آرشیف

2015-1-28

گل رحمان فراز

چطور میتوان آموزش و تدریس را تشریح کـــــــــرد؟

 

روی این محور موضوعات:
– در رابطه به آموزش لسان چه میدانید؟
– برای آموزش موفقانه لسان در صنوف درسی، کدام عناصر لازمی اند؟
– در سلسله های تدریس، سه عنصر چون: تعهد، مطالعه و تمرین با هم دیگر چگونه مطابقت می نمایند؟
– کدام مدل های درسی در تمرین تدریس فعلی نفوذ کرده اند؟

1. در رابطه به آموزش لسان چه میدانید؟: بیرون از متون هر نوع صنف، کلیه اطفالیکه مکرراً در محضر یک لسان قرار میگیرند آنرا در وضعیت نورمال و مناسب خواهند آموخت. آنجا به انجام این بصورت غیر قابل قصدی نسبت به اشکال مطالعه میپردازند.
اکثر جوانان، لسان را بدون مطالعه می آموزند، خو را در آموزش لسان به تماس مستقیم میابند. اگرچه امکان دارد که ایشان مشکلات زیادی در تلفظ و دستور زبان لسان یاد گرفته ی شان که بدون مطالعه آموخته اند نسبت به شاگردانیکه با مطالعه زبان، زبان را می آموزند داشته باشند، اما آنها شاید توانایی برقراری ارتباط را بطور فصیح نخواهند داشت.
اگرچه، نه همه جوانان که با خارجیان که به زبان خارجی مطلوب صحبت میکنند، توانایی آموختن لسان را با ایشان دارند، شاید آنها بخواهند، شاید لسانیکه آنها با آن در تماس اند برگرفته از نظرات شان و یا برای شان کاملاً مغلق باشد و یا شاید آنها بقدرکافی نشنوند و یا نبینند و یا شاید فرصت کافی برای انجام و تمرین آن نداشته باشند. 
اطفال و جوانان که لسان را موفقانه بیرون از صنف درسی می آموزند بنظر میرسد که مشابهت های مشخص را در تجارب آموزشی خود شریک سازند. اولتر از همه آنها معمولاً درگیر آموزش لسان اند که زیاد و یا کم میدانند حتی اگر آنها نتوانند همان لسان را همزماناً توسط خود شان ایجاد نمایند. ثانیاً، آنها برای آموزش لسان تشویق می شوند برای انیکه توانایی برقراری ارتباط را دریابند. و آخراً، آنها فرصت استفاده لسان را که می آموزند، دارند. بنابراین، برایشان چانس معیا می نماید تا به عضلات زبانی شان انعطاف بیاورند – و انکشاف و توانایی خودشان را بررسی کنند.
کودکان و اطفال از زبان اولی شان که توام با حمایت هیجان و احساسات باشد، برداشت بی پایان را می گیرند. جوانانیکه در کشور های خارجی زندگی میکنند، در سطوح مختلف برداشت جاری را از لسان میگیرند و از گویندگان محیط ماحول خویش مطالبه کمک مینمایند. 
کلیه این نکات در رابطه به کتب زبان بطور طبیعی که باید در صنف درسی تکرار گردد مشکل می باشد، اما عناصرِ در قبال وجود دارد که باید از آنها تقلید کرد.
2. برای آموزش موفقانه لسان در صنوف درسی، کدام عناصر لازمی اند؟: شاگردان صنوف درسی معمولاً حین برداشت و انگیزه را نسبت به کسانیکه – در هر سن و سال که باشد – از لسان برداشت میگیرند. اما این بدان معنی نیست که آنها توانایی آموزش لسان را ندارند هرگاه شرایط بصورت اساسی و معیاری تطبیق گردد. مثل آموزندگان لسان بیرون از مکاتیب، آنها نیاز دارند تا انگیزه داده شوند و به لسان آغوشته گردند و برای استفاده آن برایشان چانس داده شوند. پس از اینرو گفته میتوانیم که کدام عناصر در صنوف درسی لسان نیاز به پیشکش است اینکه شاگردان را برای آموزش موثر کمک نماید. این عناصر را بصورت استندرد تعهد، مطالعه و تمرین (تمت) میگویند. سه عنصریکه در کلیه و یا تقریباً کل صنوف استفاده میگردند، قرار ذیل اند:
متعهد بودن: این یک نکته از سلسله تدریس میباشد. جاییکه استاد میکوشد تا انگیزه شاگردان را با تحریک احساسات شان افزایش دهد. 
امکان دارد اینکه اکثر افراد نتوانند دروس مکاتب را بخاطر نداشته باشند که بالای شان تحمیل شده بود جاییکه چیزی به آنان آموزش داده شده است گوشه گیری کرده اند. مکرراً علت بر آن بوده است که ایشان نسبت به دروس شان خسته بوده اند. برای اینکه آنها احساساً به آنچه که پیش میرفت متعهد نبودند. چنان دروس میتواند از دروس که آنها مشغول فرا گرفتن آن بودند متفاوت باشد. و یا دروسیکه شیوه آن تغییر کرده، به چالش روبرو شده و یا تحریک شده است. کاملاً آشکار بنظر میرسد که همان دروس نه تنها سرگری زیاد به دنبال نداشت بلکه روش آموزش بهتر را نیز به دنبال نداشته است. 
