفص را آموخت. ذهبی در سال 698 هجری قمری و بعد از فوت پدرش به قصد حج به سرزمین حجاز سفر کرد، که در این سفر عده أی از یاران و شیوخ وی نیز با او همراه بودند، از جمله شیخ دارالحدیث مدرسه مستنصریه ابوعبدالله محمد بن عبدالمحسن معروف به ابن خَرَّاط حنبلِي متوفی سال 728 هجری قمری، که او در این سفر بر ذهبی کتاب الفرج بعد الشدة را خواند، و نیز ذهبی در مکه از تنوزرِي و دیگران حدیث شنید. ذهبی هم چنین در سال 741 هجری قمری سفری به بصره داشت. موصوف در دمشق، حلب، نابلس و مکه از جماعت کثیری در حدود یکهزار و دوصد نفر از علماء و محدثین آن زمان از جمله شیخ بن قاضی شبهة قرارِي و کمال زملکانِي درس گرفت، و حدیث شنید. و از شیخ أبی العلاء نصیبی نحو و قواعد زبان عربیه را آموخت. علاوتاً او دانشمندی بزرگ در زمینه تاریخ بود. ذهبی با سه کس از دانشمندان معاصرش با وجود برخی اختلاف نظرها روابط گرم و صمیمانه داشت، که آن ها عبارت اند از : 1 – شیخ الإسلام تقی الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم نمیرِي حرانِي معروف به ابن تیمیه فقیه، محدث و مفسر بزرگ حنبلِي متوفی سال 728 هجری قمری. 2 – جمال الدین أبِي الحجاج یوسف بن زکی عبدالرحمن قضاعی حلبی شافعی معروف به مزِي محدث  و مؤرخ معروف شامِي متوفی سال 739 هجری قمری. 3 – امام حافظ علم الدین قاسم بن محمد بن یوسف بن زکی الدین برزالِي إشبیلِي شافعی محدث و مؤرخ معروف مصرِي  متوفی سال 739 هجری قمری. امام ذهبی شاگردان بسیاری را تربیه نمود، که از مشهورترین آن افراد ذیل می باشند:  1 – حافظ احمد بن محمد بن ابراهیم مقدسی متوفی سال 765 هجری قمری. 2 – امام احمد بن محمد علائی حرانِي فقیه حنبلی متوفی سال 745 هجری قمری. 3 – ابراهیم بن عبدالرحیم بن بدرالدین محمد معروف به ابن جماعه قاضی القضات شام و مصر متوفی سال 790 هجری قمری. 4 – اسماعیل بن عمر بن کثیر بصروی دمشقی معروف به عمادالدین ابوالفداء بن کثیر حافظ، مورخ و مفسر مشهور متوفی سال 774 هجری قمری داماد علامه مزِي. 5 – عبدالوهاب بن تقی الدین علی بن عبدالکافی سبکِي رئیس قضات شام متوفی سال 771 هجری قمری. 6 – محمد بن رافع بن هِجرس سلامِي حورانی عالم مشهور متوفی سال 774 هجری قمری. 7 – محمد بن علی بن حسن حسینی عالم، فقیه و مورخ مشهور متوفی سال 765 هجری قمری. 8 – خلیل بن ایبک بن عبدالله صفدِي عالم و مورخ مشهور متوفی سال 764 هجری قمری.  امام ذهبی قبل از وفات بینائی چشمانش را از دست داد، و بالآخره در شب دوشنبه کمی پیش از نیمه شب سوم ماه ذي القعده سال748 هجری قمری مطابق به سال 1348 میلادی در شهر دمشق وفات یافت، و او را در قبرستان باب الصغیر دفن نمودند. از امام ذهبی سه فرزند به جای ماند: 1 – دختری بنام امة العزیز که در زمان حیات پدرش ازدواج کرد، و از وی فرزندی بنام عبدالقادر متولد گردید، که به اجازۀ امام ذهبی کتاب تاریخ اسلام پدربزرگش را روایت کرده است. 2 – ابوالدرداء عبدالله پسر وی که در سال 708 هجری