آرشیف

2015-1-27

محمد دین محبت انوری

افــســـــــــر شایسته

 

تمایل به سخن ګفتن وشنیدن آن از ګذشته وآینده در دل هرباشنده دیارما وجود داشته وهر روز به طور اوسط اوقات نامعین را به هیمن منظور وقف میکنند.
وبا ګذشت هر دوره ومرحله علایق وذوق هامانند طوطی که بی عذرسخن ګشته که خا مخوا ګوش کردن وحرف زدن در صـدر مسایل مورد بحـث عامه ای از خورد وبزرګ قرارګرفته است.
که در حین سخـن ګفتن مضمون تازه وخیلی قابل بحث محافل بود درین حین بحث ومباحثه ازهمه مطالب دیګر مقام طراز اول را داشت وجزء جدا ناشدنی ضیافت وحلاوت های محا فل ومجالس اهل دل به ګونه حسـن مطلع وحسن ختام سخـن ها ګردیده است.
واقعیت چنان است که حرف های رایګان اوقات با اهـمـیت زمانه را به نقد خریده را درمحاسبه عمرمی شمارد وجای عمل بګونه خواسته ودلبسته درګوشه افعال واعمال ما می بندد.
صحبت ها وسخن ها وکلمات شیرین سودمند مفکوره سازوتجربه زندګیست بشرطیکه درحد ضرورت ونیاز عقل مان باشند.
جذب وجـلـب نمودن سخنان ناشنیده و پسندیده درطول عمر فکـری جایګاه خوب خودرا دارد.
البته اګر به طریق خال کوبی وخال یابی نقاط خالی درک درونی وتجربه آموزشی را تکیمل نماید. نه آنکه بسا دقایق ارزشمند ومهم را به ګفته های بازګفته وبی ارتباط که تغییری در اندیشه ما نمی آورد برباد دهیم.
نوبت ګزارش وعینی بیطرفانه افسر شایسته پولیس رسید(قوماندان امنیه ولسوالی دولینه)
ما شنیده وناشنیده از وهم وهـول بـد امنی دراکثر نقاط مـربط ولایت غور دراظطراب والـتهاب هوش سفر میکردیمِ وعادت ترس بی جا درذهن ما جا گـرفته بود ګرچه آوازه هـا وانګیزه هـا طوری انعکاس می یابد که ګویا هرحادثه ومشکل نامعلوم امنیت وصلح را بی موجب تحتا ا لشعاع قرار داده ومیدهد. وهنوزهم علت اصلی وریشه همه کشمکش ها وچالشهای امنیتی برای عموم مردم واضح وروشن نیست که درحقیقت مردم ودولت به نحوی ازانحا ء به زعــم خود ازنداشتن ومحرومیت های فضای صلح آمیزشکایت وحکایت میکنند درنهایت انتظار بازهم سرنخ این عوامل بدبختی به دست کس کشوده نشد که تا حد اقل مردمان بی ګناه وبی دفاع سوءقصد مهاجمان ودزدان قرارنګیرند.
القصه درین اواخر به ولسوالی آرام ودیدنی دولینه رفته بودیم که مردمان محل چشم براه لطف ومرحمت حاکـمان ودولـتـمـردان می بوده اند هرکس به طریقی نوبت وار به آن دیار میرفتند وروز خودرا به بهانۀ کار وفعالیت به اصطلاح از سرتیرکرده بودند واهالی کم نصیب بی تردید به امید روزی رسیده ګی به مشګلات وشکایات اجتماعی وسایرنیازمندی های خود ازجانب دولتـمـردان ومقامات مسـوول بوده اند. صحبتها وګفته های باورمند مردم مارا متوجه اوضاع بهبود یافته وسروسامان یافته امنیتی اخیرکرد که آن هم توسط یک افسرکارآزموده،نسـتـوه وصادق پولیس وهمکار مردم محل بوجود آمده بود.