فعالیت ها و موادیکه مکرراً شاگردان را متعهد میسازد شامل موارد ذیل اند: بازی ها (وابسته به سن و سال و نوعیت)، موسیقی و مذاکرات (هنگامیکه چالش بر انگیز میگردند)، بر انگیختن تصاویر، قصه های درامه یی و حکایت های جالب…وغیره. اما حتی جاییکه این فعالیت ها و موارد استفاده نمی شوند، استاد شاید بخواهد تا تعهد شاگردان را همراه به مساله، تمرین و کسانیکه با آن معامله میکنند تامین بدارد. آنها از شاگردان خواهند پرسید اینکه در رابطه به مقاله چه فکر میکنند قبل از پرسیدن ایشان در رابطه به خوانش همان مقاله. مثلاً: آنها به تصویر یک شخص نگاه خواهند کرد و پرسیده خواهند شد که در رابطه به شغل آنها حدس بزنند قبل از اینکه به نوار شخص گوش بدهند. آنها در حقیقت تحریک خواهند شد اینکه استاد (که معمولاً ملوس با لباس رسمی است و همیشه در یک نقطه مشخص صنف ایستاده می شود) با روش ملوس متفاوت از روز های دیگر در داخل صنف درسی حضور میابد و به حالت های غیر عادی در صنف درسی گشت و گذار مینماید و امثال آن….!
هنگامیکه شاگردان متعهد اند، به خوبی می آموزند نسبت به آنان که بصورت کلی و یا قسمی متعهد هستند.
مطالعه کردن: فعالیت های مطالعوی آنهایی اند که از شاگردان برای تمرکز در یک لسان خواهش میگردد و یا اینکه چطور آن ایجاد شده است، آنها از مطالعه و تمرین و یا معلومات یک صدا برای اینکه چطور یک نویسنده یک اثر مشخص را در متون طویل بدست می آورد، هستی میابند. از امتحان و تمرین زمان یک فعل به مطالعه متون کلام غیر مستقیم برای مذاکره روش گفتاری.
شاگردان میتوانند روش های مختلف و گوناگون را مطالعه کنند: استاد میتواند به شرح دستور زبان بپردازد، آنها میتوانند کلیات لسان را برای کشف دستور زبان شان بیاموزند، آنها میتوانند در گروپ های مختلف به خواندن متون جهت رشد ذخیروی لغات شان بکوشند. اما هر روش که باشد، مطالعه کردن یعنی هر صحنه ایکه در آن ایجاد لسان تحت تمرکز اصلی است.
بعضی از ساحات منحصر به مطالعه میتوانند مطالعه و تمرین واکه ها باشند مثل: اّ، اِ، اُ….وغیره. و یا مطالعه و تمرین شخص سوم مفرد در زمان حال ساده، مطالعه و تمرین نمونه های دعوت (میخواهی به سینما/ کنسرت بیایی؟ وغیره.). اضافه تر از یک سلسله تعهد، مطالعه و تمرین در سلسله و یا دوره دروس داده شد. 
هرگاه بگوییم که هر سه عنصر باید حاضر گردند بدان معنی نیست اینکه هر سه شان به حین نظم و دستور اجرا یابند. موضوع آخری همان خسته سازی شاگردان با تقدیم مکرر اشکال قابل پیش بینی آموزشی هم رقم است- طوریکه در چپتر اول متذکر شدیم. این مسئولیت ماست تا در سلسله و فهرست دروس تنوع ایجاد کنیم و اشکال مختلف تعهد، مطالعه و تمرین که ما شرح میدهیم نشان میدهند اینکه آن چگونه اجرا میابد.
3. در سلسله های تدریس، سه عنصر چون: تعهد، مطالعه و تمرین با هم دیگر چگونه مطابقت می نمایند؟: یک نوع سلسله تدریس شاگردان را در خطوط مستقیم می گذارد: اولتر از همه استاد سعی مینماید تا صنف را آغوشته و متعهد به درس سازد، بعد آنها میتوانند چیزی را مطالعه نمایند و بعد کوشش به تمرین آن با شروع از مقدمه می پردازند. اینجا سلسله از تیر مستقیم که برای شاگردان سویه ابتدائی طرح شده است، وجود دارد.
1. تعهد: استادان و شاگردان با دیدن تصاویر و نوار های تصویری روبات های جدید میپردازند، آنها می بینند اینکه روبات ها چه انجام میدهند. آنها می بینند اینکه روبات ها چه را خوش دارند و چه را خوش ندارند.
2. مطالعه: استاد به شاگردان تصویر از روبات های مشخص را نشان میدهد. شاگردان به توانایی ها و ناتوانی های آنها معرفی میگردند و به گویش این میپردازند اینکه این می تواند ریاضی کار نماید و اما نمی تواند گیتار بنوازد. استاد میکوشد تا متیقین گردد اینکه جملات به درستی تکرار میگردند و شاگردان از دستور زبان درست استفاده می نمایند.
3. تمرین: شاگردان به گروپ ها تقسیم می شوند و روبات را خودشان طرح ریزی می نمایند. آنها به ارائه یک بیانیه در صنف میپردازند و میگویند اینکه روبات شان قادر به انجام کدام کار ها است و کدام نیست.
میتوان این دروس را به روش های ذیل پیشکش و تقدیم کرد؛