قمری بدنیا آمد، او از جمله علماء و محدثین زمانۀ خود بود، و در ماه ذی الحجه سال 754 هجری قمری وفات یافت. 3 – شهاب الدین ابوهریره عبدالرحمن که بسال 715 دیده به جهان گشود، و در نزد پدرش تعلیم علم کرد و حدیث شنید، و در سال 799 هجری قمری وفات یافت، و از وی پسری بنام محمد برجای ماند، که او هم از جمله علماء و محدثین بود، و کتاب تاریخ اسلام پدربزرگش را روایت نمود. از تالیفات، علم و درس ذهبی خلق کثیری مستفید شدند، و او تقریباً به مدت نیم قرن به درس، وعظ، تالیف و تصنیف پرداخت، و کتب ارزشمندی را از خود باقی گذاشت، که یک سوم آنها از مختصرات کتاب های مهم تاریخی است، که پیش از وی تالیف شده است. ذهبی از کتب و آثار تعداد زیادی از دانشمندان پیش از خود بهرۀ برد، و در نوشته هایش از آثار اکثر آنان بخصوص از منابع ذیل استفاده اعظمی نمود: 1- دلائل النبوة بیهقی. 2 – سیرة النبِي صلی الله علیه و سلم تالیف ابن اسحاق. 3 – مغازیه ابن عائذ کاتب. 4 – طبقات الکبری محمد بن سعد کاتب واقدِي. 5 – تاریخ ابی عبدالله بخاری. 6 – تاریخ ابی بکر احمد بن ابی خیثمه. 7 – تاریخ یعقوب فسوِي. 8 – تاریخ محمد بن مثنی عنزِي. 9 –تاریخ ابی حفص فلاس. 10 – تاریخ ابی بکر بن ابی شیبه. 11 – تاریخ واقدِي. 12 – تاریخ هیثم بن عدِي. 13 – تاریخ خلیفه بن خیاط. 14 – طبقات خلیفه بن خیاط. 15 – تاریخ ابی زرعه دمشقِي. 16 – الفتوح سیف بن عمر. 17 – کتاب النسب زبیر بن بکار. 18 – مسند امام احمد بن حنبل. 19 –  تاریخ مفضل بن غسان غلابِي. 20 – جرح و تعدیل یحیی بن معین. 21 – جرح و تعدیل عبدالرحمن بن ابی حاتم رازی. 22 –  تهذیب الکمال شیخ ابی الحجاج یوسف مزِي. 23 – تاریخ نیشابور ابی عبدالله حاکم نیشابورِي. 24 – تاریخ مصر ابی سعید بن یونس. 25 – تاریخ بغداد ابی بکر خطیب بغدادی. 26 – تاریخ دمشق ابی القاسم ابن کثیر دمشقی. 27 – تاریخ ابی سعد سمعانی. 28 – انساب ابی سعد سمعانی. 29 – تاریخ قاضی شمس الدین بن خلکان. 30 – تاریخ علامه شهاب الدین ابی شامه. 31 – تاریخ شیخ قطب الدین بن یونینِي. 32 – تاریخ مرآة الزمان واعظ شمس الدین یوسف سبط ابن الجوزی. 33 – تاریخ طبرِي. 34 – تاریخ ابن اثیر. 35 – تاریخ ابن الفرضِي. 36 – صله ابن بشکوال. 37 – تکمله ابن الأبار. 38 – الکامل ابن عدی. 39 – کتب شش گانه حدیث و کتب متعدد و زیادی دیگر. از  امام ذهبی تألیفات بی شماری در زمینه های قرائت، حدیث، اصول حدیث، عقائد، فقه، اصول فقه، تاریخ و تراجم بجای مانده است، که مشهورترین آنها عبارت اند از:1 — اخبار ابومسلم خراسانی در تاریخ. 2 — اخبار قضات دمشق در تاریخ. 3 — الإعلام باالوفیات الأعلام در تاریخ.. 