آرشیف

2014-12-5

استاد غلام حیدر یگانه

چهارده مهتاب

چهارده خرمن را با آتش برف ها دردادند
چهارده کاریز را خفه کردند با سرب و ساروچ
چهارده اجاق را خلعِ حرمت کردند، وحشتناک
و چهارده گلبانک درویشی را به خُم کشیدند، بی موجب
خدایا !

نمی گویم چهارده دستِ غور را ریشه کن کردند
نمی گویم چهارده فیروزکوه را بلعید، دو صد چاه سیاه٭
یا چهارده ولایتِ رشید را اختتاف کردند از غور، یک باره
با این که دقیقاً چنین شد و هولناکتر از این

چهارده قرن، قیمومتِ ملکوت، همین بود مگر ؟!
روشن ست پاسخ، نازنینا:
جهل، مهیب ترین حفرة کیهانی ست
که کتابخانه های دنیا را یک لقمه کرده ست
که قوغ اشک را به چوب مبدل می سازد
و ضجه را با زشت ترین دیوخند، قاه قاه می زند
و خاک همه تپه های مفلوج را به دهن شعر، لگد می کند
حیف !

ما دورترین ایلی استیم، پشت بیابان های غربت
که وزن هر ارزنی حتی، ما را در عزتتان منهمک می گرداند 
و چکه شیری از هر گیاهی
کهکشانی جاری می سازد در شریان عرف ما
بپرس از تمام پیامبران عالم؛ خدا یا تا شهادت دهند !

به جبروت آفرینش پی بردیم امروز هم
از هیبت بیحد جهلالت
و تو، ای داناترین ژرفا ها
امشب، چهارده مسافرِ گمنام قریه ات را 
ـ که مهتابی در غور، بی آنان، چهارده نخواهد داشت ـ
باز خواهی فرستاد، سلامت، به کلبه هاشان؟
ـ …..
بلی ؟
ـ ….
نه؟!

انگلستان، اسد 1393
ـــــــــ

٭ فیروز کوه، مرکز ولایت غور است.