چطور میتوان آموزش و تدریس را تشریح کرد؟

تیر های مستقیم برای ساختار های معینی به خوبی کار میدهد. روبات مثال داده شده فوق که توانایی و ناتوانی ها، چطور ایجاد و استفاده میگردند این به شاگردان چانس فراهم مینماید تا لسان را بشکل کنترول یافته اش در جریان مراحل مطالعه تمرین نمایند و بعد برایشان چانس فراهم میسازد تا لسان جدید را بشکل موثر و لذت بخش اش تمرین نمایند.
اگرچه، هرگاه بخواهیم کلیه دروس مان را اینگونه تدریس نماییم، در آنصورت به شاگردان روش آموزشی خودمان به شاگردان یک چانس مناسب نخواهیم داد. همچو روند میتواند در سطوح پایینتر برای شاگردان تازه شروع لسان موثر باشد اما برای آموزندگان سطح بلند تر و عالی چندان مناسب نخواهد بود.
بنابراین، با وجودیکه هیچ مشکل به ادامه روش خطوط مستقیم دیده نمی شود – برای شاگردان در سطح درست آموزشی لسان مطلوب – همیشه مناسب نخواهد بود. بعوض آن، امکانیت های دیگر نیز برای سلسله عناصر "تمت" وجود دارد.
1. تعهد: شاگردان و استاد روی موضوعات مصاحبه برای وظیفه مذاکره مینمایند. چه مصاحبه شونده را موفق میگرداند؟ کدام موارد را مصاحبه کننده میخواهد دریابد؟ این ها باعث میشود تا شاگردان به مصاحبه دلچسپی پیدا نمایند.
2. تمرین: استاد به شرح وضعیت مصاحبه می پردازد که شاگردان قرار است به اجرای نقش آن بپردازند. شاگردان دیگر به طرح سئولات میپردازند که خواهند پرسید و نوع جوابات که جواب خواهند داد. بعد از آن آنها به اجرای بازی نقش حالت مصاحبه می پردازند. هنگامیکه آنها اینرا انجام میدهند، استاد یادداشت از اشتباهات انگلیسی و یا زبان آموزش مطلوب را میسازد که آنها در حال اجرای آن اند.
3. مطالعه: هرگاه بازی نقش ختم گردید، استاد با شاگردان در رابطه به موضوعات دستوری و لغوی که در چریان بازی نقش به ایشان پیش آمده، کار می نماید. آنها شاید لسان خویش را با کاربردهای کاملاً درست شان مقایسه کنند و سعی مینمایند تا برای خودشان کشف نمایند جاییکه آنها براه غلط پیش میروند. آنها شاید بعضی از تمرین های کنترول شده لسان را نیز انجام دهند.
4. تمرین: چندی بعد، شاگردان که نقش بازی میکنند به انجام مصاحبه های دیگر وظیفوی خواهند پرداخت و آموخته های را نمایان می سازند که در مرحله مطالعه دریافته بودند.
طرح ذیل نشان دهنده این اصول و راهکار میباشد؛