4 — تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر والأعلام در تاریخ در دوازده جلد، و این کتاب بزرگ ترین و مشهورترین کتاب علامه ذهبی است، که تاریخ الاسلام را از هجرت رسول الله(ص) تا سال 700 هجری قمری برشتۀ تحریر درآورده است، این اثر بی نظیر همه حوادث مهم تاریخ اسلام و حکومات، و پادشاهی های پی در پی به علاوه تراجم و معرفی شخصیت های معروف در هر زمینه را در خود جای داده است، و تعداد کسانی که در این کتاب معرفی شده اند، به چهل هزار تن می رسد، که چنین عددی در هیچ کتاب دیگری محقق نشده است. امام ذهبی در مقدمه این کتاب چنین آورده است: برای آن زحمت کشیده ام و آن را از کتاب های پر شماری استخراج نموده ام، که انسان به واسطۀ آن حوادث مهم تاریخ گذشته را از اول تاریخ اسلام تا عصر کنونی و تاریخ وفات خلفاء، قراء، زهاد، فقها، محدثان، علماء، سلاطین، وزراء، نحویان و شعرای بزرگ را خواهد دانست. 5 — التبیان فی مناقب عثمان بن عفان در سیره. 6 – التجرید فی اسماءالصحابه. 7 — تحریم الادبار النساء در فقه در دو جلد. 8 — تذکرة الحفاظ  در تاریخ در دو جلد. 9 — تشبیه الخسیس باهل الخمیس در فقه. 10 — التعزیة الحسنه بالآخره. 11 — تقویم البلدان. 12 — توقیف اهل التوفیق علی مناقب ابی بکر الصدیق در سیره. 13 —  مختصر تهذیب التهذیب فی اسماء الرجال. 14 — الدرة الیتیمیه فی سیرة ابن تیمیه( تقی الدین احمد) در سیره. 15 — دول الاسلام در تاریخ. 16 — الروع والأوجال فی بناءالمسیح الدجال در عقائد. 17 – شرح حال حلاج در سیره. 18 – سیراعلام النبلاء درتاریخ وتراجم در بیست جلد، که بعد از تاریخ اسلام بزرگترین کتاب امام ذهبی است، و مجموعه أی فراگیر از معرفی نامۀ خلفاء، سلاطین، پادشاهان، امیران، وزیران، ادباء، نحویان، شعراء، فلاسفه، متکلمان، قراء، محدثان، علماء، صالحان، زهاد، عابدان و غیره شخصیت های برجسته تمام جهان اسلام را به مدت 700 سال شامل می شود. 19 — العبر فی خبر من عبر در تاریخ. 20 — العذب السلسل فی الحدیث المسلسل در اصول حدیث. 21 — العلو للعلی الغفار در عقائد. 22 — الغفار فی ایضاح الاخبار. 23 — عنوان السیر فی ذکرالصحابه در تاریخ. 24 — فتح المطالب فی مناقب علی بن ابی طالب در سیره. 25 — قض نهارک بأخبار ابن مبارک در سیره. 26 — الکاشف فی اسماءالرجال. 27 — المقتضب من تهذیب الکمال مزِي. 28 — کتاب العرش و صفته در عقائد. 29 — کتاب الکبائر در عقائد. 30 — کتاب الوتر در فقه. 31 — کشف الکربه عند فقد الأحبة. 32 – ما بعدالموت در عقائد. 33 — المجرد فی رجال الکتب السنن در تاریخ. 34 – المعجم المختص بمحدثِي العصر در رجال. 35 — مختصر سلاح المومنین در دعا های ماثوره. 36 — مختصر معجم الشیوخ. 37 — المستحلی فی اختصارالمحلی ابن حزم. 38 —  المشتبه فِي الأسماء والانساب. 39 – المعجم الصغیر المسمی بااللطیف. 40 —  المعجم شیوخ الکبیر در رجال. 41 — معرفةالقراء الکبار علی الطبقات والاعصار در رجال. 42 — المغنی فی الضعفاء و بعضی الثقات در رجال. 43 — المقتنی فِي سردالکنی. 44 — منیة الطالب لأعزالمطالب در اصول حدیث. 45 — میزان الاعتدال فی نقد الرجال دردو جلد. 46 — نعم السمر فی مناقب عمر در سیره. 47 — نفض الجُعبة فِي أخبار شُعبة در سیره. 48 — هالة البدر فِي عدد اهل بدر در تاریخ. 49 – التلویحات در علم قرائت. 