آرشیف

2018-12-30

عبدالکریم غریق

ابو عبدالله محمد بن فضل فراوِي:

   ابوعبدالله محمد بن فضل بن احمد بن محمد بن احمد بن ابی العباس صاعدِي فراوِي نیشابورِي ملقب به کمال الدین در سال 441 یا 442 هجری قمری در نیشابور متولد گردید، او شخصیتی محدث، فقیه، متفنن، واعظ و اهل بحث و مناظره بود، و از بسیاری از دانشمندان زمان خود حدیث شنید. ابوعبدالله فراوی صحیح مسلم را از عبدالغافر فارسی، صحیح بخاری از سعید بن ابی سعید را از شیخ ابی اسحاق شیرازِي و حافظ ابی بکر احمد بن حسین بیهقِي و ابی القاسم عبدالکریم بن هوازن قشیرِي و امام الحرمین جوینی شنیده است. ابوعبدالله فراوِي چندین کتاب حافظ بیهقی از جمله دلائل النبوة، الأسماء والصفات، البعث والنشور، الدعوات الکبیره والدعوات الصغیره را تنها او جمع آوری و روایت کرده است. و به حق او می گفتند: فراوی مثل هزار راوی است. و فراوی نسبت وی به قریه فراوه که در نزدیکی خوارزم قرار دارد می باشد، که به آن قریه رباط فراوه می گویند، و آن را عبدالله بن طاهر در هنگام خلافت مامون خلیفه عباسی زمانی که والی خراسان بود آباد نمود.
   امام شهاب الدین ابی عبدالله یاقوت حموِي رومِي بغدادِي در کتاب معجم البلدان می نویسد: فَرَاوَه  به فتح فاء و راء و بعد الف و واو شهرکی از توابع نساء است، که در بین نساء و خوارزم واقع گردیده است. از آن ناحیه تعدادی از اهل علم برخواسته اند، که از آن جمله یکی شیخ شیوخ ما امام، محدث، واعظ، متفنن و اهل مناظره ابوعبدالله محمد بن فضل بن احمد بن محمد بن احمد فراوِي می باشد، او در میان مردم گرامی بود، و خود نیز اهل علم را گرامی می داشت، از ابوعثمان اسماعیل بن عبدالرحمن صابونِي، ابوحفص عمر بن احمد بن محمد بن مسرور، ابوبکر محمد بن قاسم صفار، ابواسحاق ابراهیم بن علی شیرازی، ابوبکر احمد بن حسن بیهقی، ابوالقاسم قشیری، ابوالمعالی جوینی و گروه بسیاری غیر از ایشان حدیث روایت نموده، و از وی شیخ ما مؤید بن محمد بن علی طوسی و ابواحمد عبدالوهاب بن علی بن سکینه بالاجازه روایت نموده اند. 
   نامبرده در مجلس درس امام الحرمین جوینی فقیه مشهور شافعی و صاحب کتاب نهایة المطلب حاضر می شد، او با صوفیه نیز در رفت و آمد بود، و در بین شان نشو و نما کرده بود. ابوعبدالله فراوی مردی سخی، خیرخواه و خدمت گزار بود، همیشه برای مردم خدمت می کرد، و تا آخر عمر با وجود کبر سن برای مسافرین و تازه واردان غذا تهیه و آماده می کرد، آن ها را طعام می داد، و از آن ها پذیرائی می نمود. او برای ادای فریضه حج عازم بیت الله الحرام شد، و پس از سفر به مکه، مدینه و بغداد دوباره به نیشابور برگشت، و به تدریس در مدرسۀ ناصحیه و امامت در مسجد مطرز مشغول شد. ابوعبدالله فراوی در چاشتگاه روز پنجشنبه بیست و یکم یا بیست و دوم ماه شوال سال 530 هجری قمری در شهر نیشابور وفات یافت، و در نزدیکی مدفن شیخ الإسلام حافظ محمد بن اسحاق بن خزیمه بن مغیره بن صالح بن بکر سلمِي نیشابوری شافعی متوفی سال 311 هجری قمری به خاک سپرده شد.
    صلاح الدین خلیل بن ایبک صفدِي در کتاب الوافی بالوفیات آورده است: ابوعبدالله محمد بن فضل بن احمد بن محمد بن ابی العباس صاعدِي فَراوِي نیشابورِي از جمله فقهای مذهب شافعِي می باشد، و پدرش از نواحی شهرک فَراوه بوده است. او فقه را در نزد امام الحرمین آموخت، و از جمله اصحاب و یاران او گردید، ابوسعد سمعانی می گوید: از عبدالرشید بن علی طبرِي شنیدم، که می گفت: فراوِي مانند هزار راوی است. موصوف در سال 530 هجری قمرِي وفات یافت.