این افسر پولیس ګرچه درظاهر به مثا بۀه یک شخص وارسته وبرابر به معیار های قبول شده عصر وعارف وصوفی سخت نیک اندیش میمانست لـیکن درباطن به یک مرد متین و فرشته خو ومرد اعجازګرتبدیل شده بود که شب وروز درحضورش دروجب وجب خاک وخانه های قریه جات آن ولسوالی احساس ارامش روحی به مردم پیدا شده بود واین افسـر شایسته توانسته با فشار کار فراوان وخستگی ناپذیر وعاشقانه بالای خود وپرسونل خود، برای مردم خود اطمینان بدهــد که امنیت کامل در ساحۀ حاکمیت این ولسوالی وحتی مرزهای ولسوالی ها شهرک وپسابند وقسمتی از چغچران مرکز و لایت غورکاملا بر قرار است. 
خبرګرم وصحبت سربازار مردم از ابتکارات تازه و تلاشهای دلسوزانه وصادقانۀ او در جهت برقراری وتأ مین صلح میشد.
درهرقریه وقشلاق مردم ازعملکرد کاملا سنجیده قوماندان امنیه شان تقدیرمی کردند وخاطرات خوش وخیراندیشانه از کمک وهمکاری با او را بیان مینمودند. نمیدانم این قوماندان دلیر ومردم دوست از چه وقت به اینطرف به حیث مسول امنیتی پولیس مقررشده ولی کارنامه وزندګی اش به طریقه عدل وپسند مردم قرارګرفته ومعیاد کار وتجربه اوسرنوشت ساز وتوصیف آمیزبود.
حتی افراد مسلح که درغم خویش هستند ار خوبی ها وتکتیک های رزمی موفقانۀ که او درپیش ګرفته بود تعجب کرده وبګونه نا خواسته اورا مدد ګار،همګار صادق مردم وملت میدانستند وهرآنچه باعث رفاع وآسایش مردم منطقه میبود با بزرګان وموسفیدان واشخاص خیرخواه مصلحت میکـرد وروال اصلی تصمبم ګیری هارا به نظریات نیک آڼها محول مینمود.
قرار اظهارات مردم ګه ګفتند طالبان مسلح برایش نامۀ فرستاده بودند که حاضر هستند دریک محل خاص با موجودیت عالمان دین هـمـراه اوشریعت کنند که به تعبیر مردم عام این خود نشانۀ ضعـف طالبان ومخالفین دولت در عرصۀ انجام فعالیت ها ی امنیتی و رضایت وتمایل مخالفین به صلح بوده ویکی از دست آوردهای عمـدۀ قوماندان مزبور میباشد.
چنانچه ما شنیدیم ودیدم مردم ازین حالت نسبت به ګذشته ها خیلی ها راضی وامید وار بودند وهمچنان پیش بینی میکردند که اګر قوماندان امنیه همینګونه عمل نماید شاید درآینده نزدیک یاغیان ودزدان که تاهنوز باعث آزار وازیت مردم میشدند پای خودرا ازین ولسوالی جمع کرده و رفته رفته مثالهاوګفته های زنده زیادی از کار نامۀ نیک مسول پولیس از زبان مردم شینده ایم که بهتر است مردم خود بګویند وقضاوت کنند. همچنان درین نوشته بطور نمونه یکی ازفعالیت های انسان دوستانه اورا یاد آور میشویم درزمان زمستان و برف ګیر ،دشوار وسرد ګذشته خانمی دروضع حمل (ولادت)رنج میبرد قوماندان پولیس تصادفی ازکنار قریه میګذرد ازموضوع توسط پدر خانم آګاه میشود می داند که مشکل مریضی ولادت عاجل است فورآ خودش با موتررنجر به کلینک میرود واز قابله خواهش میکند که به کمک آن مریض برود ولی قابله بهانه ګیری میکند وازته دل حاضر به رفتن به بالین مریض نمیشود قوماندان با التماس ومنطق اورا وادار میسازد تاهمرایشان به کمک وپرستاری مریض عاجل برود درنتیجه قابله ذریعۀ موتر پولیس به نزد مریض میروند.
وحیات مادر وکودک به لطف الهی ودلسوزی مرد غمخوار نجات می یابد از آنروز به بعد مردم باورپیدا کردند که به راستی هنوز هم انسانهای وفادار صادق وکارکن در سرزمین ما وجود دارند. هزار بار به شیر پاک این افسر دلیر وبا شهامت رحـمت باد که با شهامت وشجاعـت وصداقت مایۀ افتخار منسوبان امنیتی ومردم ما میشوند.

پایان
ولسوالی ودولینه
حمل 
۱۳۹۲