50 – الأربعون البلدانیة در حدیث. 51 – الثلاثون البلدانیة در حدیث. 52 – طریق حدیث- مَن کُنتُ مَولاهُ – در حدیث. 53 – الکلام علی حدیث الطیر. 54 – المستدرک علی مستدرک الحاکم در حدیث. 55 – کتاب الزیادة المضطربة در اصول حدیث. 56 – طرق اسباب النزول در اصول حدیث. 57 – الموقظة فِي علم مصطلح الحدیث. 58 – احادیث الصفات در عقائد. 59 – الاربعین فِي صفات رب العالمین در عقائد. 60 – جزء فِي الشفاعة در عقائد. 61 – جزآن فط صفة النار در عقائد. 62 – الرسالة الذهبیة إلی ابن تیمیة در عقائد. 63 – مسألة دوام النار در عقائد. 64 – مسئلة الغیبة در عقائد. 65 – مسألة الوعید در عقائد. 66 – مسألة الإجتهاد در اصول فقه. 67 – مسألة خبرالواحد در اصول فقه. 68 – جزء فِي الخضاب در فقه. 69 – جزء من صلاة التسبیح در فقه. 70 – جزء فِي القهقهة در فقه. 71 – حقوق الجار در فقه. 72 – فضائل الحج و أفعاله در فقه. 73 – اللباس در فقه. 74 – مسئلة السماع در فقه. 75 – جزء فی محبة الصالحین. 76 – دعاء المکروب. 77 – ذکرالولدان. 78 – أخبار السد در تاریخ. 79 – أسماء من عاش ثمانین سنة در تاریخ. 80 – الإشارة إلی وفیات الأعیان والمنتفی من تاریخ الإسلام در تاریخ. 81 – الأمصار ذوات الآثار در تاریخ. 82 – أهل المئة فصاعداً در تاریخ. 83 – البیان عن اسم فلان در تاریخ. 84 – التاریخ الممتع در تاریخ. 85 – تراجم الرجال روی عنهم محمد بن إسحاق در تاریخ. 86 – تسمیة رجال صحیح مسلم در تاریخ. 87 – تقیید المهمل در تاریخ. 88 – التلویح بمن سبق و لحق در تاریخ. 89 – جزء أربعة تحاصروا در تاریخ. 90 – دیوان الضعفاء والمتروکین در تاریخ. 91 – ذکر من اشتهر بکنیته من الأعیان در تاریخ. 92 – ذکر من یُؤتمن قوله فِي الجرح والتعدیل در تاریخ. 93 – ذیل الإشارات إلی وفیات الأعیان در تاریخ. 94 – ذیل دول الإسلام در تاریخ. 95 – ذیل سیر أعلام النبلاء در تاریخ. 96 – ذیل دوان الضعفاء والمتروکین در تاریخ. 97 – الذیل علی ذیل کتاب الضعفاء لابن الجوزی در تاریخ. 98 – ذیل العبر في خبر من عبر در تاریخ. 99 – الرد علی ابن القطان در تاریخ. 100 – طبقات الشیوخ در تاریخ. 101 –  العباب در تاریخ. 102 – القبان في اصحاب ابن تیمیه در تاریخ. 103 – المرتجل في الکنی در تاریخ. 104 – المشتبه در رجال. 105 – معجم الشیوخ الأوسط در رجال. 106 – معرفة آل مندة در تاریخ. 107 – المعین فِي طبقات المحدثین در رجال. 108 – المقدمة ذات النقاط فِي الألقاب در رجال. 109 – من تکلم فیه و هو موثق در رجال. 110 – الرواة الثقات المتکلم فیهم بما لا یوجب ردهم در رجال. 111 – أخبار أم المومنین عائشه(رض) در سیره. 112 – شرح حال ابن عقده کوفِي سیره. 113 –  شرح حال امام ابوحنیفه در سیره. 114 – شرح حال ابویوسف قاضی در سیره. 115 – شرح حال امام احمد بن حنبل در سیره. 116 – شرح حال خضر(ع) در سیره. 117 – شرح حال سلفِي در سیره. 118 – شرح حال امام شافعی در سیره. 119 – شرح حال شیخ موفق در سیره. 120 – شرح حال امام مالک بن انس در سیره. 121 – شرح حال امام محمد بن حسن شیبانی در سیره. 122 – الزخرف القصرِي در شرح حال حسن بصری در سیره. 123 – شرح حال ابی القاسم طبرانی در سیره. 124 – شرح حال سعید بن مسیب در سیره. 125 – شرح حال عمر بن عبدالعزیز در سیره. 126 – السیرة النبویة در سیره. 127 – مناقب بخاری در سیره. 128 – شرح حال خودش(شهاب الدین ذهبی.) 129 – بیان زغل العلم والطلب. 