چطور میتوان آموزش و تدریس را تشریح کرد؟

در این سلسله استادان به نیاز های شاگردان پاسخ میدهند. لسان به آنها تدریس نمیشود تا اینکه آنها (در مرحله تمرین) نشان بدهند که انها به آن نیاز دارند. در روش های دیگر، این مفهوم خوبتر میسازد بخاطریکه رابطه بین اینکه شاگرد میخواهد چه بیاموزد و چه موارد بطور کاملاً شفاف برای شان آموزش داده شده است. اگرچه، این یک وزن سنگین تر بالای شانه های استاد به حساب میآید تا زمانیکه آنها مجبور به دریافت مواد ممد درسی خوبتر به اساس مشکلات که در مرحله تمرین بروز می کند، می شوند. این همچنان برای شاگردان سطوح متوسط و عالی کاملاً مناسب خواهد بود تا جاییکه آنها لسان های زیاد اولی (بومی) را در صحنه فعالیت و تمرین، قابل دسترس بخود دارند.
دو روند که نشان داده شد، دو روش مختلف را برای رسیدن به تدریس لسان نشان میدهد. در سلسله تیر های مستقیم، استاد میداند اینکه نیاز شاگردان در چیست و موضوع را بصورت منطقی که آنها به تمرین آن پرداخته اند، میرساند. اگرچه در این روش، استاد وظیفه را برای شاگردان انتخاب می نماید و بعد به انتظار بازخورد می نشیند و سپس تصمیم می گیرد اینکه شاگردان در مرحله بعدی به اجرای چه بپردازند. 
اکثریت دروس، مثل این واضح و مشخص نیست. اگرچه، آنها ترکیب از اصول و مقررات اصلی و فرعی میباشند. یک تنوع حادثه مهم اما کوتاه بالای کلی شان وضع میگردد. در دروس کار وصله (ارتباطی)، نمونه این شکل وجود دارد. 
1. تعهد: شاگردان به تصاویر حمام های آفتابی می بینند و با نظریه دادن به افراد و یا فعالیت که آنها در آن سهیم می شوند، پاسخ میدهند. شاید آنها به تصاویر رخصتی و تفریحی یکدیگر ببینند. 
2. تمرین: شاگردان نقش یک گفتگو را بین یک داکتر و یک قربانی آفتاب سوخته بعد از یک روز از حضور در ساحل بازی می نماید.
3. تمرین: شاگردان به متن نگاه میکنند که شرح آنرا افراد مختلف میدهند و اثرات که آفتاب بالای پوست میگذارد، آنها میگویند اینکه چه احساس دارند. (متن اش در صفحه های بعدی ذکر گردیده است). 
4. مطالعه: استاد کار ذخیره لغت را بالای شاگردان انجام میدهد تا متیقین گردد اینکه شاگردان معنی را درک کرده اند. اصل ترکیبی شارحه دار بعضی شان اینکه آنها توانایی گفتن شان را با تلفظ درست در متون مناسب دارند.
5. تمرین: شاگردان خود و یا کسان را که میشناسند به همان روش خواندن متون، معرفی می نمایند.
6. مطالعه: استاد توجه شاگردان را به قضیه های وصلی و ارتباطی که ساختار شان در این متن ذکر شده، جلب می نماید (مثلاً، من شخص ام که همیشه جلدم در مقابل آفتاب میسوزد) من جلد را دارا میباشم که زود میسوزد. استفاده قضیه "که" مذاکره گردید و شاگردان جملات را تمرین کردند با گفتن اینکه آنها از جمله افراد اند که از دیدن فلم لذت می برند…وغیره.
7. تعهد: استاد اعلانات را همرای شاگردان مذاکره می نماید که: آنها برای چه اند؟ کدام روش های مختلف را طی مینمایند تا اثرات خویش را حاصل نمایند؟ موثرترین اعلانات کدام ها اند که شاگردان بتوانند به آن بیندیشند؟ شاید استاد نقش یک اعلان تجارتی رادیویی را اجرا نماید و یا بعضی از اعلانات دیدنی را در صفحه پروجکتور برای شاگردان نشان دهد. 
8. تمرین: شاگردان یک اعلان تجارتی رادیویی را برای یک كرم پوست براى جلوگيرى از آفتاب زدگي می نویسند. استاد برایشان اجازه میدهد تا آنرا با استفاده از اسباب و آلات ضبط صوت و یا موسیقی ثبت نمایند.
طرح کار وصلی (ارتباطی) برای این سلسله تدریس در صفحه بعدی ذکر گردیده است؛

