آرشیف

2016-11-15

گل رحمان فراز

||◇• فروپاشی سقف حزب جمعیت •◇||

 

حزب جمعیت اسلامی که یگانه حزب پیشتاز تاجک تباران افغانستان به حساب می آمد و در تاملات حزبی خویش نظریه و توجه اقوام و توده های دیگر را نیز بخود جلب کرده بود، توسط رهبران چون استاد برهان الدين ربانی و فرمانده احمد شاه مسعود رهبری می شد و در فضای سیاسی بهترین نقشی را ایفا می نمود. یگانه پالیسی و روند پسندیده که حزب جمعیت را از احزاب چون اسلامی، دعوت، افغان ملت، معاذ، وحدت ملی، انسجام ملی، عدالت و توسعه، رفاه ملی، کار و توسعه، اعتماد ملی، اقتدار ملی، افغانستان نوین، حق و عدالت، پیوند ملی و جنبش ملی….! ارجحیت می داد این بود که حزب جمعیت اسلامی در اصول اقتدار حزبی اش بر فرد فرد حزب توجه بخصوص صورت می گرفت و هر کس نظر به شایستگی، شهامت و شهکاری اش تقدیر و تمجید می شد و در رده های رهبری به نیکی یاد می شد.
بعد از وفات فرمانده شهید مسعود بزرگ (قهرمان ملی کشور) و شهادت استاد ربانی شهید کلیه امورات حزبی و تصمیم گیری های اساسی توسط مارشال مملکت محمد قسیم فهیم بصورت خردمندانه رهبری می شد. مارشال فقید توانایی ایفای نقش ارزنده و قابل ملاحظه حزب جمعیت اسلامی را در سراسر افغانستان داشت، او بخوبی می دانست که با تاملات بوجود آمده دولت چه نقشی را به بازی بگیرد و از خود به نمایندگی از حزب اش (جمعیت اسلامی) چه نقشی را ایفا نموده و چه موقفی را کسب نماید. مارشال فقید در کلیه تصمیم گیری های سطح کشوری نظریه دولت مردان را بر اندیشه پردازی های اعضای ارشد و رهبری حزب اش جلب نموده بود و دولت های انقضا شده هیچکدام از تصمیم های اخذ شده شان را بدون مصلحت مارشال عملی نمی توانستند. 
مارشال فقید در سهم دهی اعضای کلیدی حزب در روند نظامی کشور و هم در کابینه نقش بسزای داشت و حالا تلاش های اوست که سمت های کلیدی نظامی از آن اعضای حزب جمعیت اسلامی می گردد. مارشال روندی را در خطوط مبارزات حزبی اش ایجاد نموده بود که هیچ یک از اعضای ارشد احزاب دیگر از نقش قابل ملاحظه حزب جمعیت انکار کرده نمی توانستند و همواره در تلاش دادن ارجحیت تصمیم گیری و حمایت از افکار مارشال بزرگ بودند، بازی نقش داخلی مارشال فقید بخاطر اتحاد و اتفاق بین اعضای درونی و رهبری حزب هم قابل ستایش و درخور تمجید است که اندک ترین مورد بی اتفاقی دیده نمی شد. 
اما، از زمان رحلت مارشال بزرگ فضای سیاسی برای حزب جمعیت محدود تر می شود و نقش اعضای رهبری در تصمیم گیری ها کمرنگ تر و بی ارزش تر می گردد، جمعیت اسلامی بیشتر از اینکه توسط اعضای کلیدی احزاب دیگر ضربه بخورد و به فروپاشی سوق یابد، از طریق تنش ها و عدم همدیگر پذیری خود اعضا به فروپاشی روبرو می گردد. حالا زمان انتقام گیری هر یک از اعضای کلیدی نسبت به همدیگر و رقابت ذی نفوذ بودن اعضای کلیدی در برابر حامیان اش روان است.
سخت است که بفهمانیم اینکه دسیسه های چند جهته بخاطر فروپاشی چتر بزرگ اتحاد تاجکان در راه است و همواره بخاطر نابود سازی نسل تاجک تبار آستین های فاشیستی بر زده شده است که نمی توان بزودی فهمید اما شهکارانه عمل می نمایند و ما را خلاقانه نابود می سازند، اختلافات اعضای رهبری بر سر کرسی ریاست و جلوه دهی نقش بارز هر یک از اعضای کلیدی نسبت به یکدیگر موجب فروپاشی اقتدار حزب گردیده است و از نقش پر اهمیت اش کاسته است.
حالا حزب توسعه یافته و همه شمول جمعیت مان حتی تحت تأثیر سیاست های قوی و اقتدارگرایانه احزاب چون جنبش و وحدت ملی گردیده است که علی رغم حاکمیت نفوذی و اکثریت حامی از رده حاکمیت حکومت داری (معاونیت اول) کشیده شده و افتاده ایم، عدم رهبری درست و نبود اتحاد بین اعضا ما را ذلیل تر از این حالت خواهد ساخت و درد ها را بی درمان تر!
امروزه رهبر حزب مان – صلاح الدین رهبری در برابر استیضاح اش کم می آید و نمی تواند رای مطلوب عبور از خط قرمز پارلمان کشور را تکمیل کند، حالا از اعضای رهبری مان دست های بیرونی بخاطر اعطای پول و منصب استفاده های اعظمی می کند و رمز و راز سیاسی حزب را افشا می سازد، چطور توقع داشت اینکه جمعیت به پا خواهد ایستاد و در برابر سیاست های یک طرفه حکومت بخاطر تأمین برابری مبارزه و ایستادگی خواهد کرد که هم مایه افتخار برای حامیان و هم نقطه اتکا برای رهبران این حزب باشد.

رهبرانم!
آگاه شوید! و بدانید که موریانه های نفاق آهسته و پیوسته در صدد کاوش اذهان توانا و قدرتمند شما اند، آنها به توانایی های که شما از اتحاد تان داشتید تسلیم اند و سر تعظیم فرود می آورند، تا زمانیکه شما در محور حزب جمعیت سهم مشترک می گرفتید، افغانستان مدیون احسان شهکاری ها و تصمیم های ستایش مندانه شما بود اما تخم نفاق شما را از هم دیگر بیگانه ساخته است و هر یک تان را به کسب منفعت های شخصی تان مصروف نگهداشته است که قابل قبول نیست. حد اقل به آرمان مقدس رهبر فقید استاد شهید و پکول شجاعت قهرمان ملی آمر صاحب فرمانده مسعود بزرگ بنگرید و از مشکلات داخلی حزبی حذر کنید که در محور قدرت طلبی می چرخد.
پس؛ زور به انتظار کم نمی شود و با این شعر پر درد محترم نجیب بارور – شاعر توانای مان دوباره رسم اتحاد و اشتراک را مجسم سازید تا باز هم افتخار آفرینی صورت گیرد:

دوباره از پس آن صخره ها بلند شوید
دوباره  مرد   بیایید  و  سربلند شوید

دوباره جمع  شوید و  به هم  بپیوندید
به زانوی شکسته، شکسته بند  شوید

با مهر 
گل رحمان فراز