آرشیف

2014-12-15

محمد رضا احسان

چیست چاره؟

چیست چاره؟
گر ز زجر بار بار زمانه
این دل من درد داره
هست زخمی، هست پر خون
می نه داند راه چاره
 
چیست چاره؟
گر ز گرم و سردیء اتاقم
سر شده در آه و ناله
در فغان است و شور و شیدا
درد هایش پر خط و خاله
 
چیست چاره؟
از فضای سوزِ سرما
چنگ مانده دست و پایم
یا سرود غم خواندن
شده است ساز و نوایم
 
چیست چاره؟
برای در بند داشتن
دست و پایم بند ریسمان
گر شوی صادق و یکدل
میکشندت زین چهان
 
چیست چاره؟
زنجیر ظلمت را شکستن
هست خیانت، هست گناه
باز هر نیرنگ و حیله
را شمارند صدق و صفا