آرشیف

2015-10-2

گل رحمان فراز

||◇◀طالبان، راهی ترکستان ▶◇||

طالبان، راهی ترکستان

طالبان در یک هجوم وحشیانه ی که در ولایت کندز در طول هفته جاری داشتند توانستند برای مردم این ولایت دهشت بیافرینند و با گل آلود کردن اوضاع ماهی بگیرند و شکار های عمده انجام دادند چون؛ ظلم و ستم بالای مردم عوام، تجاوز با زنان، حمله به محبس ولایتی کندز و رهایی 700 زندانی بشمول 166 تن طالب، تجاوز و اذیت خانم ها و داکتران زایشگاه قندز، تخریب تعمیر های ولایتی ادارات و دفاتر مرکز کندز بشمول ولسوالی هایش، دزدیدن و به سرقت بردن جنس و کالا از دکاکین شهر، چپاول کردن زرگری ها و طلا فروشی ها، سوختاندن  اجناس دولتی و قاطع طریقی در راهای مواصلاتی آنولا….!
علی رقم هویدا بودن دسیسه پلان شده از طرف مقام های محلی کندز، محمد اشرف غنی – رئیس جمهور کشور همیشه داد از بی گناه بودن محمد عمر صافی – والی کندز می زند و آنرا در ارتباط به این حادثه دلخراش و بدنام کننده بی تقصیر می داند اما بطور کلی مخالف این پرده پوشی غنی ام و با لیست از دلایل و استدلال استوار و مبتنی بر منطق به شرح اش میپردازم چنانچه تجربه نشان داده است اینکه طرح و برنامه ریزی همچو حملات و شورش ها به وقت طولانی و درازمدت نیاز دارد و نمی شود یک ولایت را با یک "یا چهار یار گفتن" اشغال کرد! در این جا دست انتقاد را باید بر سر سه تن هر یک والی ولایت کندز، قوماندان امنیه و رئیس امنیت ملی ولایت کندوز دراز کرد!
برای اینکه این حمله نا کارا بودن مدیریتی والی و عدم آگاهی اش از حملات بالقوه دشمن را نشان می دهد و قوماندان امنیه و تیم اش را به نا توانی رزمی نمایان می سازد، همچنان رئیس امنیت ملی و تیم استخبارات اش نیز تنبلی جمع آوری گزارش های استخباراتی مبنی بر حضور، حرکت و شورش طالبان و دشمنان خاک افغانستان را داشتند.
این مورد را می توانیم به یک مثال زنده از کارکرد و عملکرد سید انور رحمتی – والی اسبق غور به مقایسه بگیریم که وی در زمان سقوط تقریبی ولسوالی چهار سده به کابل به سر می برد اما حالت را از کابل بررسی و مدیریت می کرد اما زمانیکه تنش ها و شورش های دشمن به اوج خود رسید، وی کابل را به سوب غور اضطرارا ترک کرد و توانست بزود ترین وقت گلیم افتاده دشمن را جمع کند و بخاطر روحیه دهی نیروهای ملی امنیتی در بین شان حضور یابد.
اینکه بگوییم که وی به خاطر این به تاجیکستان رفت تا به مردم کندز نشان دهد اینکه بی آن (محمد عمر صافی) حکومت حاکمیت کرده نمی تواند، استوار بر منطق نیست چون وی در قبال حکومت داری و حاکمیت محلی مسئول است و خوبی و بدی حکومت محلی به خود همان شخص می رسد نه به مردم دیگر که وی در مقابل آنها سر ریسمان را گرفته است.
منطقا پذیرفتنی نیست اما فرضا می پذیریم که والی کندز بصورت رسمی و به اجازه مقام های ارشد مرکزی کندز و کابل را به قصد تاجیکستان بخاطر گذراندن رخصتی های عیدی و گذراندن چند روز در کنار فامیل اش در آنجا رفته است، پس وقتیکه می رفته است، آیا کدام دلیل قانع کننده بخاطر رخصتی های 30 روزه اش برای مردم افغانستان دارد و آیا تجلیل از عید سعید اضحی برای والی صاحب از 3 روز به 30 روز صعود یافته است؟! و یا جناب وزیر یک 0 اضافی را در پهلوی 30 علاوه کرده است و میخواسته است تا خاک بر چشم مردم عوام بزند همانطوریکه به چشم دولت وحدت ملی کوبیده است؟!
موضوع دوم اینکه اگر جناب عالی در قبال موارد انجام شده تقصیر نمی داشت (اگر ریگی به کفش نمی داشت) چرا سفر اضطراری اش از تاجیکستان بطرف اروپا بسته می کرد و چرا دوباره بین مردم عوام حضور نمی یافت و همانند محترم نبیل – رئیس امنیت ملی کشور از غفلت اش معذرت خواهی نمی کرد؟ آیا شخصیت دی نسبت به نبیل والاتر و برجسته تر بود؟
روی هم رفته، طالبان در طرح کلی و کشوری شان می کوشند تا در کلیه ولایات افغانستان فعالیت های شان را فراگیر سازند و از طریق همان هیاهو بتوانند کنترول نسبی را بدست بیاورند و شیران غرشگر شان را که در محبس ها و زندان ها بسر می برند آزاد سازند که اتفاقا در این طرح شان تا حال توانسته اند بطور کلی در دو ولایت (غزنی و کندز) که بیشترین آمار محبوسین همان محبس ها را طالبان تشکیل می داد، نایل آیند که برای دولت مقتدر و مجهز وحدت ملی مایه شرم است و ضعف مدیریت و ناتوانی پیش نگری ادارات استخباراتی را نشان میدهد. این عملکرد طالبان برای شان طوری انرژی زا خواهد شد که آنها با توانایی شان باورمند گردند و بدانند که گرفتن و اشغال ولایات از دست مسئولین حکومت وحدت ملی کاری دشوار نه بلکه سهل است. و جا دارد از زحمات و تلاش های غرورمندانه نیروهای ویژه ارتش ملی بخاطر باز پس گیری ولایت کهن دژ (کندز) سپاس گزاری کنم.

با احترام
گل رحمان فراز