چطور میتوان آموزش و تدریس را تشریح کرد؟

صنوف با همچو روش بسیار معمول می باشد خصوصاً در سطوح متوسط و عالی. نه تنها روش که ما می آموزیم انعکاس میدهد – نسبتاً بطور هرج و مرج، نه همیشه به خطوط مستقیم – اما آنها همچنان یک توازن استینافی را بین مطالعه و تمرین بین لسان و مقاله تهیه دیده بودند. آنها همچنان به شاگردان یکنوع انعطاف پذیری که در رابطه به آن در چپتر اول صحبت کردیم، میدهند. 
4. کدام مدل های درسی در تمرین تدریس فعلی نفوذ کرده اند؟: از طول اینکه مردم به آموزش و تدریس لسان ها پرداخته اند، مذاکرات مکرر و پیوسته در رابطه به اینکه چطور روند را تشرح کرد و برای انجام آن چه راهکار های وجود دارد، وجود داشته است. اکثر تمرین های فعلی، نتیجه مستقیم این بحث سودمند می باشد. 
اینجا بعضی از تکنیک های آموزش لسانی سنتی که برای چندین سال استفاده گردیده است، وجود دارد. در دوره های کاملاً اخیر، پنج مدل که در تمرین صنوف درسی نفوذ موثر و قدرتمند را دارا بود، وجود داشته است – که استادان و مربیان تا هنوز به آن رجوع می نمایند. در آن روش ترجمه دستور زبان، روش گفتاری صوتی، ارائه تمرین و معرفی، آموزش بر اساس وظیفه و تدریس زبان ارتباطی وجود دارد.
ترجمه دستوز زبان: این در حقیقت روش کاملاً موثر برای آموزش لسان در طول سالیان متمادی بوده است – و در اکثر حالات تمرین میگردد. کارگران فکر میکنند که با تحمیل نمودن دستور زبان و با دریافتن توازن ها بین لسان بومی شاگرد و لسان که مطالعه میشود، شاگردان خواهند آموخت اینکه لسان خارجی چگونه ایجاد شده است.
کاملاً واقعیت دارد اینکه اکثر آموزندگان لسان در صحنه های مختلف در ذهن خود به ترجمه موارد می پردازند. و ما میتوانیم موارد زیاد را در رابطه یک لسان خارجی با مقایسه اجزای کلیدی آن همرای لسان بومی مان بیاموزیم. با تمرکز بر روی ترجمه دستوز زبان، شاگردان را از گرفتن نوع طبیعی اجزای داخلی زبان که برای کسب لسان نیاز است، منع نماییم. و معمولاً برای دادن فرصت که علم تمرین لسان شانرا فعال سازد، ناقص پنداشته می شود. چالش در ترجمه دستور زبان این است که مردم را در رابطه یک لسان تدریس می نماید و در واقعیت به ایشان کمک نمی نماید تا خود لسان را بیاموزند. 
روش گفتاری صوتی: این نام برگرفته از روش شناسی های تدریس لسان بر اساس نظریه های رفتار سنگین و پر محتوای آموزشی میباشد. این تئوری ها پیشنهاد شده اینکه آموزش زیاد نتیجه ایجاد عادت از طریق وضعیت های گوناگون می باشد. به نتیجه این، صنوف لسانی صوتی در روی صحنه های طویل تکرار تمرکز یافته است که در آن استاد آرزو دارد اینکه شاگردان عادت های لسانی خوبی را کسب نمایند. با حاصل کردن تولیدات صدای درست در جریان این مرحله های تکرار، شاگردان شاید به آموزش لسان سوق داده شوند. 
روش لسانی صوتی (رفتار گرائی) بخاطر رایج گردید که نظر دهندگان از هر طرف بحث نمودند اینکه آموزش لسان قبلاً خیلی دقیق بوده است. نسبت به شکل گیری عادات. مثلاً، شاگردان بزودی قادر بودند تا به گویش چیزی بپردازند که تا هنوز و یا قبلاً نشنیده اند و یا تمرین نکرده اند. برای اینکه همه افراد توانایی خلاقیت در لسان را بر اساس دانش اصولی و اساسی که حاصل نموده اند، دارند – بشمول نقش عمارت و علم که نوع معین و یا شکل معین لسان مناسب است. روش شناسان همچنان نگران این بودند که در روش لسانی صوتی، شاگردان به لسان واقعی سروکار ندارند. 