   علامه تاج الدین ابی نصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافِي سبکی در کتاب طبقات الشافعیة الکبری می نویسد: محمد بن فضل بن احمد بن محمد بن احمد بن ابی العباس مکنی به ابوعبدالله فراوِي و بعد نیشابورِي ملقب به فقیه حرم به گمان اغلب در سال 441 هجری قمری در نیشابور متولد گردیده است. او صحیح مسلم را از عبدالغافر فارسی شنید، و نیز جزئی از آن را از ابن نجید به نقل از عمر بن مسرور آموخت، که نامبرده نیز آن را از شیخ الإسلام ابی عثمان صابونِي شنیده بود. موصوف علاوتا از ابی سعد کَنجَرُوذِي، ابی بکر بیهقِي، سعید عیَّار، ابی القاسم قُشیرِي، ابی سهل حَفصِي، ابی عثمان سعید بن محمد بَحِيرِي، ابی یعلی اسحاق برادر صابونی، شیخ ابی اسحاق شیرازِي، وقتی که به نیشابور آمد، امام الحرمین ابی المعالی جوینی در نیشابور و در بغداد از ابی نصر رئیسِي و عاصم بن حسن حدیث شنید. ابن نجار در کتاب الذیل گزارش زندگی او را به همراه ذکر ابن سمعانی از او آورده است. از وی ابوسعد بن سمعانی روایت نموده، و می گوید: ابوعبدالله فراوِي امام، مفتی، واعظ، اهل مناظره، خوش اخلاق، نیکومعاشره، کثیر التبسم، مکرم الغرباء بود، و من شیخی مثل او را ندیدم. از وی ابوالقاسم بن عساکر، ابوالعلاء همدانِي، ابوالحسن مرادِي، محمد بن علی بن یاسر جیانِي، محمد بن علی بن صَدَقَه حَرَّانِي، احمد بن اسماعیل قزوینِي، ابوسعد عبدالله بن عمر صفار، عبدالرحیم بن عبدالرحمن شَعرِي، منصور بن عبدالمنعم فراوِي، و مردمان بیشماری دیگر حدیث روایت نموده اند، که آخرین شان المؤید طوسِي بود که وفات یافت. از وی عبدالغافر نیز در کتاب السیاق یادآوری نموده، و می نویسد: ابوعبدالله فراوی فقیه حرم، برتر و برگزیده در فقه و اصول و حافظ در قواعد بود. وی در میان صوفیه نشو و نمو کرده، و به برکات انفس آن ها رسیده بود، او از زین الإسلام قشیرِي اصول و تفسیر آموخت، و بعد به مجلس امام الحرمین پیوست، و از او درس گرفت، فقه آموخت، و از جمله یاران و اصحابش گردید. موصوف قصد حج کرد، و در بغداد و سائر بلاد مجلس درس و وعظ برپا داشت، و در حرمین شریفین اثر علمیتش بر همگان آشکار شد، او بعد از دائر ساختن مجالس مواعظه و نشر علم دوباره به نیشابور برگشت. ابوعبدالله فراوی هیچ وقت بر حد علماء و سیره صالحین تجاوز نمی کرد، او شخصی متواضع بود، و در لباس و معاش بسیار ساده گی را مراعات می کرد، وی در مدرسه ناصحیه درس می داد، و امام مسجد مُطَرّز بود، و هر روز یکشنبه مجلس املاء دائر می کرد، مجالس وعظ او مشحون از فوائد و پر از نصایح بود، او بیشتر از صحیحین مثال می آورد، ابوسعد بن سمعانی می گوید: از عبدالرشید بن علی طبرِي در مرو شنیدم، که می گفت: فراوِي مانند هزار راوی است. ابن سمعانی می گوید: در رمضان سال 530 هجری قمری به همراه ابوعبدالله فراوی بیرون شدیم، و او را در بین تخت چوبی که مریضان را با آن حمل می کنند، بر شانه های خود حمل کردیم، تا به سر قبر مسلم بن حجاج در نصرآباد رسیدیم، در آن جا صحیح مسلم را در سر قبر مصنف آن  ختم کردیم، بعد از فراغت قرائت کتاب ابوعبدالله فراوی گریه کرد، و دعا نمود، حاضران نیز گریه کردند. ابوعبدالله فراوی گفت: شاید بعد از این من نیاشم، که با شما این کتاب را بخوانم، و این گفته در ماه رمضان بود، و چنان بود که دیگر این کتاب به همراه او خوانده نشد، و او در چاشتگاه روز پنجشنبه بیست و یکم ماه شوال سال 530 هجری قمری وفات یافت، و او را در کنار قبر ابن خزیمه دفن کردند. از برای ابوعبدالله فراوی کتابی نیز در مذهب(فقه) بوده، که در آن از مسائل غریبی بحث شده است، ابن صلاح در وقت آمدنش به نیشابور از این کتاب آگاهی پیدا کرده بود، و شیخ شمس الدین محمد بن احمد بن ابراهیم بن قَمَّاح آن را به خط ابن صلاح مشاهده کرده، و بعضبی از مسائل مطروحه در آن را یاداشت نموده است.
منابع و مآخذ:
1 – وفیات الأعیان – مجلد چهارم – صفحه 112 و 113 – به شماره 622 – تالیف ابی العباس ابن خلکان – عربی.
2 – الوافی بالوفیات – جلد چهارم – صفحه 229 – به شماره 1878 – تالیف صلاح خلیل بن ایبک صفدِي – عربی.
3 – معجم البلدان – جلد چهارم – صفحه  245 – تالیف شهاب الدین یاقوت حموی رومی بغدادی – عربی.
4 – طبقات الشافعة الکبری – جزء ششم – از صفحه 166 الی صفحه 170 – به شماره 679 – تالیف علامه عبدالوهاب سبکی – عربی.
5 – لغت نامه دهخدا – جلد سیزدهم – صفحه 20430 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
6 – پارسی ویکی –  فارسی.