130 – التمسک بالسنن. 131 – فضائل آیة الکرسِي. 132 – الطب النبوِي. 133 – کسر وثن رتن. 134 – احادیث مختاره من الموضوعات. 135 – بلبل الروض. 136 – مختصری از کتاب روض الأنف سهیلِي. 137 – ترتیب الموضوعات ابن جوزی. 138 – تلخیص علل المتناهیة فِي الأحادیث ابن جوزی. 139 – تنقیح کتاب التحقیق فِي أحادیث التعلیق ابن جوزی. 140 – تهذیب تاریخ علم الدین برزالِي. 141 – ذکر الجهر بالبسملة. 142 – الرخصة فِي الغناء والطرب بشرطه. 143 – المجرد من تهذیب الکمال. 144 – مختصر أنباء الرواة علی أنباء النحاة ابن قفطِي. 145 – مختصر کتاب انساب ابی سعد سمعانی. 146 – مختصر کتاب البعث والنشور بیهقِي. 147 – مختصر تاریخ بغداد خطیب بغدادی. 148 – مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر. 149 – مختر تاریخ مصر ابن یونس. 150 – مختصر تاریخ نیشابور ابی عبدالله حاکم. 151 – مختصر کتاب تحفة الاشراف بمعرفة الأطراف مزِي. 152 – محتصر کتاب تقویم البلدان أبِي الفدا. 153 – مختصر التکملة لکتاب الصلة ابن أبار. 154 – مختصر کتاب التکملة لوفیات النقلة منذرِي. 155 – مختصر کتاب جامع البیان العلم و فضله ابن عبدالبر. 156 – مختصر کتاب الجهاد از بهاء الدین بن عساکر. 157 – مختصر ذیل تاریخ بغدار از ابی سعد سمعانِي. 158 – مختصر کتاب الرد علی ابن طاهر از ابن مجد. 159 – مختصر کتاب الروضتین فِي أخبار الدولتین و ذیل آن از ابن شامه.     160 – مختصر کتاب الزهد از بیهقِي. 161 – مختصر کتاب صلة التکملة الوفیات النقلة از عزالدین حسینِي. 162 – مختصر کتاب الضعفاء از ابن جوزی. 163 – مختصر کتاب الفاروق فِي الصفات از شیخ الإسلام انصارِي. 164 – مختصر کتاب القدر بیهقِي. 165 – المختصر المحتاج إلیه از تاریخ حافظ أبِي عبدالله محمد بن سعید بن محمد دبیثِي. 166 – مختصر کتاب المدخل من کتاب السنن از بیهقِي. 167 – مختصر کتاب المستدرک علی الصحیحین از ابی عبدالله حاکم. 168 – مختصر کتاب المعجب فِي تلخیص أخبارالمغرب از مراکشِي. 169 – مختصر مناقب سفیان ثورِي از ابن جوزی. 170 – مختصر کتاب وفیات الأعیان از ابن خلکان. 171 – مختصر کتاب الوهم والإیهام الواقعین فِي کتاب الأحکام از ابن قطان. 172 – معرفة التابعین از ثقات از ابن حبان. 173 – منتخبی از تاریخ المجدد لمدینة السلام ابن نجار بغدادی. 174 – منتخبی از الإستیعاب فِي معرفة الأصحاب ابن عبدالبر. 175 – منتخبی از تاریخ أبی الفداء. 176 – منتخبی از تاریخ خوارزم ابن ارسلان خوارزمِي. 177 – منتخبی از مسند ابن عوانه. 