اگرچه، جالب خواهد بود که درج نماییم اینکه روش مشق تا هنوز مشهور می باشد (در ساحات دور و محدود) در جریان مرحله مطالعه، خصوصاً برای شاگردان سطوح پائین – در چپتر های بعدی، مثال های از آن ها نشان داده خواهند شد.
(ت ت ت): این حروف بر گرفته از سر حرف های چون: تقدیم، تمرین و تولید است و مشابهت کلی به نوع دروس تیر های مستقیم که در فوق شرح گردیده است، می باشد. در صنوف (ت ت ت)، استاد متن و وضعیت لسان را (بشکل روبات قبلی) تشریح می نماید. و اشکال و معنی لسان را با در نظر گرفتن (توانایی ها و نا توانی ها) شرح و اشاره میدهد. شاگردان بعد با ساختن جملات توانایی ها و نا توانی ها قبل از رفتن به صفحه تولید، می پردازند. که در آن صحنه بین یکدیگر بطور کاملاً آزاد حرف میزنند مثل اینکه (من میتوانم نی بنوازم اما نمیتوانم گیتار بنوازم) و یا در رابطه به موضوع و افراد کاملاً مختلف مثل اینکه (دوست دختر من میتواند به خوبی اسپانیایی صحبت نماید…وغیره.). همان طور تیر های مستقیم، روش (ت ت ت) برای تدریس لسان بطور ساده برای دانشجویان سطح ابتدائی کاملاً مفید و موثر بشمار می رود. کمتر مناسب بنظر میرسد اینکه شاگردان موارد زیاد را در رابطه به لسان از قبل بدانند. از اینرو نیاز به چنین ارایه و تقدیم را نداشته باشد. مثال اساسی روند (ت ت ت) در چپتر های بعدی تذکر گردیده است.
آموزش مبتنی بر وظایف: در اینجا نسبت به لسان بر روی وظیفه تمرکز صورت گرفته، مثلاً، شاگردان تشویق خواهند شد تا در رابطه به تقسیم اوقات قطار و یا ملی بس معلومات بگیرند و یا جواب درست حاصل نمایند (این وظیفه نامیده میشود)، ما برایشان تقسیم اوقات میدهیم و آنها کوشش به اجرای وظیفه خود می نمایند – هنگامیکه وظیفه را تکمیل نمودند، برای شان اجازه مطالعه لسان را بدهید تا مشکلات را که هنگام تکمیل نمودن وظیفه روبرو شده اند، حل سازند. بعد از انجام وظیفه شان، میشود از آنها خواهش کرد اینکه یک کتاب رهنما بعد از تکمیلی وظیفه شان درست نمایند که شما بتوانید نکات ضعف وظیفه شان را با دادن بازخورد به آن موارد، درج سازید تا در آینده مشکل در آن راستا نداشته باشند.
فوراً درج خواهی گردید اینکه سلسله آموزش مبتنی بر وظیفه کاملاً به شرحیات دروس بازخوردی مطابقت می نماید. جاییکه تمرین لسان هدف اولی بشمار می آید و مطالعه بعداً هرگاه و یا هنگامیکه مناسب باشد، اجرا میگردد.
تدریس ارتباطی لسان: دارای دو ویژگی مهم و ارزنده میباشد. اول اینکه لسان تنها منحصر به دستور زبان نیست، بعضی از تعلقات دیگر را نیز در برگیر است مثلاً، دعوت نمودن، موافقت کردن، مخالفت کردن و یا پیشنهاد کردن….وغیره. که شاگردان باید نحوه استفاده آنرا بیاموزند. آنها همچنان باید از نیاز برای مناسبت هنگام صحبت کردن و نوشتن برای مردم در دوره های نوع لسان که استفاده می کنند، دارند. ( مثل؛ رسمی، غیر رسمی، امتحانی، تخنیکی و غیره). 
ویژگی دوم تدریس ارتباطی از نظریه ی انکشاف می یابد که هرگاه شاگرد برداشت کافی را برای استفاده از لسان و مسئولیت ها نماید – و یا هرگاه آنها انگیزه داده شوند – پس آموزش لسان به مشکل روبرو نخواهد شد.

