آرشیف

2015-9-30

گل رحمان فراز

||◀شادیانه زدن طالبان بمنظور یک سالگی حکومت وحدت ملی▶||

||◀شادیانه زدن طالبان بمنظور یک سالگی حکومت وحدت ملی▶||

حکومت وحدت ملی (حکومت جور آمد ملی) یک ساله شد و هر روز اش بد تر از روز پیش می گذرد و علل این همه نا رسایی حکومت داری خوب، ناتوانی در حاکمیت ملی، مدیرت نا سالم و اغتشاش بر انگیز بر می گردد به عدم توجه دولتمردان ارشد و جنگ بر روی اشغال سهمیه ها و همچنان جنگجال در تطبیق عادلانه فورمول 50-50 پست های کلیدی کشور.

چند روز قبل در یک حمله سازمان یافته و در یک پلان هماهنگی شده با حاکمان محلی نظامی ولایت غزنی، حدود 355 تن از زندانیان ولایت غزنی از محبس ولایتی آن ولایت فرار دسته جمعی کردند و کثرت نفوس زندانیان فراری را طالبان و افراد مسلح غیر مسئول تشکیل می داد اما حکومت بخاطر دستگیری مجدد زندانیان نهایت تلاش و کوشش خود را به خرج داد و توانست موفقانه 3 تن را از بین 355 تن زندانی فراری دوباره دستگیر سازد و وارد محبس گرداند که خود مایه شرم است نه افتخار فعالیت برای دولت مردان ارشد ملی و محلی!

هم چنان در محبس ولایت کندز که حدود 600 تن از محبوسین در حبس قرار داشتند، حدود 166 تن آنان را طالبان تشکیل می داد و از اینکه کلیه افراد زندانی آن ولایت از قید رها شدند و محبس را برای محافظین اش خالی گذاشتند، چه فکر می کنید که آیا مدیون بودن شان را از آخر عمر از طالبان و کسانیکه آنها را از قید بند رها کرده، فراموش خواهند کرد؟!

علی رقم کشتار های ظالمانه طالب و اشغال مناطق دسته داشته دولت بر دست طالب، رئیس جمهور محمد اشرف غنی از طریق رخنامه رسمی ریاست جمهوری (ارگ) اعلان می دارد که مدیریت ولایت کندز تا حال بر دست حکومت محلی است و قابل تشویش نیست، وی در دوران کارزار های انتخاباتی اش خاطر نشان ساخته بود که اصل اصلی حکومت داری وی را بعد از پیروزی در انتخابات، شایسته سالاری تشکیل می دهد اما حالا هویدا گشته است اینکه همان سخنان ناب فقط و فقط منحیث یک شعار باقی مانده است و بس. 

وی از یک سو، والی کندز را مقصر این حمله نمی داند و سراسر وی را وظیفه شناس خوب خطاب می کند و می گوید که سفر والی کندز به تاجیکستان بدون اجازه سران حکومت وحدت ملی نبوده است و قبل از رفتن اش در آنجا بخاطر گذراندن عید سعید اضحی اجازه اخذ کرده است اما من مخالف این گفته ها و پرده پوشی های غنی ام چون طرح و برنامه ریزی همچو حملات و شورش ها به وقت طولانی و درازمدت نیاز دارد و نمی شود یک ولایت را با یک "یا چهار یار گفتن" اشغال کرد! در این جا دست انتقاد را باید بر سر سه تن هر یک والی ولایت کندز، قوماندان امنیه و رئیس امنیت ملی ولایت کندوز دراز کرد!

برای اینکه این حمله نا کارا بودن مدیریتی والی و عدم آگاهی اش از حملات بالقوه دشمن را نشان می دهد و قوماندان امنیه و تیم اش را به نا توانی رزمی نمایان می سازد، همچنان رئیس امنیت ملی و تیم استخبارات اش نیز تنبلی جمع آوری گزارش های استخباراتی مبنی بر حضور، حرکت و شورش طالبان و دشمنان خاک افغانستان را داشتند.

این مورد را می توانیم به یک مثال زنده از کارکرد و عملکرد سید انور رحمتی – والی اسبق غور به مقایسه بگیریم که وی در زمان سقوط تقریبی ولسوالی چهار سده به کابل به سر می برد اما حالت را از کابل بررسی و مدیریت می کرد اما زمانیکه تنش ها و شورش های دشمن به اوج خود رسید، وی کابل را به سوب غور اضطرارا ترک کرد و توانست بزود ترین وقت گلیم افتاده دشمن را جمع کند و بخاطر روحیه دهی نیروهای ملی امنیتی در بین شان حضور یابد.

اینکه بگوییم که وی به خاطر این به تاجیکستان رفت تا به دو وکیل نشان دهد اینکه بی آن حکومت حاکمیت کرده نمی تواند و یا بخاطر خوش گذارنی و در کنار فامیل بودن آنجا رفته است استوار بر منطق نیست چون وی در قبال حکومت داری و حاکمیت محلی مسئول است و خوبی و بدی حکومت محلی به خود شخص می رسد نه به وکلا و یا اشخاص دیگر!

موضوع دیگر اینکه اگر وی واقعا بی تقصیر بوده است و در قبال این همه آبرو ریزی دولتی مسئول نبوده است، چرا کاروان سفر فراری اش را تاجیکستان به سوب اروپا به حرکت انداخته است؟!

با احترام
گل رحمان فراز