178 – منتخبی از مسند عبد بن حمید. 179 – منتخبی از معجم شیوخ یوسف بن خلیل دمشقِي. 180 – منتخبی از معجم الأوسط و معجم الکبیر طبرانی. 181 – منتخبی از مسند المقلین از دعلج. 182 – منتخبی از کتاب معرفة الصحابه ابن منده. 183 – منتخبی از کتاب منهاج الإعتدال فِي نقض کلام أهل الرفض والإعتزال از ابن تیمیه. 184 – مهذب السنن الکبری از بیهقِي. 185 – نبذة من تاریخ ابن الجزرِي. 186 – النبلاء فِي شیوخ السنتة. 187 – معجم شیوخ ابن الباسِي.  188 – معجم شیوخ ابن حبیب دمشقِي. 189 – معجم شیوخ علاء الدین بن عطار. 190 – معجمی بر کتاب قاضِي ابی الفضل سلیمان بن حمزه مقدسِي حنبلي.  191 – مشیخة التلِي محمد بن احمد صالحی خیاط. 192 – مشیخة الجعبرِي. 193 – مشیخة ابن زراد حریری. 194 – مشیخة عزالدین مقدسِي. 195 – مشیخة ابن الفواس. 196 – مشیخة زین الدین کَحال. 197 – أربعون حدیثاً بلدانیة از معجم الصغیر طبرانِي. 198 – اربعون حدیثاً بلدانیة از معجم ابن جُمَیع صیداوِي. 199 – اربعون حدیثاً بلدانیة از معجم الشیوخ أبِي بکر مقدسِي. 200 – اربعون حدیثاً بلدانیة از معجم شیوخ ابن زاذان. 201 – اربعون حدیثً از أبِي معالِي أبرقوهِي. 202 – اربعون حدیثاً از ابِي هریره عبدالرحمن متوفی سال 799 هجری قمری. 203 – ثلاثون حدیثاً از معجم الصغیر طبرانی. 204 – العوالِي الشمس ابن واسطِي. 205 – العوالِي طاؤسِي. 206 – العوالِي أبِي عبدالله بن یونینِي. 207 – العوالِي من حدیث مالک بن انس. 208 – العوالی المنتقاة من حدیث الذهبِي. 209 – الجزء الملقب بالدینار من حدیث المشایخ الکبار. 210 – جزء من حدیث القزوینِي. 211 – جزء من حدیث أبِي بکر مرسِي. 212 – جزء من حدیث ابن محب مقدسِي. 213 – جزء من حدیث ابن کویک. 114 – جزء من حدیث أمین الدین وانِي. 215 – جزء من حدیث ابن جماعة کنانِي. 216 – أحادیث مختصر ابن حاجب. 217 – ثلاثیات ابن ماجه. 218 – منتخبی از احادیث تقی الدین ابن شیخ شمس الدین ابن مجد بعلِي.
منابع و مآخد:
1 – سیر اعلام النبلاء – مقدمه جزء اول – از صفحه 6 الی صفحه 13 – شرح حال محمد بن احمد بن عثمان شمس الدین ذهبی- عربی.
2 – الوافِي بالوفیات – جزء دوم – صفحه 114، 115، 116، 117 و 118 به شماره 525 تالیف صلاح خلیل بن ایبک صفدِي – عربی.
3 – طبقات الشافیعیه – جزء نهم – از صفحه 100 الی صفحه 124 –به شماره  1306 تالیف تاج الدین عبدالوهاب سبکِي – عربی. 
4 – کشف الظنون – جلد پنجم – صفحه123 و124 – تالیف مصطفی بن عبدالله حنفی معروف به حاجی خلیفه – عربی.
5 – أعلام زرکلِي – جزء پنجم – صفحه 326 – قسمت حرف الف – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
6 – معجم المؤلفین – جزء سوم – صفحه 80 – حرف میم – تالیف عمر رضا کحاله – عربی.
7 – سایت ویکیبیدیا الموسوعة الحرة(دائرة المعارف عربی) تاریخ آخرین تعدیل 27 فبروری سال 2018 میلادی ساعت 40/05 – عربی.
8 – سایت عصر اسلام  – نوشته عبدالله.م – تاریخ نشر 9 فروردین 1391 شمسی – آخرین بازدید 23 اسفند 1396 شمسی- فارسی.