خاتمه (نتیجه گیری):
در این چپتر ما؛

• در رابطه به عناصر ضروری آموزش لسان در جهان واقعی توام با برداشتف انگیزه و استفاده، مذاکره نمودیم.
• سه عنصر لازمی برای تدریس موفقانه و آموزش در صنوف (تمت) تعهد، مطالعه و تمرین، شرح گردید.
• مذاکره گردید؛ سه سلسله مختلف دروس که مراتب (تمت) را بدنبال دارد، در دروس تیر های مستقیم، در روش (تمت)، اما در دروس بازخورد، استاد شاید بصورت مستقیم از مرحله تعهد به مرحله تمرین حرکت خواهد کرد. بعداً مطالعه میتواند مبتنی بر آن باشد که چقدر به خوبی شاگردان وظیفه خویش را انجام داده اند. کار های واصله ترکیب از سه عنصر در سلسله های مختلف میباشد (مثل، تعهد، تمرین، تمرین، مطالعه، تمرین، مطالعه، تعهد، تمرین….وغیره).
• در رابطه به مدل های مختلف که افراد برای شرح دروس خود فرا میگیرند مثل (ت ت ت) تقدیم، تمرین و تولید، روش آموزش مبتنی بر وظایف (که اول وظایف داده می شود و بعداً مطالعه لسان) و تدریس ارتباطی لسان مذاکره گردید.
• دیدیم اینکه چطور روش (ت ت ت)، شکل از دروس تیر های مستقیم می باشد، قسمیکه آموزش بر اساس وظیفه همانند سلسله های بازخورد و کار ارتباطی است. اشاره نمودیم که تدریس ارتباطی لسان مراتبط به فشار مستقیم در مرحله های تمرین دروس بوده است.
• در کامیاب شدن بعضی از موضوعات که مردم فعلاً روی آن مذاکره و مباحثه می نمایند، ذکر کردیم.
• اشاره کردیم اینکه استادان خوب در سلسله های (تمت) با استفاده از شاگردان شان تنوع ایجاد میکنند – برای جلوگیری از یکواختی و تقدیم دسته از سلسله های آموزشی. سه عنصر همیشه تقدیم میگردد، اما با ترکیبات زیاد و مختلف.

پیش نگری:
• در چپتر "چطور میتوان یک لسان را تدریس کرد" در فعالیت های تمرکز مطالعه دیده خواهد شد (بشمول سلسله (ت ت ت) و اینکه چقدر بخش های مطالعوی در سلسله (تمت) تطبیق گردیده میتواند. 
• در چپتر های خوانش، نگارش و محاوره به این دیده خواهد شد که چطور مثال های تدریسی در سلسله های (تمت) تطبیق میگردند.
• بعد، می بینیم اینکه استادان و شاگردان در رابطه به لسان چه را نیاز به دانستن دارند.